responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1715

موضوع: زكات- 2

تاريخ پخش:74/06/09

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

بحث امروز ما راجع به مسئله‌ي زكات است.

1- زكات در قرآن

كلمه‌ي زكات 32 بار در قرآن آمده است. كلمه‌ي بركت و مشتقات آن هم 32 بار آمده است. چون اين كلمات از طرف خداوند است، بي حساب و كتاب نيست. در قرآن 115بار كلمه‌ي دنيا و 115 بار كلمه‌ي آخرت آمده است. از اين معلوم مي‌شود كه خدا مي‌خوهد بگويد: دنيا و آخرت دو بال هستند و مثل هم هستند. (وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‌) (اعلى /17) آخرت ابدي است و از دنيا بهتر است. گفتيم: بايد دنيا و آخرت را با هم در نظر بگيريم. در قرآن 32 بار كلمه‌ي زكات و 32 بار كلمه‌ي بركت آمده است. يعني هركس زكات بدهد، بركت مالش زياد مي‌شود.
زكات يعني چه؟ كلمه‌ي زكات دو معنا دارد. معناي زكات دو چيز است. 1- زكات به معني رشد است. 2- زكات به معني پاكي و طهارت است. (غُلاماً زَكِيًّا) (مريم /19) پيغمبر ما چهل سالگي به پيغمبري رسيد. تا 15 سال بحث زكات، جهاد و روزه نبود. يعني همه‌ي اين مباحث بعد از پازده سال نازل شد. پيامبر سيزده سال در مكه بود. نماز از همان روز اول واجب شد. اما زكات و روزه و جهاد از سال پانزدهم واجب شدند. جهاد جان دادن است. روزه گرسنگي است. زكات پول دادن است. صلاح نيست كه پول دادن و جان دادن در روزهاي اول گفته بشود. بايد يك مقدار مردم آماده بشوند. ماه رمضان بود و مردم روزه بودند. آيه‌ي زكات نازل شد. اولين آيه‌ي زكات كه نازل شد، اين بود: (خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ) (توبه /103) يعني از اموال مردم صدقه بگير. ما به پول‌هايي كه به صندوق‌ها و به كميته‌ي امداد مي‌دهيم صدقه مي‌گوييم. صدقه يعني از مال مردم زكات بگير. ‌اي پيغمبر! زكات مردم را بگير. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها» اگر از مردم زكات بگيري، مردم را تطهير كرده‌اي. معنايش اين است كسي كه زكات ندهد پاك نيست. براي اينكه حق فقرا در آن است. حق خدا در آن است. گندمي كه من دارم، خرمايي كه من دارم، جو و كشمشي كه من دارم، همه براي من نيست. بذر و آبياري و كشاورزي براي كشاورز است. اما چند چيز براي خداست. زمين براي خداست. نور براي خداست. آب براي خداست. آبياري از شماست اما آب از خداست. اين طور نيست كه حالا شما گندم را يك ميليون، دو ميليون يا ده ميليون فروخته‌اي، همه‌ي پول آن براي شما است.

2- چرا دولت ماليات مي‌گيرد؟

دولت به همين دليل ماليات مي‌گيرد. دولت كه از مردم ماليات مي‌گيرد، بازاري مي‌گويد: من كاسبي كردم، دولت مي‌آيد به زور از من ماليات مي‌گيرد. مي‌گويد: تشريف بياوريد. جنابعالي چقدر پول درآوردي؟ مثلاً مي‌گويد: در اين سال سه ميليون فروش داشته‌اي. از اين سه ميليون سيصد هزار تومان سود مي‌شود. خريد و فروش با شما بوده است. اما اين پليس بوده كه شب تا صبح قدم مي‌زده تا جنس‌هاي شما را ندزدند. اين دولت بوده كه زير پاي شما را آسفات كرده است كه شما صبح راحت بياييد و در مغازه را باز كنيد. به هر حال درست است كه جنس براي شماست. مغازه براي شماست. اما اگر امنيت نبود شما هم نمي‌توانستيد كار كنيد. نرخ جنس‌ها هم كه بالا مي‌رود همين طور است. فرض كنيد من يك باغ دارم كه دو ميليون مي‌ارزد. دولت مي‌آيد و يك خيابان قشنگ كنار باغ من مي‌كشد و آن را آسفالت مي‌كند. باغ دو ميليوني من، دويست ميليون مي‌شود. حالا كه من مي‌گويم: اين مال من است، پس بايد از همان اول دويست ميليون مي‌ارزيد. به خاطر اتوبان است كه دو ميليون، دويست ميليون شده است. دولت حق دارد يك مقدار از پول باغ شما را موقع فروش بگيرد. آدم بايد اين چيزها را حساب كند.
بنده آقاي قرائتي هستم كه در تلويزيون صحبت مي‌كنم. صد هزار جلد از كتاب‌هاي من فوري چاپ مي‌شود و تمام مي‌شود. نبايد بگويم: آقا صد هزار جلد چاپ شده است، حق‌التأليف من را بدهيد. شما مي‌دانيد كه اگر حق‌التأليف بگيرم، يكي از پولدارهاي جمهوري اسلامي مي‌شوم. حيا خوب چيزي است. مي‌گويند: در ديزي باز است، حياي گربه كجاست. به خاطر خون شهدا و انقلاب بود كه من به تلويزيون رفتم و مشهور شدم. حالا كه مشهور شدم و كتاب‌هايم چاپ شده است بايد بگويم: حق‌التأليف بيست هزار جلد كتاب را به من بدهيد. به خاطر اينكه شهرت من از شهدا است. اگر امسال گندم شما خوب شد، نگو: به خاطر مغز من بود. همين زمين را كنار دستي شما كاشت اما محصولي نداد. كسي نگويد: اينها همه از خود من است. هركس هرچه دارد از خداست. حالا ما خيلي تعاوني حساب كرديم. گفتيم: بذر از تو است و گرنه بذر هم از خدا است. ما از خودمان چيزي نداريم. ما يك ركعت نماز هم كه مي‌خوانيم درست است كه بلند مي‌شويم و مي‌نشينيم اما «بِحَوْلِ اللَّهِ وَ قُوَّتِهِ» است. به حول و قوه‌ي اوست كه ما بلند مي‌شويم. مثال ما مثال شيشه است. برق اين شيشه از كارخانه است. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ» پيغمبر از مال مردم زكات بگير. «تُطَهِّرُهُمْ» مردم را پاك كني. مردم اگر زكات ندهند پاك نيستند. اين يعني كه مردم نجس هستند؟ يعني گرفتار سرطان بخل هستند. ما دو نوع سرطان داريم. سرطاني كه به جسم مي‌ريزد. سرطاني كه به روح مي‌ريزد. بعضي‌ها سرطان اخلاقي دارند. كسي كه مي‌بيند يك نفر گرسنه است اما به او محل نمي‌گذارد و نسبت به او بي تفاوت است، مريض است. «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ» پيغمبر بر اينها درود بفرست. هركس زكات داد يك تبريكي به او بگوييد. حتي اسم او را ببريد. هركس هم زكات نداد، بگوييد كه او زكات نمي‌دهد. يعني حق فقرا در مال او است.

3- پرداخت زكات باعث آباداني مي‌شود

امام صادق فرمود: اگر مردم زكات بدهند، هيچ شكمي گرسنه نمي‌ماند. ما امسال حساب كرديم و ديديم كه زكات بعضي از استان‌ها پنج ميليون مي‌شود. اگر اين استان‌ها هرسال پنج ميليون زكات بدهند، ديگر هيچ دختري بي‌جهيزيه نمي‌ماند. دانشجو‌هاي ما مشكل خوابگاه ندارند. ديگر روستاي بي‌حمام نخواهيم داشت. البته خيال نكنيد كه حالا دولت فقير شده است. دولت اين قدر براي بودجه‌هاي عمراني خرج مي‌كند و پل و درمانگاه مي‌سازد كه اين پول‌ها چيزي نيست. اما آن آدمي كه با دست خودش پول مي‌دهد حسابش جداست. آيه‌ي زكات در ماه رمضان نازل شد. پيغمبر(ص) يك مأمور فرستاد و فرمود: برو به مردم اعلام كن. منادي رفت گفت: توجه، توجه! قانون خدا نازل شد كه‌ اي مسلماناني كه پانزده سال است اسلام برايتان آمده است. امسال سال پانزدهم است. همينطور كه روزه هستي، بايد زكات هم بدهي. حالا چقدر زكات بدهيم؟ اگر ديمي كاشته‌اي هر ده كيلو يك كيلو بايد بدهي. اگر دستي آبياري كرده‌اي بايد هر بيست كيلو يك كيلو بدهي. چون آن كسي كه دستي آبياري كرده است، مالياتش كمتر است. بعضي‌ها مي‌گويند: اين ماليات را خود دولت بگيرد. مي‌خواهد گندم را 33 تومان بخرد، سي تومان بخرد. سه تومانش را خودش به عنوان ماليات بردارد. ماليات را بايد تو بدهي. يعني 33 تومان را بگير و سه تومانش را زكات بده. چون اگر با دست خودت بدهي مهم است. مثل اينكه هركس را كه جنب است، به زور در استخر بياندازند. فرد جنب كه اين چنين پاك نمي‌شود. جنب بايد خودش لباس‌هايش را در بياورد و زير دوش برود و غسل كند. اگر جنب را هزار بار هم در آب فرو كني، باز هم پاك نمي‌شود. خود شخص بايد نيت قصد و غربت كند و زير دوش برود. امتياز ماليات اسلامي بر باقي ماليات‌ها اين است. بقيه‌ي ماليات‌ها را از حقوقت كم مي‌كنند و از تو مي‌گيرند. بين دادن و گرفتن تفاوت است. منادي رفت و گفت: توجه! توجه! قانون زكات نازل شد. «خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً» از مردم زكات بگير. پيغمبر بعد از آنكه اعلام كرد كه زكات واجب است، ديگر تا يك سال هيچ نگفت. بعد از يك سال كارمند فرستاد و فرمود: تو مأمور من هستي. برو و ببين درآمد كشاورزان چقدر است و زكات مال آنها را بگير.

4- اهميت زكات در اسلام

پيامبر(ص) فرمود: «لَا تَزَالُ أُمَّتِي بِخَيْرٍ مَا لَمْ يَتَخَاوَنُوا وَ أَدَّوُا الْأَمَانَةَ وَ آتَوُا الزَّكَاةَ وَ إِذَا لَمْ يَفْعَلُوا ذَلِكَ ابْتُلُوا بِالْقَحْطِ وَ السِّنِينَ» (ثواب‌الاعمال/ ص‌251) تا وقتي كه مردم زكات مي‌دهند، خير است.
امام صادق(ع) فرمود: «مَا مِنْ شَيْ‌ءٍ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ يَعْدِلُ هَذِهِ الصَّلَاةَ وَ لَا بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ وَ الصَّلَاةِ شَيْ‌ءٌ يَعْدِلُ الزَّكَاةَ» (أمالي طوسي/ ص‌694) بعد از معرفت خداوند و نماز هيچ چيز مهم‌تر از زكات نيست.
امام صادق(ع) فرمود: «إِنَّ أَوَّلَ مَا يُسْأَلُ عَنْهُ الْعَبْدُ إِذَا وَقَفَ بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ الصَّلَوَاتُ الْمَفْرُوضَاتُ وَ عَنِ الزَّكَاةِ الْمَفْرُوضَةِ وَ عَنِ الصِّيَامِ الْمَفْرُوضِ وَ عَنِ الْحَجِّ الْمَفْرُوضِ وَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ» (أمالي صدوق/ ص‌256) اولين سوالي كه از انسان در روز قيامت مي‌كنند اين است كه آيا از مال‌هايي كه ما به تو داديم به فقرا دادي؟
امام صادق(ع) فرمود: «مَنْ مَنَعَ قِيرَاطاً مِنَ الزَّكَاةِ فَلَيْسَ بِمُؤْمِنٍ وَ لَا مُسْلِمٍ» (كافي/ ج‌3/ ص‌503) اگر كسي ذره‌اي زكات ندهد، مؤمن نيست. مسلمان هم نيست.
از ابن عباس نقل شده است. «مَا مَنَعَ قَوْمٌ الزَّكَاةَ إِلَّا سَلَّطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ عَدُوَّهُمْ» (أعلام‌الدين/ ص‌154) اگر كسي زكات ندهد، خداوند كسي را بر سرش مسلط كند كه بر او رحم نكند.
پيامبر(ص) فرمود: «الزَّكَاةُ قَنْطَرَةُ الْإِسْلَام» (أمالي طوسي/ ص‌522) زكات پل اسلام است.
پيامبر(ص) فرمود: «أَلَا إِنَّ مَثَلَ هَذَا الدِّينِ كَمَثَلِ شَجَرَةٍ نَابِتَةٍ ثَابِتَةٍ الْإِيمَانُ أَصْلُهَا وَ الزَّكَاةُ فَرْعُهَا وَ الصَّلَاةُ مَاؤُهَا وَ الصِّيَامُ عُرُوقُهَا وَ حُسْنُ الْخُلُقِ وَرَقُهَا وَ الْإِخَاءُ فِي الدِّينِ لِقَاحُهَا وَ الْحَيَاءُ لِحَاؤُهَا وَ الْكَفُّ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ ثَمَرَتُهَا فَكَمَا لَا تَكْمُلُ الشَّجَرَةُ إِلَّا بِثَمَرَةٍ طَيِّبَةٍ كَذَلِكَ لَا يَكْمُلُ الْإِيمَانُ إِلَّا بِالْكَفِّ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ» (قصص‌الأنبياء راوندي/ ص‌195) دين مثل درختي است كه زكات آبياري اين درخت است.
حضرت علي(ع) فرمود: «وَ سَيَخْلُقُ دِينُكُمْ حَتَّى تَفْسُدَ صَلَاتُكُمْ وَ حَجُّكُمْ وَ غَزْوُكُمْ وَ صَوْمُكُمْ وَ تَرْتَفِعُ الْأَمَانَةُ وَ الزَّكَاةُ مِنْكُمْ» (إرشادالقلوب/ ج‌2/ ص‌368) زماني مي‌آيد كه دين شما كهنه مي‌شود. مي‌گويند: مگر دين هم كهنه مي‌شود؟ مي‌گويد: بله! هر وقت ديديد كه مسلمانان نماز مي‌خوانند اما زكات نمي‌دهند، معلوم مي‌شود كه دينشان كهنه شده است. يعني رمز زنده بودن دين اين است كه به فقرا اهميت بدهيد.
رحمت خدا زياد است اما قرآن مي‌گويد: (وَ رَحْمَتي‌ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‌ءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ) (اعراف /156) رحمت خدا شامل همه چيز مي‌شود. «فَسَأَكْتُبُها لِلَّذينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ» رحمت خدا گسترده است اما به هر كسي نمي‌دهيم. اقيانوس اطلس خيلي بزرگ است. اما وقتي يك توپ در آن مي‌افتد، آب به درون آن نمي‌رود. چون توپ دربسته است. مي‌گويد: درست است كه رحمت خدا زياد است اما اين رحمت مخصوص آنهايي است كه اهل زكات باشند.
قرآن يك آيه دارد كه مي‌فرمايد: لحظه‌ي مردن افرادي مي‌گويند: «رَبِّ ارْجِعُونِي» خدايا مرا برگردان. چند روز ديگر به من مهلت بده. من آدم درستي مي‌شوم. لحظه‌اي كه انسان مي‌بيند كه دارد مي‌رود، با تمام وجود مي‌گويد: (رَبِّ ارْجِعُونِ) (مومنون /99) خدايا مرا برگردان. من آدم خوبي مي‌شوم.
حديث داريم كه زكات در شب اول قبر آدم ظاهر مي‌شود و به مرده مي‌گويد: ناراحت نباش. من زكات تو هستم. همدم تو هستم. غصه نخور. ما امسال از مقام معظم رهبري اجازه گرفتيم كه تبليغات زكات را شروع كنيم. به استان‌هاي تهران، قزوين، زنجان، همدان، مركزي، آذربايجان شرقي و غربي، اصفهان، چهارمحال، مشهد رفتيم و در آنجا درباره‌ي زكات تبليغات كرديم. در اين استان‌ها برنامه‌ي ما اين بود كه از تمام امام جمعه‌هاي استان دعوت مي‌كرديم تا تشريف بياورند. فرماندارها جمع شدند و به مركز استان آمدند. بخشدارها، مسئولين كميته امداد، مسئولين جهاد كشاورزي و تعاوني روستا هم جمع شدند. در هر استان يك جلسه‌ي 100 نفري تشكيل مي‌داديم. من در اين جلسه‌ها مي‌گفتم: تا الآن مي‌گفتيم: «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ» اما از اين به بعد مي‌گوييم «حَيَّ عَلَى الزَّكاة». زكات دو تا خوبي هم دارد. 1- زكات را هرجا مي‌دهند، همانجا هم بايد خرج كنند. يعني اگر در اين روستا فقير هست، حق نداري كه زكات را برداري و به جاي ديگر ببري. يعني زكات بايد در خود منطقه خرج شود. اين يك حسن زكات است. 2- زكات مساله‌ي ولايتي است. يعني بايد رئيس حكومت اسلامي و ولي امر مسليمن مسئول گرفتن زكات باشد. البته نماينده‌هاي ايشان هم مي‌توانند زكات را بگيرند. امام جمعه كه زكات را مي‌گيرد، نمي‌تواند در جيبش بگذارد. امام جمعه بايد بعد از گرفتن زكات بگويد: آقايان در روستاي شما مشكل چيست؟ خود روستاييان يك نماينده تعيين كنند و مشكلات روستا را بررسي كنند. هر مشكلي كه از همه مهم‌تر است، پول زكات را براي همان خرج كنند.

5- زكات ستون دين است

چه قدر خوب است كه وقتي مدرسه‌اي با پول زكات ساخته مي‌شود، تابلويي نصب كنند و بگويند: اين مدرسه با پول زكات ساخته شده است. با اين كار مسئله‌ي زكات بيشتر در بين مردم جا مي‌افتد. داريم «ما الصَّلَاةُ عَمُودُ الدِّين» ولي مي‌توانيم بگوييم «الزكوةُ عَمُودُ الدِّين» زكات هم عمود الدين است. امام باقر(ع) مي‌گويد: «بُنِيَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّكَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَايَةِ وَ لَمْ يُنَادَ بِشَيْ‌ءٍ كَمَا نُودِيَ بِالْوَلَايَةِ» (كافي/ ج‌2/ ص‌18) ساختمان دين در نماز است. ساختمان دين بر ولايت است. ساختمان دين بر حج است. ساختمان دين بر زكات است. يعني گفته است: دين سقفي است كه چند پايه دارد. يكي از پايه‌هاي آن نماز است. يكي از پايه‌هاي آن زكات است. در قرآن هميشه نماز در كنار زكات آمده است. نماز و زكات مثل دو بال هستند. نماز رابطه با خدا است. زكات رابطه با فقرا است. رابطه با فقرا در حقيقت همان رابطه‌ي با خداست. قرآن مي‌گويد: اگر به فقرا وام بدهيد، انگار به خدا وام داده‌ايد. (مَنْ ذَا الَّذي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً) (بقره /245) نمي‌گويد «يُقْرِضُ النّاس» من به مردم قرض مي‌دهم. خدا مي‌گويد: كسي كه به مردم وام بدهد انگار به خدا وام داده است.
اگر كسي به يك نفر پول بدهد و بگويد: من هزار تومان به تو مي‌دهم اما ماهي سه هزار تومان مي‌گيرم، ربا كرده است. گناه ربا مثل گناه زناي با مادر است. اين دو نفر مي‌توانند كه با هم شريك شوند. يعني آن كسي كه پول قرض مي‌دهد، بگويد: من يك ميليون به تو مي‌دهم. تو با اين پول كار كن. هرچه درآوردي سود آن را تقسيم كن.
ربا گناه قطعي است و از گناهان كبيره است. قرآن مي‌گويد: كسي كه ربا بگيرد، با خدا جنگ كرده است. كسي كه وام بدهد، هجده ثواب را نصيب خود كرده است. اما اگر ببخشد، ده ثواب مي‌برد. يعني ثواب قرض دادن از ثواب بخشيدن بيشتر است. چرا؟ براي اينكه شايد به كسي مي‌بخشي كه مستحق باشد. حديث داريم كه روزي و رزق مردم حلال اندازه‌گيري شده است. كساني كه گيج مي‌شوند و به هواي گيج شدن، تيزبازي و زرنگي مي‌كنند، خداوند از رزق حلالشان كم مي‌گذارد. يعني بنده يك ميليون به شما مي‌دهم و در ماه مبلغي را از شما مي‌گيرم. سراغ ربا مي‌روم. اگر اين كار را بكنم خداوند از يك درآمد ديگر من كم مي‌گذارد. ما پول حق نمي‌دهيم. امام كاظم(ع) فرمود: خدا يك كاري مي‌كند كه دو برابر آن حق را در راه باطل خرج كني. مثلا فقيري را مي‌بيني. مي‌داني كه او فقير است. مي‌خواهي پنجاه تومان به او بدهي اما مي‌گويي: نمي‌خواهد. امام كاظم(ع) فرمود: حالا كه پنجاه تومان حق را ندادي، خدا يك برنامه براي تو پيش مي‌آورد كه صد تومان در راه باطل مي‌دهي. مساله زكات شوخي نيست.
هميشه نماز و زكات با هم هستند. لقمان به پسر خود گفت: يا بني! نماز بخوان و امر به معروف كن. مي‌گويد: نماز بخوان و از زكات حرفي نزده است. پس معلوم مي‌شود كه پسر پول ندارد كه زكات بدهد. براي همين از زكات حرفي نزده است. جالب اين است كه مي‌گويد: بچه هم نماز بخواند و هم امر به معروف كند. بعضي از افراد مي‌گويند: بچه نبايد حرف بزند. گاهي وقت‌ها حرف بچه‌هاي كوچك از حرف بزرگترها بهتر است. امام جواد نه ساله بود كه امام شد. امام زمان سه ساله بود كه به درجه‌ي امامت رسيد. حرف كيلويي نيست. راديو بايد سالم باشد. گاهي يك راديوي كوچك هفت تا موج مي‌گيرد. گاهي هم يك راديوي بزرگ موج تهران را نمي‌گيرد.

6- فوايد دادن زكات و آفات ندادن زكات

زكات بركاتي دارد. قرآن مي‌گويد: (لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلي‌ وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ) (مائده /12) اگر شما به نماز و روزه پايبند باشيد، من گناهان شما را مي‌بخشم.
بحمدالله امسال با لطف خداوند حركت‌هايي شد. بسياري از ائمه جمعه با مسئولين كميته امداد و جهاد يك برنامه ريزي‌هايي كردند و ستادهاي زكات تشكيل شد. بخشي از مردم شريف ايلام پارسال زكات دادند. امسال فروش گندم آنها بيش از دو برابر شد. خدا جبران مي‌كند. قرآن مي‌گويد: (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ) (اعراف /96) اگر مردم اهل ايمان و تقوا باشند، ما بركات را از آسمان و زمين بر آنها نازل مي‌كنيم. پيامبر(ص) فرمودند: «لَمْ يُمْنَعِ الزَّكَاةُ إِلَّا مُنِعَ الْقَطْرُ مِنَ السَّمَاءِ» (بحارالأنوار/ ج‌88/ ص‌337) اگر مردم زكات ندهند، خداوند باران رحمتش را بر آنان قطع مي‌كند. آقا ريش شما دست خداست. نمي‌توانيد گردن كلفتي كنيد.
امام صادق(ع) فرمود: «إِذَا مُنِعَتِ الزَّكَاةُ ظَهَرَتِ الْحَاجَةُ» (كافي/ ج‌2/ ص‌448) اگر زكات ندهي، كاسه‌ي چه كنم، چه كنم به دست تو مي‌دهيم. گناه كسي كه زكات نمي‌دهد مثل گناه كسي است كه به كفار اسلحه بفروشد. اگر شما به آمريكا و اسرائيل اسلحه بفروشيد، خيلي گناه مي‌كنيد. كسي كه زكات ندهد گناهش اين است. اميرالمومنين علي(ع) فرمود: «الْمَاعُونُ الزَّكَاةُ الْمَفْرُوضَةُ وَ مَانِعُ الزَّكَاةِ كَآكِلِ الرِّبَا وَ مَنْ لَمْ يُزَكِّ مَالَهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» (دعائم‌الإسلام/ ج‌1/ ص‌247) اگر آدم زكات ندهد، انگار ربا خورده است. حديث داريم اگر كسي زكات ندهد، لحظه‌ي مردن به او مي‌گويند: تو مسلمان هستي ولي حق نداري مسلمان بميري. يا بايد يهود از دنيا بروي يا با دين مسيح بميري. تو نبايد به دين محمد از دنيا بروي.
اگر زكات مال خود را بدهيم، خدا بر بركت مال ما مي‌افزايد. اگر زن بگويد: من نمي‌خواهم به بچه‌ي خود شير بدهم، بچه از گرسنگي مي‌ميرد. بگذار بچه‌ات شير بخورد و سير شود. خدا خودش دوباره شير زيادي به تو مي‌دهد. يكي ازمسئولين مهم فلسطين مي‌گفت: آمار گرفته‌ايم كه بيشتر زنان فلسطين فرزند پسر به دنيا مي‌آورند. يعني به ازاي يك شهيد، يك نوزاد پسر به دنيا مي‌آيد. خدا جبار است. جبار به معني جبران كننده است. قرآن مي‌گويد: (فَهُوَ يُخْلِفُهُ) (سبأ /39) يعني تو بده من جاي آن را پر مي‌كنم. مگر نه اين است كه شما يك دانه در زمين مي‌كاريد و در عوض يك خوشه مي‌گيريد. خداي ما يك هسته خرما را مي‌گيرد و يك نخل خرما مي‌دهد. خداي ما يك قطره اسپرم و تخمك را مي‌گيرد و يك انسان به وجود مي‌آورد. آن وقت باز هم به قدرت او شك مي‌كنيد. ما بايد زكات مال خود را بدهيم. آن زماني را به ياد بياوريد كه ناموس ما زير دست پزشك هندي معالجه مي‌شد. اين ارزش دارد كه ما زكات بدهيم و ناموس خود را از زير دست پزشك اجنبي بيرون بياوريم. آنقدر آدم‌هاي خوش استعداد هستند كه چون كتاب گران است، نمي‌توانند كتاب بخوانند. ما بياييم پنج هزار تومان كتاب بخريم و به بچه‌ها بگوييم: اين كتاب‌ها را بخوانيد. كمك كنيم تا مملكت ما خوب شود.
مملكت ما نخ‌ها و زنجيرهاي زيادي را پاره كرده است. ما اسير بوديم. صد‌ها زنجير به مملكت ما متصل بود. هر زنجيري دست يك كشور بود. هر چند ماه يك بار يكي از اين زنجيرها پاره مي‌شد. يكي از راه‌هاي پاره كردن اين زنجيرها اين است كه خودمان به فكر همديگر باشيم. كسي كه زكات نمي‌دهد رحم ندارد. اگر كسي به ديگري رحم نكند، مورد رحمت قرار نمي‌گيرد. امروز يكي از نمايندگان مجلس به من تلفن كرد و گفت: در سودان يك جلسه‌اي براي زكات گرفته شده است. من خيلي خوشحال شدم. من به مالزي به خانه‌ي يكي از سفيران رفتم. گفتم: عجب خانه‌اي است! گفت: اينجا براي جمهوري اسلامي است. گفتم: جمهوري اسلامي چنين ساختماني در كشور مالزي دارد؟ گفت: اينجا دارالزكات بوده است. گفتم: دارالزكات چيست؟ فهميدم كه مسلمانان آنجا خيلي به مسئله‌ي زكات اهميت مي‌دهند. يعني آنها مثل نماز جمعه و نماز عيدي كه ما مي‌خوانيم، در صف مي‌ايستند و زكات مي‌دهند. پولداران كشور ما بايد زكات بدهند. دختر و پسر بايد نماز بخوانند. همينطور كه جبهه‌ها را پر كرديم، همه با هم متحد باشيم و زكات را بدهيم.

«والسلام عليكم و رحمه الله و بركاتة»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1715
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست