نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1571
1- تأكيد قرآن بر احسان به والدين و خويشاوندان 2- آثار و بركات صلهي رحم در دنيا 3- نقش صلهي رحم در طول عمر انسان 4- دوري از تبعيض در صلهي رحم و رسيدگي به خويشاوندان 5- دوري از تحقير نيازمندان و ضعيفان 6- گسترش قرض الحسنه ميان خويشاوندان و نزديكان 7- شيوههاي برخورد با خطاكاران در جامعه 8- ترك صله رحم، از گناهان بزرگ
موضوع: ديد و بازديد و صلهي ارحام
تاريخ پخش: 29/12/87
بسم الله الرحمن الرحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
چون در اطراف سال جديد بحث را بينندهها مي بينند، و سال جديد هم بيشترين صلهي رحم و ديد و بازديد فاميلي هست، در اين جلسه ميخواهم راجع به صلهي ارحام صحبت كنم. صلهي ارحام، در قرآن آيات متعددي دربارهاش داريم.
قرآن ميفرمايد: («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً») (بقره/83) بعد ميفرمايد: («وَ ذِي الْقُرْبى») (بقره/83) آيهي ديگر ميفرمايد: («وَ الَّذينَ)(يَصِلُونَ»)، («يَصِلُونَ») يعني صله، اتصال، («وَ الَّذينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ») (رعد/21) آيهي سوم («وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ»)، («وَ اتَّقُوا اللَّهَ») از خدا پروا كنيد، خدايي كه («تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ») (نساء/1) ارحام همان صلهي رحم!
1- تأكيد قرآن بر احسان به والدين و خويشاوندان
خوب، اينها آياتش است. يعني گوشهاي از آيات است. («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» )كه همهي شما تقريباً حفظ هستيد. شنيديد. وقتي ميگويد: به پدر و مادر احسان كن، نگفته: «بِالوالِدَينِ مُومِنيَن»، («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» )با والدين چه خوب، چه بد!… («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» )نگفته: «بِالوالِدَينِ حَيين»، («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» )چه حي، چه ميت! يعني پدر و مادر من از دنيا رفتند بايد باز آدم به زيارت آنها برود. («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» )نگفته: «وَ بِالْوالِدَيْنِ إنِفاقا» خيلي وقتها پدر و مادر پول نميخواهند ولي بايد يك كاري كنيم كه قبل از آنكه پدر و مادر به زبان بياورند، اولادها پول در كيسهي پدر و مادر بگذارند. من يكوقت به فكرم رسيد، غصههايي كه در دعاها مطرح شده است، جمع كنم. مثلاً امامان ما از خدا چه خواستهاند؟ يكجا ديدم يك چيزي از امام خواستند، امام يك چيزي از خدا خواسته كه خندهام گرفت. گفتم: عجب! چه مشكلاتي هست. من هنوز به آن نرسيدم. نفهميدم. ديدم امام ميگويد: خدايا! نياور آن روزي را كه به پول اولادم نياز داشته باشم. من پدر هستم، مادر هستم خجالت ميكشم به بچهام بگويم پول بده. بچهي من هم بيخيال است. فهميدم كه يكي از غصهها اين است. چون پسر يا دختر صد بار به مادرش بگويد: پول بده! خجالت نميكشد. اما پدر و مادر عارش ميشود، برايش سنگين است. آقازادهها نگذاريد پدر و مادر، به مادرت نگو: پول ميخواهي يا نه؟ ميخواهي يا نه چيست؟ حالا گيريم نخواسته باشد باز هم يك مقدار اضافه به او بده. حديث داريم از مهمان هم نپرس چه ميخواهي؟ چاي ميخواهي؟ تو چاي بياور. چرا از من ميپرسي؟ ممكن است ميخواهم رويم نميشود بگويم: آره ميخواهم. از مهمان نپرس چه ميخواهي؟ حتي از مهمان نپرس خوردهاي يا نه؟ چاي خوردي؟ به تو چه؟ من سي و دو بار خوردم، ميخواهم دفعهي 33 هم بخورم. حديث است. حديث داريم از مهمان نپرس ميخواهي يا نه؟ از مهمان نپرس خوردهاي يا نه؟ مهماني هم صدها دستور و آداب و روايت و آيات و اينها دارد. خوب، تكرار هم شده است. در قرآن 4 بار («وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» )تكرار شده است. كنار توحيد هم مطرح شده است. («لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْسانا» )(بقره/83) خوب اين را قبلاً يك بحث مفصلي داشتيم ديگر تكرار نميكنيم. («وَ ذِي الْقُرْبي» )به فاميل!
يك حديث داريم «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ» (فقيه/ج2/ص68) اگر در فاميلت فقير هست، جاي ديگر پول خرج كني اين پول تو حساب نميشود. از اين حديثهاي آسان را حفظ كنيد. «صَدَقَه» يعني صدقه. «لَا صَدَقَةَ» يعني چه؟ يعني صدقه قبول نيست. «وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ» چون فاميلت محتاج است، حالا كه فاميلت فقير است و نياز دارد تو جاي ديگر پول خرج ميكني؟ پز ميدهي؟ هزار تا درد بيدرمان در فاميل است، اين حالا رفته جاي ديگر نميدانم خان بازي ميكند. ولخرجي ميكند. يك مرغ عمهاش ندارد. خالهاش ندارد. آنوقت جاي ديگر جوجهكباب به رفيقهايش ميدهد. «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ»
خوب، («يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ» )خدا («أَمَرَ اللَّهُ» )بعضي كارها را خدا امر كرده است. آنهايي كه امر كرده است. افراد خوب به امر خدا پابند هستند. صلهي رحم به قدري مهم است كه خدا آن را كنار خودش گذاشته است. «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ» پروا كنيد از خدايي كه مورد سوال ميشويد نسبت به دستورهايش و راجع به ارحام هم سوال ميشويد. يك حديث داريم كه امانت و فاميل مثل نردههاي يك جادهي باريك هستند. جادهي باريك اگر دورش نرده نباشد ممكن آدم بيافتد. پل صراط، دو سمت پل صراط دو چيز است. فاميل، امانت! اگر به فاميلت رسيدي، به امانت هم خيانت نكردي، رد ميشوي. اگر يا به فاميل نرسيدي، يا به امانتها خيانت كردي، سرنگون ميشوي. حديث داريم.
2- آثار و بركات صلهي رحم در دنيا
حالا، من ميخواهم بركات صلهي رحم را بگويم. صلهي رحم حدود 20 فايده دارد. چون ايام عيد صلهي رحم هست، من هم اين را از نظر اسلامي بگويم. حالا، فايدهي اول «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ»ديد و بازديد سبب ميشود خلق انسان خوب ميشود. چون آدمهاي منزوي، مرتب از داخل خودشان را ميخورند. آدمهايي كه معاشرت ميكنند، اخلاقشان هم اجتماعي ميشود. آدمهايي كه نه ميروند نه ميآيند نه كسي را ميبرند، نه با كسي رفت و آمد ميكنند، اينها مرتب يك ذره يك ذره خودشان هم يك آدمهاي خموش، خمودِ عبوس، «تُحَسِّنُ الْخُلُقَ» «وَ تُسَمِّحُ الْكَف» (كافي/ج2/ص151) ديد و بازديد سخاوت را رشد ميدهد. چون اين ميرود دورقم، رفته دو رقم ميوه خورده است، تو هم بايد دو رقم ميوه پس بدهي. يعني مجبور است. او را بخور كه مجبور شوي پس بدهي.
زمان شاه يك سميناري بود من هم دعوت شده بودم، ديدم يك كسي راجع به اسرار نماز سخنراني ميكند كه شك داشتم اين خودش نماز ميخواند يا نه؟ به مسئول سمينار گفتم كه: اين اصلاً خودش نماز ميخواند؟ گفت: نميدانيم. به همين خاطر هم گفتم: راجع به نماز مقاله بنويس. گفتم: خوب خودش نميخواند… گفت: نه وقتي به او ميگوييم مقاله بنويس، ميرود كتاب مطالعه ميكند، ميرود بنويسد ممكن است اين لا به لا كه ميرود لباسها را بشويد انشاالله دست خودش را هم پاك ميشود.يك نفر ميگفت: ما هركس را مي خواهيم ادب كنيم ميگوييم: برو جلو بايست، پشت سرش نماز ميخوانيم. اين وقتي پيشنماز شد، ديگر چرت و پرت نميگويد. ديگر آقا شدم. هيس! البته حالا درست هست يا نيست از نظر فقهي اگر گناهي از او سراغ داريم نميتوانيم اقتدا كنيم. بايد پشت سر كسي نماز بخوانيم كه ما گناه علني از او نديديم. حالا اگر هم خودش كرده است، ما نديديم. لازم نيست پيشنماز خودش، خودش را عادل بداند. يك كسي آمد پهلوي يك آقا گفت: آقا، در عمرت گناه نكردي؟ گفت: به تو چه؟ به تو چه؟ تو از من گناه ديدي؟ پشت سر من نماز نخوان. گناه نديدي اقتدا كن. تجسس حرام است كه بياييم بگوييم: آقا!… اصلاً حديث داريم بعضيها با كسي رفيق ميشوند همينطور يواش، يواش زير پايش را ميكشند، تا دستهگلهايي كه آب داده است بگويد. بعضي دستهگلها را در ذهنش بايگاني ميكند يك روز او را بزند. واي به كسي كه… حديث داريم واي به كسي كه با كسي رفاقت كند كه زير پايش را بكشد، حرفهايش را از دهان خودش بيرون بياورد، حالا هم كه ديگر اين موبايلها آمده در كيسه يك وقت ميبيني ضبط شد. ضبط شد. حالا، صلهي رحم سخاوت را …
«وَ تُطَيِّبُ النَّفْس» (كافي/ج2/ص151) روح لطيف ميشود، طيب ميشود. «وَ تَزِيدُ فِي الرِّزْق» (كافي/ج2/ص151) صلهي رحم رزق را زياد ميكند. «يُحَوِلُ الحِساب» كسي كه اهل ديد و بازديد با فاميلها شد در قيامت حسابش آسان است. چون در قيامت سه رقم حساب داريم. يا چهار رقم! («حِساباً شَديدا» )(طلاق/8) يك حساب داريم، يك آيه ديگر داريم «حِساباً يَسيراً» (انشقاق/8) يك آيهي ديگر داريم («بِغَيْرِ حِساب» )چند رقم داريم. حساب شديد، براي آنها است كه براي مردم سخت ميگيرند. هركس با مردم سخت بگيرد، خدا هم در قيامت به او سخت ميگيرد. هركس با مردم روان باشد، حسابش هم در قيامت روان است. («حِساباً شَديدا» )يك آيهي قرآن است. («حِساباً يَسيراً» )هم يك آيهي قرآن است. صلهي رحم، («يُحَوِلُ الحِساب» )روز قيامت حساب را روان ميكند. «تَدْفَعُ مِيتَةَ السَّوْءِ» يا «مِيتَةَ السَّوْءِ» (بحارالانوار/ج74/ص174) يعني بد مردن را دفع ميكند. چون بعضيها بد ميميرند. زجركش مي شوند. حالات احتضارشان، بعضيها هم مرگ، وقتي ميميرند انگار گل بو ميكنند. اگر كسي اهل ديدو بازديد شد، مردنش آسان است. حسابش… حدث داريم «في الجنة درجة» بهشت يك مقامي است كه «لا يبلغها إلا ثلاثة» (اعلامالدين/ص152) هيچ كس به آن مقام نميرسد مگر سه گروه! امام عادل، رهبر عادل، «رَحِمٍ وَصُول»فاميلي كه اهل ديد و بازديد باشد. «ذُو عِيَالٍ صَبُور»(بحارالانوار/ج71/ص90) آدم عيالمندي كه اين طرف و آنطرف نگويد كه بله من هشت تا دختر دارم. هفت تا… 5 تا بچه دارم. چند تا نوه دارم. مرتب هرجا مينشيند، دائم «ذُو عِيَالٍ» عيالمند است، فقير است، اما صبور! صورت خودش را با سيلي سرخ نگه ميدارد. به كسي نميگويد. «تُنْمِي الْأَمْوَالَ»صلهي رحم مال را رشد ميدهد، «تُزَكِّي الْأَعْمَالَ»(كافي/ج2/ص157) صله رحم، ديدو بازديد اعمال را تصفيه ميكند. «تَدْفَعُ الْبَلَاء» صلهي رحم بلا را از جان انسان دور ميكند. «يُحِبُّ اللَّه» كسي كه با فاميل رفت و آمد كند، خدا او را دوست دارد. «لِسَانَ صِدْق» اين كلمهها عربيهايش يا آيه است يا حديث! «لِسَانَ صِدْق» نامش به نيكويي برده ميشود.
3- نقش صلهي رحم در طول عمر انسان
يك روز امام صادق به يك نفر گفت: يا ميسر! «يَا مُيَسِّرُ قَدْ حَضَرَ أَجَلُكَ غَيْرَ مَرَّة» بارها عزرائيل آمده است، جان تو را بگيرد. «كُلَّ ذَلِكَ يُؤَخِّرُكَ اللَّهُ بِصِلَتِكَ رَحِمَك»هر دفعه عزرائيل آمده است جان تو را بگيرد، تو قبلش يك صلهي رحم كردي خدا عمر تو را طولاني داده است. «وَ بِرِّكَ قَرَابَتَك»(وسائلالشيعه/ج9/ص389) و اين به اين است كه به فاميلهايت ميرسي. به فاميلهايت ميرسي نه اينكه پول دولت را برداري بدهي. نه اينكه فاميلهايت را استخدام كني. از پول شخصي! آخر گاهي وقتها آدم به فاميلش ميرسد. ماشين دولت را ميدهد ميگويد: برو! به فاميلش ميرسد الكي فاميلهايش را استخدام ميكند. به فاميلت ميرسي يعني از ملك خودت! از مال حلال! وگرنه از او ميگيري به كس ديگري ميدهي كه… گفت: ماه رجب يك دعايي هست دستشان را به ريششان ميگيرند چنين ميكنند. يكي ريش نداشت، ريش بغلي را گرفت چنين كرد. (خنده حضار) حالا اين… از مال دولت بدهي، قبول نيست.
4- دوري از تبعيض در صلهي رحم و رسيدگي به خويشاوندان
«تَزِيدُ فِي الْأَعْمَارِ» (مستدرك/ج15/ص241) گفتيم عمر را زياد ميكند. «وَ إِنْ كَانَ أَهْلُهَا غَيْرَ أَخْيَار» (مستدرك/ج15 /ص241) گرچه فاميل تو آدم خوبي هم نيست. يعني اگر فاميل بد هم داري، اگر ديدن او رفتي عمر تو طولاني ميشود. يعني اينجا گزينشي نيست. يعني برخورد دوگانه نكن. در قرآن يك آيه داريم براي آنهايي كه برخورد دوگانه ميكنند.
عرض كنم سورهاي به نام سورهي («عَبَسَ» )داريم. پيامبر اسلام (ص) (صلوات حضار) در جلسهاي بود. افرادي هم بودند. يك نابينا وارد شد. آخر بعضي وقتها ما خانهي آن فاميلي كه پول دارد، ميرويم. خوش و بش ميكنيم. دوساعت، سه ساعت، اصلاً صبح ميرويم تا شب آنجا… اما آن فاميل فقير را كنار در، خوبي الحمدلله! آمده بودم تو را ببينم،خوش باشي خداحافظ! يعني ميگويد كه معلوم ميشود دو نوع است. فاميلهاي پولدار را گرم ميگيري، حديث داريم اگر كسي سلام، جواب سلام… سلامش به پولدارها با فقيرها دو نوع باشد، خدا بر او غضب ميكند. «مَنْ لَقِيَ فَقِيراً مُسْلِماً فَسَلَّمَ عَلَيْهِ خِلَافَ سَلَامِهِ عَلَى الْغَنِيِّ لَقِيَ اللَّهَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ هُوَ عَلَيْهِ غَضْبَانُ» (مستدرك/ج9/ص158) عليك السلام، عليك السلام، عليك السلام، سلام عليكم، سلام عليكم، سلام عليكم! سلام…. عليكم! (خنده حضار) اوه چه خبر شد! حديث داريم از امام رضا است. فرمود: كسي كه سلامهايش فرق ميكند با پولدار و فقير، خدا بر او غضب ميكند. حديث داريم «مَنْ تَوَاضَعَ لِغَنِيٍّ طَلَبا»(بحارالانوار/ج75/ص56) اگر كسي را به خاطر پولهايش به او احترام بيشتري گرفتي بخشي از دين تو از بين ميرود. حالا ثلث دين، يا«ثُلُثَا دِينِه»(بحارالانوار/ج75/ص56) بخشي از دين از بين ميرود. براي كسي كه پولدار يك برخورد كند، با فقير يك برخورد.
5- دوري از تحقير نيازمندان و ضعيفان
صلهي رحم، فقير و غني را با هم ميبيند. حالا يك برادرها پول دارد، يك برادرها پول ندارد. همه را يكجا ميبيند. در يك جلسه اي كه حضرت بود، افرادي هم بودند («اعمي») يك فقيري آمد. يكي نسبت به فقير عبوس كرد. قيافه در هم كشيد. عبوس كرد. آيه آمد («عَبَس» )عبوس كرد، («وَ تَوَلَّى» )(عبس/1) اخم كرد و پشت كرد؟ («أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى») (عبس/2) يك آدم اعمي، يك نابينا در جلسه آمد، عبوس كردي؟ تحويلش نگرفتي؟ («وَ ما يُدْريك») (عبس/3) تو چه حقي داشتي اين كار را بكني؟ («لَعَلَّهُ يَزَّكَّي» )(عبس/3) شايد اين نزد خدا آبرو دارد و اهل تزكيه باشد. («أَوْ يَذَّكَّر» )(عبس/4) شايد حرفها در گوش اين برود. ما چه ميدانيم؟ گاهي وقتها يك آدم پولدار است. دو ساعت با او حرف ميزني آخرش ميگويد: «وفقكم الله» يك آدم هم پولي ندارد، ولي تا به او حرف ميزني تحت تأثير قرار مي گيرد. عوض ميشود. بعضي آدمها بنزيني هستند با يك ذره كبريت آتش ميگيرند. بعضيها خيس هستند. دو كيلو گوگرد هم رويش ميريزي آتش نميگيرند. ما چه ميدانيم؟ خيلي چاههاي طولاني آب ندارد و خيلي چاههاي كوچك به آب ميخورد. گاهي وقتها آدم با يك خودكار ارزان حرفهاي خوبي را مينويسد و گاهي با يك خودنويسهاي گران هيچ چيز نمينويسد. گاهي در خانههاي خشتي افرادي رشد ميكنند. و گاهي در برجها هيچكس رشد نميكند. حتي در برجها يك فيلمهايي ميبينند كه به جاي اينكه رشد كنند از آن طرف ميافتند. يعني ساختمانش بالا رفته اخلاقش پايين آمده است. ساختمان بلند، اخلاق پايين. حضرت نگاه كرد ديد يك كسي ساختمانش بلند است، يك نگاهي كرد، فرمود: «رَفَعَ الطِّينَ» «رفع» يعني بلند كرده است. گلها را روي هم چيده «رفَعَ الطِّينَ وَ وَضَعَ الدِّينَ»(مستدرك/ج3/ص467) يعني دين را پايين آورده است، گل را بالا برده است. اينقدر آدم در برجها هست، برج بالاست، اخلاق پايين! در خانههاي يك طبقه چقدر بعضيها خوش هستند. و در برجها چقدر به هم نيش ميزنند. گزينش نكنيم. نميخواهم بگويم همهي برج نشينها! خيليها هم در برجها هستند زندگيشان خيلي خوب است، خيليها هم خانهي يك طبقه دارند به هم فحش ميدهند. اينها هيچ كدام كليت ندارند.
ميخواهد بگويد كه: در اين جلسه سورهاي وارد شد به نام سورهي («عَبَسَ» )ده تا آيه به رگبار بسته كسي را كه عبوس كرد. حالا تازه آدم نابينا بخندي ميفهمد يا نه؟ آخر بنده چشمم بسته است. وقتي من چشمم بسته است. چه سبز نشان من بدهي چه آبي، چه سفيد، چه سياه! من كه نميبينم. براي عبوس چه بخندي چه اخم كني، من كه نميبينم. اما نميگويد: او فهميد. آخر گاهيوقتها ميگوييم: پليس فهميد بد شد. بد شد. يعني چه؟ فهميدند. نه ما ميگوييم: كار بد است. چه بفهمند، چه نفهمند. اما نابينا نفهميد كه چه كسي عبوس كرد، چه كسي خنديد؟ نميگويد: چون او فهميد بد است. كار تو بد است. اخلاق، خود اخلاق به خودي خود خوب است. نه اينكه چون… آخر گاهي وقتها ميگويد: آقا! جنسهايت را خوب درست كن. مشتريات زياد ميشود. خوب اين كمال نيست. خوب اين به خاطر جلب مشتري است. بگو: جنس خوب ميدهم خدا دوست دارد. خلق خدا راضي هستند. خلق خدا راضي باشند خالق هم راضي است. نه جنس خوب مي دهم كه مشتري بشوند.
گاهي وقتها افرادي راست ميگويند اما آدم خوبي نيستند. ميگويد: اين راستگو هست ولي آدم خوبي نيست. راست ميگويد براي حفظ اعتبار خودش! نه براي اينكه خدا صداقت را دوست دارد. براي حفظ موقعيت خودش. ولذا يك آيه در قرآن داريم ميگويد: («لِيَسْئَلَ الصَّادِقينَ عَنْ صِدْقِهِم» )(احزاب/8)(«الصَّادِقينَ عَنْ صِدْقِهِم») صادق است اما از صداقت او سوال مي شود. ميگويد: تو صادق بودي اما صداقت تو براي خدا نبود. مثل اينكه آدمي مودب پشت دوربين نشسته است. اين نميشود قضاوت كرد خيلي مودب بود چقدر قشنگ نشسته بود. بابا! اين پشت دوربين است مودب نشسته است. دوربين را كج كن. ببين اين چيست؟ ملق ميزند. (خنده حضار) اينهايي كه پشت دوربين آدمهاي خوبي هستند كه… مثل آدمي كه دستهايش را به تنهي درخت ببندي، پولهايش را دربياوري بروي بستني بخري. به خيلي آدم سخي است! نه بابا! دستهايش را بستيم به پايه، با طناب او را بستيم پول از جيبش درآورديم، رفتيم بستني خورديم. اين سخاوت نيست. بايد…
گر ميروي تو واصلي، اگر تو را ميبرند فايده ندارد. («عَبَسَ وَ تَوَلَّى») عبوس كرد و پشت كرد، («أَنْ جاءَهُ الْأَعْمى» «وَ مَا يُدْرِيك…» )آخرش ميگويد: برخورد دو گانه! («أَمَّا مَنِ اسْتَغْنىَ») (عبس/5) («فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى») (عبس/6) آنكس كه وضعش خوب است تو متصدي او شدهاي؟ («وَ أَمَّا مَن جَاءَكَ يَسْعَى») (عبس/8) («وَ هُوَ يخَْشىَ» )(عبس/9) («فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى») (عبس/10) («فَأَنتَ عَنْهُ تَلَهَّى»)، («فَأَنتَ لَهُ تَصَدَّى»)، تو سرگرم پولدار شدهاي؟ از فقير پشت كردي؟ ميخواهد بگويد برخورد دوگانه است.
صلهي رحم خوب است عيد ديدو بازديد ميرويد. اما فرقي بين پولدار و فقير نگذاريد. پليس هم همينطور است. پليس هم نبايد فرق بگذارد. هركس خلاف كرد او را بگيريد. عبارتهايي كه پليس به كار ميبرد بايد يك شكل باشد. يك زماني پليس نگاه ميكرد البته همه نه. حالا بعضيهايشان! گر يك ماشين قراضهاي دارد ميرود، ژيان! بكش كنار! (خنده حضار) به ژيان ميگويد: بكش كنار! اگر پيكان بود، ميگويد: پيكان، برو كنار! اما اگر يك ماشين قيمتي بود، آقا بفرماييد كنار!
بكش كنار، برو كنار، بفرماييد كنار! ببين اينها برخوردهاي چند… سلام، عليك السلام، سلام عليكم! خانهي اين عمه دو ساعت مينشينيم، خانهي آن عمه يك… آن عمه دخترهايش خوشگل هستند، (خنده حضار) هم عمه ميبينيم هم دخترعمه! اصلاً گاهي وقتها به خاطر دخترعمه ميرويم. به يك كسي گفتند: سينما فيلمش چه بود؟ گفت: چه ميدانم چه بود. من به خاطر تاريكياش رفتم! (خنده حضار) من از تاريكياش استفاده كردم. اين صلهي رحمي كه روايت ميگويد، صله رحمي است كه براي خدا باشد. براي بدست آوردن دل فاميل باشد.
6- گسترش قرض الحسنه ميان خويشاوندان و نزديكان
اگر پول به افرادي بدهي، به مردم كمك كني، يك تومان ده تومان ميشود. اگر قرض الحسنه بدهي، يك تومان هجده تومان ميشود. ثواب قرض الحسنه از ثواب انفاق بلاعوض بيشتر است. اگر به فاميلها بدهي، بيست برابر ميشود. اگر به برادران ديني بدهي، بيست برابر، اگر به فاميلها بدهي 24 برابر. تكرار ميكنم. حالا امتحان هوش! اگر پول را ببخشي، ده برابر!اگر وام بدهي، هجده برابر! اگر به مسلمانها بدهي، بيست برابر! اگر به فاميل بدهي 24 برابر! بنابراين كمك به فاميل اينقدر مهم است. به خصوص فاميل عيالوار. به خصوص اگر بچههايش دختر هستند. حالا، حديث داريم سه ساله اگر اهل صلهي رحم باشد عمرش سي ساله ميشود. و آدمي كه سي سال عمر دارد، اگر با فاميلهايش قطع رابطه كند، سي سالش سه ميشود. اين هم در حديث آمده است. سه ميشود سي، سي ميشود سه! اين هم حديث داريم. حديث داريم، اين هم باز ديشب ديدم. اين حديثهاي جديدي براي من است. تا ديشب نميدانستم. حديث داريم چه افرادي كه گناهكار هستند، اما چون به فاميلها سر ميزنند وضعشان خوب است. چه آدمهايي كه همه نماز شب خوان هم هستند، چون اخمو هستند و با هم قهر هستند، زندگيشان نكبت است. حديث داريم. حتي افراد گناهكار اهل ديد و بازديد باشند وضعشان خوب است. و افراد با تقوا اگر اهل آمد و رفت نباشند، در زندگيشان نكبت قرار ميگيرد. حديثش هم در كافي است.
حالا چگونه صلهي رحم كنيم؟
1- «بالنفس و فيه أخبار كثيرة» آنجايي كه ميتواني از جانت مايه بگذار.
2- «ثم بدفع الضرر»جلوي ضرر را بگير.
3- «بجلب النفع» (بحارالانوار/ج71/ص109) يك نفعي به او برسان.
رفتي يكجايي مثلاً ميوه ارزان است، زنگ بزن خواهر! من رفتم فلانجا ميوه ارزان است. تو هم الآن برو… نگو: به من چه! مي رود گران ميخرد ميفهمد. خوب به او بگو.
كمك به بستگاني كه فاميل نيستند. مثلاً مثل زن پدر! زن پدر فاميل من نيست. مادر من كه نيست. پدر من كه نيست. فاميل من نيست. اما بالاخره پدر كه فاميل است. يعني كمك به بستگان فاميل! اين هم مرحوم مجلسي سفارش كرده است. ولو بالسلام! پول نداري سلام كن. يك كسي آمد گفت: آقاي قرائتي! من يك چنين كاري كردم. تو من را تشويق كن. گفتم: دستت را به من بده! دستش را گرفتم بوسيدم! گفت: تشويق! گفتم: پيغمبر دست كارگر را بوسيد. تشويق شد پول هم خرج نكرد. مگر هركس ميخواهد تشويق كند بايد… آنكسي كه پول ندارد، با سلام، ولو بالسلام! پشت سرش دعا كند. در حقش دعا كند. روبرويش تعريف كند. اينها همه صلهي رحم است. خوب، «وَ لَوْ بِشَرْبَةٍ مِنْ مَاء» (كافي/ج2/ص151) گرچه با يك ليوان آب باشد.«ولو عَلَى مَسِيرَةِ سَنَة» (كافي/ج2/ص151) گرچه راه دور باشد. اوه! فلاني راهش دور است. خوب راهش دور باشد. «صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ إِنْ قَطَعُوكُم» (بحارالانوار/ج71/ص92) گرچه او قطع رابطه ميكند. تو با او برخورد نكن. تو برخورد نكن. اين با آنها برخورد نكن.
7- شيوههاي برخورد با خطاكاران در جامعه
عرض كنم به حضور شما كه نسبت به باقي مردم ميشود مقابله به مثل كرد. ببينيد ما سه رقم آدم داريم. آدمهاي بدجنس، آدمهاي معمولي، فاميل. آدمهاي بدجنس را «كلوخ انداز را پاداش سنگ است» با آدمهاي بدجنس برخورد كن. به پيغمبر گفتند:(«الْأَبْتَرُ» )فرمود: («إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ») (كوثر/3) خودت ابتر هستي. منافقين ميگفتند: مسلمانها خُل هستند. («أَنُؤْمِنُ») ما هم ايمان بياوريم؟ («كَما آمَنَ السُّفَهاء») (بقره/13) مثل اين خُلها! اينهايي كه ايمان آوردند خُل هستند. خدا ميگويد: اينها خُل هستند؟ («أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاء») (بقره/13) خودت خُل هستي. اگر يك كسي بدجنس بود، بگو: خودتي! قرمساق! خودت هستي! احمق، خودت هستي. اگر بدجنس بود بگو: خودت هستي. اگر بدجنس نبود. حالا يك آدمي است غيظ كرد. بدجنس نيست ولي حالا عصباني شده دو تا فحش داده است. هيچ چيز نگو. («وَ الْكاظِمينَ الْغَيْظ») (آلعمران/134) قورتش بده. «(وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِراما») (فرقان/72) با كرامت رد شو. («وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً») (فرقان/63) با سلام رد شو. پس اگر بدجنس و شيطان است، بگو: خودتي! اگر نه بدجنس نيست حالا جوش آورده است، دو تا فحش داده قورتش بده. به دل نگير. به دل نگير. گاهي وقتها آدم اصلاً غافل است. ميآيد، ميگذرد. ميگويد: آقاي قرائتي به تو سلام كردم جواب ندادي. ميگويم: والله نفهميدم. آخر جواب سلام كه واجب است. از نظر فقهي جواب سلام واجب است. از نظر اجتماعي هم كه من و شما با هم خرده حسابي نداشتيم. پس نه با هم بد بوديم و جواب سلام واجب است. پس چطور شده من سلام ندادم؟ لابد اين سلام شما وقتي سلام كردي من سلام شما را نگرفتم. خوب من را ببخش. نه من از تو نميگذرم! خوب چرا نميگذري؟ خوب نفهميدم. اگر بدجنس است، برخورد كن. اگر بدجنس نيست غافل است، او را ببخش. يا عصباني است او را ببخش. اما اگر فاميل است، حتي اگر او بدجنسي كرد، («ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَن» )(مومنون/96) آن بد كرد تو خوب كن. او ديدن شما نيامد تو ديدن او برو. او ربع سكه آورد، تو نيم سكه ببر. آن يك كيلو شيريني آورد، تو دو كيلو شيريني ببر. او يك ربع نشست، تو نيم ساعت بنشين. اگر فاميل است، ميگويد: «صِلُوا أَرْحَامَكُمْ وَ إِنْ قَطَعُوكُم» گرچه قطع رابطه… با يك تلفن، با يك پيامك، با يك نامه، با يك تفقد، اما اگر كسي قطع رحم كند. نرود فاميل را ببيند، به اندازهي يك دقيقه خلاصهاش را بگويم. چون دقيقهي آخر است. كساني كه با فاميل قطع رابطه كنند: 1- مرگشان زودرس است. 2- اسم كسي كه با فاميل قهر كند، كنار كسي گذاشتند كه دائماً شراب ميخورد. «مُدْمِنُ الْخَمْرِ وَ قَاطِعُ رَحِم» (بحارالانوار/ج76/ص129) در حديث اينها كنار هم است. كسي كه دائماً شراب ميخورد، كسي كه با فاميلش ديدو بازديد نميكند. اين خيلي لقب آن است. يعني كسي بگويد: آقاي قرائتي! من هم تو را دوست دارم، هم كشمش را! اين پيداست چقدر من را پايين آورده است كه من را كنار كشمش گذاشته است. (خنده حضار) چقدر اين خطر بالا است. كه بگويد: دائم الخمر هميشه مست است. فاميلش را هم نميبيند.
در يك روايت باز اين روايتها را ديشب ديدم. خيلي بد است. خيلي خيلي بد است. ميگويد: كسي كه نميرود فاميلش را ديدن كند، مثل پيرمرد و پيرزني است كه زناكار باشند. آخر پيرزن و پيرمرد زناكار خيلي بد است. ميگويد: كسي كه فاميلش را نبيند مثل پيرمرد و پير زن زناكار هستند. «شَيْخٌ زَان» (كافي/ج2/ص311)
8- ترك صله رحم، از گناهان بزرگ
(أقبح المعاصي) (غررالحكم/406)بدترين، قبيحترين گناهها قطع رحم است. حضرت فرمود: كسي كه با فاميل خود قهر است در جلسهي ما نيايد. چون حديث داريم در جلسهاي كه يك نفر در آن جلسه باشد كه او با فاميلش قهر باشد، فرشته بر آن جلسه حاضر نميشود. فرمود: اگر در شما كساني است كه با فاميلهايش قهر است، دور ما ننشيند. «لَا يُجَالِسُنَا قَاطِعُ رَحِمٍ فَإِنَّ الرَّحْمَةَ لَا تَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ قَاطِعُ رَحِم» (مستدرك/ج9/ص106) در يك جلسهاي كه يكي قطع رحم كند، با فاميلش قطع كند، «ان الملائكه لَا تَنْزِلُ عَلَى قَوْمٍ فِيهِمْ قَاطِعُ رَحِم»، «حُلُولُ النِقَم» انواع نكبتها ميآيد. در دعاي كميل داريم «اللهم اغفرلي الذنوب التي تنزل النقم» نقمت يعني نكبت!
صلهي رحم هم فقط ديد و بازديد نيست. عرض كردم كمك مالي! عيد دور هم جمع ميشويد بيا! البته روبروي خودش نه! مثلاً يك پسردايي، يك پسرعمه داريم وضعش بد است. يك پسرخاله داريم، نميدانيم يك پسر برادر داريم، يك كسي از بستگان وضعش بد است. بگوييم: ببين! ما سه تا وضعمان خوب است. او هم وضعش بد است. بيا روي هم پول بگذاريم، مشكل اين را حل كنيم. يا دامادش كنيم. يا عروسش كنيم. يا يك شغلي به او بدهيم. ميتوانيد كاري بكنيد، بكنيد. صلهي رحم معنايش اين نيست كه بروي آجيل بشكني. آخر صلهي رحم ما هم تخمهي كدو، چرت و پرت و فيلم شده است. پاي تلويزيون مينشينيم فيلم ميبينيم، تخمه ميشكنيم و چرت و پرت ميگوييم. بعد ميگوييم صلهي رحم! صلهي رحم يعني يك مشكلي هم حل شود. وقتي فاميل نشستند در عيدي، در ديد و بازديدها لااقل جهازيهي بيست تا دختر جور شود. تو يك پنكه بدهد، يك بخاري، يك آبگرمكن، يك فرش، دو تا پتو، نميدانم تو… دور هم نشستند كه كار را حل كنند. ميشود چند هزار دختر در عيد امسال… آنوقت برويد ببينيد خدا ميدهد يا نه؟ ما نميدانيم چقدر بايد خدا را امتحان كنيم؟ آخر آدم يكبار، دوبار امتحان ميكند، ما دائماً خدا را امتحان ميكنيم. يك دانه به زمين ميدهيم، يك خوشه به ما ميدهد. يك تك سلول مادر ميگيرد، يك اولاد سالم ميدهد. يك عبادت ما را چند برابر ميكند. چقدر ميخواهيد خدا را امتحان كنيد؟ در ديد و بازديدها 1- هركس قهر است آشتي كند. اينهايي كه وضعشان خوب است خانهي فقرا بروند. مشكل فقرا را هم حل كنند. از نماز هم غفلت نكنيم. در سفرهاي عيد، تا يك جا رسيديد نماز هم بخوانيد. تصميم بگيريم سال را با عبادت شروع كنيم. الحمدلله اين سالها خوب شده است. سال تحويل مردم در حرمها و امامزادهها و مسجدها بسيار سنت خوبي است. اميدوارم كه رنگ ديني ما روز به روز بيشتر شود. دين ما اگر درست شود همه چيز ما درست ميشود.
خدايا! روز به روز بر ايمان ما، تقوا، عمل، اخلاص، عمر، بركت بيفزا. خدايا در دل ما كينهي احدي را قرار نده. بدترين فحش هم اگر دادند، حلالش كن. قرآن ميگويد: اگر ميخواهي تو را ببخشم، تو هم ببخش. نگو: به من فحش داده است، ديگر ديدن او نميآيم. فحش داده ديدن او برو. بعد هم نگو: ببين، با اينكه به من فحش دادي، آمدم. به روي خود نياور. برو و نگو تو يك چنين كاري كردهاي. چون بروي در چشم او بكوبي به من فحش دادي، باز هم آمدم، اين بدتر ميشود. يكبار اين را تحقير كردي، يكبار هم خودت غرور داري. همهي آنهايي كه به شما بد كردند، برويد و مشكل اقتصاديشان را حل كنيد. نماز اول وقت را در اين خوش و بشها و آجيلها و تخمهها و فيلمها و خندهها و لباسها، چيز ميشود. سعي هم بكنيد اين جلسهها گناه در آن نشود، يا به حداقل برسد. خواهرها يك سمت باشند، برادرها يك سمت، چه اشكال دارد؟ ميرويم خوب ميخواهند سفره بكشند، خواهرها يك سمت، برادرها يك سمت! حجابتان حجاب اسلامي باشد. آغاز سال را با گناه شروع نكنيد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
«سؤالات مسابقه»
1- سفارش قرآن دربارهی والدین چیست؟ 1) انفاق 2 ) احسان 3) اطعام 2- بر اساس آیهی اول سورهی نساء، در قیامت چه امری مورد سؤال قرار میگیرد؟ 1) صلهی ارحام و خویشاوندان 2) صدقه به نیازمندان 3) صداقت در رفتار 3- بر اساس روایات، صلهی رحم چه اثری در دنیای انسان دارد؟ 1) زیاد شدن رزق 2) طولانی شدن عمر 3) هر دو مورد 4- قرآن در سورهی عبس، چه چیزی را مورد بازخواست قرار داده است؟ 1) ترك صلهی رحم 2) عبوس كردن به نابینا 3) صدقه ندادن به فقیر 5- بر اساس آیهی 63 سورهی فرقان، شیوهی برخورد با جاهلان چگونه است؟ 1) مقابله به مثل 2) عفو و گذشت 3) انفاق و هدیه
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1571