نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1543
موضوع: دعاي مكارم الاخلاق – 35، توسعه و عوامل سختي در زندگي، عوامل بركت و موانع آن
تاريخ پخش: 79/07/28
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
تفسير دعاي مكارم الاخلاق را دنبال ميكرديم كه امام سجاد(ع) ميفرمايد انساني كه ميخواهد داراي اخلاق كريمه باشد، چگونه و چه چيز از خداوند بخواهد، و خداوند چگونه عنايت فرمايد تا به آن اخلاق برسد حدود يك سال است جمله جمله آن دعا را تفسير كردهايم تا رسيديم به اين جمله كه حضرت ميفرمايد: «لَا تَفْتِنِّي بِالسَّعَةِ» (صحيفه سجاديه، ص98) خداوندا به خاطر توسعه مرا به فتنه نينداز.
تمام توسعهها، از سياسي، اجتماعي و اقتصادي و علمي. . . بايد در چهارچوب اخلاق كريمه باشد والا مايه دردسر وگرفتاري و انحراف خواهد شد.
مثال: انسان با چاقوي بلند اگر كظم غيظ نداشته باشد و حليم و صبور بردبار نباشد شكمها و دل و رودههاي بيشتري را بيرون خواهد آورد و پاره خواهد كرد.
1- آفات توسعه مالي و اقتصادي
الف: غفلت از خداوند و خلق خدا
احتمالا شنيدهايد اگر هنرمندي حرف و مطلب مرا ميشنود اين قابل فيلم شدن است.
حديث داريم شخصي بود به نام «ثعلبه» آمد نزد پيامبر(ص) و عرض كرد شما دعا كنيد كه خداوند توسعه مالي نصيب من كند. حضرت فرمود: عوارض و آفاتي دارد او خيلي اصرار كرد بر اين مطلب حضرت دعا كرد، او هم در اين زمينه رشد كردبه شكلي كه داخل مدينه نتوانست بماند براي كشاورزي و دام داري رفت بيرون از مدينه، روزي پيامبر ص مأمور زكات براي او فرستاد، گفت: من زكات نميدهم، با اين كه قبلا گفته بود: اگر خداوند به من بدهد من هم در راه خدا ميدهم. قرآن ميفرمايد: (فَلَمَّا آتاهُمْ مِنْ فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهَ) (توبه /76) زماني كه خداوند از فضلش ميدهد بخل ميكنند.
ب: فخر فروشي: در قرآن آمده كه ميگفتند: (أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً) (كهف /34) من مال و فرزندم از تو بيشتر است.
د: خيال بافي به خوب بودن: بعضي كه وضع و مالشان خوب است فكر ميكنند مخ و عقلشان كار ميكند و حال آن كه آدمهايي قويتر از آنها هستند و وضعشان خوب نيست، نگو مديريت و اقتصاد. ميگويد: (رَبِّي أَكْرَمَنِ) (فجر /15) خدا به من اكرام كرده (من شايستگي آن را داشتهام)
ه: شيطنت: قرآن ميفرمايد: (رَحْمَةً مِنْ بَعْدِ ضَرَّاء) (يونس /21) همين كه بعد از مشكلات رحمتي بر آنها ميدهيم.
(إِذا لَهُمْ مَكْرٌ في آياتِنا) (يونس /21) شروع ميكنند به توطئه و مكر و حيله در آيات ما
و: طغيان: قرآن ميفرمايد: (كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَيَطْغى) (علق /6) (أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى) (علق /7) انسان وقتي خود را بي نياز بيند طغيان ميكند.
ز: ظلم: قرآن ميفرمايد: (وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْض) (شوري /27) اگر زياده كنيم و توسعه دهيم روزي را ظلم روا ميدارند. لذا امام سجاد(ع) از خداوند ميخواهد كه خدايا مرا به فتنه توسعه گرفتار نكن.
توسعه قدرت: مثل فرعون و امروز امريكا كه ميخواهد همه قدرت از آن او باشد و تك قطبي را خواهان است.
توسعه سياسي: توسعه سياسي حق است ولي مدتي كه صحبت از اين توسعه بود همه يا خيليها به هم فحش ميدادند و خيلي از كاركه ميشد با يك تلفن حل شود به روزنامهها ميكشيدند اول ميگفتند چنين و چنان شده، بعد هم ميگفتند: چنين نشده، مي گويد افشا بايد گردد البته بعضي از جاها بايد افشا شود ولي اگر بنا باشد هر كس هر عيبي دارد افشا شودبراي هيچ كس آبرويي نميماند، چه كسي است كه خلاف نكرده، افشا در مواردي خاص است و همچنين استيضاح، به اسم توسعه آبروريزي كردن درست نيست.
2- كساني كه از خداوند غافل ميشوند زندگي آنها تاب ميخورد
بعد ميفرمايد: «وَ امْنَحْنِي حُسْنَ الدَّعَةِ» (صحيفه سجاديه،ص98) زندگي مرا آسان گردان «وَ امْنَحْنِي» عطا كن، «الدَّعَةِ» سهولت و آساني در زندگي، تاب نخورد وقت صرف باز كردن گرهها ميشود، براي يك كارجزئي مثل خريدن يك كيلو نخود مشكلات و موانع زيادي پيش ميآيد به زمين خورده بعد به موتوري بعد پولش گم شده، نسيه ميخرد، پاكت وسط خيابان پاره ميشود، اين زجر است، و يكي هم دنبال يك خانه اولين خانه با اولي جلسه به راحتي خواندن يك قل هوالله خانه ميخرد. بعد ميفرمايد: «وَ لَا تَجْعَلْ عَيْشِي كَدّاً كَدّاً»(صحيفه سجاديه،ص98) زندگيام را به مشقت و سختي مينداز.
در قرآن آمده كساني كه از خداوند غافل شوند زندگي آنها تاب ميخورد، مي فرمايد: (وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْري فَإِنَّ لَهُ مَعيشَةً ضَنْكا) (طه /124) كسي كه از ذكر و ياد من روي گرداند زندگياش تلخ ميگرددافرادي با خدا روي حصير زندگي شيرين و افرادي غافل روي قالي ابريشم دعوا و گرفتاري دارند، انسان با خدا آرامش دارد، چون ميفرمايد: (أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ) (رعد /28) با ياد خدا قلبها آرامش مييابد. حديث داريم «اطيب العيش القناعه» (غررالحكم، ص 391)
زندگي شيرين در سايه قناعت است. حديث داريم گواراي زندگي ساختن باكم است. حديث داريم «وَ لَا عَيْشَ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ» (كافي، ج8،ص244) زندگي گوارا و شيرين نميشود مگر در سايه اخلاق نيكو. بعضي از خانههاي كوچك با حسن خلق بهشت و خانههاي بزرگ با بد اخلاقي جهنم ميشود.
حديث داريم گواراترين زندگي براي كسي است كه به داده خدا راضي باشد، بعد ميفرمايد: «وَ لَا تَجْعَلْ عَيْشِي كَدّاً كَدّاً» يعني بدبختي در زندگي و شدت عوامل شدت و بدبختي در زندگي
حاكم، مدير(رهبر و رئيس جمهور و شاه بد)باشد زندگي تلخ است. همسر بد، همسايه بد.
كينه: نميتواند بگذرد روده تنگ است هسته انار در آن گير كرده، با روح كوچك نميتواند خلاف را ببخشد وحساسيت بيش از اندازه دارد. حديث داريم كسي كه نتواند از چيزهايي بگذرد به سختي افتاده و زجركش ميشود. بايد گذشت كرد و مثلي است در فارسي كه ميگويد: اين نيز بگذرد.
من در اتوبوس نشسته بودم خيلي ناراحت بودم اتوبوس ديگري سبقت گرفت ديدم به عقب او نوشته شد، نشد،نشد. براي من پيام داشت
از يكسري چيزها بايد گذشت، اول به او چايي داد و گفت: بفرما و او را دعوت كرد و در مراسم عروسي به من گفتندبرو در ميني بوس به فلاني در بنز، عروسي تمام شده حالا فكر چه چيزهايي ميكند، گير ندهيم، سر سوغاتي و هديه، بازديد نيامده، رها كنيد، فحش داده، ببخش، از تو بدم ميآيد، بله من بد آدمي هستم ولي من از تو خوشم ميآيد.
بعد ميفرمايد: «وَ لَا تَرُدَّ دُعَائِي عَلَيَّ رَدّاً» دعاي من را رد نفرما(مستجاب كن)
3- عوامل بدبختي در زندگي
سؤال: قرآن ميفرمايد: (ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُم) (غافر /60) دعا كنيد مستجاب ميكنم حتي نفرمود «ثم استجب» بعدا مستجاب خواهم كرد يا نفرمود «فاستجب» سپس مستجاب ميكنم «ادْعُوني أَسْتَجِبْ» فوري مستجاب ميكنم، پس چگونه است كه ما اين همه دعا ميكنيم و مستجاب نميشود؟ از امام(ع) هم اين سؤال را كردند؟
جواب: حضرت(ع) فرمودند: كار يا در «ادْعُوا» دعا كنيد گير كرده يا در(ني) دعا طلب خير، ممكن است آن جا كه دعا ميكنيم طلب خير نيست به خيال ما چنين است قرآن ميفرمايد: (وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم) (بقره /216) يعني چه بسا چيزي را دوست ميداريد و در حقيقت براي شما شر است و چه بساچيزي را كراهت و از آن ناراحت هستيد و حال آن كه براي شما خير است.
خداوند رحمت كند پدرم را كه در انتخاب او ميخواست من آخوند شوم و من ميخواستم بروم دبيرستان بالاخره درجنگ خانواده من پيروز شدم و در دبيرستان من بت بچههاي ديگر دعوا كرديم و 17 نفر چنان مرا زدندبه شكلي بدنم زخمي و درد آمد كه دست به ديوار آمدم منزل، پدرم گفت چي شده، گفتم گور پدر دبيرستان ميخواهم بروم آخوندشوم. گاهي كتك آدم را آخوند ميكند، و گاهي آخوند كتك خورده دبيرستاني ميشود، گاهي خير در پزشك شدن وگاهي در طلبه شدن و گاهي در ورشكست شدن براي عوض كردن شغل، ما نميدانيم خير در چيست.
مطلب ديگر «ني» يعني فقط از من بخواهيد، گاهي گير در آن است كه ما حقيقتا از خدا نميخواهيم انگار كه شوخي ميكنيم، به خدا ميگوئيم به ديگران هم ميگوئيم خدا سايهات را از سرم كم نكند.
پس اگر طلب خير باشد و فقط هم از او بخواهيم برگرد ندارد.
4- در دعا طلب خير كنيم و فقط هم از او بخواهيم
مسئله ديگر، انواع استجابت در دعا هست.
الف: گاهي همان كه گفتي فوري مستجاب ميشود.
ب: مشابه آن مستجاب ميشود، مثل آن را ميدهد، مورد ازدواج ديگري ميشود مشابه.
ج: يا در آينده مستجاب ميشود، خير امروز نيست خير فردا و آينده است.
د: مستجاب نميشود در عوض بلايي دفع ميشود.
حديث داريم دستي كه براي دعا بلند شود، خداوند ميفرمايد: من خجالت ميكشم چيزي به او ندهم. هم اين كه ميخواهد صلاحش نيست، هم دستش به سوي خدا بلند شد، در عوض خطري را دفع ميفرمايد.
ه: عوض آن را به نسل داده ميشود
قرآن ميفرمايد: موسي و خضر(ع) در روستايي شروع كردند به ساختن ديواري، موسي پرسيد چرا و براي چي از ما نخواسته و مزدي ندادهاند، تأمين اعتبار نشده خضر فرمود: صاحب اين ديوار كه گنجي زير آن است انسان خوب و صالحي بوده، الان ديوار خراب و ممكن است گنج پيدا شده و مردم بردارند و به بچههاي اين مرد چيزي نرسد. قرآن ميفرمايد: (وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً) (كهف /82) پدر اين فرزندان انسان صالحي بوده است.
گاهي چون پدر صالح و خوب است چيزي به فرزندان او ميرسد، و دو پيامبر به عملگي مفت تا ناني به فرزندان اوبرسد.
و: گاهي هم عوض آن كه در دنيا مستجاب نشده در قيامت داده ميشود.
حديث داريم در آخرت مزدي به بنده ميدهند هر چه فكر ميكند كاري نكرده كه مستحق آن باشد ميگويد در دنيا دعاكردي صلاح نبود مستجاب شود و اين مزد آن است از طرف خدا لذا انسان در آن جا ميگويد: كاش هيچ كدام از دعاهايم مستجاب نشده بود تا عوض آن را در قيامت و اينجا ميگرفتم.
5- انواع استجابت در دعا
افرادي دعايشان مستجاب نميشود. «رَجُلٌ جَالِسٌ فِي بَيْتِهِ يَقُولُ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي»(كافي، ج2،ص511) كسي كه در خانه نشسته و ميگويد: خدايا روزيام كن حديث داريم «رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَفْسَدَ» (كافي، ج2،ص511) مردي كه مالش را با بي فكري از بين برده، مي گويد خدايا بعد ميفرمايد: دادم از بين بردي. «رَجُلٌ كَانَ لَهُ مَالٌ فَأَدَانَهُ بِغَيْرِ بَيِّنَة» (كافي، ج2،ص511) مردي كه مالش را وام داده و رهن و سند و چك و سفته نگرفته است.
«مَا مِنْ مَخْلُوقٍ يَعْتَصِمُ بِمَخْلُوقٍ دُونِي إِلَّا قَطَعْتُ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ دُونَهُ فَإِنْ سَأَلَنِي» (مستدركالوسائل، ج11،ص214) كسي كه از بندگان به درب خانه غير من برود، بر روي او قطع ميكنم وسائل آسمانها و زمين را… كارش تاب خورده گير ميكند وحل نميشود.
حديث داريم حضرت موسي(ع) ديد يكنفر خيلي دعا ميكند گفت: خدايا اگر اين بنده من بود دعايش مستجاب و عطا ميكردم، خداوند فرمود: اي موسي اين مجرم است. مثال: ديدهاي بعضي گربهها كنار حوض مظلومانه راه ميروند ولي يك ماهي كه ببيند ميپرد وسط حوض. مثنوي گويد: فردي ماري را ديد كه تكان نميخورد، هر چه او را تكان داد، بعد گفت او را ميبرم در شهر ميان مردم و ازآن پول در ميآورم آورد در شهر اورا در ميان آفتاب قرار داد بدن مار گرم شده حركت و حمله كرد، مي گويد: اگر ميبيني حركت و حملهاي ندارد: از غم بي آلتي افسرده است. مثال: مي گويد حوض و آبي نيست والا شناگر خوبي است. بعضيها كه غيبت نميكنند لال هستند.
حديث داريم اگر كسي امر به معروف و نهي از منكر نكند دعايش مستجاب نميشود. چطور فلان هرزه صداي موسيقي رابلند ميكند، شما مسلمان مؤمن هم صداي اذان را بلند كن، 22 هزار تاكسي در تهران است اگر رانندههاي عزيز ظهرصداي اذان راديو را بلند كنند چي ميشود، ديگر موسيقي هم جلوه نخواهد داشت، و اگر سه وعده تكرار شود مثل سيلي ميشود كه پوست پرتقال و زبالهها را با خود ميبرد.
«من عذر ظالما بظلمه» (ثوابالأعمال، ص274) ميگويد حالا جوان است چيزي نيست جلو گناه، ظلم و ظالم و طاغوت را نگيرد اگر دعا كند مستجاب نميشود.
6- افرادي كه دعايشان مستجاب نميشود
بعد ميفرمايد: (فَإِنِّي لَا أَجْعَلُ لَكَ ضِدّاً، وَ لَا أَدْعُو مَعَكَ نِدّاً) (صحيفه سجاديه،ص98) نفس، شيطان و طاغوت، خرافات و من سراغ ضد خدا نميروم، شريكي براي تو نميخواهم. بعضي دوستها و بعضي فرزندان، قمار و شراب ضد خدا هستند كه قرآن ميفرمايد: «وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ عَنِ الصَّلاة» (مائده /91) شما را باز ميدارد از ياد خدا و از نماز
بعد ميفرمايد: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ امْنَعْنِي مِنَ السَّرَفِ، وَ حَصِّنْ رِزْقِي مِنَ التَّلَفِ» (صحيفه سجاديه،ص98) هر چه به من روزي كردهاي تلف نشود، بعضي جواني را تلف ميكنند با يك زنجير به راست و چپ ميچرخاند حفظ ميكند و بعد يادش ميرود.
به يكي گفتند: شما سه دعاي مستجاب داري. اول: دعا كرد زن من زيباترين زنها باشد، ديد عجب زني مردم فهميدند همه نگاه و مزاحمت ايجاد ميكنند، ديد زندگياش مشكل شد.
دوم: دعا كرد او زشت شود به شكلي كه هيچ كس به او نگاه نكند، آمد منزل ديد ديد دماغ جنوب شرقي و چانه شمال غربي ديد خود هم نميتواند نگاه كند.
سوم: دعا كرد به حال اول خود برگردد. سه دعاي مستجاب را تلف كرد.
7- هرچه براي غير خدا باشد تلف است
در تلويزيون مشهور شدهاي، كوه هيماليا هم مشهور است، درخيابان نگاه ميكنند يك فيل هم راه برود همه نگاه ميكنند، تلويزيون نشان ميدهد، راز بقا را هم نشان ميدهد باحيوانها بالا رفتي دود هم بالا ميرود، گفتند قرائتي مرد يك عده ميگويند او يك عدهاي اين خبر مرگ مشهور اين نتيجه سال تلويزيون است. قرآن ميفرمايد: (ما عِنْدَكُمْ يَنْفَد) (نحل /96) هر چيز رنگ الهي نداشته باشد ميپرد. خداوند رحمت كند علامه شهيد مطهري را كه ميگفت: قرائتي اين دعا را هر روز بخوان گر چه دعا براي ماه رجب است. «خاب الوافدون علي غيرك»(بحارالأنوار،ج95،ص389) باختند آنها كه براي غير خدا كار كردند. «وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلَّا لَك» (بحارالأنوار،ج95،ص389) و خسارت و زيان كردند آنها كه متعرض غير تو شدند. به چه كسي فروختيم؟ مردم يا صلوات فرستاده يا كف ميزنند و يك خيابان به اسم ميكنند و بعد يك تشييع جنازه اگر باران نيايد.
بعد ميفرمايد: «وَ وَفِّرْ مَلَكَتِي بِالْبَرَكَةِ فِيه» (صحيفه سجاديه،ص98) خصلتهايي كه عطا فرمودهاي بر من مبارك كن. ماه رجب است دعا كنيد، ما كه پشم خود را بافتيم و زمين خود را ساختيم يعني عمر را تلف كرديم وشما پشم نبافته و زمين نساختهايد، براي خدا كار كنيد اگر خداوند نظر كرده و بركت دهدچيزهاي كوچك كارهاي بزرگ انجام ميشود. مثال: با آتش گرفتن يك كاغذ جنگلي آتش ميگيرد. مثال: تار عنكبوت پيامبر(ص) را از چشم و ديد دشمن حفظ ميكند.
مثال: تمام مغزها و امكانات نظامي در طبس بسيج ميشوند ولي شن هليكوپتر را واژگون ميكند.
مثال: كلاغي چيزي را زير خاك ميكند و به نسل بشر مرده خاك كردن را ياد ميدهد و به اراده خدا يك كلاغ، معلم چند ميليارد انسان ميشود.
مثال: يك هدهد چند سفر رفت، يك كشور مسلمان شدند، و اگر خدا نظر كند شما ميشوي رجائي و چمران براي حضرت مهدي عج چطور آنها بازوي امام(خميني ره) شدند شما هم ميتوانيد بازوي حضرت مهدي(ع) بشويد.
8- پنج تعبير قرآن درباره اتلاف عمر و عوامل از بين رفتن بركت
قرآن درباره آنها كه عمر خود را تلف كردند 5 تعبير دارد.
1- مي فرمايد: (بِئْسَمَا اشْتَرَوْا) (بقره /90) بد معاملهاي كردند.
2- مي فرمايد: «اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى» (بقره/175) هدايت را به ضلالت فروختند.
ريه سالم دادي دود سيگار گرفتي و پولي كه بايد براي فرزندت خانه بخري ترياك خريدي، به جاي مسجد، كاباره رفتي و به جاي رفيق دانشمند، رفيق هرزه.
4- مي فرمايد: (هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبينُ) (حج /11) ضرر و باختني آشكارچيزهايي را نوشتهام يك دقيقه بخوانم نيم ساعت، 25 دقيقه شد؟ يك دقيقه سريع بخوانم حيفم ميآيد نخوانم. عواملي كه باعث از بين رفتن بركت ميشود. افرادي عمرشان بي بركت است. اطاق مهمان خانه دارد سالي يك يتيم روي آن غذا نميخورد، و كتاب زياد مطالعه نميكند، كنار منزلش مسجد نميرود، اين همه تلف، دانشمندان ديني نمازش غلط است با تلفن حمدش را درست كند الحمدلله نه الحمدلله 70 سال نماز غلط بي عرضگي است.
1- بله قربان گويي براي طاغوت و شاه «مَنْ يُخَالِفُهُ عَلَى دِينِهِ طَلَباً لِمَا فِي يَدَيْهِ» (كافي، ج5،ص105) به خاطر دنياي ستمگران به آن هامراجعه كند.
2- جدايي از عالم خوب؛ زماني ميآيد كه مردم از عالم خوب فرار ميكنند، البته عالم بد را بايد دوري كرد.
3 – احتكار؛ چيزهايي كه مردم به آن نياز دارند مثل گندم، جو، پنبه، دارو، او پنهان كرده و در معرض قرار نميدهد.
خدايا به آبروي امام سجاد(ع) ماه رجب ماه مهم و ماه عبادت است و در آستانه اعياد و روزهاي با بركت، بعثت پيامبر(ص) و به حق مولودهاي ماه رجب و شعبان و رمضان، آنچه از عمر و امكانات خراب و تلف كردهايم ما را ببخش و از اين به بعد از تلف شدن محفوظ بدار.
خدايا آنچه به ما دادهاي با اخلاص در راه رضاي تو صرف كنيم. خدايا دين و دنيا، رهبر، دولت و ملت، نسل و ناموس، مرز و بوم و آب و خاك، از همه مهمتر جوانها و آنها مهمتر فكر و عقائدشان را حفظ بفرما. خدايا قيامت را روز حسرت و خسارت ما قرار نده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1543