نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1548
موضوع: دعاي مكارم الاخلاق (7)، دعا و درخواست از خداوند
تاريخ پخش: 78/12/19
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
بحثي كه شبهاي جمعه تحت عنوان درسهايي از قرآن شروع كرديم دعاي مكارم الاخلاق بود كه بند، بند آن را تفسيرمي كرديم تا رسيد به اينجا كه امام سجاد(ع) ميفرمايد: «أَسْأَلُكَ عِنْدَ الْحَاجَةِ» (صحيفهسجاديه/ص92) كه البته جلسه قبل هم دراين باره صحبت كرديم و در اين جلسه بيشتر درباره اين جمله ميگوييم آيهاي است از قرآن كه: (ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَكُمْ) (غافر /60) دعا كنيد شما تا استجابت كنم شما را. بعد ميفرمايد: (إِنَّ الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرينَ) (غافر /60) آنان كه از عبادت و اطاعت من (خدا) كبر ورزيدند به دوزخ داخل خواهند شد. – نكاتي از اين آيه: 1- گفت و گو با خداوند رشد است (و قال ربكم) (غافر /60) نميفرمايد: «و قال الله»… كلماتي كه خداوند به كار ميبرد دليل دارد. هر كجا كلمات به يك معنايياند. براي وزنه برداران ميگوييم پهلوان ، براي گرفتن وام ميگوييم حاج آقا، براي پرسيدن سؤال علمي ميگوييم استاد. مثل كد تلفن است كه هر كدام براي استاني است. براي داوري خداوند ميگوييم: (هُوَ خَيْرُ الْحاكِمينَ) (اعراف /87) تو بهترين داورهستي. براي طلب روزي ميگوييم: (وَ أَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقينَ) (مائده /114) تو بهترين روزي دهنده هستي. چون اينجا بحث دعاست ميگويد: «رب » از تربيت است و گفت و گو با خداوند سبب رشد انسان است. 2- انسان سبك ميشود: مي فرمايد: «بِمُنَاجَاتِكَ بَرَّدْتُ أَلَمَ…» (بحارالانوار/ج95/ص89) 3- همه دعا كنيد. نفرموده «يا ايهاالذين آمنوا ادعوا» همه دعا كنيد نه فقط مؤمنين، چون گاهي خداوند ميفرمايد: (يا أَيُّهَا النَّاس…) (بقره /21) و يا: (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا… ) (بقره /153) 4- در دعا فقط دل به او ببنديم. گفت دعا ميكنم مستجاب نميشود: فرمود: فقط خدا را بخوان نه ديگري را. چون فرموده: ادعوني ، براي خداوند شريك قائل نشويم. نماد منافقين شرك است ميگويند به نام خدا و به نام خلق خدا. مشركين ميگويند: ما بدبخت شديم چون: (إِذْ نُسَوِّيكُمْ بِرَبِّ الْعالَمينَ) (شعراء /98) (ديگران) شما را با خدا مساوي قرار داديم. فقط از او بخواهيم گر چه خداوند كارهايش را به واسطه انجام ميدهد. 5- دعا عبادت است: چون ميفرمايد: (الَّذينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتي) (غافر /60) آنان كه از عبادت من گردنكشي كردند. پس معلوم ميشود دعا عبادت است. حديث: دعا درون مايه عبادت است. حديث: سؤال ميشود ما در نماز سوره را طولاني بخوانيم يا دعا را؟ حضرت ميفرمايد: دعا را. به جاي (قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ) (اخلاص /1)، (عَمَّ يَتَساءَلُونَ) (نبا /1) بخوانيم يا قنوت را طولاني كنيم، بلكه قنوت و دعا را. 6- دعا نكردن نشانه تكبر است. 7- اجابت فوري است. اگر ميفرمود «فاستجب » يا «ثم استجب » دليل بر اين بود كه اجابت با فاصله انجام ميشود. مثل اين كه ميگوييم: فحش همانا و آبروريزي همان يعني همراه يكديگراست بدون فاصله.
1- دلايل عدم يا طولاني شدن استجاب
سؤال: دعا ميكنيم چرا گاهي مستجاب نميشود؟ جواب: مستجاب ميشود ولي به شكلهاي مختلف و مستجاب نشدن نيز دليل دارد: الف: يا اخلاص نيست «ادْعُوني» ب: يا لقمه حرام است: حديث: لقمه حرام باشد دعا مستجاب نميشود. ج: يا مشابه آ ن مستجاب ميشود: براي اين دختر پسر ديگر براي اين پسر دختر ديگر مناسب است، نه آن كه او ميخواهد چون صلاح او نيست. و او حكيم است گر چه قدرت هم دارد، و خداوند زماني از قدرت استفاده ميكند كه خلاف حكمت نباشد. به شما ميگويند قدرت داري يقه را پاره كني؟ بله، چرا نميكني؟ مطابق عقل و حكمت نيست. د: خواسته حكيمانه نيست. گفتهام دانش آموزي كه ميگفت: خدايا كوه هيماليا را بگذار اروميه، درياچه اروميه را بگذار همدان، پرسيدند چرا اينچنين دعا ميكني؟ گفت چون من در امتحان جغرافي اشتباه نوشتهام. گاهي ما غلط ميكنيم بعد ميگوييم خدا درست كند. من سنگ ميزنم به پيشاني او پنبه شود كه درد نگيرد. نميشود كه خداوند نظام آفرينش را به هم بريزد. ه: گاهي هم دعا با تأخير مستجاب ميدهد. چون اگر زود بدهد ميرود و ديگر نميآيد. مانند زماني كه: انساني را دوست داريم با تلفن او را نگه ميداريم تا با او صحبت كنيم. و: به نسل و فرزندان آينده ميدهد. بر اين معنا حديث داريم، و در قرآن داريم كه: (وَ كانَ أَبُوهُما صالِحا) (كهف /82) به اينها (فرزندان خير رسيد) چون پدرانشان صالح بودند. پلوهايي كه بنده ميخورم به خاطر كتكهايي است كه بلال خورد. ليسانس گرفتن شما و رفتن به دانشگاه براي اين اسا كه به جاي ساختن دبستان براي روستاييان دانشگاه براي شما ساختند. و الآن شما ميگوييد اينها دهاتي بي سواد هستند. ز: گاهي پاداش را براي قيامت ميگذارد. ح: در عوض بلايي را رفع ميكند. حديث: در قيامت چيزي ميدهند ميگويد براي چه؟ گفته ميشود براي اين كه در دنيا دعا كردي مستجاب نشد اين درعوض آن است. چون دستي را كه براي دعا و درخواست از خداوند بلند ميشود خداوند خالي نميگذارد. يكي از دوستان ميگفت من دست به دعا بلند كرده يكي فكر كرد من فقير هستم پولي را در دست من گذاشت، گفتم خدايا خلق خدا و اولياء خدا هم چنين هستند؟ فردي كه آمده او را مأيوس و محروم برنميگردانند. يك حاج آقايي روضه ميخواند و آخر هم غذا ميداد لاتهاي محله براي روضه و سخنراني نميآمدند ولي براي غذا خوردن ميآمدند، حاج آقا به آنها گفت: شما حيا نميكنيد فقط براي غذا ميآييد؟ آنها هم برگشتند شب امام حسين(ع) را در خواب ديد كه ميفرمود: اينها وقتهاي ديگر هم ميآيند؟ براي غذا يا محرم چون سفره من است ميآيند اينها مهمان من هستند. فردا شب رفت و با عذرخواهي آنها را آورد، اينها با اين داستان منقلب و كلافه شدند. متكبرانه دعا نكنيد و خداوند دستي را كه براي دعا آمد محروم بر نميگرداند و يا پاسخش را در قيامت به او ميدهند در عوض اين كه دردنيا مستجاب نشد. لذا وقتي انسان عوض آن را در قيامت ميگيرد ميگويد كاش هيچكدام از دعاهايم در دنيا مستجاب نميشد. ط: ما بايد طلب خير كنيم. و لذا بعضي چيزها كه ما ميخواهيم خير نيست كه مستجاب شود. حديث: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ الدُّعَاء» (كافي/ ج2/ص466) بهترين عبادت دعاست. اين كه قرآن درباره حضرت ابراهيم(ع) ميفرمايد: (إِنَّ إِبْراهيمَ لَحَليمٌ أَوَّاهٌ مُنيبٌ) (هود /75) «أَوَّاهٌ» يعني خيلي دعا ميكرد. ترك دعا معصيت و اسلحه مؤمن دعاست و نور آسمانهاست و دعا از كارد برندهتر و سپر مؤمن است، با دعا بلا دفع ميشود. و گناه و ظلم مانع استجابت دعاست (همه اينها حديث دارد) و دعاشرائطي دارد كه وارد آن نميشويم.
2- آفات تكيه كردن بر مردم (گدايي)
بحثي درباره گداپروري مطرح است كه از خدا بخواهيم و از مردم نخواهيم. – سؤال از مردم پيامبر اكرم(ص) فرمود: به خدا قسم اگر كسي طنابي داشته باشد و با آن هيزم جمع كرده در بازار بفروشد و با يك سوم آن ارتزاق كند بهتر است از آن كه از مردم سؤال كند. حديث: «لَوْ يَعْلَمُ السَّائِلُ مَا فِي الْمَسْأَلَةِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً» (كافي/ج4/ص20) اين درست و صحيح نيست كه مرتب پسر از پدر طلب پول كند، البته پدر بايد گاهي پول جيبي به او بدهد مثلاًمي خواهد حمام برود خجالت ميكشد پول بگيرد. و نياز دارد و هر حرفي را نميتواند به پدر بگويد و بايد به آنها كمك شود قبل از آن كه پسرها بگويند. و پسر بايد سعي كند كه هر چه زودتر شغلي داشته باشد، هميشه تنبلي نكند كه من ميخوابم مرا بيدار كنيد. حديث: ملعون، ملعون، ملعون كسي كه وقتي سفره پهن ميشود ميخورد و زمان كار كردن فرار ميكند. حديث: «الْمَنِيَّةُ لَا الدَّنِيَّة» (شرحنهجالبلاغه/ج19/ص362) يعني: مرگ بهتر از پستي و ذلت است «التَّقَلُّلُ وَ لَا التَّوَسُّلُ» (شرحنهجالبلاغه/ج19/ص362) كم زندگي كردن بهتر از آن است كه بله قربان گو شوي. يكي لبو فروشي ميكند ولي وام و ربا نميگيرد. ديگري پول بهره دار گرفته براي رنگ كردن ماشين و يا براي منزل و تلويزيون رنگي، شلغم بخور عزيز باش نه باقلوا و ذليل. گفتند شيري با گربه كه هر دو از يك نژاد هستند بحث كردند شير به گربه گفت خاك به سرت من در جنگل برگ زردمي خورم شير هستم و تو خانه حاجيها جوجه كباب ميخوري گربهاي، گربه گفت گاهي به من ميگويند: پيش و همه گوشت بدنم آب ميشودولي تو را پيش نميگويند. اگر به يادتان باشد خداوند در قرآن به گله بزغالهها ميگويد «جمال» كجاي آن جمال است براي اين ميگويد جمال كه رفته صحراشكمش را سير كند و براي شما ماست و پنير بياورد. (وَ لَكُمْ فيها جَمالٌ حينَ تُريحُونَ وَ حينَ تَسْرَحُونَ) (نحل /6) جمال از آن اوست كه هم خود سير شده و هم جامعه را سيرمي كند. – آفات سؤال و گدايي الف: اقتصادي ب: اخروي ج: اجتماعي د: رواني – اقتصادي: حديث: «السؤال يمحق الرزق» (غررالحكم/ص361) سؤال روزي را نابود و تنگ ميكند. وقتي كاسه گدايي به دست گرفته شد همه به هم خبر ميدهند كه فلاني اينچنين است. گويند يك نفر به نوكرش گفت: آقاي محل را دعوت كن. بعد ديدند آقا نيامد به او گفتند چرا نيامده مگر دعوت نكردهاي؟ گفت چراگفت اگر من نميآمدم، گفت به درك. بعد آقا به او گفت من كي گفتم به درك؟ گفت در دلت كه گفتي. حديث: «من سئل غيرالله استحق الحرمان» (غررالحكم/ص193) كسي كه از غير خدا سؤال كند مستحق محروميت ميشود. حديث: «مَا فَتَحَ رَجُلٌ عَلَى نَفْسِهِ بَابَ مَسْأَلَةٍ إِلَّا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْهِ بَاباً مِنَ الْفَقْرِ» (بحارالانوار/ج93/ص156) اگر كسي به خود اجازه بدهد كه باب سؤال كردن را باز كند خداوند هم درب فقر را بروي او ميگشايد. امام سجادع فرمود: «ضَمِنْتُ عَلَى رَبِّي أَنْ لَا يَسْأَلَ أَحَدٌ أَحَداً مِنْ غَيْرِ حَاجَةٍ إِلَّا اضْطَرَّتْهُ حَاجَةٌ بِالْمَسْأَلَةِ يَوْماً إِلَى أَنْ يَسْأَلَ مِنْ حَاجَةٍ» (بحارالأنوار/ج93/ص158) من ضمانت ميكنم كسي كه بدون ضرورت و حاجت سؤال ميكند خدا او را به فقر گرفتار خواهد كرد. – اخروي: پيامبر(ص) فرمود: «يَا أَبَا ذَرٍّ إِيَّاكَ وَ السُّؤَالَ فَإِنَّهُ ذُلٌّ حَاضِرٌوَ فِيهِ حِسَابٌ طَوِيلٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» (منلايحضرهالفقيه/ ج4/ص375) اي اباذر بپرهيز از سؤال كردن، امروز ذليل ميشوي و فرداي قيامت حساب طولاني خواهي داشت. حديث داريم: اگر بپذيريد كه در مقابل مردم دست دراز نكنيد من قول ميدهم كه شما اهل بهشت باشيد. حديث داريم: «مَنْ سَأَلَ مِنْ غَيْرِ فَقْرٍ فَإِنَّمَا يَأْكُلُ الْخَمْر» (بحارالأنوار/ج93/ص158) اگر كسي ميتواند بدون سؤال زندگي كند و اين كار را بكند مثل كسي است كه شراب ميخورد. وام گرفتن براي تخت خواب و اجاره تالار مگر بدون اينها نميشود. گفت ميخواستيم تعزيه بخوانيم اسب نداشتيم شمر را سوار دوچرخه كرديم گفت طوري نيست. ولي ما براي عروس فكر ميكنيم بايد 10 ماشين بوق بزند براي اين و آن گردن كژ ميكنيم و چاپلوسي. عزت براي عروس آنقدر ميارزد كه پيش هر كسي خود را خوار كني؟ ازدواج آسان است ما آن را مشكل كردهايم، مثل بت پرستها، كه بت ميتراشيدند بعد مقابل آن گريه ميكردند، ميفرمايد: (قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ) (صافات /95)چيزي كه با دست خود تراشيدهاي عبادت ميكني. خودمان آداب و رسوم درست كردهايم. در آن گرفتار شديم. يك نفر فوت شد، خوب عقد كنيد بعضيها هم ميگويند تا سال صبر كنيد بعد عروسي كنند اينها كه زن و شوهر هم هستند محرم و صفر دست از پا خطا نميكنند هر چه تقواست براي اين عروس و داماد بيچاره است تمام دين را ميگذارند روي اين عروس و داماد، خوب آنقدر فشار نياوريد. بله عاشورا حريم دارد هر كس رگ غيرت داشته باشد ميداند كه عاشورا حريم دارد. و ايام شهادت امام رضا(ع) برخي پدرها يك قيدهايي و تعصبهاي غلطی دارند. يك جواني آمد گفت خدا خير به شما بدهد ما گفتيم شايد براي قرآن و حديث برنامه درسهايي از قرآن است. بعدگفت نه من نامزد دارم و پدرش نميگذارد من او را ببينم و اوعلاقه به شما دارد همسرم به بهانه كلاس درسهايي ازقرآن از خانه بيرون ميآيد و ما ميرويم توي پارك بستني ميخوريم. من فكر نميكردم كلاسهاي من چنين بركاتي هم دارد. عروسها و دامادها به شما نميگويم عروس خانم كه پاي بحث من نشستهاي كوتاه بياييد و تمام قيدها را كنار بگذاريد. پسر اگر سواد و اخلاق و تعهد و دين دارد كافي است و اگر دين ندارد دل به او نبنديد چون كسي كه خدا و لطف او را فراموش كند، لطف شما را هم فراموش خواهد كرد. مؤمن و سالم و خوش فكر و اخلاق، حال روي موكت يا قالي بنشينيد، قالي كه ارزش ندارد جماد است و ما انسان هستيم چه كسي گفته هر وقت بنايي تمام شد، زندگي را شروع كنيد؟ به يك اطاق قناعت كنيد، زندگي ساده بدون قرض. حديث: اگر بدهكار هستي و نميپردازي و ميتواني، هر شب حكم دزد داري. حديث: «مَذْهَبَةٌ لِلْحَيَاءِ وَ اسْتِخْفَافٌ بِالْوَقَار» (بحارالانوار/ج75/ص136) سؤال آبرو را كم ميكند، شكننده وقار است، طوق خواري به گردن مياندازد. عزت را ميبرد، شرف را از فاميل ميگيرد. – آفات رواني حديث: «السؤال يضعف لسان المتكلمين» (غررالحكم/ص361) زماني كه سؤال كردي عيبهاي طرف را نميتواني بگويي كسي كه درب كيسه را باز كرد بايد درب زبان را ببندد. اگر كيسه را بستي زبان باز و آزاد خواهد بود. حديث: «يكسر قلبالشجاع البطل» (غررالحكم/ص361) گدايي و سؤال پهلوان را ذليل كرده و ميشكند. حديث: «مَذْهَبَةٌ لِلْحَيَاءِ» (بحارالانوار/ج75/ص136) حيا را كم ميكند، «مِفْتَاحُ الْبُؤْسِ» (مستدركالوسائل/ ج7/ص224) غم آور است. «إِيَّاكَ أَنْ تُخْبِرَ النَّاسَ بِكُلِّ حَالِكَ فَتَهُونَ عَلَيْهِمْ» (كافي/ج4/ص21) احتياجات را به مردم نگو خوار ميشوي. لقمان به فرزندش گفت: اگر روزي فقر به تو فشار آورد مردم را به آن اگاه نساز، تو را خوار ساخته و نفعي نخواهد رساند. البته در شرايط ضروري كه جان در خطر است وام گرفتن و سؤال اشكال ندارد ولي در مسائل غير ضروري خير، سعي كنيم قيدها را بشكنيم، جبههايها خط شكن بودند ما هم در اين موارد بايد خط شكن شويم. آداب و رسوم غلط را از بين ببريم. خدايا عزتي بده كه دستمان پيش ديگران دراز نشود. خدايا گرفتاران و فقرا را نجات بده. خدايا به سرمايه داران هم رحم مرحمت بفرما و به فقرا صبر بده. در آستانه عيد هر كاري ميتوانيم انجام دهيم اگر سه بچه انگار چهار تا دارد، كمك كنيم و نگذاريم يك عدهاي بسوزند، اگر كمك كرديم ما هم ازگرفتاريها نجات پيدا ميكنيم گاهي بلاهاي زيادي به اين واسطه دور ميشود. قرآن ميفرمايد: به همديگر رحم كنيد تا خداوند به همه شما رحم كند.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1548