نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 113
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیكم و رحمه الله بحث ما چند هفته راجع به ازدواج بود و چند هفته دیگر باید صحبت كنیم(البته این بحث در ایام رحلت بی بی حضرت معصومه(سلام الله علیها) پخش میشود كه باید بگوئیم روایاتی داریم از چند امام كه اگر كسی حضرت معصومه را در قم زیارت كند برای او بهشت در نظر گرفته میشود بهشت را بر خود لازم كرده است حضرت معصومه مثالش مثال حضرت مریم است، حضرت مریم ازدواج نكرد اما فرشتهای آمد و به او عیسی داد حضرت معصومه ازدواج نكرد اما حاج شیخ عبدالكریم حائری شصت هفتاد سال پیش آمد و به حضرت معصومه حوزه علمیه قم داد قرآن میگوید مریم نگاه كرد دید یك انسان جلوی چشم او هست گفت كی هستی؟ گفت نترس من فرشته الهی هستم آمدهام به تو روح الله بدهم آمدهام به تو عیسی بدهم حضرت معصومه هم ازدواج نكرده بود ولی حاج شیخ عبدالكریم آمد گفت میخواهم به تو روح الله بدهم روح الله خمینی آمدهام به تو حوزه علیمه بدهم چه بركاتی از این بی بی سر زده است و ما افتخار داریم كه زیارت ایشان را. . . .(مشكل صدا) خدا انشاءالله ما را در سایهی قرآن و اهل بیت ما و نسل ما را حفظ كند. بحثی كه میخواهیم بكنیم بحث ازدواج است(راجع به ازدواج گفتیم كه ازدواج دارد یك گره كوری میشود یك بسیج عمومی لازم است یعنی رهبری، دولت و مجلس سه قوا و مردم صدا و سیما همه باید كمك كنیم مشكلاتی كه میشود حل كرد را حل كنیم یعنی واقعاً یك بسیج و یك جهاد و نهضت این یك عبادت است یك مسئولیت فراگیر است نمونهها و كارهایی كه میشود كرد من مقداری گفتم در این جلسه میخواهیم راجع به انتخاب همسر صحبت كنیم و با كی ازدواج كنیم.
1- اصالت ایمان در انتخاب همسر
موضوع بحث ازدواج است بحث هشتم نهم است یادم نیست، بحث ازدواج با كی، همسر خوب كی است؟ عرض كنم درباره با كی، باید آیاتی را خدمتتان بگویم (;فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ) (النساء/3) ازدواج كنید با(طاب) یعنی(طیب) یعنی دلپسند، مورد باید دلپسند باشد گاهی طرف طبع انسان میپذیرد باید طبع پسند باشد حالا اینكه دلپسند كی است اسلام اصل را بر ایمان گذاشته است میفرماید (;وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ) (البقرة/221) با زنان مشرك ازدواج نكنید مگر اینكه ایمان بیاورند دخترهایتان را به آدمهای مشرك ندهید مگر اینكه آدمهای مشرك ایمان بیاورند یعنی اصل در انتخاب همسر، حرف اول را ایمان میزند اعتقاد دارد یا نه؟ یكوقت بچهتان را به یك آدم ماركسیست، آدمی كه منكر خدا و پیغمبر و ضروریات است ندهید منكر حجاب است حجاب از ضروریات دین است، اصل ایمان است. آخر آیه میگوید میدانید چرا؟ (;أُوْلَئِكَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ) (البقرة/221) این همسرهای بی دین خودش و نسلاش را به آتش دعوت میكند. خطرات همسر بی ایمان: 1- نسل منحرف میشود 2- ممكن است جاسوس است 3- ممكن است خود همسر را منحرف كند 4- ممكن است زنان با ایمان بمانند و بی ایمانها همسر داشته باشند، این چهار تا چیزی است كه به ذهن من رسید.
2- فكر همسر مهمتر از جمال اوست
حالا بگو بعضی هایشان خوشگل هستند قرآن آیهای دارد میگوید اگر زرق و برقی دارد گول نخور فكرش مهم است آیهای داریم میفرماید (;وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ) (البقرة/221) یعنی مرد اینقدر زرق و برق دارد كه زن دهانش پر آب میشود، آیهای دیگر داریم (;وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ) (البقرة/221) یعنی زن اینقدر زرق و برق دارد كه مرد پر دهانش پر آب میشود عجب! خانه به تو میدهد، استخدام رسمی هم میكند، ماشین میدهد، دو تا سكته كرده است اگر شما دخترش را بگیری سكته سوم را میكند و ارثی گیر تو میآید. حالا میگوید هر چه هم تعجب كردی، از شكلش تعجب كردی، از مالش، از مقامش، از شهرتش، یعنی اولین دیدگاه انتخاب همسر این باشد كه چه جور فكر میكند چون انسان با فكر زنده است والا مسئله طلا. . . خداوند اینقدر در دعای جوشن كبیر. . . صد بند است هر بندی هم ده تا اسم دارد یعنی هزار تا اسم خداست یكیاش این است(یا من فی الجبال خزائنه) یعنی كوهها خزینه خداست، اینقدر خدا سنگ طلا دارد حالا گیرم این خانم پنج كیلو طلا داشته باشد پنج كیلو طلا را خدا توی سنگ هم قرار داده است یعنی شده سنگ، اگر بی دین باشد ولی طلا داشته باشد انگار سنگ است مثل آدمی كه پولدار است ولی سخاوت ندارد این گاو صندوق گوشتی است ما دو تا گاو صندوق داریم یكی فلزی است و یكی هم فلزی گاو صندوق گوشتی است چون از گاو صندوق نمیشود پول در آورد قفل است آدم بخیل هم گاو صندوق است بی دینی كه پول داشته باشد این سنگ طلا است(از همه گذشته وقتی گفتیم ازدواج درست نیست مگر ایمان این خودش یك قلابی است برای اینكه افرادی كه عاشق میشوند دوست دارند با كسی ازدواج كنند میگویند نه اسلام به من گفته است كه تو باید مسلمان بشوی او بخاطر اینكه زن این بشود اسلام میآورد اسلام این ولو سطحی است اسلام بخاطر ازدواج است به هوای ازدواج میآید مسلمان میشود وقتی اسم اسلام روی او آمد كم كم با اسلام هم آشنا میشود یعنی اول گرم میشود بعد داغ میشود بعد پخته میشود(مشكل صدا). ما خیلی آدمها داریم كه میخواسته همسری را بگیرد همسر مسلمان بوده گفته تا مسلمان نشوی من نمیتوانم تو را بگیرم او بخاطر اینكه با این همسر باشد مسلمان شده است و بعد یك نسلی را. . . پدر و مادر اسلامشان كم رنگ است اما بچهها اسلامشان پر رنگ میشود.)
3- برتری كنیزِ با ایمان بر آزاد بی ایمان
حتی آدمهایی كه پول ندارند خدا میفرماید كنیز بگیرد اما بی دین نگیرد (;وَمَنْ لَمْ یَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ یَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُمْ مِنْ فَتَیَاتِكُمْ الْمُؤْمِنَاتِ) (النساء/25) كسی كه پول ندارد ازدواج كند با كنیز ازدواج كند منتهی كنیزی كه ایمان داشته باشد یعنی اگر پول نداری كنیز بگیر اما بی دین نگیر، آیه دیگری داریم اگر كنیز دین داشته باشد بهتر از زن آزادی است كه ایمان نداشته باشد گاهی وقتها یك زن تحصیلكرده یا تحصیلات او بالاست یا پولش یا مقامش ولی دین او كم رنگ است اما برعكس خانمی هست كه دیناش پررنگ است اما زندگیاش كم رنگ است. كنیز؟ بله، مگر چه اشكالی دارد؟ (;بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ) (النساء/25) یعنی همه یكی هستند من بروم با پسر. . . من بروم با دختر. . . (این پسره خانهاش نمیدانم چطوره؟ طوری نیست.) ما دوازده تا امام داریم شش تا امامها مادرشان كنیز بوده است گاهی وقتها از زمین گودی میوهای در میآید كه از زمین بلند در نمیآید گاهی بوتههای كوچك میوههایی دارد كه درختهای بزرگ ندارد(قرآن میگوید یكی هستند.) خوب كنیز را همینطور بگیریم؟ نه حساب و كتاب دارد (;فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أهْلِهِنَّ) (النساء/25) باید اجازه بگیری، كنیز را مفت بگیریم؟ نه «وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ» مهرش را بهش بده مهرش را به خودش هم بده، «مُحْصَنَاتٍ» كارهایتان بطور شایسته باشد «غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ» به شرط اینكه پاكدامن باشند اهل فحشا نباشند، یواشكی دوست نگرفته باشند رفیق یواشكی نداشته باشند اگر كسی یواشكی رفیق دارد یا اهل فحشا هست با این ازدواج نكنید.
4- فرزند، امانت خداوند نزد والدین است
اصولاً یك چیزی برایتان بگویم اولاد انسان امانت است ما باید به این امانت خیانت نكنیم مثل كسی كه دخترش را بدهد به آدم تارك الصلاه این به نسلاش به امانت خدا خیانت كرده است به نسل تاریخ خودش خیانت كرده است امانت كه فقط پول نیست اولادها امانت هستند دست امانت است اینهایی كه وسواسی هستند به امانت خدا خیانت میكنند چون اسلام میگوید پاك شد این هی توی آب یخ فرو میكند میگوید پاك نشد پاك نشد پاك نشد بدن شما امانت است اینهایی كه پرخوری میكنند به امانت خدا خیانت میكنند ریه شما امانت است كسی كه بجای هوای سالم دود توی ریه میكند این به امانت خدا خیانت میكند هر چه كه خدا به ما داده است امانت الهی است و باید درست از آنها استفاده كنیم معلم باید بداند كه بچه مدرسهای امانت هستند استاد دانشگاه باید بداند كه دانشجو امانت است(منبری باید بداند این خلقی كه پای منبر او نشستهاند امانت خدا هستند اگر چرت و پرت بگوید به امانت خدا خیانت كرده است مداح باید بداند كه خون امام حسین(علیه السلام) امانت است اگر به اسم امام حسین(علیه السلام) دارد چرت و پرت میگوید این مداح را. . . اصلاً داریم(احصوا التراب فی وجوه المداحین) اگر مداح دری وری میگوید خاك توی دهان او بریز این حدیث است مداحی كه مدح او بند به قرآن و حدیث نیست بند به منطق نیست. . . حدیث دارد امام فرمود اگر حدیثی را شنیدید اما این حدیثی را كه از ما شنیدید طبق قرآن نیست(فضربه علی الجدار) این حدیثی كه طبق قرآن نیست حدیث را بزنید به دیوار حالا اگر كسی حرفی میزند كه حرفهایش طبق قرآن نیست باید به دیوار زد. چون فكر دزدی از مال دزدی بدتر است)
5- ظلمِ فرهنگی، بزرگ ترین ظلم به جامعه
خداوند به دزدها میگوید ظالم اما به فكر دزدها میگوید أظلم (;فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ) (الأنعام/144) كسی كه چیزی را به خدا نسبت بدهد كه در او نیست میفرماید این اظلم است یعنی ظالم ترین، خداوند به كم فروشها یكبار گفته است (;وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفِینَ) (المطففین/1) وای بر كم فروشها به اینهایی كه نیش میزنند خدا یكبار گفته است (;وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ) (الهمزة/1) به كسانی كه نویسنده و گوینده هستند سه مرتبه توی قرآن گفته است (;فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَذَا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِیلًا فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا كَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَكْسِبُونَ) (البقرة/79) در تمام قرآن یك آیه داریم كه سه مرتبه گفته است(ویل) یعنی وای، بر كسی كه ظلم فرهنگی میكند كسی كه با فیلماش با كاریكاتورش، با مصاحبه اش، با میزگرد و درازش، با بیان و قلم و هنرش. . . هنر خیلی كودتا میكند سامری چون هنرمند بود توانست از طلا مجسمه درست كند و از هنرش مردم را منحرف كرد و زحمات موسی را به باد داد با طنزش(روز فتح مكه پیغمبر(صلی الله علیه و آله) فرمود تمام كفار را بخشیدم آنهایی كه به من ظلم كردند فقط سه نفر را بگیرید گفتند این سه نفر چه خصوصیتی دارند فرمود اینها با طنز من را هجو میكردند یعنی جوك میساختند) بخصوص اگر جوكها مخصوص قبر و قیامت باشد قرآن یك آیه دارد (;أَبِاللَّهِ وَآیَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ) (التوبة/65) برای خدا و پیغمبر جوك درست میكنید؟ به مقدسات توهین میكنید؟ اگر یك شتر مقدس شد امتی بخاطر شتر از بین میروند این شتر حسابش با باقی شترها فرق میكند (;هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ) (الأعراف/73) قرآن میفرماید این شتر، شتر حضرت صالح است با معجزه الهی درست شده است (;وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ) (الأعراف/73) به مقدسات حتی شتر هم احترام بگذارید((;فَیَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ) (الأعراف/73) كوه جماد است اما خداوند به موسی میگوید (;فَاخْلَعْ نَعْلَیْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِی الْمُقَدَّسِ طُوًى) (طه/12) كفش هایت را در بیاور این كوه مقدس است مقدس یعنی چیزی كه رنگ الهی دارد مكه جماد است اما اگر انسانی به قصد سوء به مكه باید به عذاب دردناكی مبتلا میشود (;فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ) (الفیل/5) سوارههایی كه آمدند مكه خدا با آنها چه كرد؟ نگو آقا مردم جماد. . . (مشكل صدا) اگر ابولهب را روی دیوار نوشته باشند شما به تف هم بیندازی طوری نیست اما همین ابولهب توی قرآن باید وضو داشته باشی كه به آن دست بزنی، یعنی ابولهب توی قرآن كه هست نمیشود دست بی وضو به آن گذاشت اما همین ابولهب روی دیوار باشد تف هم میشود به آن انداخت گرفتید چی شد؟ چرم اگر جلد قرآن شد میبوسیم اما اگر كفش شد هیچ كس كفشاش را نمیبوسد چرم چرم است منتهی چرمی كه كفش میشود فرق میكند با چرمی كه جلد قرآن میشود باقی شترها را ما نحر میكنیم (;فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ) (الكوثر/2) شتر را بكش و بخور اما یك شتر را میگوید نیت بد هم برای آن نكن) ما اگر بدانیم این درخت هدیه الهی است چرا شاخهاش را بشكنیم؟ هستی دارد سبحان الله میگوید چرا من این درخت را ارّه كنم؟ چرا این گل را بكَنم مگر برای منفعت بهتری، هرزگی نسبت به یك برگ، نسبت به یك درخت، یك كسی آب خورد مقدار باقیمانده از آب را روی خاك ریخت امام فرمود چرا حرام كردی؟ گفت چه كنم؟ فرمود بریز توی رودخانه گفت چه فرقی میكند؟ گفت آب را باید روی آب ریخت نه روی خشكی بله اینجا اگر یك درخت بود بوتهای بود اشكال نداشت. خدا رحمت كند آیت الله میرزا جواد آقای تهرانی را وقتی میرفت وضو میگرفت توی باغچه وضو میگرفت میگفت هم وضو میگیرم هم این بوته آب میخورد اگر درخت بود طوری نیست اما آب را روی خشكی میریزی اسراف است. (چی دارم میگویم؟ بحث ازدواج است میگوید اگر پول داری زن آزاد پول نداری كنیز اما كنیز هم باید دین داشته باشد ما از خیر آزادی میگذریم میرویم سراغ كنیز اما از خیر دین نمیگذریم دین باید باشد یك چیزهایی میشود كوتاه آمد یك چیزهایی نمیشود كوتاه آمد منتهی كنیزها هم باید رفیق مخفی نگیرند باید اهل فساد نباشند این آیه نكاتی دارد خدمتتان بگویم. در اسلام برای موضوع ازدواج بن بست نیست در اسلام بن بست نیست یك كسی بگوید من گیر كرده ام، آقا یك جوانی در خارج است میخواهد با یك دختری باشد حلال هم میخواهد باشد عربی هم بلد نیست اگر عربی بلد نیستی بعضی از مراجع میگویند میتوانی صیغه فارسی بخوانی صیغه فارسیاش این است كه زن بگوید من خودم را به همسری شما در آوردم مرد هم بگوید قبول كردم عربیاش هم همین است اگر در یك كشوری دختر و پسر مضطر هستند نیاز شدید دارند دینشان در خطر است روحانی نیست عربی هم بلد نیستند) در اسلام بن بست نیست دختری یك خواستگار بیشتر ندارد و پدرش هم میگوید نباید زن این بشوی و خواستگار دیگری هم نیست سالها آمده و رفته یك خواستگار آمده است.
6- در احكام اسلام، بن بست نیست
(این دختر میگوید این یكی نه، اینجا از مراجع بپرسید اینجا باز هم پدر اجازه دارد كه ممانعت كند؟ اجازه پدر مال این است كه دختر خواستگارهای فراوانی دارد یا ممكن است داشته باشد و این دختر برای اینكه گول نخورد فیلتر گذاشتهاند پدرت دلسوزت است مادرت دلسوزت است ببین آنها چه میگویند اما اگر دختری همه فهمیدند كه هیچ خواستگاری ندارد جز یك نفر) هم دختر رشید شده است هم هیچ خواستگار دیگری ندارد و هم پدرش مانع است آیا در این صورت. . . من فتوای بعضی از مراجع توی ذهنم هست میگویند در این صورت پدر هم حق ولایت ندارد آنجایی پدر حق دارد كه چند تا باشند و پدر انتخاب كند اما اگر یكی هست و اگر این برود دختر تا آخر عمر بی شوهر میماند اینجا پدر نمیتواند مانع باشد رضایت پدر اندازه دارد. (مردم نسبت به مالشان تسلط دارند به شرطی كه مردم آزاری نباشد اگر كسی خواست از مالش سوء استفاده كند اینجا. . . یك قصه برایتان بگویم شخصی درختی داشت كه توی باغ شخص دیگری بود این همیشه میآمد سراغ درختش صاحب خانه گفت باغ مال من است من زن و بچهام دارند زندگی میكنند هر وقت میخواهی سرت را پائین میاندازی و میآیی آخر یك یا الله بگو گفت آقا من یاالله بگو نیستم هر وقت بخواهم میآیم درخت خودم است(الناس مسلطون علی اموالهم و انفسهم) اسلام گفته انسان بر مالش تسلط دارد من بر مالم تسلط دارم هر كاری دلم بخواهد میكنم شخص آمد پهلوی حضرت و گفت یا رسول الله یكی از یاران شما یك درخت دارد هر وقت دلش میخواهد سرزده میآید این مزاحم ما است حضرت گفت درختی را در جایی دیگر به او بده شخص گفت نه الا و باالله همین جا ده تا درخت به تو میدهم گفت من همین یك درخت را میخواهم گفت من پیغمبرم برای تو ضمانت میكنم كه توی بهشت به تو درخت بدهم مردم آزاری نكن گفت نمیدهم حضرت به صاحب باغ فرمود برو درختاش را بكن و بینداز توی كوچه(لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام) كسی نمیتواند چون مالش است سوء استفاده كند حالا شما مالك هستی حق داری اینقدر برج بسازی كه ما توی خانه ما آسایش نداشته باشیم مالك هستی میتوانی نقشه بكشی كه توی حمام و راه پله و آشپزخانه ما هم بروی؟ مسلمان حق دارد روی زمین خودش جوری نقشه بكشد كه اندرون همه مردم را ببیند آقا بنده سیگار مال خودم است بله سیگار مال خودت است هوا كه مال خودت نیست هوا مال همه است تو هوای ما را هم داری آلوده میكنی كسی كه توی كشتی نشسته نباید بگوید صندلی خودم است میخواهم سوراخ كنم بابا صندلی خودت را سوراخ كنی آب كه تو بیاید همه غرق میشوند بعضی جا خودم نیست ظلم به فرد ظلم به جامعه است.)
7- ظلم به دیگران، ظلم به خود است
در قرآن آیاتی داریم كه میفرماید (;فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ) (البقرة/231) یعنی تو فكر میكنی كه به او ظلم كردهای خیلی وقتها كه میخواهیم كلاه سر كسی بگذاریم مثنوی یك شعری دارد میگفت یك كسی آمد قند بخرد قدیم كه یك كیلو و دو كیلو نبود با سنگ میگذاشتند قند میكشیدند میگفت این قند فروش سنگ را گذاشت توی كفه ترازو رفت قند بیاورد تا رفت قند بیاورد مشتری كلوخ را برداشت هی به زبانش مالید فكر كرد دارد از ملك قند فروش میخورد میگوید حالیش نیست كه هر چه این كلوخ كم بشود وزن قندش كم میشود فكر میكند مال مردم را لیس میزند ولی مال خودش را كم میگذارد آدمی كه حسن نیّت دارد مشتری زیاد دارد چون دلش به حال مردم میسوزد جنس خوب درست میكند چون جنس خوب درست میكند مشتری هایش بیشتر میشود. گاهی وقتها میگوئیم عجب مشتری نفهمید كلاه سرش گذاشتم نه آقا اشتباه كردی، سود خوبی بود، نه اتفاقاً سود بدی بود سود كم فروش زیاد فروش كه زیاد شد سود زیاد میشود این سه تا كلمه را بازاریها یاد بگیرند سود كم نتیجهاش این میشود كه ما را به سوی فروش زیاد میبرد فروش كه زیاد شد كم كم سود هم زیاد میشود یعنی اگر به مردم لطف كنی سودت زیاد میشود مگر نوكرشم بچه هایش خارج هستند من برف خانهاش را پائین بریزم پیرزن دو سه تا بچه دارد چشم بچه هایش كور دندشان نرم من دلم بسوزد دو تا نان بگیرم به پیرزن بدهم آقا پیرزن است پایش شكسته است مریض است دو تا نان به او بدهید فردا همین پیرزن وقتی خواست بمیرد میگوید خانهام را به این مسجد بدهید مردم به این پیر مرد و پیرزنها كمك كنند بعد همین. . . (بعضیها از من میپرسند آقای قرائتی شما این ستادهایی كه درست میكنی ستاد نماز ستاد تفسیر پول از كجا میآوری؟ راستش را بگو، تو كه بند به دولت نیستی از هیچ مرجع تقلیدی هم اجازه ندارم پول خرج كنم من نماینده هیچ مرجعی نیستم پول دولت هم ندارم از كجا پول میآوری میگویم من سی سال پای تخته سیاه كلاس گذاشتم آن بچهها و جوانهایی كه آن روزها میآمدند كلاس من حالا وضعشان خوب شده است به هر كدام كه وضعشان خوب شده است زنگ بزنم یك كاری بكن برایم انجام میدهد. یعنی ده دوازده سال روضه مفت خواندیم حالا هر چی به هر كس بگوئیم. . . حالا از آنها پول نمیگیرم میگویم این كار را محله خودت بكن چون اگر از مردم پول بگیری دلش تو میریزد میگوئیم آقا پول دست خودت است منتهی اگر این كار را بكنی بهتر است كاری به پول مردم ندارم یك كسی میگفت من میلیونها اعتبار دارم چون تا حالا توی بازار نسیه نكردهام نسیه نكنید تا اعتبارتان محفوظ بماند در كیسه را بدوز در دهان باز میشود هر چی بخواهی میگوئیم اما اگر در كیسه را باز كردی پول خواسته باشی هر چی هم عیب دیدی اِه نانت قطع میشود تو حرف نزن بیرونت میكنند اگر در كیسه را باز كردی در دهانت بسته میشود در كیسه را دوختی در دهان باز میشود اگر میخواهید حّر باشید. . . . مثل لنگ هر ساعتی دور پای كسی. . . . والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 113