1- زبان، كليدي است كه از يك طرف قفل و از يك طرف باز ميكند
آنچه شيطان بر زبان من جاري ميكند از فحش و ناسزا و دشنام يا آبروريزي و گواهي ناحق و يا غيبت، يا ناسزا گفتن به حاضر و آنچه شبيه به آن است, به جاي آنها گفتار من حمد و ستايش تو باشد و غرق شدن در ثناء و ستايش تو، بروم به سوي تمجيد تو و شكر كنم نعمتهاي تو را، و اعتراف و اقرار كنم به خوبيهاي تو، و شمارش كنم منتهايي كه توبر من داري. اين خواستههاي امام سجاد (ع) است درباره جابجا گفتنهاي زبان. اصولاًزبان كليد است كه از يك طرف قفل واز يك طرف باز ميكند، زبان بركات و شروري دارد. بركات زبان آنچه در درون دارد بيان ميكند «شَاهِدٌ يُخْبِرُ عَنِ الضَّمِيرِ» (الكافي، ج8، ص20) – قضاوت ميكند. «حَاكِمٌ يَفْصِلُ بَيْنَ الْخِطَابِ»(الكافي، ج8، ص20) – پاسخ گوي مسائل است. «وَ نَاطِقٌ يُرَدُّ بِهِ الْجَوَابُ»(الكافي، ج8، ص20) – مشكلات را حل ميكند. «وَ شَافِعٌ يُدْرَكُ بِهِ الْحَاجَةُ»(الكافي، ج8، ص20) – موعظه ميكند. – غصهها را برطرف ميكند. – بخواند تا گوش لذت ببرد. چگونه از زبان استفاده كنيم:
2- ارزش سكوت
ارزش سكوت: كه انسان با زبان كلام و سخن ناروا نگويد. در جامع السعادات مطالبي را درباره ارزش سكوت آورده. اگر در مجلسي كه همه ناروا ميگويند ما ساكت ننشينيم و يا ما هم همرنگ آنها شويم. سكوت راحت دنيا و آخرت و موجب رضاي خدا، و حسابش روز قيامت آسان، از خطا حفظ و اگر عيبي دارد محفوظ. مي ماند: تا مرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد مزه عبادت را ميچشد. اگر از زبان خوب استفاده شود براي انسان جمال است. و اگر زبان منحرف به ناروا و ناسزاگويي و فحش كه متأسفانه هنوز در ميان ما هست چه ميشود. قرآن ميفرمايد: (وَ لا تَسُبُّوا الَّذينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّه) (انعام /108) (به بت پرستها هم حرف زشت نزنيد) ناسزا نگوييد به آنها كه غير از خدا را ميخوانند و بت پرست هستند. حديث: امام باقر(ع) دوستي داشت روزي به غلامش فحش مادر داد, حضرت به او فرمود: 20 سال است با تو رفيق و دوست هستم و فكر ميكردم تو انسان صالحي هستي. در جواب به حضرت گفت: اين غلام من است و مادرش مسلمان نيست. حضرت فرمود: آيا ميشود به غلام و غير مسلمان ناروا و ناسزا گفت ؟ با اين كه زمان طولاني است با هم دوست هستيم از من جدا شو و من نميخواهم ديگر تو را ببينم. حديث: در جنگ صفين يكي از ياران علي (ع) ناسزا گفت به ياران معاويه، حضرت فرمود: «إِنِّي أَكْرَهُ لَكُمْ أَنْ تَكُونُوا سَبَّابِينَ» (بحارالأنوار،ج2،ص561) براي شما ناراحت هستم كه شما ناسزا بگوييد. جنگ، جنگ است، ناسزا نبايد گفت: «وَ لَكِنَّكُمْ لَوْ وَصَفْتُمْ أَعْمَالَهُمْ» شما كارهاي اينها را براي مردم بگوييد: بغض آنها را به دل خواهند گرفت. حديث: امام صادق (ع) فرمود: هر كس مردم از زبان او بترسند او اهل جهنم است و بدترين مردم كسي است كه بگويندبا او معاشرت نكنيد فحش ميدهد. بعضي اينچنين هستند اهل خانه از او ميترسند كه فحش ميدهد، و خانم از مرد بددهن ميترسد و مرد از زن و فرزندان از پدر. من گاهي بعضي حرفها را به بعضي مسئولين ميزنم ميگويند چشم، ميترسيم گوش ندهيم اين هفته در تلويزيون ابروي ما را بريزي، تلويزيون براي قال الباقر و قال الصادق است ومن چه زماني گفتهام فلان مدير كل چه كرده ؟ به من چه ربطي دارد شما طبق قانون عمل كن، همين كه من تلويزيون دارم حواسش را جمع ميكند و اين بد است و معلوم ميشود كه من بدترين آدمها هستم. البته عيبي ندارد كه انسان عيبها را بگويد به شرطي كه طرف مشخص نشود و آبروريز نگردد. بگويد كارمندي كه ميتواند كار راه بيندازد دو هفته معطل ميكند اسم او را نياورم كه از فلان اداره و فلاني. حضرت بالاي منبر ديد آدم نا اهلي پاي منبر نشسته فرمود: «مَا بَالُ أَقْوَامٍ غَيَّرُوا سُنَّةَ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَدَلُوا عَنْ وَصِيِّهِ لَا يَتَخَوَّفُونَ أَنْ يَنْزِلَ بِهِمُ الْعَذَابُ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآيَة»(الكافي، ج1،ص217) چرا بعضيها اينچنين رفتار ميكنند ؟ گاهي هم تربيت پدر و مادر و استاد اقتضا ميكند كه اعلام و به روي خود نياورد كه در ميان افرادخلاف كاررامي شناسد. به صورتي كلي بگويد که درست نيست كسي چنين رفتاري داشته باشد.
3- رفتار مؤمنان هنگام شنيدن ناسزا
قرآن در وصف مؤمن ميفرمايد: (إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراماً) (فرقان /72) اگر به مؤمن ناسزا گفتند با كرامت و بزرگواري از آن ميگذرد, بدترين ناسزاها را به پيامبران ميكردند ما از آنها ياد بگيريم. به آنها ميگفتند: (إِنَّا لَنَراكَ في سَفاهَة) (اعراف /66) تو سفيه هستي نميگفت كه تو و. .. سفيه هستيد. در جواب ميفرمود: (لَيْسَ بي سَفاهَة) (اعراف /67) من سفيه نيستم. مي گفتند: (إِنَّا لَنَراكَ في ضَلالٍ مُبينٍ) (اعراف /60) تو گمراه هستي. مي فرمود: (لَيْسَ بي ضَلالَة) (اعراف /61) خير من گمراه نيستم. مي فرمود: (وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً) (فرقان /63) اگر جاهلان ناروا گفتند با سلام و سلامت رفتار كنيد. به پيامبر (ص) ميگفتند: «ساحر» «شاعر» «كاهن » «مجنون » حديث: علي (ع) فرمود: بعد از من كساني بر شما حكومت خواهند كرد كه شما را مجبور خواهند كرد كه به من ناسزا بگوييد. اگر گفتيد كه بگوييد: «فَإِنَّهُ لِي زَكَاةٌ وَ لَكُمْ نَجَاةٌ» (وسائلالشيعة،ج16،ص228) براي من ثواب و پاداش و، و براي شما نجات از دست دشمن است. اما اگر خواستند تبري پيدا كنيد: «وَ أَمَّا الْبَرَاءَةُ فَلَا تَتَبَرَّءُوا مِنِّي» (وسائلالشيعةج16ص228) پس از من برائت نجوييد براي نجات ناسزا بگوييدولي اگر خواستيد بگوييد علي منحرف بود حاضر نشويد. ممكن است انسان به فرزندش فحش بدهد ولي حاضرنيست اقرار كند كه او فرزند من نيست. حرام زاده كه نيست اگر بخواهند شما را بكشند و سر از بدنتان جدا كنند يا اين كه از راه امام علي (ع) و امام حسين (ع) برائت جسته و معاويه و يزيد را تأييد كنيد هرگز حاضر نشويد. و در مظلوميت اين خاندان بس كه امام سجاد و امام باقر (عليهما السلام) در مسجد نشسته نماينده معاويه بالاي منبر به علي (ع) ناسزا ميگفت و اين خيلي مهم است ما كه به نزد آنها چيزي به حساب نميآييم اگر امام جمعهاي به يكي ازبستگان ما جسارت كند تا آخر عمر به نماز او حاضر نميشويم. خداوند جزا بدهد به بني اميه كه پدرشان ابوسفيان و بعد معاويه و بعد يزيد در كربلا چه كرد. خيلي راحت به همديگر جسارت و حرفهاي نامربوط ميزنند. حديث: دو نفر به همديگر گفتند ديوانه، علي (ع) هر كدام را 20 ضربه شلاق زد. به چه حقي ديوانه، كه گفتن اين كلمه از فحشهاي ديپلماتي بعضيها با كلاس بالاست ,بعضي ازفحشها و تهمتها كه ضربه شلاق دارد. يكي از زنهاي پيامبر ص يهودي بود مسلمان شد عدهاي او را مسخره و ناسزا ميگفتند حضرت فرمود به آنها بگو: پدرم هارون و عمويم موسي و همسرم رسول الله است. از نسل هارون است پدر و عمو و همسرش پيامبر اين چه نقطه ضعفي است براي ناسزا و ناروا گفتن ؟ در مقابل فحش و ناسزا بايد با كرامت گذشت. حديث: به سلمان گفتند ريش تو بهتر است يا دم سگ ؟ (ما اگر باشيم تحمل نميكنيم) در جواب گفت: هر كدام از پل صراط بگذرد. حكومت، حكومت معاويه، و مردم هم تحت حمايت چنين حكومتي، علي (ع) شبها براي فقرا غذا ميبرد امام حسن (ع) هم كار پدرش را ادامه داد.
4- پرهيز از سخنان ناروا به اشخاص و اقوام
معاويه براي اين كه امام حسن (ع) را بشكند شايعه كرد كه هر درب خانهاي را كه امام حسن ميزند زن صيغه كرده است. و زنهاي دنبال جنازه او زنهاي صيغهاي او بوده اند. فلاني حقوقش، ساعتي و روزي و ماهي فلان مقدار است، تلفن بزن بپرس. براي اين كه او را بشكنند دست به چنين كارهايي ميزنند، اين كارخانه و برج و پاساژ از اوست. البته بعضي كه در دسترس هستند مثل بنده در نهضت سواد آموزي رئيس بي سوادهايا رئيس ستاد اقامه نماز، رئيس بي نمازها با اين كه سياسي هم نيستيم ولي هفتهاي نيست كه با تلفن آقا فلان كارخانه وبرج و پاساژ و هر چه داريم الان من ميگويم تمام اموال من جز خانهاي كه از 40 سال قبل است ويك ماشين همه را مصادره كنيد، من ذرهاي نيستم و بعضي از عزيزان مملكت ما، روزي ساعت كارمی کنند و مرتب مورد تهمت هستند. سلام و صلوات بر شهيد دكتر بهشتي كه امام(خميني ره) فرمود: ناسزاهايي كه به او گفتند(مظلوميت او) سختتر بود براي او از شهادتش ,كه شهادت شيرين است. و لذا امام زين العابدين (ع) فرمود: در شام به ما سختتر گذشت چون در كربلا كشتند و شام ناسزا گفتند. حديث: روز فتح مكه پيامبر (ص) تمام بت پرستها را بخشيد به غير از سه نفر كه دستور اعدام آنها صادر شد، علت آن را سؤال كردند فرمود: اينها ناسزا به من ميگفتند و هجو كرده و دلقك كرده و جك ميساختند.امروز كه براي ترك و فارس و كرد و كاشاني و روحاني و دانشجو مطالبي ميگويد فحش ميليوني ميدهند. (باز يكي يكي فحش بدهند) همه بازاري ها، يزدي ها، اصفهانيها چرا نسبت به همه.عضوي كوچكتر از زبان و پر جرمتر از زبان نيست نسبت به گناه آن. تمام اعضاء بدن درد ميگيرد جز زبان، كسي نميگويد زبانم درد آمد هر چه هم جنايت ميكند، ظلم ميكند، ظلمهاي خطرناك. در زيارت امام حسين(ع) ميگوييم: خداوند لعنت كند آنها را كه تو را كشتند.
5- بعضي كلمات در حد كشتن خطرناك است
«بِالْأَيْدِي وَ الْأَلْسُن» (منلايحضرهالفقيه، ج2،ص604) با دست و زبان بعضيها با شمشير و بعضي با زبان ميكشند. معلوم ميشود كه بعضي كلمات در حد كشتن خطرناك است. عكرمه فرزند ابو جهل مسلمان شد، مردم او را تحقير ميكردند به خاطر پدرش به حضرت شكايت كرد,حضرت فرمود: كسي حق ندارد او را به خاطر پدرش ناروا و تحقير كند. شخصي برادرش منافق و خواهر خانمش بي حجاب(بد حجاب)است و شوهر خواهرش عرق ميخورد عمويش فراري و دايياش ساواكي است. اگر بخواهيم اينچنين گزينش كنيم پيغمبر (ص) كه عمويش ابي لهب است رد ميشود. قرآن ميفرمايد: (وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى) (اسرا /15) چند بار اين آيه تكرار شده در قرآن كه هركسي مسئول كار خودش ميباشد و توپ كسي را نبايد به خانه همسايه انداخت. قرآن ميفرمايد: (لَكُمْ دينُكُمْ وَ لِيَ دينِ) (كافرون /6) هركسي به راه خود، اين هم پسرت و داداشت چكار كند حضرت نوح پسرش و حضرت لوط همسرش و پيامبر ص عمويش. تنها كسي كه اطرافيان نقطه ضعفي نداشتند علي بن ابيطالب (ع) بود چون خانوادهاي مثل خانواده ابوطالب در تاريخ خداوند خلق نكرده، خداوند هر چه لطف داشته داخل اين خانه ريخته. پدرش ابيطالب كه پيامبر(ص) فرمود: ابيطالب خود يك امت بود. مثل امام خميني (ره) كه فرمود: بهشتي يك ملت است. اگر سايه ابوطالب بر سر پيامبر (ص) نبود فشار كفار و مشركين بسيار بود. ابوطالب چون پيرمرد و رئيس قبيله بود كاري به پسر برادرش نداشته و مزاحمت جدي نميتوانستند ايجاد كنندفرزندان او يكي علي (ع) و ديگري جعفرطيار، بنيان گذار اسلام در حبشه و در آفريقا و عقيل و او پسري دارد به نام مسلم بن عقيل، اولين شهيد كوفه و طفلان مسلم. و پسران علي بن ابيطالب امام حسن و امام حسين (عليهماالسلام) خداوندرحمت كند شاعرتبريزي شهريار را كه ميگويد: به جز از علي كه آرد پسر ابوالعجائب كه علم كند به عالم شهداي كربلا را خيلي از انبياء خدا گرفتار همسر بد و فرزند نا اهل و عمو و برادر بد بوده اند. امام سجاد(ع): چيزهايي كه شيطان به زبان من جاري ميكند از فحش، و كلام زشت «هجر» كلام زشت كه مردم به خاطرزشتي آن را مهجور و طرد و منزوي ميكنند. يكي از اصحاب زياد گريه ميكرد علت را پرسيدند، گفت: براي اين كه لحظات آخر عمر پيامبر(ص) جسارت بزرگي به آن حضرت شدوآن اين كه حضرت فرمود: براي من قلم و كاغذ بياوريد تا چيزي بنويسم كه هرگز گمراه نشويد در عوض اين كار گفتند: «إن الرجل ليهجر» (طرائف، ج2،ص432) دارد ناروا ميگويد. هزيان و دري وري ميگويد و آيا اين مزد رسالت آن حضرت بود كه در آخرين لحظات به او دادند.
6- مودت اهل بيت و اتخاذ راه خدا، دو مزدي كه پيغمبر از ما خواسته
نكتهاي تازه و ظريف: حضرت فرمود: «لَنْ تَضِلُّوا» چيزي بنويسم كه هرگز گمراه نشويد، نه تنها نياوردند كه جسارت هم كردند, اما كسي ميتواند بگويد چه چيز ميخواست بنويسد، بله، شما دكمه كامپيوتر را بزن هر چه كلمه «لن تضلوا» در روايات وتاريخ هست ميآيد به صفحه تلويزيون و كامپيوتر بارها فرموده اين جمله را و در جاهاي ديگر فرموده: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا» (وسائلالشيعة،ج27،ص33) من از ميان شما ميروم ولي دو چيز گران بها ميگذارم كتاب خدا( قرآن) و عترت (اهل بيتم) را مادامي كه به آن هاتمسك كرده و پيوند داشته باشيد هرگز گمراه نخواهيد شد. از اين جمله كه بارها تكرار شده ميفهميم كه در آستانه مردن هم ميخواست آنچه تا حال شفاهي گفته كتبي شود. مثال: اگر فرزندي داري كه هر وقت ميرود بيرون ميگويد ميروم كتابخانه حال اگر گفت ميروم نميپرسي كجا ؟ باخود ميگويي حتماً ميرود كتابخانه، پس معلوم ميشود همه «لَنْ تَضِلُّوا» ها همان است. اول محرم من يك لطيفه بگويم اين لطيفه خيلي لطيف است در قرآن سوره است يكي از آنها سوره شعرا است در آن سوره تاريخ پيامبران را يكي يكي، گفته و همه پيامبران يك شعار دادهاند و آن اين كه: (إِنْ أَجْرِيَ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ) (يونس /72) ما مزدي از شما نميخواهيم مزد ما از طرف خداست. پيامبرماهم در چند جا گفته من مزد نميخواهم، ولي يك جا از ما دو مزدخواسته است: – يك جا ميفرمايد: (إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى) (شوري /23) من مزد نميخواهم مگر اهل بيتم را دوست داشته باشيد – يك جا ميفرمايد: (أَنْ يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبيلاً) (فرقان /57) من مزد نميخواهم مگر راه خدا را براي پيمودن انتخاب كنيد. اين كه اين دو مزد را خواسته باز هم معلوم ميشود كه روح و جهت هر دو يكي است و آن به سوي خداست. مثال: يك نفر مريض است ميگويند اين قرص را بخور تا خوب شوي نميخواهي اين آمپول را بزن، معلوم است كه مواد شيميايي قرص و آمپول يكي است. «الْمَوَدَّة» از«ود» است , دوستي خالي كه همه همديگر را دوست دارند، ميفرمايد: (إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا) (مريم /96) آنان كه ايمان دارند و عمل صالح انجام ميدهند خداوند براي آنها دوستي و محبت در ميان مردم قرار ميدهد حتي مجرمين هم مؤمنين را دوست دارند، آدمهاي هرزه هم موقع خواستگاري سراغ دختران محجوب ميروند. خود به ديگران نگاه ميكند ولي ميخواهد كسي به زن او نگاه نكرده باشد. خودش دستش خطا ميرود ولي اگربخواهد شريك بگيرد سراغ انسان امين ميرود. دزدها گاهي يك خانه را ميزنند بعد ميگويند بياييد عادلانه تقسيم كنيم بدها هم خوبها را دوست دارند. قرآن ميفرمايد: (لا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَنْ ظُلِمَ) (الانبياء /148) حرف زشت را خداوند هم دوست ندارد.
7- فحاشي بركت رزق را برميدارد
حديث داريم: «مَنْ فَحُشَ عَلَى أَخِيهِ الْمُسْلِمِ نَزَعَ اللَّهُ مِنْهُ بَرَكَةَ رِزْقِهِ» (كافي، ج2،ص325) خداوند از كسي كه بر برادر مسلمانش فحاشي كند بركت رزق و روزي را برمي دارد. هميشه ميدود و زحمت ميكشد و به جايي نميرسد، و مرتب گرفتاري دارد. «سِلَاحُ اللِّئَامِ قَبِيحُ الْكَلَامِ» (بحارالأنوار، ج75،ص185) فحش اسلحه انسانهاي پست و بد كلامي است. شخصي از شام كه زير حكومت معاويه تربيت شده بود به مدينه آمد و شروع كرد به امام حسن (ع) ناسزا گفتن، امام حسن (ع) فرمود: غريبي و گرسنه به منزل ما بياييد. او را به منزل برده و پذيرايي كرد. خيلي براي او سنگين تمام شد كه من ناسزا ميگويم او محبت ميكند بعد درشان آن حضرت اين آيه را خواند كه: (اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ) (انعام /124) خداوند ميداند رسالت و رهبري را كجا قرار دهد. و من از اين به بعد شيعه علي بن ابيطالب شدم. قرآن ميفرمايد: (ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ) (مومنون /96) بديها را با خوبيها جوابگو باش. قرآن ميفرمايد: (وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَة) (رعد /22) بديها را با خوبي دفع كنيد. به آنها كه ناسزا ميگويند كم توجهي كرده و بگذريد و كسي هم كه ميخواهد در اين جهت تحريك كند گوش به حرف ندهيد سخن چيني گناه هم گناه است. اين اخلاق كريمه است. علي (ع) و معاويه در جبهه با لشكريانشان بودند هر زمان آب به دست علي (ع) بود ميفرمود به لشكر معاويه هم آب بدهد ولي به عكس معاويه ميگفت آب ندهيدبه طرفداران و لشكريان علي (ع) . امام صادق (ع) فردي را ديد كه انگارحاجتي دارد به اطرافيان فرمود حاجت او را برآورده كنيد رفتند و برگشتند گفتند او يهودي بود و تشنه, به او آب نداديم حضرت فرمود مگر من گفتم چه ديني دارد بايد آب به او بدهيد. حضرت ابراهيم (ع) يكجا دعا كرد كه روزي را به مؤمنين بده. خداوند فرمود من به غير مؤمنين هم روزي ميدهم. گفت: (وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ قالَ وَ مَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ) (بقره /126) خدايا روزي كن اهل مكه را از ثمرات آن كه ايمان دارد(خداوند فرمود)آن كه هم كفر ورزيده او را بهره مند ميكنم. مامي گوييم در هيأت ما سينه نزده آبگوشت به او ندهيد. ولي با كمال تأسف آب را بر امام حسين (ع) بستند، پرندهها و مرغ و ماهي از آن آب استفاده ولي حضرت از آن ممنوع شد. و نتوانست با يك مشك مقداري آب برساند. خدايا: بر عذاب قاتلين امام حسين (ع) بيفزا. خدايا: كساني كه در طول تاريخ براي امام حسين (ع) عزاداري كردهاند با آن حضرت محشور بفرما. خدايا: به ما لياقت عزاداري خالصانه مرحمت بفرما خدايا: عشق خود و قرآن و اهل بيت (عليهم السلام) را در ما روزافزون بفرما. خدايا: دين و دنيا رهبر و دولت و مردم و عقائد و افكار و مرز و بوم ما حفظ بفرما. خدايا زيارت كربلا در دنيا با معرفت و شفاعت آن در آخرت نصيب همه ما بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1550