نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1170
1- رعايت اعتدال ميان دنيا و آخرت 2- وظيفه مسئولان در تبليغ و ترويج نماز 3- نقش حوزههاي علميه در تربيت امام جماعت 4- كوتاهي برخي مسئولان در انجام وظايف ديني 5- ارزيابي مسئولان آموزشي و خدماتي در امر نماز 6- خاطرهاي از نماز در دوران اسارت 7- سيماي نماز در آيات و روايات 8- جايگاه نماز در همه اديان الهي
موضوع: جايگاه نماز در حكومت صالحان
تاريخ پخش: 14/06/92
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بينندگان عزيز شب جمعهاي بحث را گوش ميدهند كه چهاردهم شهريور 92 است و جمعي را اجلاس نماز در خرمآباد براي نماز دعوت كرده است. ميگويند نماز اجلاس ميخواهد چه كند؟ سمينار ميخواهد چه كند؟ اين مثل آن است كه ميگوييم آقا هركس ميخواهد كشاورزي ميكند، اگر مديريت نباشد، زمينهاي كشت را برميدارند قطعه قطعه ويلا ميسازند، سالي سه بار هم بيشتر در آن نميروند، ولي كشاورزي لطمه ميخورد. درست است مردم كشاورزي ميكنند، ولي بايد يك نظارتي بر اين امر باشد. مردم نماز ميخوانند اما چون نظارت نيست، خيلي جاها كمبود است، بخشي هم مسؤولش مديران كشور هستند. بعد از 34 سال بايد مقام معظم رهبري در پيامشان بگويند: ما صدها شهرك بيمسجد داريم. خوب مردم كه خودشان بنايي ميكنند. شهرك بيمسجد يعني چه؟ بگذاريد يك چيزي برايتان بگويم، براساس اين حرفهايم را تا آخر بگويم. اين قرآن است و ما هم مسلمان هستيم.
1- رعايت اعتدال ميان دنيا و آخرت
در قرآن 115 كلمهي دنيا است و 115 كلمهي آخرت است. اين چه پيامي دارد؟ تصادف كه نيست، (مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ خَبيرٍ)(هود/1) ميخواهد بگويد كه دنيا و آخرت را بايد با هم ديد. اگر ما مسكن مهر را ببينيم، يا غير مهر، ديگران هم همينطور. مسكن را ببينيم، مسجد را نبينيم، هرشب در تلويزيون برج نشان ميدهيم، برج بيمسجد! اين نتيجهاش اين ميشود كه… حتي شهرهاي مذهبي هم همينطور است. قم ما منطقهاي را پيدا كرديم حدود سي هزار نفر هستند، يك مسجد دارند. تهران، واوان 120 هزار جمعيت است، به نظرم سه تا مسجد دارد. يعني هر چهل هزار نفر يك مسجد، اين نماز است؟!
بگذاريد من يك خرده بيرودروايسي حرف بزنم. حديث داريم نماز به افرادي ميگويد: ضايعم كردي، خدا ضايعت كند! عربياش را بخوانم. «ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَكَ اللَّه» (كافي/ج3/ص268) الآن در ادارههاي ما اتاق وزير و مدير كل و رئيس سازمان و معاون وزير و سفير و وكيل و اتاق مسؤولين شيكتر است يا نمازخانه؟ چطور هركس ميخواهد با مسؤول صحبت كند اتاقش سوپردولوكس است؟ هركس ميخواهد با خدا صحبت كند در يك دخمه… ما نماز را ضايع كرديم بايد توبه كنيم، تمام شد و رفت.
ما يك چيزهايي كنار نماز صرف كرديم و پول خرج آن كرديم. تواشيح را با بودجه زنده كرديم، اذان را زنده نكرديم. وقتي اذان آمد جايگزين شد، مثل بچهاي كه غذاي مصنوعي ميخورد از غذاي طبيعي. وقتي بچه سر شيشهاي مكيد، ديگر سينهي مادرش را نميمكد. يعني اشباع كاذب!
2- وظيفه مسئولان در تبليغ و ترويج نماز
من ديروز مجلس رفتم، يك حرفهايي را براي همهي نمايندهها زدم. قرآن ميگويد: كسي كه رئيس شد، رئيس جمهور شد، وكيل شد، وزير شد، مدير كل شد، هرچه هست. در هر دوره، كاري به دورههاي خاص هم ندارم. همه رئيس جمهورها، و همه كساني كه مسؤوليت دارند. قرآن ميگويد: وقتي قدرت به دست گرفتي، (الَّذينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاة)(حج/41) اولين وظيفهي مؤمني كه قدرت دست گرفتند، اولين وظيفهشان اقامهي نماز بود. پيغمبر وقتي وارد مدينه شد… (صلوات حضار) اولين كارش مسجد بود. خود خدا هم ميگويد:(إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاس) (آل عمران /96) روي كرهي زمين اولين قسمتي كه از زير آب درآمد مكه بود. خوب پس ما از قرآن جدا شديم. خدا ميگويد: اول مسجد، بعد مردم ساكن. ما الآن دهها سال ميگذرد، دهها هزار سكنه داريم بدون مسجد. مقصر چه كسي است؟ من اينجا قاضي نيستم كه بگويم مقصر چه كسي است؟ هركسي خودش حساب كند، چقدر مقصر است؟
يك كسي بيايد در تلويزيون، كار من نيست، كار كس ديگر است. توسعهي زمين ورزش را بنويسد. توسعهي دانشگاه را بنويسد. توسعهي مدارس را بنويسد. توسعهي مساجد را هم بنويسد. چند ميليون آدم بعد از انقلاب از خيابان انقلاب بالا رفته است. بدنهي جمعيت خيابان انقلاب به پايين بود، بعد از انقلاب به غرب و شمال و اين حرفها كشيده شدند. چند ميليون آدم شمال رفتند، اين چند ميليون چند مسجد دارند؟ حساب كنيد ببينيد هر چند ده هزار نفر يك مسجد؟ نماز را ضايع كرديم. البته يك كارهاي خوبي شده است. به هر حال مقام معظم رهبري هر سال پيام ميدهد، هر سال رئيس جمهور هركس بوده ميآمده. يكي دو سال، نيامدند بعضيهايشان كه خوب ايران معاون اول فرستادند، يا معاون فرستادند ولي بدنه تقريباً هفت و چهار و يازده و سه، يعني در اين اجلاس تا حالا 16 بار رئيس جمهور آمده. 21، 22 پيام مقام معظم رهبري داده است. يك كارهايي شده است ولي خيلي بايد روي نماز كار شود تا نماز ما نماز شود. بنده هم نميخواهم بگويم: ورزشگاه نميخواهيم. ميخواهم بگويم: من نصفش را ميگويم، نصفش را شما بگوييد. 115 تا كلمهي دنيا، 115 تا كلمهي آخرت داريم. يعني چطور هركجاي تهران، هرجاي هر شهرستاني، سيگار، پفك نمكي، بستني، نان، آب، قند، شكر، چطور هرجاي كشور هر چه خواستي دسترسي هست، آيا نماز هم اينطور هست كه شما هرجا خواستي نماز بخواني. نماز در دسترس باشد؟ نماز در دسترس نيست.
3- نقش حوزههاي علميه در تربيت امام جماعت
گاهي وقتها مثلاً يك خيابان چند كيلومتري بايد رفت تا به مسجد رسيد. تهران 45 تا حوزهي علميه دارد. بعد از قم شايد بيشترين حوزهي علميه را تهران داشته باشد. چند هزار طلبه دارد. 45 حوزهي علميه همهاش، زمينهايش به اندازهي يكي از دانشگاههاي تهران نيست. اين عدالت است؟! كجاي اين عدالت است؟ چه كسي گفت عدالت؟ اين حرفهاي را من ديروز در مجلس شورا گفتم. چقدر تربيت معلم داريم، و چقدر تربيت مدرس داريم. تربيت كارشناس، براي رشتههاي مختلف. چند تا تربيت پيشنماز داريم. پيش نمازي هم مديريت است. پيشنمازهاي ما مجرياش حوزه است، باشد… مراجع هستند، باشند. مجرياش هركس ميخواهد باشد. اما بايد امكانات تربيت پيشنماز، پيشنمازي خيلي مهم است. تبليغ مهم است. پنج تا از كشورهاي دنيا دكتراي تبليغ دارند. روابط عمومي خودش يك رشتهي تخصصي است. كجا حرف بزنيم؟ چطور حرف بزنيم؟ چه كسي حرف بزند؟ در چه زماني؟ در چه مكاني؟ با چه شرايطي؟ اينطور نيست كه انسان لبش را بجنباند و حديث از آن بيرون بيايد. گاهي وقتها يك كلمه در يك زماني خوب است و در يك زمان ديگر بد است. از يك حلقومي خوب است و از يك حلقوم ديگر بد است. اينها مهم است.
ايران 75 ميليون جمعيت دارد. چند تا پزشك ميخواهيم، چند تا عالم؟ حوزه بايد مستقل باشد. حوزه نبايد دولتي باشد. بايد مردم كشاورزي كنند، ولي دولت حمايت ميكند. سمپاشياش، خريد گندمش، تضمينش، بهداشتش، سيلويش، مردم كشاورزي ميكنند. كشاورز گندم ميكارد، ولي دولت حمايت ميكند. حوزه بايد مستقل باشد. ولي آخر فرق دو تا برادر كه يكي حوزه ميآيد، يكي دانشگاه ميآيد. دولت جمهوري اسلامي براي دانشجو چقدر خرج ميكند، براي طلبه چقدر خرج ميكند. لااقل مسكن طلبه را بايد درست كند. شهريهاش را نبايد از دولت بگيرد. بايد مستقل باشد. يعني براي من كه خواسته باشم بخوابم، بايد دولت بدهد، برادر اين كه ميخواهد بخوابد بگوييم: خود مردم بدهند. ما كوتاه آمديم. چه كسي بايد اينها را جبران كند.
4- كوتاهي برخي مسئولان در انجام وظايف ديني
ما در سال دور هم جمع ميشويم، اين حرفها را در اجلاس نماز ميزنيم. رئيس جمهور هم ميآيد مينشيند. آقا هم دستور و پيام ميدهد. مسؤولين فرهنگي را دعوت ميكنم، كه بگوييم: آقا بايد چه كرد؟ البته خيلي هم كار شده است. الآن در همه دانشگاهها نماز جماعت است. همه پادگانها هست. آموزش و پرورش چهل، پنجاه هزار تا پيشنماز دارد، منتهي باز هم تحقير ميشود. يعني الآن فقط گفتيم پول تاكسي بدهيد كه طلبه يك تومان برود، يك تومان بيايد. صد تومان برود، صد تومان بيايد. همين پول تاكسياش را به او بدهيد، مثلاً شش ماه اين طلبه با پول خودش رفته، هنوز مثلاً ده هزار تومان پول تاكسي به ايشان ندادند. يعني هنوز هم توجه داريم كه براي شأن نظام بايد فلان سفير بنز خودش مشكي باشد، بنز خانمش سُرمهاي! براي اينكه شأن نظام است. نماز بچهها شأن نظام نيست؟ ديپلم تاركالصلاة بيرون بدهيم، اين شأن نظام نيست؟ چرا به نماز بياعتنايي شده است؟
بعضي مسؤولين ما خوب هستند. اما بعضي هنوز اين در دلشان نرفته است. ريش هم دارد، اما دو تا دخول در قرآن داريم. يكي مردم داخل دين ميشوند. اين «الْحَمْدُ لِلَّه» شده است. جمهوري اسلامي مردم را وارد دين كرده است. (يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ أَفْواجاً)(نصر/2) اما يك آيهي ديگر هم داريم. ميگويد: دين هم وارد مردم شد يا نه؟ ببين من وارد استخر ميشوم، اما آب استخر هم در من فرو رفت يا نه؟ ميگويد: نه هنوز آب استخر در تو فرو نرفته است؟ (وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُم)(حجرات/14) تو در دين رفتي، دين در تو نرفته است. اينها در مكه رفتند، اين حج رفته، اما حج در اين نيامده است. برميگرده همان حاجي دروغگويي كه بوده هست. قبل از حجاش دروغ ميگفت، حالا هم دروغ ميگويد. يعني اين داخل شده و او داخل نشده. (يَدْخُلُونَ في دينِ اللَّهِ)شده، (وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإيمانُ في قُلُوبِكُم). ما هنوز باورمان نيامده است.
مثلاً اين گروههايي كه اسم فوتبالشان را نميدانم. قرمز، آبي، نميدانم چه و چه… اگر يكي از طرفداران اينها در ماشين نشسته باشد. يك مرتبه بگويند: گروهش باخت! اَه… بر سرش ميزند كه آن گروهي كه طرفدار من بود باختند. اما همين آقا اگر نمازش قضا شود، آفتاب زد… آخ… غصهاي كه براي گل زدن ميخورد براي نمازش نميخورد. مشكل ما اين است.
شهيد رجايي مسؤولي بود كه دين در درونش رفته بود. ما گاهي وقتها حتي يك جايي بوديم كه ميگفتند آقاي قرائتي شما يك خرده به مسائل اساسي فكر كن. حالا نماز جزئي است. آدم وقتي از مسؤول… البته يكي بود و رفت «الْحَمْدُ لِلَّه»! ولي او كه ميگفت: نماز مسألهي جدي نيست، ميگويد: «الصلاة عمود الدين» نماز پايهي دين است. اين آقا ميگفت: نماز مسألهي سطحي است. به مسائل عميق فكر كن. خوب اين آقاي مسؤول مشكل ايماني دارد. نماز را جزئي ميداند. ميگويد: به مسائل اساسي فكر كنيد.
يكي از مشكلات مملكت ما اين است كه پيغمبر سفارش كرد قرآن و اهل بيت «لَنْ يَفْتَرِقَا» نبايد از هم جدا شوند، ما الآن ميبينيم از هم جدا شدند. جلسهي يا حسين و عزاداري چند تا داريم؟ شش هزار تا. جلسهي تفسير قرآن چند تا؟ شش تا، شصت تا، پنجاه تا، سي تا. هر كجا يا حسين هست، بايد يا الله هم باشد. تفسير قرآن، قرآن و اهل بيت… سر امام حسين روي ني قرآن خواند يعني چه؟ يعني سر من از تن من جدا شد، باشد. ولي سرم از قرآن جدا نيست. اين پيام دارد.
5- ارزيابي مسئولان آموزشي و خدماتي در امر نماز
در ارزيابيها، خدمت حضرت ميآمدند ميگفتند: فلاني بسيار خوب است. مدير موفقي است. خوب كه حرف ميزدند، امام ميفرمود: «و كيف صلاته» نمازش چطور است؟ ما در ارزيابيها نماز مسجدي را هم در نظر ميگيريم؟ ميگوييم: اين دبيرستان خوب است چون ديپلمههايش در دانشگاه ميروند. تضميني است. خوب ديپلم شما تضميني است كه دانشگاه ميرويد. تضمين هم هست كه ديپلم شما نمازخوان است؟ ما كار به نمازش نداريم. ما ميخواهيم ديپلم برود دانشگاه.
در مسكن، خانه ميخريم. ميگوييم: خانه يك جايي بخريم كه در آينده قيمتش اين شود. چون از آنجا راه به فلان تونل يا راه به فلان تونل دارد، راه به فلان كمربندي دارد، پل دارد. اتوبان دارد، بلوار دارد، آينده گران ميشود. پشتش يك پاساژ است. اين طرفش يك پارك است. آيا يك نفر هست كه وقتي ميخواهد خانه بخرد، بگويد: اينجا خانه. چرا؟ براي اينكه دسترسي به كتابخانه دارد. دسترسي به مسجد دارد. دسترسي به حوزه علميه دارد. دسترسي به دانشگاه دارد. دسترسي به حوزه و دانشگاه و مسجد ملاك نيست. دسترسي به پاساژ و بلوار مهم است. ما مشكل داريم. سيلي هم ميخوريم، متوجه نيستيم.نه ما سيلي ميخوريم، دنيا سيلي ميخورد. هر كشوري دانشمندش بيشتر است، و دانشگاهش بيشتر است عامل فسادياش هم بيشتر است. شك داريد امتحان كنيد. كشورهاي پيشرفته جرمشان هم بيشتر از كشورهاي عقبمانده است. اين به خاطر اين است كه دانشگاه قصه را حل نكرد. علم قصه را حل نكرد. ما اگر خواسته باشيم وضع اقتصادي ما خوب شود بايد نسبت به نماز… باران نداريد، ميگويند: نماز باران بخوان. قرآن بخوانم… (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكات)(اعراف/96) اگر ايمان و تقوا را فتيلهاش را بالا بكشيد، بركات باز ميشود.
در مجلس رفتم گفتم. چه گفتم؟ گفتم: نمايندگان عزيز! ده درصد پول قوهي قضاييه و نيروي انتظامي را به نماز بدهيد. بنده هم امضا ميكنم سي درصد آمار جرم كم شود. ده درصد پول به من بده، سي درصد آمار جرم كم شود. دادستان بندرعباس و شيراز، دادستان قبلش، بندرعباس و شيراز و مشهد و تهران، چهار شهر بزرگ، گفتند: بالاي نود درصد از مجرمين تارك الصلاة هستند. قرآن ميگويد: اول نماز ضايع ميشود، (أَضاعُوا الصَّلاةَ)بعد ميگويد: (وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ) (مريم/59) اول (أَضاعُوا) نماز ضايع ميشود. يكي گفت: هواپيما به اين بزرگي را چطور ميدزدند؟ گفت: تا پايين است بزرگ است، نميشود دزديد. ميگذارند در هوا برود، كوچك شود، آنجا ميدزدند. چطور بچهها عياش ميشوند؟ اول از مسجد جدا ميشود. بعد كه از مسجد جدا شد، آنوقت (أَضاعُوا الصَّلاةَ)نماز كه ضايع شد، (وَ اتَّبَعُوا الشَّهَواتِ). در ارزيابيها بايد مسألهي نماز مطرح شود.
بارها مقام معظم رهبري فرمود: پروازها نبايد طوري باشد كه نماز مردم فدا شود. الآن هواپيمايي اين كار را ميكند؟ وزير راه مسؤوليت دارد يا ندارد؟ اصلاً سخنان مقام معظم رهبري حكم قانون دارد يا نه؟ دستورات ايشان قانون است. و مجلس همين كه تفحص و تحقيق دارد، بيايد بگويد: آقاجان شما پروازهايي كه از تهران به فلان استان ميرود، قبل از اذان سوار ميشوند و بعد از آفتاب هم ميرسند. نماز قضا ميشود. آقا گفته، بايد يك ربع عقب بياندازيد. ميگويد: آخر روي كامپيوتر ثبت شده. بابا اين خانم يا اين آقايي كه شكلات ميدهد در هواپيما اگر نيايد چطور ميگوييد: آقا بايستيم تا بيايد. يعني نماز چهارصد نفر به اندازهي شكلات اين خانم نميارزد؟ دين نيست. چرا شوخي ميكنيم؟ هنوز دين به ما فرو نرفته است. وگرنه رجايي كتك ميخورد، نماز هم ميخواند. به خاطر نماز چقدر كتك خورد.
6- خاطرهاي از نماز در دوران اسارت
انقلابيهاي ما خيليها به خاطر نماز شكنجه ميشدند. يادي كنم از آقاي ابوترابي كه ده سال اسير بود. ايشان هر سال در اجلاس نماز ميآمد. خدا رحمتش كند. يك روز گفت: من ميخواهم يك چند دقيقهاي صحبت كنم. بلند شد گفت: آقاي وزير، وكيل، مسؤولين ارشاد، صدا و سيما، سازمان تبليغات، دفتر تبليغات، حوزه، دانشگاه، آخر ما فرهنگيها را دعوت ميكنيم. كه براي نماز چه كنيم؟ تقريباً جلسهي مشورتي است. گپ زدن است كه چه كنيم وضع نماز بهتر شود؟ گفت: بگذاريد من بگويم. اين اجلاس نماز شما، مغز اجلاس نماز را ما داشتيم. ميگفت: يك زماني دستور از صدام آمد كه دانه درشتهاي اسرا را با شكنجه امشب همه را نابود كن. آمدند چند نفر را انتخاب كردند كه اينها دانه درشتها هستند. هركدام را با يك شكنجه به قصد مرگ! خود ابوترابي را بر سرش ميخ زدند و كوبيدند. گفتند: يك كاري كنيم… ميگفت: دو نفر از ما… از اينجا به بعدش براي ابوترابي است. ميگفت: دو نفر را آنجا بردند. چنان اين طرف و آن طرف چشمش زدند، كه چشمش روي موزاييكها افتاد. يعني مثل كله پاچه كه چنين ميكنيد مغزش ميريزد، چشمشان از كاسه درآمد. افتاد، همه اينها افتادند. چون دستور اين بود: آنگونه شكنجه كنيد كه امشب همه بميرند. شكنجه كردند و رفتند. خوب ما ديگر حال آخ گفتن و آه گفتن نداريم. در خون خودمان افتاديم. يك سپيدهاي زد، فكر كرديم سپيدهي صبح است. حال وضو كه نداريم، حال ايستادن هم نداريم. همينطور در خون خودمان گفتيم: «اللَّهُ أَكْبَر»! «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم»… در خون خودمان نماز خوانديم. بعد فهميديم اين سپيدهي صبح صادق نبوده است. اين سپيدهي صبح نبوده، اشتباه شده است. دوباره كه هوا روشن شد، فهميديم حالا صبح شده است. ميگفت: آن روزي كه در خون خودمان غلتيديم دو بار نماز صبح خوانديم. انقلاب ما بر اين اساس تأمين شده است.
حالا وقتي ميخواهيم در وزارتخانهي ادارهاي برويم دخمهترين جايش نمازخانه است. ميخواهيم بودجه بدهيم. وقتي ميگوييم: ستاد نماز يك مسؤول را تعيين كن، يك آدم بيحالي را نصب ميكند كه هُلش بدهي در جوي ميافتد. يك آدم زبل را مسؤول نماز نميكنيم. يك آدم زبل! قرآن ميگويد: بايد آدم زبل مسؤول نماز باشد. داد بزند، «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة» حضرت امير نعره ميكشيد. الآن در يك وزارتخانه يك كارمند خجالت ميكشد اذان بگويد. ميگويد: راديو روشن كن بگذار پشت بلندگو. راديو را روشن ميكنيم، نوار راديو ميرود پشت نوار… اذان پلاستيكي است. هروقت سرشيشهي پلاستيكي شير داد، اذان پلاستيكي هم مؤمن درست ميكند. با پلاستيك كه نميشود مؤمن درست كرد. اين سوز «اللَّهُ أَكْبَر» است كه وقتي اذان ميگفت … من يك مؤذن سراغ دارم وقتي اذان ميگفت اصلاً بعضيها زمين ميافتادند، گريه ميكردند، منقلب ميشدند. اين آه است. نه اذان اينطور است. تمام علوم اينطور است. تحقيقي را پزشكها كردند، كه اگر يك كسي وقتي غذا ميخورد با اشتها غذا بخورد، شما نگاهش كني گرسنهات ميشود. اما اگر اشتها ندارد، سير است، سر سيري فيلم بازي ميكند، نگاهش كني، گرسنهات نميشود. ما ميگوييم: دل به دل راه دارد. آن سوز است. مادر هم اگر شير سينهاش را در سر شيشه كند، مادر نه، دايه! اگر دايه شيرش را در سر شيشه كند، و به بچه بدهد بخورد، اين بچه با اين مادر محرم نميشود. به شرطي محرم ميشود كه از سينهي دايه بمكد. واسطه بخورد، محرم نميشود. ما اذانمان پلاستيكي است. يك كاري بايد براي نماز كرد. يك پُزي، يك همتي، يك غيرتي، يك خرده بايد همت كنيم.
تهران 45 حوزهي علميه دارد. مساحت 45 حوزهي علميهي تهران به اندازهي يكي از دانشگاهها نيست. طبيب خانواده در تلويزيون آمده است. كار خوبي است. روحاني خانواده نميخواهيم؟ هرشب يك روحاني دانشمندي بيايد، يكي از مشكلات روحي و رواني را سؤال و جواب بدهد. طبيب خانواده خوب است، روحاني خانواده…
سرانهي ورزشي چقدر است؟ بودجهي ورزش را به جوانها تقسيم كنيم، ببينيد هر جواني چقدر خرجش است؟ خوب ورزش خوب است، ورزش لازم است. مقام معظم رهبري فرموده: براي پيرمردها واجب است. ولي سرانهي… هر جواني خرج ورزش چقدر، خرج دينش چقدر ميشود؟ فضاي سبز، الآن يكي از مشكلات جهاد كشاورزي اين است كه مردم زمينهاي كشاورزي را در جاي مرغوب كه حاصلخيز است برميدارند… البته اين جرم است. حديث داريم كسي حق ندارد، درختي را اره كند، جاي آن ساختمان كند. جز اينكه يك درختي را جاي ديگري بكارد. يعني فضاي سبز نبايد كم شود. اينكه گفتم حديث است. خوب سرانهي فضاي سبز چقدر است؟ سرانهي نماز چقدر است؟ يعني بايد ما چهل هزار نفر يك مسجد داشته باشند، اين عدالت است.
آقاياني كه ميخواستند رأي اعتماد بگيرند، 99 درصد حرفشان اين بود كه ما بياييم ارزاني ميشود، جلوي تورم را ميگيريم. البته اينها هم مهم است. نميخواهم بگويم آنها نباشد. ميخواهم بگويم چرا نميگويند اگر ما بياييم وضع دين شما بهتر ميشود؟ كدام يك از وزرا… ميپرسم چون من همه حرفها را گوش ندادم. كدام يك از وزرا قول دادند كه ما بياييم وضع دين شما بهتر ميشود؟ وضع عفت زنها، حجاب زنها، مقدار تحصيلات، همه ميگويند: بياييم لپه ارزان ميشود. نخود ارزان ميشود. البته مسألهي مهم آن هم هست و مهم است. «فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صَلَّيْنَا وَ لَا صُمْنَا» (كافي/ج5/ص73) حديث داريم اگر نان نباشد، نه حال نماز داريم، نه حال روزه.
ميگويند: يك كسي گرسنه بود، شيطان گفت: نصف دينت را به من بده، نانت ميدهم. گفت: نصفش براي تو! نان را گرفت و خورد و تشنه شد. گفت: آن نصفهاش را هم بده آبت ميدهم. گفت: آن نصفه هم براي تو. آب را خورد. نان و آب را كه خورد و سير شد گفت: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين»! (خنده حضار) شيطان گفت: مگر دينت را به من ندادي؟ گفت: آدم گرسنه كه دين ندارد. (خنده حضار)
يك كسي گفت: به عدد موهاي سرم كمكت ميكنم. بعد كلاهش را برداشت ديدند كچل است. (خنده حضار) اصلاً مو ندارد. من به مسائل مادي توجه دارم. خود خدا ميگويد: (فَلْيَعْبُدُواْ) (قريش/3) ميگوييم: چرا؟ ميگويد: (الَّذِى أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ وَ ءَامَنَهُم مِّنْ خَوْفِ) (قريش/4) نان و آب و امنيت مهم است. ولي ميخواهم بگويم يك كلمه هم از دين گفته شود. هست ولي نميگويند.
حالا ما يك نالهاي زديم رئيس مجلس هم آقاي لاريجاني قول داد كه از كميسيون بودجه، از كميسيون عمران، از كميسيون فرهنگي سه نيرو جمع شوند و ببينند مشكلات نماز چطور است، اينها هرچه قانوني است، هركس هر كاري ميتواند بكند، بكند. نماز كه براي من نيست. وضع نماز را بايد تقويت كنيم. بايد اول مسجد بسازيم، براساس مسجد خيابان كشي كنيم. نه اول خانه سازي كنيم، بعد از ده سال بگوييم: مسجد را ميخواهيم چه كنيم؟
7- سيماي نماز در آيات و روايات
حالا نماز چيه كه ما اينقدر داريم روضهاش را ميخوانيم؟ چون اجلاس نماز خرمآباد است، ما گفيتم مردم ايران پاي بحث نماز بنشينند. سيماي نماز، اگر كسي قلم و كاغذ دستش است، ديشب اين كلمات را طوري نوشتم كه تابلو باشد. چون آيه و حديث طولاني است و ترجمهاش مشكل است. كلمات قصار، دو كلمهاي، تابلو شود و در همه وزارتخانهها، در شهرداريها، آنهايي كه زيباسازي شهر انجام ميدهند، هركس ميخواهد تابلويش كند، از من هم نيست. قرائتي نميگويد حرفهاي مرا تابلو كنيد. حرفهاي خدا و پيغمبر است. سيماي نماز:
1- اولين دستور خدا است. خدا به موسي همان لحظهاي كه پيغمبر شد، گفت: يا موسي! (إِنَّني أَنَا اللَّهُ) (طه/14) بعد گفت: (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري) (طه/14) اولين دستور.
2- اولين ساختمان و بنا براي نماز است. (إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاس) (آلعمران/96) آيهي قرآن است. اول جايي كه روي كرهي زمين ثبت شد نماز است.
آخرين سفارش اولياء خدا نماز بوده است. آخرين سفارش نماز است.
نماز كاري بدون تعطيل.
نماز بدون تبعيض، همه بايد نماز بخوانند.
نماز، معدن اسرار است. رو به قبله سر دارد. چرا رو به قبله ميايستيم؟ مگر خدا اين طرف است؟ نه! يهوديها اين طرف ميايستند و مسيحيها اين طرف. اين طرف بايستيم جزء يهوديها هستيم. اين طرف بايستيم، جزء حزب مسيحيها هستيم. و لذا اول كه رو به بيت المقدس بوديم، يهوديها متلك ميگفتند: آيه نازل شد كه قبله اين طرف باشد، (لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّة) (بقره/150) تا ناس بر شما حجت نيابند. يعني يهوديها ندانند شما دنباله رو ما هستيد.
در هر كلمهي نماز يك رازي است. توحيد در آن است. «أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَريكَ لَه» نبوت در آن است. (صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ) پيغمبر و اهل بيت در آن هست. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» (صلوات حضار) در تشهد. رابطه با ياران امام زمان در آن است. «السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِين» عبادي الصالحين چه كساني هستند؟ (أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ)(انبياء/105)
كمك به فقرا در آن است. 27 آيه نماز كنارش زكات است. (يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاة) (مائده/55)
نماز هم كميت دارد، هم كيفيت. اما كميتاش ميگويد: (وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثيراً) (انفال/45) هرچه ميتوانيد نماز بخوانيد. اما كيفيت ميگويد: (في صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ) (مؤمنون/2) هم كميت دارد، هم كيفيت. نماز از سر تا پا در آن شريك است. از مسح سر، تا مسح پا. نماز از زايشگاه تا قبرستان، زندگي بين دو شعار نماز است. اول كه به دنيا ميآيد، در گوش راستش اذان بگو: «حَيَّ عَلَى الصَّلَاة» وقتي هم در قبر ميگذاري بگو: «الصلاة» نماز بخوان. زندگي بين دو تا كلمهي صلاة است. يك سر نماز…
نماز پنجرهاي به غيب است.
نماز قالبي است كه ابهام ندارد. همهي اينهايي كه نماز ميخوانند ميدانند اول ميگويند: «اللَّهُ أَكْبَر»، آخرش هم بايد بگويند: السلام عليكم! غير از مقاله و سخنراني كه آدم نميداند سرش كجاست و ته آن كجاست؟ من كه روي منبر ميروم، اينهايي كه پاي منبر هستند، نميدانند منبر من چقدر طول ميكشد و من چه ميگويم؟ هيچ ابهامي ندارد. همه مردم دنيا ميدانند اولش چيه و آخرش چيه؟ و لذا گفتند: همه هم عربي بخوانيد تا در هفده كلمه مشترك باشيد. نماز هفده كلمه بيشتر نيست. باقياش يا مستحب است يا تكراري.
8- جايگاه نماز در همه اديان الهي
نماز در همهي اديان بوده، از آدم تا خاتم. نماز براي اولياي خدا ابزار راحتي است. براي غير اولياي خدا ابزار سنگيني است. (وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعينَ) (بقره/45) نماز براي بعضي سنگين است. ولي براي نماز…
نماز محكمترين، دائم ترين، راحت ترين، گرمترين، ارزانترين، مفيد ترين، جامع ترين عبادت است. چند تا ترين دارد. يكبار ديگر، محكمترين وسيلهي ارتباط، دائميترين وسيلهي ارتباط، راحتترين وسيلهي ارتباط، گرمترين، ارزانترين، مفيدترين، جامعترين. هرچه فساد بيشتر ميشود نياز انسان به نماز بيشتر ميشود. هرچه هوا داغ ميشود ارزش آب سرد بيشتر معلوم ميشود.
در نماز آزادي است. آزادي در چند چيز، 1- آزادي از هوسها، آزادي از معصيتها، اشرافيگري، ضعف، آزادي از كارهاي روزمره و عادت، آزادي از پوچي و ضعف و گناه و پستي، آزاد شدن از غفلتها، چون نماز آدم را از غفلت بيرون ميآورد. ظلمتها، خودخواهيها، بلندترين نقطهي بدنت كه پيشاني است، در هفده ركعت هر ركعتي هم دو بار، دو تا هفده تا، سي و چهار بار. سي و چهار مرتبه بلندترين نقطهي بدنت به خاك گذاشته ميشود.
در نماز شهدا مطرح هستند. مهر كربلا، در نماز مسواك مطرح است. در نماز شانه مطرح است. در نماز عطر مطرح است. در نماز آيين همسرداري مطرح است. زن و شوهري كه به هم نيش ميزنند نمازشان قبول نيست. معدن اسرار است.
بهترين وسيلهي تربيت نماز است. من تقاضا ميكنم كساني كه پاي حرفهاي من نشستند، پاي تلويزيون هركدام روانشناس هستند، يك نامه بفرستند به ميدان فلسطين، ستاد اقامه نماز. چه مسألهاي روانشناسان و روانكاوان و امور تربيتيها، مسؤولين تربيت و تعلم روي چه نكتهاي دست ميگذارند كه آن در نماز نيست؟ سياسيون چه مسألهي سياسي دارند كه در نماز نيست؟ آزادي، در نماز آزادي هست. شما در نماز ركعت اول ميتواني اقتدا كني، ركعت دوم آزاد هستي، قصد فرادي كن. انتخابات، در نماز هست. اين آقا را قبول داري، اقتدا كن. قبولش نداري يك مسجدي برو كه قبولش داري. انتخاب كن. ادب، تا آقا حرف ميزند، تو حرف نزن. اطاعت در نماز هست. قبل از آقا خم نشو، قبل از آقا سر برندار. چه كمالي است كه در نماز نيست؟
حق حيوان در نماز جاسازي شده است. اگر سگي تشنهاش است شما حق نداري وضو بگيري، بايد آب را به سگ بدهي و تيمم كني. معدن اسرار است. بهترين وسيلهي تربيت، بهترين وسيله براي كاهش مفاسد است. اصلاً كسي كه لباس سفيد بپوشد، خودش روي زمين سياه نمينشيند. كسي كه اهل نماز و مسجد باشد…
بهترين وسيله براي امنيت كشور، بيش از 95 درصد از جوانهاي جبهه بچههاي مسجد بودند. بيش از 95 درصد… اگر مملكت گرفتار خطر شود، بچههاي مسجد حمايت ميكنند.
براي مقاوم سازي، بهترين وسيلهي مقاوم سازي است. وقتي انسان مشكلات پيش آمد، ميگويد: (وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاة)(بقره/45) مقاومسازي از طريق نماز. حديث داريم پيغمبر و اميرالمؤمنين (صلوات الله عليهما) هروقت گير مي كردند نماز ميخواندند.
نماز وسيلهي وقت شناسي، وظيفهشناسي، جهت شناسي، حلال و حرام شناسي، انسان شناسي، عدالت شناسي است نماز. بايد به نماز برسيم و براي نماز حساب باز شود. اگر هم بچه و همسرت به نماز گوش نميدهد، ببين چه؟ ممكن است گوش به حرف مادرش ندهد، گوش به حرف خالهاش بدهد. گوش به حرف استاد دانشگاه بدهد. نگو آقا من به او گفتم گوش نداد، ديگر ولش كردم. نه شما حق نداري رها كني. ميگويد: (وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها) (طه/132)(وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها) يعني گاهي وقتها ميگويي و گوش نميدهد ولي تو حق نداري بگويي گوش نداد او را رها كني. (وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها)يعني پيگيري كن. شما اگر يك شيشهاي ديدي درش باز نميشود، شيشه را دور مياندازي؟ آنقدر دور سفره دست به دست ميچرخاني تا يكي اين را باز كند. نبايد بگويي: آقا من زور زدم باز نشد. پس به درك! اگر تبر زدي و چوب نشكست چوب را دور مياندازي؟ نه! تبر را دور مياندازي؟ نه. آنقدر تبر ميزني تا بشكند. (وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها) روي نسل نو خيلي زشت است كه پدر در پدر ما را نمازخوان كردند، به ما كه رسيد، ما بيعرضه بوديم. مثل بازي واليبال هست توپ را هي دست به دست كردند، آن آخر كه كسي آبشار بزند، كم ميآيد… اَه… چقدر توپ تاب خورد، تاب خورد به تو بيعرضه رسيد… تاريخ به ما ميگويد: اَه… پدر در پدر نماز خوان بودند، تو پدر بيعرضهاي بودي. ما عشق خدا را بايد در بچهها زياد كنيم با نعمتهايي كه داريم. و بايد اين را اول عاشق كنيم، بعد بگوييم: نماز. نماز را هم آسان كنيم. نماز را آسان كنيم. از مستحبات بكاهيم، وقتي بزرگ شد كم كم با مستحبات آشنايش كنيم.
ما نسبت به نماز مقصر هستيم. كوتاه آمديم، نه قانون درست براي نماز وضع كرديم، البته در جمهوري اسلامي قوانين و هيأت دولت مصوبهاي دارد. منتهي بخشي عمل نشده، مقام معظم رهبري بيست توصيه كرده است. يعني بيست پيام داده و در هر پيامش چند توصيه هست. منتهي خوب به حساب، هنوز احساس نكرديم كه قصه جدي است. نماز جدي است. ميگويد: حيَّ، حيَّ يعني بشتاب. حيَّ نماز فرياد ميخواهد. نماز را بايد در مسجد خواند، به جماعت خواند. نماز بودجه ميخواهد، تلاش ميخواهد. دعا ميخواهد، حضرت ابراهيم ميگويد: (رَبِّ اجْعَلْني مُقيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ ذُرِّيَّتي) (ابراهيم/40) خدايا كمك من كن من مقيم نماز باشم. مطالعه ميخواهد. در هر خانهاي بايد يك كتاب اسرار نماز باشد. استاد ميخواهد. شما چطور براي فيزيك و شيمي و زبان و رانندگي پول ميدهي كه بچهات برود بگيرد. يك پول هم بده كه يك مربي به بچهات نماز ياد بدهد.
خدايا هرچه نسبت به نماز كوتاهي كرديم توفيق جبران و توه مرحمت بفرما. ما را مقيم نماز قرار بده. كساني كه در طول تاريخ براي نماز و دين و قرآن و اهلبيت و تعليم و تربيت و فرهنگ و ارشاد مردم تلاش كردند و از دنيا رفتند، همه را با محمد و آل محمد محشور بفرما. ما را از آنهايي كه ميگويد: (فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضاعُوا الصَّلاةَ) (مريم/59) قرآن ميگويد: يك عده خوب بودند، اما نسل بعدي آنها شل شدند. خدايا ما را از (أَضاعُوا الصَّلاةَ)ها كه نماز را ضايع كردند قرار نده. قلب امام زمان را از ما راضي بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
«سؤالات مسابقه»
1- آيه 41 سوره حج بر چه امري تأكيد ميكند؟
1) وظيفه مؤمنان در برابر نماز
2) وظيفه حاكمان در برابر نماز
3) وظيفه والدين در برابر نماز
2- بر اساس قرآن، اولين خانهاي كه براي مردم برپا گرديد، كدام بود؟
1) مسجد الحرام
2) مسجد الاقصي
3) مسجد كوفه
3- آيه 14 سوره حجرات از چه امري انتقاد ميكند؟
1) اسلام نياوردن اكثريت مردم
2) وارد نشدن ايمان به دلهاي مردم
3) نفوذ نفاق و دوري در ميان مردم
4- از نظر قرآن ريشه گسترش شهوات در جامعه چيست؟
1) ترك خانواده
2) ترك تحصيل
3) ترك نماز
5- آيه 132 سوره طه به چه امري سفارش ميكند؟
1) استقامت والدين در دعوت به نماز
2) قهر والدين با تارك نماز
3) رها كردن فرزندان در امر نماز
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1170