نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1549
بسم الله الرحمن الرحیم الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
بینندهها بحث را قبل از پایان سال میبینند كه من هم قبل ازًآمدن سال جدید به همه شما مسلمین و ایرانیها تبریك گفته و انشاء. . . برای همه سال مباركی باشد. موضوعی كه امسال در ماه رمضان شروع كردیم دعای مكارم الاخلاق بود كه رسید به اینجا:(أَصُولُ بِكَ عِنْدَ الضَّرُورَةِ، وَ أَسْأَلُكَ عِنْدَ الْحَاجَةِ)الصحیفةالسجادیةص92 حدیث جالبی در این زمینه دیدهام كه میشود نمایش و تاتر شود ,كه حدیث پیدا كردهام كه ما كارها را به نمایش بگذاریم. یكی از آن را همه ایرانیها بلد هستند كه: پیرمرد وضوی غلط میگرفت امام حسن و امام حسین علیهماالسلام كودك بودند دیدند وضوی او غلط است و اگرمستقیم به او بگویند درست نیست. گفتند پیرمرد ما وضو میگیریم شما بگو وضوی ما درست است یا نه؟ بعد از این كه آنها وضو گرفتند پیرمرد فهمید وضوی خودش اشتباه است. لذا از راهنمایی آنها تشكر كرد. وضوی هر دو درست ووضوی من غلط است، واین دلیل براین است كه دراسلام نمایش جایز است. ما شاید صدها حدیث داریم كه میشود آنها را به صورت نمایش در آورد و انشاءالله بچه مسلمانها و خواهرها اینها را پیاده و به نمایش تبدیل كنند. حدیث:(أَصَابَ أَنْصَارِیّاً حَاجَةٌ فَأَخْبَرَ بِهَا رَسُولَ اللَّهِ ص) بحارالأنوارج100ص10 انصار مردم مدینه و مهاجرین از مكه بودند به دلیل فشار بت پرستها آمدند به مدینه، یكی از مردم مدینه فقر به اوفشار آورد. و از فقر خود به پیامبر ص خبر داد حضرت فرمود:(فَقَالَ ایتِنِی بِمَا فِی مَنْزِلِكَ وَ لَا تُحَقِّرْ شَیْئاً) هر چه در منزل داری بیاور، و هیچ چیز را كوچك نشماركه این چیزی نیست و ناقابل است. (فَأَتَاهُ بِحِلْسٍ وَ قَدَحٍ) پلاس و حاجم و كاسهای آورد خدمت پیامبر (ص) حضرت به اصحاب فرمود:(مَنْ یَشْتَرِیهِمَا) چه كسی این دو را میخرد؟ مردی گفت:(رَجُلٌ هُمَا عَلَیَّ بِدِرْهَمٍ) من به یك درهم میخرم. حضرت فرمود:(فَقَالَ مَنْ یَزِیدُ) چه كسی زیادتر میخرد؟ به قول امروزیها مزایده… دیگری گفت:(فَقَالَ رَجُلٌ هُمَا عَلَیَّ بِدِرْهَمَیْن). من این دو را به دو درهم میخرم. حضرت فرمود:(هُمَا لَكَ) این دو برای شما. حضرت فرمود:(فَقَالَ ابْتَعْ بِأَحَدِهِمَا طَعَاماً لِأَهْلِكَ) این دو درهم را به آن مرد داده و فرمود یك درهم آن را طعامی برای خانواده تهیه كن و از درهم دیگر تبری را تهیه كن و بیاور. او هم رفت و تبر بدون دسته خرید چون پولش كفایت نكرد. حضرت فرمود:(مَنْ عِنْدَهُ نِصَابٌ لِهَذِهِ الْفَأْسِ) چه كسی یك دسته تبر بی كار در منزل دارد؟ یكی گفت:(عِنْدِی) یكی گفت من در منزل دارم و رفت آورد. حضرت:(فَأَثْبَتَهُ بِیَدِهِ)دسته تبر را در تبر جاسازی كرد. بعد تبر را به آن مرد داد و فرمود:(وَ قَالَ اذْهَبْ فَاحْتَطِبْ وَ لَا تُحَقِّرَنَّ شَوْكاً وَ لَا رَطْباً وَ لَا یَابِساً) برو صحرا هیزم بكن و از هیچ هیزم كوچك و بزرگ نگذر و غافل نشو. او هم این كار را كرده و به فاصله كوتاه كارش راه افتاد. آن مرد:(فَفَعَلَ ذَلِكَ خَمْسَ عَشْرَةَ لَیْلَةً فَأَتَاهُ وَ قَدْ حَسُنَتْ حَالُهُ)در حالی كه شبانه روز این كار را كرد و وضعش خوب شد. حضرت:(هَذَا خَیْرٌ مِنْ أَنْ تَجِیءَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ فِی وَجْهِكَ كُدُوحُ الصَّدَقَة) این بهتر از آن بود كه گدایی كنی. از این حدیث ده مطلب استفاده میشود: 1- فقر سراغ بزرگان هم میرود.
وقتی میبیند دیگران ندارند تحمل میكند و آه نمیكشد. اگر بداند كه مشكل او را دیگران هم دارند. چون ایام حج این بحث را گوش میدهید، در ایام حج یكی به من رسید و گفت آقای قرائتی من گم شدهام با گریه، گفتم خوشا به حال توكه تنها گم شدهای، ولی من با كاروان با هم گم شدهایم گفت خوب راحت شدم. یكی از طلاب در حوزه آیة الله شیرازی رضوان الله تعالی علیه در سامرا خیلی فقر به او فشار آورد. در سامرا امام دهم ویازدهم امام هادی و امام عسگری علیهماالسلام هستند آمد در حرم و خطاب به آن امامان گفت خیلی فقر اذیت میكند. من در حرم و صحن كه خانه شماست میایستم تا پولی از طرف شما برسد. گفت: آیة الله شیرازی آمد عبور كند دور حرم گشت تا به من رسید پولی به من داد و فرمود: تو دفعه اول است كه آمدهای از امام ع درخواست میكنی ما زمان طلبگی خیلی از این كارها كردیم، یعنی مشكلات ما خیلی زیادتر بود. بدانیم كه دیگران هم از این مشكلات را داشته و یا دارند. خداوند به پیامبر میفرماید خیلی اذیت میشوی: (فَاصْبِرْ كَما صَبَرَ أُولُوا الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ)احقاف(35) تو هم مثل بقیه پیامبران كه مشكلات زیادی داشتند صبر كن. همه را ساحر و مجنون خواند و اذیت كردهاند. زمانی كه از گرانی رنج میبرد بداند كه در كشورهای دیگر هم فقر و تورم هست آرام میشود. 2- مسئولین باید از حال مردم فقیر با خبر باشند. به صورتی كه هر كس فقر و ناراحتی داشت میآمد و مطرح میكرد. داریم كه: انبیاءو پیامبر در بازار راه میرفت.(یَمْشُونَ فِی الْأَسْواق)فرقان(20) با تدبر در این گونه آیات فهمیده میشود كه از مردم و با مردم و در مردم بودن و لمس كردن و در دسترس مردم بودن اصلی است كه باید رعایت شود. خدا لعنت كند منافقین را كه با طرح ترور بین مردم و مسئولین جدائی افتاد من خودم دیدم اول انقلاب آقای هاشمی رفسنجانی در زمان مدرسه رفاه برای غذا در صف بود بعد با ترور مسائل حفاظتی پیش آمد. الان هم برای مراجعه دفاتری هست ولی اگر مراجعه حضوری باشد اثر دیگری دارد. 3- هیچ چیز را كم نگیرید. نگویید چیزی نیست حضرت فرمود: هر چه هست گر چه كوچك بیاور. یكی آمد به من گفت آقای قرائتی من واجب الحج هستم ولی با توجه به رفت و آمد و قرارداد با شركتها و كشورهانمی توانم به حج بروم چكار كنم؟ گفتم: اگر مثلاًپسر شما از دنیا برود، گفت نه میگویم به مناسبت فوت نابهنگام فرزند. كه نابهنگام هم غلط است به ماچه كه به هنگام یا نابهنگام فضولی در كار خدا نكنیم. دخالت نكنیم نمیدانیم صلاح چیست. گفتم بعداز این كه خواستی مغازه را باز كنی خدای نكرده خانمت از دنیا رفت؟ ، گفت دو روز دیگر اگر رفتی باز كنی داداشت؟ البته خدانكند ولی اگر ده فامیل یكی پس از دیگری بالاخره گفت روز باید مغازه تعطیل باشد گفتم حال روز برو مكه. ساعت را بفروش كتاب بخرو پز را كم كن. به علی بن ابیطالب ع گفتند: اینها چیست؟ فرمود: صدهزار درخت خرما، گر چه آنها هسته خرما بود ولی اگر كاراقتصادی باشد میتواندخرما شود. 4- مزایده كار خوبی است. چون حضرت این كار را كرد. 5 – اول خرج عیال و خانواده بعد سرمایه نه این كه از خانواده كم بگذارد برای سرمایه. حدیث: ما مهریه خانمها را میدهیم بعد اختیارش با خودش خواهد بود، ما دخالت در خرج او نمیكنیم ولی بعضی هاخیلی دخالت میكنند، خدا رحم كرده قصاب نیستند كه اگر یك كیلو گوشت میداد میرفت ببیند با چه چیز بار كرده هر چه میخواهد درست كند بعضی صد هزار تومان وام بیا ببینم چكار كردی؟ همه چیز را میپرسد. یک آقایی هر كسی میآمد پول بگیرد از او سؤال میكرد مرده شوری گفت من احتیاج دارم چند وقتی است كسی نمرده شروع كرد از او سؤال كردن كه به چه شكل غسل میدهی و. . . تلقین هم میخوانی. گفت بله: بعدهم به مرده میگوئیم خوب شد مردی و نیازت به این حاج آقا نیفتاد. بعضیها هستند بله یعنی، بله مهر خانم را میدهیم و او اختیار با خودش هست. 6- مشاركت مردمی این تعاون مشاركت كه امروز شعار میدهند، در این حدیث هر كسی به نحوی كمك كرده یكی پلاس آورد دیگر خریدو پیامبر ص دلالی و نجاری كرد. 7- مسئولین باید در كشورهای اسلامی ابزار كار در اختیار جوانها بگذارند. از این كه حضرت دستور تبر داد و بعد تقاضای دسته كرد و بعد نجاری و سفارش به كار كرد در آن زمان ابزار كار تبر بوده. امروز مثلاًیك تاجر میتواند 20 دستگاه قالی به نفر بدهد، ما هم نباید از كاری فراری باشیم جوانها كار عیب نیست، گر چه باعث ناراحتی میشود بزرگان گفتهاند من هم بگویم، میز نیست، میز نیست، هر كدام به دانشگاه برای لیسانس و پشت میز نشستن، یك هنری هم داشته باشید، همه میخواهند پشت میز بنشینند. دیشب شخصی منزل ماپدرش بنابودوپسرش دیپلم. به من گفت. شغلی. نیست. گفتم. نه تنهابرای دیپلم. كه برای لیسانس هم شغل نیست. بروید بنایی، من با دیپلم، این چه فكر غلطی است كه با دیپلم بنایی كند آن هم با این همه مشكل مسكن. اتفاقاًتحصیل كرده كه بنایی كند زود هم مهندس و معمار میشود. تجربه اضافه میشود، عیب این است كه كار كردن عیب است. امام باقر ع را خواستند تحقیر كنند به او گفتند: ننه(مادر) آشپز: حضرت فرمود: آشپزی كمال و ارزش است. در یك ماجرایی كه همه بنا شد كاری كنند حضرت فرمود: من هم هیزم جمع میكنم. و خواهش میكنم هم ندارد. یكی به امام باقر ع در حالی كه بیل به دست داشت و كار میكرد گفت: خجالت نمیكشید پسر پیامبر عرق میریزی. حضرت فرمود: افتخار میكنم به این كار. خیاطی، بنایی، نقاشی و مكانیكی، معماری، گچ بری، كاشی كاری، اینها هنر است، و ما فكر میكنیم كه هر كس قلم به دست گرفت باید بیل را كنار بگذارد. این فكر غلط است. شخص پیامبر ص كار میكرد. میگویند اگر كسی را دوست نداری ماهی به او بده و اگر او را دوست داری تور به او بده تا خودش ماهی بگیرد و اگر خیلی او را دوست داری توربافی یاد او بده 8- تشكر در مقابل كمكها بعد از این كه كارش راه افتاد و مشكلش حل شد آمد تشكر كرد از پیامبرص ولی ما وقتی كارمان راه افتاد میرویم وبرنمی گردیم. و فاصله میگیریم. در زمان شاه یكی از افسرها زد به گوش یك نفر گفت فاصله بگیر این سرباز هم از پادگان فرار كرده و به عراق رفت و ازآنجا نامه نوشت كه من تا اینجا فاصله گرفتهام باز میخواهی فاصله بگیرم. با كمال تأسف جشنی در دانشگاه بود برای اعطای جوائز به فارغ التحصیلها كه من هم دعوت داشتم. من مطالبی راآماده كرده بودم. ولی دیدم رئیس دانشگاه گفت آقایانی كه فارغالتحصیل میشوید شما كه رفتید سالی یك تلفن به مابزنید گفتم آخ كار دانشگاه به كجا رسیده كه رئیس اینچنین تقاضا میكند. اول عید است اگر معلم كلاس اول شما زنده است به دیدن او بروید، و پیشانی او را ببوسید و تشكر كنید شما پایه تمام تحصیلات من هستی، و این را نباید فراموش كنیم. و روستایی كه نان آن جا را خورده و آمده در شهر پولدار شدهایم. به روستا رفته و پز هم ندهیم و فكر كنیم به روستا بدهكار هستیم در ایام عید كه بدانجا میرویم. و بنده حجه الاسلام به روستا بدهكار هستم كه از عمامه كه پنبه و كفشم كه چرم است از روستا میباشد یك روستایی به بنده از مخ تا پا حق دارد پز ندهیم كه بله ما از شهر آمدهایم تحقیر نكنیم پدربزرگ هارا. علاوه بر این كه علم غیر از فرهنگ است ممكن است علم او كم و فرهنگش بالا باشد. حال اگر به همین حدیث عمل كنیم چقدر مشكلات حل میشود، مثلاًبرای یك جوان بیكار هر كدام هزار تومان بدهیم تا او داماد و جهازیه دختری را تهیه كنیم. چیزهایی كه در خانهها مانده از كم تا زیاد كه در همه خانهها هست با بخاری گازی احتیاجی به كرسی و با سماور برقی و گازی به سماورزغالی نیست. موارد زیادی است كه ما مصرف نداریم ولی دیگران احتیاج دارند، یا تبدیل به پول میشود. همین پیراهن عروسها كه در كمد آویزان است و چند میلیون میباشد و جوانها برای پیراهن عروس عزا گرفتهاند، عروسهای دیگر هم استفاده كنند. در این حدیث از پیامبر مشاركت عمومی شد تا یك نفر كارش راه افتاد برای كار عارتان نشود. تذكر: گفتیم سائل نباید سؤال كند. علی ع به استاندار مالك اشتر میفرماید: (اللَّهَ اللَّهَ فِی الطَّبَقَةِ السُّفْلَى) مستدركالوسائل ج13ص167 خدارا خدارا به یاد داشته باش در باره رسیدن به مردم محروم. (لَا حِیلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِینِ وَ الْمُحْتَاجِینَ) قادر و تدبیر تلاش ندارند مسكینها و محتاجها. (وَ أَهْلِ الْبُؤْسِ وَ الْزَمْنَى) در مكه جشنی بود همه مشغول به خوردن شیرینی بودند گفتم شما سرمایه دار هستید و كنار قبر خدیجه س كه همه اموالش را برای اسلام داد. بیایید جهازیه برای صد دختر بدهید كه ارزان و سبك هم باشد. الحمدلله صد جهازیه قبول كردند. و البته به كسی فشار نیامد چون آنها وضعشان خوب بود كسی كه با 800 هزار تومان مكه آمده اگر یك میلیون یا یك و نیم میلیون هم بود میداد. مثل كسی كه میخواهد پیكان بخرد 5 میلیون یا 5 میلیون صد یا كم و بیش میخرد. اگر اینچنین كمك كنیم خیلی از جوانها با شغل و دخترها با جهازیه میشوند. البته جوان باید برای كار عار نداشته وسرمایه دار هم كمك كند. اسلام با ركود مخالف است، ركود نیرو و طبیعت و سرمایه و ابزار تولید: ركود نیرو:(قُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماً)طه(114) بگو خدایا علمم را زیاد كن. یعنی هر روز باید محفوظات زیاد شود. حدیث: عدهای آمده خدمت امام صادق ع از همه احوال پرسی كرد یكی گفت من بیكار هستم، حضرت فرمود من ازنگاه كردن ب آدم بیكار معذور هستم. هر شغلی چه اداری، ساده، دستی، با اراده كار هست. گر چه از كارهای جزئی … رکودطبیعت: حدیث: طبیعت را رها نكنید. برای قیامت حوادثی هست مثل(إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها)زلزله(1) و(إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ)تكویر(1) و ماه گرفته میشود. حدیث: اگر علاماتی است برای برپا شدن قیامت و در عین حال نهالی در دست داری و میتوانی بكاری، بكار.
ركود سرمایه: كنز است. ابزار تولید: حدیثی كه قبلاًگفته شد برای آماده كردن تبر… بعد علی ع به استاندار میفرماید: (فَإِنَّ فِی هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً) مستدركالوسائل ج13ص167 افراد گرسنه و فقیر در این طبقه زیاد است.(وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَیْتِ مَالِك) از بیت المال سهمی برای آنها قرار بده. و یكی از كارهای خوبی كه كمیته امداد انجام میدهد كه به فقیر پول دستی نمیدهد كار میدهد، چرخ خیاطی به جای ماهی تومان، خودكاركن. (وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِی الْإِسْلَامِ فِی كُلِّ بَلْدَةٍ فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِی لِلْأَدْنَى) مستدركالوسائل ج13ص167 و سهم دورترین مثل سهم نزدیك ترین آنها باشد. این حكومت اسلامی است و باید ما به این سمت برویم. مقام معظم رهبری فرمود: این مطالب حضرت علی ع را ما نمیتوانیم پیاده كنیم ولی باید به آن سمت برویم. بعد میفرماید:(فَلَا یَشْغَلَنَّكَ عَنْهُمْ بَطَرٌ فَإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ بِتَضْیِیعِ التَّافِهِ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِیرَ الْمُهِمَّ فَلَا تُشْخِصْ هَمَّكَ عَنْهُمْ وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لَهُمْ وَ تَفَقَّدْ أُمُورَ مَنْ لَا یَصِلُ إِلَیْكَ مِنْهُمْ)كارهای بزرگ تو را از كارهای كوچك باز ندارد هم تصمیم باید برای مملكت بگیریم در عین حال باید به كارهای كوچك هم برسی. قرآن كریم میفرماید:(كانَ رَسُولاً نَبِیًّا)مریم(54) رسالت جهانی داشت. (وَ كانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ)مریم(55) به خانواده هم سفارش نماز میكرد. امام(خمینی ره): امریكا هیچ غلطی نمیتواند بكند. بعد هم در خانه سینی چای به دست میرود نزد حاجیه خانم و دست بچه را هم میگیرد. حدیث: بچه دختری در كوچههای مدینه دست پیامبرص را گرفت و او را برد تا پشت خانههای مدینه، یكی گفت یا رسول الله بیكاری برای یك بچه؟ حضرت فرمود: من میخواستم دل او را به دست آورم. به منزل خانواده شهدا برویم، و مریضها و جانبازان را در این ایام عید، گر چه با دست خالی ولی با محبت. جمله بعد از دعای مكارم الاخلاق: (اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِی رُوعِی مِنَ التَّمَنِّی وَ التَّظَنِّی وَ الْحَسَدِ ذِكْراً لِعَظَمَتِكَ، وَ تَفَكُّراً فِی قُدْرَتِكَ)الصحیفةالسجادیةص92 خدایا چیزهایی را كه شیطان در عقل و روحم القاء میكند از آرزوها و سوءظنها، و حسد و اندیشه در قدرت خودت. گفتند ملانصرالدین دامن را گرفته راه میرفت علت پرسیدند گفت شنیدهام پرندهای در آسمان تخم میدهدمی خواهم بیفتد در دامن من، گفتند عجب آرزویی، گفت به خانم گفتهام آب را جوش آور كه تخم پرنده را آوردم. بعد میفرماید:(وَ تَدْبِیراً عَلَى عَدُوِّك)و تدبیری عطا كن بر عدو و دشمن تو پیروز شوم. انسان مثل ظرف خالی است، اگر از حق پر نشود از باطل پر خواهد شد مثل گوش اگر حق نشنود حرفهای باطل خواهد شنید وو بچه اگر سینه مادر نباشد پستانك و اگر بیسگوئیت نباشد گل میخورد. انسان رفیق و دوست میخواهد اگر دوست خوب نگیرد دچار دوست بد خواهد شد پس میخواهد قبل از آلوده شدن از حق پر شود كه آلوده نشود. به جای آرزو از عظمت تو یاد كرده، و به جای سوءظن به تو، كه چرا نمیدهی؟ در قدرت تو فكر كنم كه میتواند بدهد. پیامبرص یتیم، شهید رجائی و حضرت امام(خمینی ره)یتیم، آنها كه یتیم هستند و عید فكر میكنند كه سایه پدرنیست, قدرت خدا كه هست. خداوند «جبار»است جبران میكند چرا از او نعمت را خدا بگیرد فكر كن تا از دشمن امكاناتش را بگیر. به جای این كه برای ماشین و خانه فلانی س صوت و آه میكشی به اف آمریكا فكركن. گیرم رقیب در كاندیدا شدن برای انتخابات شكست خورد، فكر كن دشمن مشترك داریم. به جای حسادت با دوستان، تدبیر برای دشمن باید كرد. سؤال: شیطان چگونه القا میكند؟ جواب: سیاست شیطان گام به گام است. قرآن:(وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّیْطان)بقره(168)گامهای شیطان را نروید. الف: القاء میكند:(اللَّهُمَّ اجْعَلْ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ) شیطان به ذهن جرقه میزند. ب: تماس میگیرد: مسد: تماس میگیرد. ج: داخل میشود: (یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النَّاسِ)الناس(5) د: میماند:(فَهُوَ لَهُ قَرینٌ)زخرف(36) ه: عضو حزب میگیرد:(حِزْبَ الشَّیْطان)مجادله(19) و: رئیس میشود:(أَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ)نساء(76) ز: خود شیطان میشود:(شَیاطینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ)انعام(112) مثل ماست كه دیگ شیر را ماست كند. گام به گام است اول سیگاری، بعد تریاكی و بعد هروئینی، اول دروغ شوخی و بعد جدی، زنگ چرخ بعد چرخ بعدموتور، بعد ماشین، بعد كشتی دزدی. خدایا: روز به روز نظام ما را قویتر و محكمتر و رهبر و دولت و ملت و امت و نسل و ناموس و آب و خاك را حفظ بفرما. خدایا: دشمنان ما را شاد نكن و روح كسانی كه به ما انقلاب و اسلام دادند، انبیاء، اوصیاء شهدا، علما، امام خمینی ره، پدران و مادران، و آنان كه بر ما حق دارند روحشان را از ما شاد بگردان. تذكرات: در دید و بازدیدها اول به منزل فقرا بروید. اگر چیزی میدهد تحقیر نكنید. در سفرها مراعات آنها كه تازه گواهینامه گرفتهاند بكنید، شما پایه یك دارید او تازه گرفته. در دید و بازدیدها گناه نكنیم. آغاز سال را با عبادت و نماز شروع كنیم. خدایا: تقوایی به ما بده كه وقت گناه ما را حفظ كند. بار دیگر عید را تبریك گفته و اگر سال دیگر بودیم شبهای جمعه با شما هستیم و هر چه مقدر است. «والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1549