نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1446
«بِاِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَانِ الرَّحِیمِ» الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
رمضان امسال بعد از اینکه چند جلسه ای راجع به قرآن صحبت شد، وارد بحث انسان شدیم. و در تاریخ انسان یکی از مسایل مهم انسان است که انسان از دو چیز است: جسم و روح. و اسلام چون دین جامعی است، هم برای جسم دستور داده هم برای روح. خداوند پدر و مادر ما را که خلق کرد، آدم و حوا را، جزء دستورات اولش، کلمه «كُلَا» بود. (کُل) یعنی بخور «كُلَا» یعنی بخورید. (;اسْكُنْ أَنْتَ وَزَوْجُكَ) (البقرة/35) مساله مسکن « اسْكُنْ ». «كُلَا» خوردن «کُلُوا». یعنی قرآن راجع به جسم و روایات راجع به جسم خیلی حرف دارد منتهی برای روح و تعلیم و تربیت و پرورش حرفهای بیشتری دارد. من امروز یک مقداری دستوراتی که اسلام راجع به جسم گفته است را خدمتتان بگویم. پس موضوع بحثمان، دنباله بحث انسان، توجه به جسم. توجه به روح. فعلا این شاخه را می خواهیم بحث کنیم.
1- چه بخوریم، چه نخوریم؟
تمام آیات (;كُلُوا) (المؤمنون/51) یعنی بخور. منتهی در خوردن می گوید «كُلُوا مِنْ الطَّیِّبَاتِ»، «طَّیِّبَ» یعنی دلپسند. یعنی چیزی که می خورید باید طبع آنرا بپذیرد. چندش آور نشود. یک کسی برای امام آب می آورد، همینطور که آب می آورد، فوت کرد در لیوان آب در ظرف آب فوت کرد. امام دید او فوت کرد، وقتی آورد گفت من این آب را نمیخورم.(اشرب انت) خودت بخور. نفس دیگری به این آب نباید بخورد. تمام آیات «لَا تَأْكُلُوا». . . من دیگر کلید می دهم هرکس می خواهد خودش جستجو کند. تمام آیاتی که بخورید از چه بخورید، آیاتی که می گوید نخورید این غذا را نخورید. تمام آیاتی که می گوید « حَرَّمَ عَلَیْكُمْ» حرام است بر شما، مصرف مثلا (;حَرَّمَ عَلَیْكُمْ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ) (البقرة/173) مردار نخورید، خون نخورید. «وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ» گوشت خوک نخورید. افتخارات اسلام این است که تمام اوامرش آنجا که گفته بخورید، معلوم میشود چقدر حکمت دارد، آنجا هم که میگوید نخورید معلوم میشود چقدر حکمت دارد، همین گوشت خوک، تا چند سال پیش، می گفتند چرا اسلام گفته نخورید؟ ولی چند سال پیش، شاید چند دهه، چهل پنجاه سال پیش، تقریبا، گفتند گوشت خوک کرم کدو و تریشین دارد وفلان و. . . بعد هم گفتند در حرارت فلان درجه قرار می دهیم گوشت را که آن کرم کشته شود. اسلام میگوید بازهم نخور. دیگه چرا؟ میگوییم شما کرمش را چند سال است فهمیدید؟ شما هزارو سیصد و پنجاه سال گذشت کرمش را تازه پنجاه سال است فهمیدید. ممکن است هزارو سیصد و پنجاه سال دیگر هم، یک اثری داشته باشد که بعدا بفهمید. وقتی اسلام، یعنی خدا که من را ساخته، خدا معده را ساخته، این مهندسی که هواپیما را ساخته، میگویدقیر در باک نریز. هواپیما با یک بنزین مخصوصی پرواز میکند. قیر بریزی نمی پرد. او که اینرا ساخته میداند چه ساخته است. خدا ما را آفریده است، هم خدا خوک را آفریده هم من را آفریده و میداند که این دوتا باهم سازگار نیست. حالا در فلان درجه چه کنیم. . . اسلام میگوید شب زیر درخت نخواب. حالا کشف شده دلیلش.
2- پیروی از حلال و حرام الهی
آیاتی که می گوید «حَرَّمَ» آیاتی که می گوید «حَرَّمنَا» بعضی وقتها یک چیزهایی حلال است، آدمها خودشان حرام می کنند. در قرآن آیاتی داریم که می گوید (;لِمَ تُحَرِّمُ) (التحریم/1) آخر چیزهای حلال را چرا برای خودتان حرام کردید؟ از پیش خودم نمی توانم. فرض کنید یک گروهی پیدا می شوند می گویند ما خامخوار هستیم. گوشت مصرف نمی کنیم. خامخواری دلیل ندارد. هر چیزی که به ضرر جسم باشد حرام است. اینهم یکی. هر چیزی که به ضرر جسم باشد حرام است. نه به ضرر جسم خودمان، به ضرر جسم بچهات باشد، مادری بچهاش را شیر میدهد، اگر بداند روزه بگیرد، ضرر به بچهاش میزند باید روزهاش را بخورد. هم جسم خودش هم جسم دیگری. و حتی مادری که حامله است. که اگر بداند روزه بگیرد، این گرسنگی به بچه در شکمش اثر می گذارد ممنوع است. خطرات پرخوری را انشاالله برایتان میگویم. خب. هر اعتیاد، حرام است. خب. بله در وقتهای اضطرار اسلام، راه را باز گذاشته است. یک کسی در یک شرایطی است که اگر یک غذای حرام را نخورد، میمیرد. گوشت خوک هم که حرام است، میگوید اگر اضطرار پیدا کردید، اضطرار یعنی جانت در خطر است، . . . یعنی اسلام، بن بست ندارد. در بن بست قرار گرفتی آن حسابش جدا میشود. برای جسم اسلام خیلی همین مشت ومال را. . . حدیث داریم اگر کسی با مشت ومال مرده زنده شد تعجب نکنید. حدیث مشت و مال؟ همین شوک هایی که وارد میشود افرادی که سکته میکنند گاهی دکترها شوکه به او وارد میکنند. مساله مشت ومال. بعضی غذاها را مثلا گفته است گوشت را خشکیده نخورید. ماهی را میگوید: «لَحْمًا طَرِیًّا» النحل/14. ازدواج با پیرزن. چه چیزی را استفاده کنید، . . .
3- توجه اسلام به جسم بشر
شاید چهار هزار حدیث داشته باشیم حدیث هایی که مربوط به تن است. مربوط به جسم است. برای موی حدیث داریم که مو را شانه کن. روغن بزن. واگر حال شانه ندارید، تیغ بزن. نمیشود آدم زلف داشته باشد، اما ژولیده باشد. یا زلفت شانه بخورد، یا اگر حالش را نداری شانه کنی، اصلاح. . . زلف نداشته باش. زلف گوریده نه. (من نظف ثوبه قل همه) حدیث داریم کسی لباسش تمیز باشد، غمش کم میشود. لباس در روح اثر دارد. رنگ لباس باید شاد باشد. لباس قهوه ای، سورمه ای، مشکی، نپوشید. فقط گفتند عبا، عمامه، کفش طوری نیست. کفش مشکی، عمامه مشکی و عبا مشکی. لباس باید رنگش شاد باشد. چون وقتی رنگش شاد است، تا چرک شد، آدم میفهمد. میگوید آخ لک دارد من نمیپوشم. ما رنگ لباس را قهوه ای و سورمه ای میگیریم که اگر چرک شد، پیدا نباشد، ما میگوییم این خوب است هر چه چرک شد، این پیدا نیست. اسلام میگوید چیزی بپوش که اگر چرک شد، پیدا باشد. ما میگوییم چیزی بپوش که اگر چرک شد، پیدا نباشد. خیلی وقتها ما ضد اسلام هستیم. اسلام می گوید هر جا عطسه کردی عجله کن ما می گوییم هر جا عطسه کردیم صبر می کنیم. استفاده از سدر در شستن سر. کفش راحت. استفاده از انار. آب نیم گرم. چقدر اسلام برای کم خوری سفارش کرده است. گفته است اگر دوتا لقمه کم بخوری،.. فواید کم خوری. روایتهای زیادی است. هر حدیثی یک کلمهاش را می نویسم.
4- فواید کم خوری و ضررهای پرخوری
(صلحت فکرته) آدم اگر کم بخورد، فکرش، اصلاح می شود. یعنی فکرش صلاحیت بیشتری پیدا می کند برای فکر کردن. (صفا فکره) فکرش صافتر میشود. (صفا قلبه) در روحش اثر میگذارد. (استقامت ابدانه) اگر کسی کم بخورد، بدنش(ابدان) بدن، بدنش مقاومتر است. فکر نکنید هر کس بیشتر بخورد، زور بیشتر دارد. درختهای بادام آب کمتر میخورد اما چوبش سفتتر است. درختهای چنار بغل جوی هر روز آب میخورد اما چوبش شل است. بعضیها فکر میکنند اگر خیلی بخورند خیلی زور دارند. اسلام میگوید اگر میخواهی بدنت زور داشته باشد کمتر بخور.(وجهه طریا) یعنی در پوست صورت و شادابی کم خوردن اثر دارد. (اعون علی العباده) یعنی اگر شما سر شکمت خالی باشد، توفیق عبادتت(اعون) یعنی عون یعنی معاون یعنی کمک. یعنی کم خوردن کمک است برای عبادت. (انفع الدواء) بهترین دواء کم خوردن است. (انفع الدواء) اینها روایت است. (صوموا تصحوا) روایت داریم روزه بگیرید، روزه(تصحوا) باعث سلامتی شما میشود. (کل و انت تشتهی) وقتی غذا میخورید باید با اشتها باشید. تا گرسنه نیستی غذا نخور. (و امسک و انت تشتهی) وقتی میخواهی جدا شوی از سفره، میل به خوردن داری جدا شو. تا میل نداری نخور قبل از آنکه اشتهایت قطع شود برو کنار. یعنی با گرسنگی برو جلو هنوز هم میخواهی دو تا لقمه دیگر بخوری برو کنار. اما پرخوری ضدش است. در مورد پرخوری میگویند(سقم بدنه) بدنش بیمار میشود. (قسی قلبه) قلبش سنگدل می شود. (الشبع یکثر الادواء) پرخوری مرضهای زیادی را به وجود می آورد. (اذا شبع البطن طغی) وقتی شکم پر شد، دست به طغیان می زند. (تمیت القلوب بکثره الطعام) پرخوری قلب را می میراند. می میراند نه اینکه سکته می کند یعنی سنگدل می شود. برای نماز سنگین می شود، برای ذکر خدا سنگین می شود، (الداء الدوی ادخال الطعام علی الطعام) بدترین درد بیدرمان این است که با اینکه سیر هستید بازهم می خورید. (کبر مقتا عند الله ان اکل من غیر. .) گرسنه هستید بازور می خورید قهر خدا درش است. (ان من السّرف) اسراف است با اینکه سیر هستید بخورید. سیر خوردن و سیری بازهم می خوری. اسراف است. سیری می خوری. غضب خدا درش است. درد بی درمان. غذا روی غذا بدون اشتها.
5- آداب غذا و میوه خوردن
ساعات غذا: در اسلام دو وعده غذا گفتند. بهشت با آنکه همه چیز درش است اما می گوید (;بُكْرَةً وَعَشِیًّا) (مریم/11) دو وعده غذا بهتر از سه وعده غذا است. چاشت و عصر، غروب. حتی میوه هایی را عدد معین کردهاند. مثلا گفتهاند مویز بیست و یک دانه. برای انواع مزه های خاصی است. مثلا برای انار شیرین نوعی خاصیت است، برای انار ترش یک نوع خاصیت دیگر است. انار را با هستهاش بخورید. چون هسته انار هضم نمیشود، مثل شن به دیوار معده جرم گیری میکند. داریم(یدبغ المعده) حدیث است یعنی معده را دباغی میکند. میوه را بشویید ولی با پوست بخورید. چون بسیاری از مواد و انرژی هایی که در پوست است، در خود میوه نیست. بعضی از میوهها اثر پوستش از خودش بیشتر است. میوه را بشویید اما با پوست بخورید. نیمه خور نکنید. امام رضا دید یک میوه ای را مقداریاش را خوردند، مقداریاش را نخوردند، فرمود چرا اینطور میکنید؟ افرادی هستند که میوه ندارند بخورند. میوه را کامل بخورید. میوه را گفتند صبح ناشتا بخورید. چهار پنج هزار حدیث است که حالا من در این جلسه ده بیست تایش را بلغور کنم. امام رضا فرمود هر کس میخواهد معدهاش آزار نبیند، روی غذایش آب نخورد. به خصوص اگر پیر مرد یا پیر زن است و به خصوص اگر غذا چرب است. روی غذای چرب آب نخورید. آب را لیوان را گذاشتید، نرو تا آخرش. سه بخش بخور یعنی هر که آب بخورد، سه بار آب بخورد یعنی این آب را مثلا نصف استکانش را بخورید، یک دفعه صبر کند، نه یک دقیقه، لحظه ای تامل، یعنی ذره ذره آب را. . . آب را انگار می مکید. آب یخ نخورید. آب خنک بخورید اما آب یخ نخورید. یک مرتبه نخورید. فوت در آب نکنید. آب نیم گرم مفید است. روز ایستاده آب بخورید، شب نشسته آب بخورید. ظرف آب ترک نداشته باشد.
6- رعایت بهداشت در میدان جنگ
از ظرف ترک دار آب نخورید. حتی امیر المومنین در جبهه جنگ بود، تشنهاش شد، اشاره کرد آب، از عطش آب دویدند یک ظرف آب آوردند تا امیر المومنین رفت بخورد، دید این ظرف ترک دارد و خوب ظرف ترک دار، چرک میرود لایش ازش بیرون نمی آید. و آب میریزی آب را هم آلوده میکند. این آب هم آلوده میشود. ظرف را پس داد گفت نمیخورم. گفتند چرا گفت ظرف بهداشتی نیست. گفتند آقا اینجا میدان جنگ است. فرمود علی در میدان جنگ هم کار خلاف بهداشت نمی کند. آب سرد پس از خوردن چیز گرم، برای دندانها مضر است. امام رضا فرمود. در حمام آب سرد ننوشید مضر است. حدیث داریم. دستورات اجتماعی؛ سر سفره نگاه به غذای دیگران نکنید. هر کسی نگاهش به غذای خودش باشد. اگر غذا را دوست ندارید، بدگویی از غذا نکنید. بگویید ما شام را دوست نداریم. دوست نداری کم بخور، نخور. ولی بد گویی از غذا نکنیدچون دوست ندارید. تمام سفره را یک جور بچینید. اینجور نباشد که آنطرف سفره که افراد مشهور نشستهاند، وضعش خوب است، آنطرف سفره، . . . تمام سفره را یکجور بچینید. متکبرانه غذا نخورید. با تواضع غذا بخورید. (جلسه العبد) داریم. یعنی مثل برده بنشینید. نسبت به نعمت خدا تواضع کنید. اگر با یک گروهی غذا می خورید، میوه می خورید، یکدانه یکدانه بخورید. مثلا یک انگوری است، رفیقت هم نشسته با هم بخورید، وقتی شریک داری یکی یکی بخور. حدیث داریم اگر خواستی دو تا بخوری، بهش اعلام کن، بگو آقا من می خواهم دو تائی بخورم. اگر او هم دوتائی خورد، طوری نیست اما اگر او می گوید نمی توانم، تو هم یواش بخور. اینطور نباشد که حالا یک رفیقی او می آید یکی را تا بجود شما سه تا خورده اید. یعنی چقدر دستورها ظریف است. یعنی در خوردن رفیقت را غافلگیر نکن. در غذاها و میوهها، برای انجیر سفارش شده که استخوان را محکم می کند، دردها را تسکین می دهد، برای نقرس و بعضی از سردردها و رفع بوی دهان و رشد مو و قولنج و. . . انجیر خاصیت های زیادی دارد. اسم یازده تا درخت در قرآن آمده. این دو تا میوه ای که با هم آمده، پیداست یک چیزی است. می گوید «وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ» التین/1. پیداست انجیر و زیتون یک رابطه ای دارد که هنوز دنیای پزشکی هنوز کشف نکرده. چرا نگفته(و التین و التمر)، (و التین و النحل)؟ اینها فرمول دارد. گفتهاند سیر خوردنش سفارش شده اما اگر کسی سیر می خورد، مسجد نرود. یعنی هم سیر فواید طبی دارد هم برای اینکه جامعه اذیت نشود، گفته حالا که سیر خوردی، مسجد نرو بوی دهانت مردم را اذیت می کند.
7- سفارش های پیشوایان در مورد خوراکی ها
پنیر در هضم غذا مفید است، منتهی پنیر تنهائی مرض است، گردو تنهائی مرض است. با همش دواست. گران است؟ نان و چای شیرین بخور. نان خالی بخور. ده روز نان خالی بخور اما روز بیستم که می خواهی بخوری، پنیر و گردو بخور. یعنی پنیر و. . باز دنیای پرشکی باید این را حل کند که پنیر تنهائی چه مشکلی دارد که حدیث می گوید پنیر تنهائی مرض است، گردو تنهائی هم مرض است اما پنیر و گردو با هم مرض نیست، دواست. کاهو خون را صاف می کند. کاهو و کاسنی بهترین سبزی است. کاهو هم غذا را هضم می کند، هم خون را تصفیه می کند. (علیکم بالخس، فانه یخفی الدم) امام می فرماید کاهو بله. . . سرکه خیلی سفارش شده. تخم مرغ سفارش شده منتهی پیاز را گفتهاند با دو تا غذا بخور. یکی با تخم مرغ پیاز بخورید یکی با برنج. باز این هم علوم پرشکی، رشته های علوم تغذیه شناسی، . . . گیر کرده ایم، حالا بعد از بیست و هفت سال، . . . ای کاش همان اول انقلاب یک عده از طلبه های دانشمند، می رفتند در دانشکده های پزشکی، البته روایتها همهاش هم درست نیست. آن روایتها ئی که معتبر است، آن روایت هائی که سند دارد، می رفتند و یک آزمایش هائی می شد و بعد در جمهوری اسلامی این روایتها ظرف هزار و چهار صد سال جلوه می کرد که هزار و چهارصد سال پیش که اسلام این را گفته دلیلش این بوده. باید کار علمی روی اینها بشود. مثلا به ما گفتهاند دو چیز را سعی کن با پیاز بخوری، یکی برنج یکی تخم مرغ. حالا برنج و تخم مرغ چه مشکلی دارد که باید آن مشکل با پیاز حل شود؟ کمبودش چیست؟ خب این را باید حل شود. از تخم مرغها، تخم مرغ هائی که سر و تهش با هم فرق دارد بخور. یعنی اگر یک پرنده ای تخم گذاری کرد، تخمش را برداشتی دیدی سر و تهش یک جور است، آن تخم مرغ را نخور. آن پرنده. . . باید آنکه سر و تهش با هم فرق می کند. . . ماهی اگر پولک دارد حلال است. ماهیی که پولک ندارد حرام است. در خرما هفتاد و دو ارزش نقل شده. در نوع خرما یک نوع خرمای برمی است سفارش شده. خرما در بینائی، در شنوائی، در هضم غذا، در بوی دهان، . . . منتهی وقت خرما باید رعایت شود. مثلا سحر خوردنش بهتر است، برای زن زائو گفتهاند خرما بخورد. هر یکی از این حدیثها یک رساله دکتراست. فقط من اینها را می گویم فهرست وار چون یک نگاهی به. . اسلام برای جسم اینقدر نکته گفته. اولین کام نوزاد را گفتهاند با خرما بردارید. باز اینجا راجع به پرخوری یک چیزهائی گفته، که اموری که سبب مرض پیسی می شود چه چیزهائی است. آدمی که جنب است و باید غسل کند، در حال جنابت غذا نخورد. باز سفارش شده که با شکم پر نخوابید. استخوان را زیاد پاک نکنید. در بیابان اگر غذا می خورید، یک خرده غذا را اسراف کنید. (ولو کان ثخذا) حتی ران گوسفند هم هست، در بیابان رها کن برو، حیوانهای بیابان یک چیزی گیرشان بیاید بخورند. سر سفره گفته حتی نصف دانه انگور را بخور، در خانه. اما در بیابان گفتهاند حواست را. . . اینها یک چیزهائی است که مراعات حیوانات بیابان را هم بکنیم. دوستی داشتیم، از شیراز می خواست برود مسافرت، جهرم، فسا، یکی از شهرهای اطراف شیراز. پشت ماشین، پرنده خورد به ماشین، پرنده مرد. برگشت شیراز چند تا گونی دان برداشت، بین شیراز تا آن شهر هی دان می پاشید که جبران آن ظلمی که به حیوان شده بشود. ما نمی توانیم به حیوانات ظلم کنیم. گوسفند را می خواهی بکشی، باید با چاقوی تیز بکشی، زجر کش نشود. گوسفند را روبروی حیوانها، اگر دارند نگاهش می کنند، اگر یک گوسفند دارد نگاه می کند، روبروی نگاه گوسفند، گوسفند را نکش. اگر گوسفند خواب است سراغش نرو، نامردی است. اگر پرنده ای بال ندارد، نگیریدش. نامردی است. پرنده بی بال را گرفته ای؟ خیلی قشنگ است. یک جا جمع بشوند، الان که دکترها. . . . آخر الان دنیا قانون دارد حمایت از حیوانات. اینها که از حمایت حیوانهاست، ما بیائیم این حدیثها را برایشان بخوانیم. بگوئیم اسلام به ما گفته اگر حیوان خواب است سراغش نرو. می گوید می روی شیر بدوشی، یک خرده شیر در پستان برای گوساله بگذار. اگر می روی شیر بدوشی، ناخنت بلند نباشد، یک وقت ناخنت پستان گاو را اذیت می کند. اگر حیوان چموش نیست زنگوله به سرش نکن، صدای زنگوله گوش حیوان را اذیت می کند. منگوله سرش کن. حق نداری شلاق به حیوان بزنی. در صورت حیوان سیلی حق نداری بزنی. می خواهی حرف بزنی، از الاغ و اسب بیا پائین حرف بزن. حق نداری روی حیوان نشسته ای اختلاط کنی. بار بیش از حد سوار حیوان کنی، روز قیامت ازت سئوال می کنند چرا این مثلا صد کیلو باید بارش کنی، دویست کیلو بارش کردی؟
8- توجه به حیوانات و غذای آنها
ما در مقابل حیوانات هم مسئولیم. اگر آبی داری، سگی تشنهاش است و می خواهی وضو بگیری، اسلام می گوید بده به سگ، خودت با تیمم نماز بخوان. چون سگ حق حیات دارد، ولی شما می توانی تیمم کنی. اگر یک سگ و گوسفندی هر دو تشنهشان است، می گوید آب را بده به سگ، چون گوسفند را می شود کشت و استفاده کرد ولی سگ حق حیات دارد. ما دین را نشناخته ایم. خلاصه بنده حالا که ریشم سفید شده، می فهمم که اسلام را نشناختیم. اینقدر چیزهای لطیف، ظریف، حساب شده هست که. . . این مراعات بهداشت چقدر هم جذب می کند، . . من رفتم بیمارستان، پزشکان دورم را گرفتند و از امام تعریف کردند. من گفتم اینها پزشکند و همه هم فوق تخصص و متخصص و پزشکان بهترین بیمارستانها و بهترین پزشکان هستند. من گفتم از اینها بپرسم شما از چه چیز امام خوشتان آمده. اینکه مرد انقلابی بود، رژیم شاه را عوض کرد، چه چیز؟ گفتند نه ما از زاویه پزشکی. گفتم از زاویه پزشکی چیست؟ گفتند امام در حسینیه جماران، گریه می کرد، روز عاشورا بود، روضه بود، گریه می کرد. دستمال می گذاشت روی چشمش گریه می کرد. همینطور که گریه می کرد، آب از بینی امام سرازیر شد. امام یک دستمال دیگر دست گرفت، آب بینیاش با آب اشکش قاطی نشد. این دقتها. . . . گفتم او پزشک متخصص است، لذت می برد که امام اینقدر دقیق است. من پرسیدم امام پیراهنش را اطو می کند؟ یک نفر که با امام آشنا بود گفت زیر پیراهنش را هم اطو می کند. یک مرتبه گوشه عمامه امام باز نشد. یک مرتبه امام نشد وسط سخنرانیاش یک جائیش را بخاراند، دهان دره کند. قیافه امام. گفتند امام سجاد کجا نماز می خواند؟ گفتند بروید مسجد، هر جا بوی عطر می دهد، آنجا جای. . . امام حسین وقتی آمد کربلا، گفت این قطعه ای که من می خواهم تویش شهید شوم، باید زمینش را بخرم. آن قطعه زمین را خرید. گفت نمی خواهم به عنوان اینکه امام هستم و شهید شدهام، جنازه من در زمین مردم دفن شود. حقوق مردم. صبح عاشورا امام حسین فرمود ای اصحاب هفتاد و دو تن، هر کدام بدهکارید، بروید مال مردم را بدهید. من راضی نیستم جزء هفتاد و دو تن شهدای کربلا، بدهکار مردم باشند. بدهی مردم را بدهید، شهید هم نشدید، نشدید. نکند مال مردم را خورده اید آمده اید کربلا شهید شوید. خیلی ظریف است. نمازش را ظهر عاشورا خواند، با اینکه سی تا تیر بهش زدند، ولی گفت من باید نمازم را اول وقت بخوانم. آدم لذت می برد از این که چه امامی داریم. نمازش اول وقت. حق مردم، می گوید به یارانش بروید بدهی مردم را، حق مردم را بدهید. ما خیلی ول شده ایم. همین طور می گوئیم برویم صحرا. چای کتری بخوریم، سیزده بدر است، شاخه مردم را می شکنیم، . . آقا از این طرف برو نزدیکتر است. بابا از این طرف زمین مردم است. در زمین مردم. در زمین مردم که یک خرده باید دقت کرد. این رقمی نمی شود که. . . . خدا رحمت کند آیت الله العظمی خوانساری را که در بازار تهران بود، یکی از اولیای خدا بود. ایشان زمان شاه خانهها را با زور خراب کرده بودند قم، در خیابان راه نمی رفت. آنوقت صبر می کرد خیابان که خلوت است می آمد، آنوقت مثلا یک مرتبه می رفت از وسط خیابان برمیگشت. گفتند چرا؟ گفت آخر من یادم است، کوچهها این رقمی بود، رضا شاه با زور این جاها را خراب کرده. یعنی بر اساس نقشه قبلی حرکت می کرد. البته این برای ما عسر و حرج است. الان اشکال ندارد دیگر. بخصوص که در جامعه اسلامی که خانه را می خرند دیگر. ولی آن زمانی که رضا شاه با زور خانهها را خراب کرده بود خیابان کرده بود، ایشان چون میدید نه پول داده به صاحب خانه و صاحب خانه هم راضی نیست. . . باید مواظب باشیم. امام آمد نماز بخواند دید پشت در کفش است. کفش های زیادی است. نگاه به کفشها کرد برگشت. گفت بگوئید نماز را فرادا بخوانند. گفتند چرا؟ گفت من خواسته باشم بیایم نماز جماعت در سالن، باید پا بگذارم روی کفشها. من پا روی کفش مردم نمی گذارم. گفتند آقا کفشها را کنار می گذاریم، بفرمائید. گفت آخر شما کفشها را کنار بزنید، قاطی پاتی می شود وقتی بر می گردند، باید دنبال لنگه کفش بگردند. وقت مردم تلف می شود. بگوئید نماز را فرادا بخوانند. یعنی امام از نماز جماعت می گذرد که پا روی کفش مردم نگذارد. بهرحال مراعات بهداشت، مراعات نظافت، مراعات زیبائی، مراعات زلف، مراعات دندان، مراعات پنیر، پیاز، گردو، خرما، انجیر، سفره، نگاه کردن، یکدانه یکدانه خوردن، اگر خواستی دو تا بخوری اجازه بگیری، میوه را شستن، با پوست خوردن، صبح خوردن، سحر خوردن، ایستاده، نشسته، چه مقدار خوردن، . . . من چهار پنج هزار حدیث بود، اصلا ماندم، ماندم. اسلام راجع به جسم اینقدر حرف دارد. روح که دیگر هیچی. تازه این جسم مال پنجاه شصت سال است، روح ما که ابدی است و زندگی ابدی برای ابدیت را ان شاء الله شبهای دیگر خواهم گفت. خدایا ما را با اسلام روز به روز آشناتر بفرما. والسلام علیکم و رحمه الله و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1446