نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1705
موضوع: زکات
تاريخ پخش: 77/04/11
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التّقوي»
1- زكات در قرآن و روايات
با خودم فكر كردم سفر حج كه رفتم. براي نهضت سواد آموزي چند بار همه ايران را تقريباً رفتم براي نماز كه خدا لطف كرد چند بار مسافرت كردم ولي من نسبت به زكات ديدم مقصرم، تصميم گرفتم دور ايران را هم به قصد زكات بروم چون حديث داريم «الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين» (المحاسن/ج1/ص44) نماز پايه دين است اين را خيلي از مردم بلدند ولي «الزكاه عَمُودُ الدِّين» اصلاً مسئله اقتصادي عمود عمود است، چون حديث داريم نماز عمود دين است. حديث داريم اگر گندم نباشد، نان نباشد «فَلَوْ لَا الْخُبْزُ مَا صُمْنَا وَ لَا صَلَّيْنَا وَ لَا أَدَّيْنَا فَرَائِضَ رَبِّنَا عَزَّ وَ جَلَّ» (كافي/ج6/ص287) اگر نان نباشد نه ميتوانيم روزه بگيريم و نه ميتوانيم نماز بخوانيم. يعني مسائل نان مردم و اقتدار مردم و نيازها مهم است. آخوند هم نبايد پايش را كنار بگذارد و بگويد فقط مسئله ميگويم. قرآن ميگويد (وَ إِذِ اسْتَسْقى مُوسى لِقَوْمِهِ) (بقره /60) يعني مردم آب خواستند رفتند پهلوي حضرت موسي نگفت برويد كنار من مسئله ميگويم به من چه كه آب؟ (وَ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى وَ أَخيهِ أَنْ تَبَوَّءا لِقَوْمِكُما بِمِصْرَ بُيُوتاً) (يونس /87) موسي و هارون بايد مسكن را درست كنيد يعني انبياء فكر مسكن هم بودند فكر آب هم بودند فكر نان هم بودند. (أَنْ يُنَزِّلَ عَلَيْنا مائِدَةً مِنَ السَّماء) (مائده /112) به عيسي گفتند مائده آسماني ميخواهيم پس ببينيد شغل روحانيت فقط مسجد و محراب نيست بايد مسائل اقتصادي، مسكن را هم تا آنجايي كه توانسته و توان دارد تا آنجايي كه او ميتوانسته و توان دارد انجام بدهد. ما دو تا آيه داريم در قرآن مردم يكيش را بلدند دو تا آيه مثل هم است يكيش را بلدند يكيش را كم بلدند من دو تا را مينويسم. قرآن ميفرمايد (لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها) (بقره /286) يك آيه هم داريم (لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها) (طلاق /7) فرقش چيست؟ «وُسْعَها» يعني هر چه توان داري يعني هر چي پول داري چقدر زور داري؟ چقدر پول داري؟ من ديروز دست يكي از اين كشاورزان شيراز را بوسيدم و امام فرمود كه من دست رزمندگان را ميبوسم. بر اين بوسه افتخار ميكنم واقعاً من هم افتخار ميكنم، كشاورز يك شكم دارد. اما براي صد تا شكم نان درست ميكند. استاني كه آب و خاكش تقريباً 7%، يعني 10% بيش از شكم خودش به شكم استانهاي ديگر هم ميرسد، به هر حال يكي از ديدنيهايي نميدانم تلويزيون نشان داده يا نشان نداده يكي از ديدنيها مراكز خريد گندم است كه توسط تعاوني روستا هست، ديروز مسئول محترم تعاوني روستايي استان ما را به استاندار فارس برد مراكز را ديديم اصلاً لذت بردم يكجا ديدم واقعاً به اندازه چند تا قطاري كه ما در قطار ميبينيم كاميونها همه منتظرند گندم خالي كنند يكي ميكشد، بانك كشاورزي نميدانم چه برنامهاي ارجاع ميدهد يكي نميدانم تخليه ميكند يكي حساب ميكند. حالا من ميخواهم يك مقدار در مورد نان صحبت كنم امروز. به هر حال حرفهايم را جمع كنم. در محضر مبارك كساني هستيم كه توليد گندم ميكنند. در مرودشت در فلكه يك چيزي ديروز ديدم مرودشت شيراز نوشته بود گندم بكاريد استقلال برداشت كنيد. يعني نميشود آدم نان آمريكا را بخورد بعد بگويد مرگ بر آمريكا بايد گفت: زنده باد آمريكا اگر ميخواهي بگويي مرگ بر آمريكا بايد نان خودت را بخوري. يك چيزي برايتان بگويم. برادراني كه گندم ميكارند يا هر محصولي ديگر، حديث داريم حتي اگر مور و ملخ محصول را بخورد ثواب صدقه برايش مينويسند يعني مهم نيست كه چه مقدارش … ميگويد آقا ما كاشتيم امسال چنين شد حتي اگر مور و ملخ از بين برد آن مقداري كه مورچه هم دانه را ببرد و در لانه همان هم براي شما ثواب است. امام باقر بيل دستش بود كشاورزي ميكرد يك نفر رفت گفت: آقا اگر الآن عزرائيل بيايد در چه حالي؟ گفت: در بهترين حالات كه بيل دستم است داريم كشت ميكنم. در قرآن آيه داريم (وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ) (ابراهيم /12) ميگويد: اهل توكل كشاورزان هستند ما براي كشاورزي بايد بيش از اين حريم قائل بشويم و خدا بگذرد از سر تقصيرات كساني كه كارهاي غير لازم كردند و كارهاي لازم نكردند. البته اكثرشان آدمهاي خوبي هستند ولي غفلت شده مثلاً يك كاري واجب بوده انجام ندادهاند رفتند يك كار غير واجب انجام دادند. هر چه خدمت ميتوانيم بايد بكنيم. كشاورزان، دو سه سال است ما بحث زكات را مطرح كرديم. الان هم بخشي از استانها گندمشان را درو كردهاند بخشي دارند برداشت ميكنند بخشي از مناطق سرد سير هم هنوز برداشت نكردند. من عنايت دارم برادران عزيز بخصوص صدا و سيما در مناطق كه گندم خيز است يك مصاحبهاي بكند و در مورد بركات زكات…
2- زكات واجب فراموش شده
حالا من يك مقدار در مورد بركات زكات ميگويم يكي دو تا از شما هم بيايد صحبت كنيد. من دو سال پيش يك جزوه نوشتم اسمش را گذاشتم واجب فراموش شده. منتها پول نداشتم اين را چاپ كنم. اين را بعنوان يك بروشور چاپ كردم با عنوان واجب فراموش شده زكات است. بعضي واجبها تو بورس است يا اينكه يك آيه هم بيشتر ندارد مثلاً در تمام قرآن يك آيه داريم كه روزه واجب است. امام همه مردم ميدانند روزه واجب است، در تمام قرآن يك آيه داريم خمس واجب است. اما همه مردم مسئله خمس را آشنا هستند. خيلي مردم يعني اكثرشان. اما دهها آيه داريم راجع به زكات، من رفتم منزل يك كسي ايشان گفت زكات(ره) از اين كلمه پيداست زكات مرد. اول مقصرش هم نميدانم بگويم كيست. من الان نميگويم مقصر كيست. البته ميدانم كيست منتها فعلا نميگويم كيست. من به عنوان يك طلبه در محضر خداوند بايد استغفار كنم كه چرا هجده سال است بيست سال است از انقلاب ميرود چرا پانشدم در روستاها روضه زكات بخوانم چطور در انتخابات ما ميرويم رأيشان را ميگيريم چطور براي جبهه بسيجيانشان را ميگيريم گوشواره زنانشان را ميگيريم، شيرشان را ميگيريم از دام و گاو و پوست گاو و چرم آنها كفشمان درست ميشود. از پنبهشان لباس و عمامه و قبا و كت و شلوار و پيراهن من درست ميشود. آنوقت وقت زكات ما نرفتيم زكات بگيريم. حالا گناهاش گردن كيست؟ ممكن است گناهاش گردن بنده باشد، شايد، ممكن است گردن آن دانشجو باشد كه از روستا آمده تحصيل كرده برنگشته به روستايش شايد. ممكن است گناهش گردن آن تاجري باشد كه از روستا آمده پولدار شده روستا را فراموش كرده شايد. ممكن است انجمن اسلامي بايد تلاش بكند شايد، روحانيون مقيم و روستا شايد. ممكن است مقصر صدا و سيما باشد شايد، من الان قاضي نيستم تا بگويم مقصر كيست ولي ما بايد حكم خدا را ابلاغ كنيم البته هم ممكن است وقتي حكم خدا را ابلاغ كرديم يك عده گوش ندهند. در قرآن يك آيه داريم ميگويد: (فَإِنْ حَاجُّوكَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِيَ لِلَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُلْ لِلَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ وَ الْأُمِّيِّينَ أَ أَسْلَمْتُمْ فَإِنْ أَسْلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ وَ اللَّهُ بَصيرٌ بِالْعِبادِ) (آلعمران /20) بگو «فَقُلْ» بعد ميگويد «وَ إِنْ تَوَلَّوْا» پشت سر «قُلْ» ميگويد «وَ إِنْ تَوَلَّوْا» يعني تو بگو ممكن هم هست يك عده گوش نكنند مگر پليس كه ايستاده كنار چراغ قرمز، مگر اين همه چراغ قرمز هشدار ميدهد همه ميايستند؟ ممكن است بعضيها مجرم هم باشند تخلف كنند، ولي ما ابلاغ بكنيم. (ما عَلَى الرَّسُولِ إِلاَّ الْبَلاغُ) (مائده /99) برادران، عزيزان كشاورز يك سخني با شما دارم، يك سخني با مردم دارم. كارهاي هم نيستم بعنوان يك طلبه و يك معلم. خدا كند كه اين حرف براي خدا باشد. حدود سي آيه در قرآن داريم در مورد زكات يك، در بيست و چند تا آيههاي قرآن نماز و زكات باهم است، (أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ) (بقره /43)، (يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ) (مائده /55)، (أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ) (بقره /177)، هر دو را داريم. زكات مال دين اسلام نيست. دينهاي ديگر هم زكات داشتند حضرت عيسي كه قبل از پيغمبر ما بوده ميگويد (وَ أَوْصاني بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا) (مريم /31) مسئله زكات سي و چهار تا حديث داريم در كتاب وسايل الشيعه، اول وسايل الشيعه كه پايههاي اسلام پنج تا است «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّوْمِ وَ الْوَلَايَةِ» (وسائلالشيعه/ج1/ص13) يعني دين اسلام روي پنج پايه است نماز، زكات، حج، روزه ولايت، يعني در رديف نماز است از همه گذشته مگر ما نميخواهيم بچههايمان لقمه حلال بخورند. چطور يك روحاني ميرود در آلمان و چين و اتريش در فلان كشور شرقي و غربي روحاني ميشود. كه گوساله و شتر كه كشته ميشود ذبحش اسلامي باشد آن وقت شتر كشورهاي ديگر اسلامي باشد. گندم زير گوشمان اسلامي نشود؟ چه ديني است؟ صاحبان روزنامه چه جوابي دارند كه يك سطر اگر براي زكات ننويسند؟ منبريها چي؟ حوزه چي؟ دانشگاه چي؟ راديو تلويزيون چي؟ جواب ما چيست؟
3- زكات حق خداوند است
ما بايد راجع به زكات صحبت كنيم از همه گذشته آقا گندمي كه بر ميدارم مگر خورشيد مال خدا نيست؟ زمينش هم مال خداست آبش هم مال خداست سهمش هم مال خدا، خودم هم مال خدا بنابراين بيست كيلو گندم كه برداشتم خدا گفته آقا پانزده كيلو برداشتي يك كيلو سهم من بده مزد آب و خاك و خورشيد و مزد اينكه خودت را خلق كردهام. (سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ) (جاثيه /12)، (سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ) (حج /65)، (سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ) (ابراهيم /33)، حالا كه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك را برايت درست كردم تو كشت ميكني حالا پانزده كيلو يك كيلوش را بده، ده كيلو يك كيلوش را بده خدا سهم ميخواهد. كلي روايت داريم كه اگر مردم زكات بدهند روي كره زمين فقير باقي نميماند. من با بعضي از استانداران پريروز نشستيم با ماشين حساب حساب كرديم مقدار خريد گندم، بعد زكاتش را حساب كرديم حدود پنجاه ميليارد تومان هر ميليارد تومان هزار ميليون است پنجاه ميليارد ميشودپنجاه هزار ميليون تومان فقط زكات گندم است غير از اين جو و خرما و كشمش و نميدانم گاو و گوسفند و طلا و نقره و… آنوقت پنجاه ميليارد تومان ضمناً به ما هم فشار نميآيد پانزده كيلو يك كيلو ميدهيم، ده كيلو يك كيلو ميدهيم، بيست كيلو يك كيلو ميدهيم. البته اين كه با اختلاف عرض ميكنم تا كشاورز ديمي باشد يا آبي باشد اينها حكمش را علما ميگويند در رساله است اسمش را نميبرم. امام جمعه يك شهري به من گفت آقاي قرائتي ما چند سال امام جمعه بوديم فلج بوديم كسي هيچ پول به ما نميداد ستاد زكات درست كردم ستاد زكات هم بايد تركيبش اينها باشند. 1- جهاد سازندگي بايد عضو باشد، چون در چهل هزار هكتار جهاد سازندگي دارد خدمات انجام ميدهد نزديكترين افراد به روستايي جهاد سازندگي است. 2- تعاوني روستا كه باز مستقيماً با روستائيان هستند. 3- پايگاه مقاومت است در ده هزار روستا دهدار و بخشدار و فرماندار يكي از اينها نماينده مقام معظم رهبري يا كسي را كه ايشان حكم بدهند. يك تركيبي درست بشود ضمناً اين تركيب باشند دو نفر هم خود روستائيان تعيين كنند. بگويند آقا ما فلاني را بهش رأي ميدهيم. يعني هر روستائي را دو نفر بهش رأي بدهند اين آقايان بگويند آقا امسال توليد شما چقدر بوده؟ در آمد شما اينقدر بود، اينقدر زكات ميشود. البته اجباري نيست. خواستند بدهند نخواستند ندهند اجباري نيست، مثل نماز، نماز يك عده نميخوانند خوب نخوانند روز قيامت جواب خواهند داد. خواهندپرسيد تو با هر كس و نا كسي حرف زدي چرا پنج دقيقه سر نماز با خدا حرف نزدي تو هر كس را دوستش داشتي با او حرف ميزدي تو خدا را دوست نداشتي پنج دقيقه با او حرف بزني؟ او روز قيامت جواب خواهد داد. هر كس نميخواهد بدهد. فقط بگويم نماز و زكات با هم است عمود دين است. مخصوص اسلام هم نيست. كسي اگر نماز بخواند، زكات ندهد لقمهاش گير دارد. لقمهاش گير داشته باشد من نميدانم وضع تريبت بچههايش چه ميشود. امام حسين روز عاشورا فرمود: هر چه ميگويم گوش نميدهيد لقمه حرام در شكمتان است گوساله آلمان زبحش اسلامي ميشود آن وقت گندم خودمان اسلامي نشود بد است. بيست سال از انقلاب گذشته بايد راجع به زكات حرف بزنيم و من آن مقداري كه راجع به زكات غافل شدم، استغفار ميكنم آقايان ديگر هم خودشان ميدانند آن مقداري كه براي مسائل سياسي و براي مسائل اقتصادي و براي مسائل اجتماعي و امنيتي كه آنها همه واجب است در جاي خودش آنها را نبايد كم گذاشت اما چرا زكات اسمش نيست. حالا ما كه مسلمانيم، خيلي از روستاها زكات ميدهند، زكات ميدادند.
4- بركات پرداخت زكات
من در اطراف اراك با كسي آشنا شدم كه تمام قرآن را يك شبه حفظ شد. از خواب بلند شد ديد قرآن را حفظ است. سواد هم نداشت. همه مردم روستا هم ميدانستند اصلاً مكتب نرفته بود. آوردنش قم پهلوي آيت الله العظمي بروجردي و مراجع گفتند بله ايشان همه قرآن را حفظ است امتحانش كردند ديدند واقعاً حفظ است. به پسرش گفتند چطور شد پدر شما اين رقمي؟ گفت: پدر من در عمرش لقمه حرام از گلويش پايين نرفت وقتي گندمش را درو ميكرد، اول زكات را ميداد. قرآن ميگويد: (آتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصادِه) (انعام /141) يعني آنروزي كه درو ميكني چون آنوقتي كه آدم از بانك كشاورزي پول ميگيرد آن وقتي كه دو ميليون گرفت راحت است پنجاه تومانش را بدهد امّا وقتي برد در خانه و خرج كرد ديگر مشكل است. بعد هم مگر نميگويد خدا جبار است شما همه نماز كه خوانديد در نماز عيد اين است «وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ» (تهذيبالأحكام/ج3/ص139) جود يعني خدا ميدهد جبروت يعني هر كس كم دارد جبران ميكند هر كس كم دارد جبران ميكند. مردم ما مردم خوبي هستند ما برايشان حديث خوانديم جوان به جبهه فرستادند. حديث بخوانيم زكات هم ميدهند، آن كسي كه با دو تا حديث جوان به جبهه فرستاد. من يك وقت جامع الاحاديث آيت الله العظمي بروجردي را دست گرفتم حديثهايش را شمردم ديدم سه هزار و چهارصد تا حديث راجع به زكات است من به يك نفر گفتم بابا اين همه حديث زكات دارد. فرمود: اين همه حديث نميخواهد شما سه تا از آن را بخواني ما زكات ميدهيم. ما ميدانيم كه اگر زكات بدهيم يك باران به وقت ميآيد خدا جبران ميكند. «وَ أَهْلَ الْجُودِ وَ الْجَبَرُوتِ» جبران ميكند و اگر زكات ندهيم خدا حال ميگيرد عجب حالگيري (فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ) (فجر /15-16) پارسال خوب بود امسال بد است امسال خوب بود پارسال بد بود. (كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتيمَ) (فجر /17) بهت دادم ندادي از تو گرفتم. نگذاريد در مملكت ما فقير باشد كميته امداد بايد عضو باشد يادم رفت اسمش را ببرم. جالب اين است كه زكات هم مركز نميرود خمس ممكن است برود پهلوي مراجع اما تا در روستا فقير هست كسي حق ندارد زكات را ببرد يك روستايي ديگر يعني زكاتتان را روستا جمع كنيد پهلوي يك ريش سفيد آبرومند ياريش سياه يك كسي را كه دين دارد و حزب اللهي است. زكاتتان را پهلويش جمع كنيد. بعد يك تلفن بزنيد الو از نماينده مقام معظم رهبري آقا ما مثلا اين مقدار از زكات جمع كرديم يا از دولت همان مقدار رويش ميگذاريم كه الآن دولت هم چند ميليارد گذاشته كه هر منطقهاي زكات دادند من رئيس سازمان برنامه و بودجه صحبت كردم قانونش را آوردندخواندند امسال هم هست كه چند ميليارد تومان گذاشتند كه اگر منطقهاي زكات جمع كردند همان مقدار كه جمع كردند دولت هم همان مقدار رويش بگذارد و خرج روستاي خودشان بكنند. البته بهتان بگويم ما خيلي نبايد نماز را به دولت بندش كنيم حالا بلكه دولت نفتش خشك شد و در آمد نداشت. ما هم بايد دينمان خشك بشود؟ مگر قبل از آنكه نفت داشته باشيم دين نداشتيم. ما دين داريم. زكات ميدهيم، دولت كمك كن الحمدالله، اگر يك زماني هم كمك نكرد ما نبايد زكات را بگوييم آقا اگر دولت ميكند در مسجد ما ميآييم مسجد و گرنه نماز نميخوانيم. اين حرفها نيست كه. دولت خوب است مسجد را لوله كشي كند پول آب و برق و گاز نگيرد يا كم بگيرددولت يك همچنين قانوني هم تصويب كرد كه آب و برق و گاز مساجد در حداقل باشد. امام عزيز درباره سواد آموزي فرمود شما منتظر اقدامات دولت نباشيد در امر به معروف و نهي از منكر فرمود منتظر اقدامات دولت نباشيد آقا اين خلاف است بهش تذكر ميدهم دولت هم حمايت كن كه الحمد الله ممكن است شرايط دولت جوري باشد كه مثل الان قيمت نفت كم شده دولت الان دستش باز نيست ولي فعلا ده ميليارد تومان بودجه سازمان برنامه و بودجه گذاشته براي زكات و غير زكات.
5- زكات به چه چيزهايي تعلق ميگيرد
حالا، برادران عزيز كه صداي من را ميشنويد، يكبار ديگر ميگويم من بحث امروزم پيام است. درسهايي از قرآن نيست البته برنامهي درسهايي از قرآن است ولي واقعا يك سوز دلي دارم سوز دلم را دارم مطرح ميكنم زكات واجب فراموش شده است البته مقام معظم رهبري از حوزه يك توقعي دارند چند بار هم اين را فرمودند كه علماي حوزه بايد بنشينند و ببيند واقعا زكات به همين 9چيز است آن كسي كه پرتقال توليد ميكند گاهي اوقات درآمدش بيشتر از گندم فروش است گاهي كيوي گاهي برنج، بايد حساب كنيم. زمان پيغمبر بر 9 چيز بوده الان همين 9 تا است يا اضافه كنيم يا براي آنها يك ماليات ديگر بسته بود. به هرحال در كشور اسلامي شكم گرسنه نبايد باشد. ببينيد يك چيزي را به شما بگويم اسلام دو تا قانون دارد. قانون ثابت، قانون متغير. شناور بعضي قانونها ثابت است نماز صبح دو ركعت است حالا هر رژيمي هر برنامهاي باشد نماز صبح دو ركعت است، ثابت است بعضي چيزها شناور است ممكن است يك مرتبه زكات را زيادش كنند حضرت علي(ع) به اسبها زكات بست. اسبداران جمع شدند گفتند: آقا اسب كه زكات ندارد. فرمود من حكومت اسلامي هستم امسال فقراء زيادند در آمد كم هر كس اسب دارد يكي ده تومان بدهد ببينيد يك بار ميبينيد حضرت علي پيدا ميشود به اسبها هم زكات ميبندد يكبار هم ميبيني امام كاظم پيدا ميشود خمس را هم ميبخشد امام كاظم خمس را بخشيد فرمود خمس را هم بخشيدم. اصلاً كسي خمس ندهد، چرا؟ چند نفر رفتند خمس بدهند، امام در زندان بود گير ساواكيهاي هارون الرشيد افتادند هر كس ميرفت خمس بدهد گير ميكرد امام فرمود خمس به من ندهيد تا گير نكنيد. مثل اينكه من ميدانم يكي ميخواهد بيايد در مسجد وسط راه ميخواهند ترورش كنند تلفن كنند آقا شما امشب مسجد نيا. بعد از زمان امام كاظم مردم نامه نوشتنداي امام رضا شما هم خمس را ببخش فرمود خمس بخشيدني نيست، گفتند موسي بن جعفر بخشيد فرمود: بخشيد كه شما گير نكنيد خمس كه بخشيدني نيست. خلاصه اينكه مقام معظم رهبري از حوزه علميه و علما ميخواهند اين را من هم فرمودند دو سه بار علماي شهرستانها آنها كه درسهاي عميق خارج دارند آيا واقعا زكات مال همين نه چيز است يا چيز ديگر… حالا آنها را بحثهاي علمياش را بايد حوزه حل كند ما بلندگو هستيم فعلا آن كه هست، آن كه قطعي است و ميشود گفت به حضرت عباس شك در آن نيست همين گندم و جو و خرما و همين چيزها كه هست اينهايي كه شك درش نيست مسئلهاش را بگوييم تا ببينيم دنياي علم و فقه چي براي ما فتوا ميدهد ما عمل كنيم حالا پس من خواهشم اين است در تمام روستاهاي گندم خيز و يا چيزهايي ديگر كه زكات دارد پيرمردهاي محترم قيام كنند مقاومت بسيج سازمان تعاوني روستا جهاد سازندگي كميته جهادسازندگي، كميته امداد همه زير نظر نماينده مقام معظم رهبري كمك كنند. مقدار گندم بررسي بشود حق خدا كه مال خورشيد و آب و نان و اصلا هر چي كه داريم از خداست. حق خدا داده بشود. فقرا شير بشوند. پول زكات را هم در همان روستا بايد خرج بشود. دولت هم چند ميليارد تومان، چند هزارميليون تومان گذاشته براي كمك. حالا ما چون شما همه كشاورزاني هستيد كه به سيلو گندم فروختيد دستتان درد نكند در زكات هم حركتهايي شده در جند تا استان از جمله استان فارس دستتان درد نكند من از شما تشكر ميكنم به همين خاطر اين هفته را ما با شما صحبت كرديم. يكي از دو نمونه هم كه نمونه زكات است حالا براي اينكه ببينيد چكار ميشود دو نفر بلند شوند بيايند بگويند شما كاري كه كرديد بياييد بگوييد. خوب من يك جمله براي برادراني بگويم كه ممكن است بگويد آقاي قرائتي اصلش بحث امروز تو به درد ما نخورد، چون ما نه كشاورزيم. چون بچه مدرسهايها دانشجوها، سربازها، بازاريها، كارگران، آنها خواند گفت بحث تو امروز همهاش براي زكات بود و گندم و كشاورزان ولي من يك بحثي هم براي آقايان داشته باشم. يك روز من خدمت عدهاي بودم گفتم كساني كه راجع به نان كار ميكنند اسمهايشان را نوشتم آنوقت ببينيد چقدر نانوايان ما كه بد ميپزند و ما كه بد مصرف ميكنيم چه ضررهايي به كجاها دارد. البته اينهايي كه گفتم آمار دقيقش دويست و شصت و هفت گروهند منتها من دقيقش را نمينويسم من همينطور سر انگشتي ميگويم. اول روي تراكتور، خود تراكتور چندين گروه بايد كار بكنند تا تراكتور درست بشود كشف معدن، استخراج معدن آهن، قطعه معدن، قطعه سازي، مونتاژ. بعد از تراكتور راننده. سوخت بعد ميآيد آب خودش حفاري دارد، چاه كني دارد. خود حفاري چند فرقه كار ميكنند تا آب در بيايد بخصوص بعضي مناطق كه ما در بعضي از مناطق چند صد متر بايد كنده بشود تا آب بيرون بيايد، لوله، خودتان لوله چند گروه درش كار ميكنند. كانال چند گروه در كانال كار ميكنند، اگر سيماني باشد، كارخانه سيمان، به مدير، به كارگر، به وسايل يدكيش يعني خود جوي سيماني كه ميسازيم كانال سيماني، خود سيمانش صد گروه كار ميكنند تا اين سيمان ميشود يعني مسطح كردن زمين، شخم زمين، كود پاشي بعد مسئله وزارت كشاورزي، وزارت كشاورزي يك دنيايي است براي تحقيقات و پژوهش، انتخاب بذر، بذر مناسب، آب، خاك، هوا، اقليم، چه دانهاي در چه زميني، در چه هوايي چه اثري ميدهد، اينها همه بايد كارشناسي بشود. وزارت كشاورزي آستين بالا ميكند. آموزش ترويج ميآيد اداره كشاورزي، مبارزه با آفات، سمپاشي از طريق هواپيما، خود هواپيما، هواپيمايي، آوردن سم، آموزش سمپاشي، خلبان، خود دنياي هواپيما يك دنيايي است آنوقت مبارزه با آفات آبياري، كود دهي در دو مرحله، حالا، صنعت هواپيمايي را گفتم صنعت سم سازي را گفتم، صنعت سمپاشي، سمپاشي دستي، سمپاشي ماشيني، سمپاشي تراكتوري بعد حالا گندم درست شد. يعني ميخواهم بگويم يك نان كه حرام ميكنيد به چند فرقه ما ظلم ميكنيم. آخر يك كسي ميگويد بابا اين كه چيزي نيست حالا يك سيلي در گوش زديم. بله يك سيلي زدي، حضرت علي هم رفت خانه نشست. اما هزار و چهارصد سال مردم از نظام عدالت خير نديدند، اينها همه بند به اين سيلي است. شما نگو بابا حالا ما يك چراغ خاموش كرديم مگر چي شده؟ بله يك چراغ خاموش كردي اما در تاريكي چند نفر افتادند، چند نفر سرشان به ديوار خورد. چند تا جيب زدند. چند تا آتش قليان قاليها را سوزاند، اينها همه گناهش پاي آن كسي است كه لامپ را خاموش ميكند. (وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُم) (يس /12) اينها آثارش است، شما حساب نكن يك تكه نان را دور مياندازي، حالا چه فرقي ميكند آدم بخورد يا بدهي به گاوداري اين حرفهاست. حالا من ميگويم كه دولت چقدر بايد دلار بدهد كشتيها هر شبي كه ميايستند براي بارگيري چند دلار ميگيرند حالا، برداشت، درو كردن دستي، اگر دستي، اگر دستي باشد نيروي انساني ميخواهد و درس ميخواهد اگر با ماشين باشد تعمير كارش، قطعه سازيش، لاستيكش، خدمات خودرو حمل و نقلش، بردن كوه، سوخت، سهم، خريد، در خريد چند گروه كمك ميكنند سازمان تعاوني روستا هست، من ديروز در يك صحنه يك صفي در اطراف شيراز ديدم كه نميدانم بگويم چه صفي شايد يكي دو كيلومتر اين رانندههاي كاميون در صف بودند تا تخليه بشود اين گندمش. خوب ما حساب نميكنيم اين ناني كه دور مياندازيم اين راننده در آفتاب داغ ايستاده، ده ساعت، بيست ساعت بايد بايستد تا اين تخليه بشود. كمتر، بيشتر، انبارهاي خريد، تازه سوله سازي، انبار سازي، انتقال به سيلو و كارخانجات آرد، آنوقت نگهداري، خود سازمان غله يك دنيايي است. مخلوط كردن گندم نو و كهنه، چون گندم هميشه كهنهاش بهتر از نو است، سيلو يكي از كارهايش اين است، گندم نو و كهنه را بايد قاطي كند، سمپاشي كند، ضد عفوني كند، نگهداري كند، بعد آنوقت به كارخانههاي آرد كه ميدهد، كارخانه آرد بايد اول تميز كند، بعد از 24 ساعت وارد سيلو بشود الك كند، آردش را جدا كند. آنوقت غلتك آرد سازي، آنوقت خود غلتكي كه اين دانه را آرد ميكند، دنياي كارخانه غلتك سازي خودش يك دنيايي دارد، بعد وقتي وارد سيلو ميشود دستگاه كيسه گيري به نانوا داده ميشود. آنوقت بانك كشاورزي اينجا وام بدهد، تسهيلات، خريد گندم، گروه توزيع و تأمين، تأمينهاي نهادهاي كشاورزي آنوقت آن گندمي كه ميخواهي بياوري وزارت راه، جاده را كه بايد درست كند كه شما بتواني گندمت را و ميوهات را به انبار برساني، سهم كشاورز عمر كشاورز، گندم را الان دولت كيلويي شصت و سه تومان ميخرد غير از پولي كه به وزارت كشاورزي ميدهد، غير از پولي كه به كارمندان بانك كشاورزي ميدهد، غير از پولي كه دولت به وزارت جهاد ميدهد غير از غير از… يعني گندم تقريباً كيلويي صد تومان تمام ميشود و كيلويي چند تومان به نانوا فروخته ميشود؟ پول گونياش. آنوقت گندمي كه كيلويي صد تومان دهها و صدها گروه كار ميكنند راحت نانوا بد ميپزد و ما هم راحت كنار ميگذاريم. اين اسراف است شما مقلد امام هستيد. امام فرمود: دور ريختن نصف ليوان آب اسراف است. يكبار ديگر ميگويم. امام فرمود اسراف گناه كبيره است. يكبار ديگر ميگويم فرمود: گناه كبيره هركس بكند فاسق ميشود يكبار ديگر دور ريختن نصف ليوان آب اسراف گناه كبيره و گناه كبيره انسان را از عدالت مياندازد و فاسق ميكند آنوقت نان، تازه آب خيلي كم خرج است، نان را خيلي افراد رويش كار ميكنند. يكمقداري صرفه جويي كنيم و خود باختگيهامان را كنار بگذاريم. متأسفانه خود باختگيها در نهادهاي انقلابي هم رفته. بعضي جاها من ميبينم سپاه يك نهاد انقلابي است، جهاد انقلابي است، نهضت سوادآموزي نهاد انقلابي است، ما ميبينيم در نهادهاي انقلابي هم ديگر يك خود باختگي است كه مثلا فكر ميكنند زشت است سبزي بكارند يا كاهو، آنوقت چمن ميكارند، حساب نميكنند كه چمن بذرش كيلويي سي هزار تومان است سبزي كيلويي ده هزار تومان، بذر سبزي ايراني است، بذر چمن خارجي است چمن هر روز آب ميخواهد، سبزي هفتهاي دو روزي پنج روزي يكبار آب ميخواهد چمن بو ندارد و نعنا بو دارد. چمن خشكش به درد نميخورد نعنا خشكش هم بدرد ميخورد چمن بي خاصيت است. نعنا و سبزي خاصيت دارد، يعني خاصيت را رها كرديم، بو را رها كرديم صرفه جويي در آب را رها كرديم، بذرش در ايران توليد ميشود رها كرديم دلار نميخواهد رها كرديم. در نهادهاي انقلابي هم چمن كاري است. يك رقم خود باختگي همهمان را گرفته، اميدوارم خدا ما را به هوش بياورد. يك سري چيزها خيلي اصل است به بازي گرفته شده نماز جدي است، زكات جدي است در هر شهري يك تفسير قرآن نيست. در هر شهري يك درس نهج البلاغه نيست. واقعاً ما هنوز در خود استان فارس حدود چهار صد تا روستا داريم لامپ بالاي سرشان نيست. اين كشاورزي كه گندمش را ميخوريم بعد از بيست سال يك لامپ بالاي سرش روشن نكرديم. جديها را به بازي گرفتيم آنوقت بازيها را جدي گرفتيم. مقصر كيست؟ شايد مقصر من طلبه باشم، كه در قم ماندم. لااقل تابستان كه ميتوانم بروم در روستا مسئله زكات را بگويم. كداميك از طلبهها نميتوانند پسر عمهها و پسر خالههايشان را جمع كنند براي پنجاه شصت تا از جوانان حرف بزنند؟ كداميك از دانشجويان، ما الان يك ميليون دانشجو داريم. نيم ميليونش تقريباً روستايي است اين كه آمد ليسانس گرفت خوب تابستان ده روز بر گردد در روستا بچههاي روستا فيزيك، شيمي، خط، رياضي ضعيفند جمعشان كند تجديد كمكشان كند. هر كس از روستا آمد شهر پولدار شد نميرود هر كس از روستا آمد شهر دانشجو شد بر نميگردد. هر كس از روستا آمد حوزه برگشتنش جز محرم و صفر مشكل شده، يك مقدار هجرت، يك مقدار دقت، چه اشكال دارد در هر روستا يك شبكه بزنيم مثلاً طلبهاي كه از روستا رفته، دانشجويي كه از روستا رفته، بازاريي كه رفته. اينها يك مثلثي در شهر شريك بشوند. گره بخورند با مثلثي كه در روستا است، در روستا هم يك مثلث است، پايگاه مقاومت: 1- انجمن اسلامي 2- رؤساي هيئتي كه عزاداري روز عاشورا بر پا ميكنند. رئيس هيئت روستا، با انجمن اسلامي با پايگاه مقاومت، جهاد سازندگي، هر سه نفر در روستا، هر سه نفر در شهر اينها با هم گره بخورند مشكلات همه را حل كنند ما تصميم اگر بگيريم ميكنيم همينطور كه ايران تصميم گرفت شاه را بيرون كرد تصميم گرفت صدام را ذليل كرد، ما بايد تصميم بگيريم يك كيلو گندم از خارج نخريم، تصميم بگيريم، نخست وزير كشور چين در يك ميهماني دو تا دانه برنج از بشقابش افتاد بيرون دو تا دانه برنج را برداشت، ديد مهمانان نگاهش ميكنند، گفت: به من نگاه نكنيد ما يك ميليارد و صد ميليون جمعيتيم اگر هر نفري چهار تا دانه برنج دور بريزد ميداني چند تن ميشود. شصت ميليون جمعيت هستيم شصت ميليون قاشق غذا اضافهمان است، شصت ميليون قاشق خيلي ميشود. تصميم بگيريم بهترين استفاده را بكنيم. قلم كوچك شد دور نيندازيم. يك كاغذ را لوله كنيم مثل سيگار اين قلم را بگذاريم در آن بنويسيم. دور نيندازيم صرفه جويي كنيم خوشم آمد از يك تاجري، ميرفت جوراب بخرد ميرفت چند جفت يكرنگ ميخريد اول فكر كرديم ايشان چند تا بچه دو قلو دارد گفت: نه گفتيم پس چرا همه را يكرنگ ميخري گفت: ميخواهم اگر يكي از جورابها سوراخ شد يك تايش را عوض كنم اما يك جفت سفيد باشد يك جفت سياه همينكه پاره شد بايد يك جفتش را دور بياندازم اما اگر همه سياه شد اگر يكيش پاره شد يكيش را جايگزين ميكنم نه يك جفتش را. هنوز ما كشورهايي داريم در قحطي هستند صرفه جويي جدي است. من فكر ميكنم يكي از الطاف خدا اين بود كه قيمت نفت كم شد براي اينكه همه حواسمان را جمع كنيم ولخرجيهايمان را كم كنيم. خدا حفظ كند آقاي خاتمي را. فرموده: حتي اگر نرخ نفت بالا برود ما همين مقدار نگه ميداريم يعني اگر پول نقدمان هم زياد بشود و لخرجي نخواهيم كرديك كارهاي اساسيتر بايد بكنيم. به هر حال خدايا آنچه نسبت به نماز و زكات و قرآن و نهج البلاغه غفلت شده توفيق جبران مرحمت بفرما. من از شما تك تك كشاورزاني كه با گندم خودشان كمك دلاري كردند كمك سياسي كردند كمك اقتصادي كردند و بخصوص در اين چند ساله ستادهاي زكاتي كه شما راه انداختيد و داريد راه مياندازيد حالا آغاز كار است از تنهايي قرآن يك آيه دارد ميگويد كه من گاهي وقتها خسته ميشوم ميگوئيم قرائتي تو چه كاره مملكتي، به تو چه؟ بعد ميبينيم قرآن گفته «مثني و فردي» يعني دو تا دو تا نبود يكي به خواست خداوند صداي نماز را سر داديم همه كمك كردند الان مسئله نماز در بورس است، زكات هم الان غريب است ولي انشاءالله شما كمك كنيد. ائمه جمعه محترم طلاب عزيز سازمان تبليغات، دفتر تبليغات، جهاد، سازمان تعاوني روستا همه كمك هم كنيم، خود كشاورزان آيات و روايات را ميدانند كشاورزي كه برايش حديث خوانديد جوان داد يك كيلو گندم برايش چيزي نيست و ميداند كه خدا جبران ميكند سي و دو بار كلمه زكات در قرآن است، سي و دو بار هم كلمه بركت در قرآن است. زكات يعني بركت. بركتش با خداست. خدايا كشور ما را برسان به جايي كه به هيچ كشوري نيار نداشته باشيم. لقمههاي ما را با دادن زكات و خمس حلال بفرما. سخاوت را در ما زنده كن، خيلي زشت است ما يك باغ انگور يكي بدهد به شما بعد بگويد آقا دو تا جعبهاش را هم به ما بده شما باغ را بگيري، سندش را هم بگيري، كليد باغ را هم بگيري دو تا جعبه انگور را ندهي خيلي آدم بايد نامرد باشد. كه بگويد من باغ مفت به تو دادم يك جعبه انگور به ما نميدهي، آب مفت، زمين مفت خودت را من خلق كردم حالا يك كيلويش را بده به فقير همسايهات، نخير نميدهم. اين خيلي نامردي ميخواهد و ما نامرد نداريم اما ناآگاه داريم كه اگر به او تذكر بدهي انجام ميدهد. اميدوارم جلسه ما تذكري باشد براي بعضيها كه غافلند. و انشاءالله خودمان هم از غفلت بياييم بيرون. از همه شما عزيزان، علماي جلسه، برادران، از تك تكتان تشكر ميكنيم.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 1705