نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2152
بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.
بحث امسال رمضان هشتاد و سه این چند جلسـه قبل راجع به این بود كه قرآن چگونه اهل بیت را معرفی میكند، اهل بیت در قرآن، یكی از آیاتی كه اهل بیت میگویند مصداقش مصداق كامل و یا باید گفت تنها مصداقش اینها هستند و كسانی كه در خط آنها باشند آیـﺔ «اهدنا الصراط المستقیم» من یك ماه رمضان هر روز سال گذشته راجع به راه مستقیم صحبت كردم اینرا در آن ماه رمضان هم گفتهام در رابطه با راه مستقیم ولی روایتی گیرم آمده كه به نظرم این روایت نو باشد یا برای خودم تازه است «اهدنا الصِرَاط المُسْتَقِیم» تنها دعایی است كه هر مسلمان واجب است روزی ده بار بگوید چون هر مسلمان واجب است كه روزی هفده ركعت نماز بخواند هفت ركعت آن سبحان الله و الحمدلله است ده ركعت آن حمد است دو ركعت صبح دو ركعت عصر دو ركعت مغرب دو ركعت عشاء پنج تا نماز پنج تا دو ركعت اولی حمد است در حمد هم واجب است كه ما بگوئیم(اهدنا الصراط المستقیم)، اگر گفتند ماه رمضان چه دعائی بكنیم كه از همـﺔ دعاها واجبتر است جوابش این است بگو(اهدنا الصراط المستقیم) راه مستقیم را نشانم بده، در انتخاب همسر، در انتخاب رشتـه تحصیلی، در كلمهای كه میگویم، در فكرم، در نوشتنم، در امضاء كردنم، انتخاب شغلم، در اینكه با كی رفیق باشم، با كی قهر كنم، در هر لحظه ما نیاز داریم كه خدا ما را به راه مستقیم هدایت كند كسی ممكن است فكرش خوب است زبانش بد است، زبانش خوب است توی دل فكرش بد است، زبان و فكرش خوب است ولی در انتخاب شغل كج میرود در انتخاب شغل درست میرود در انتخاب همسر كج رفته، اینكه انسان در هر لحظه در هر نگاهی(اهدنا الصراط المستقیم) یكی از علمای قم آیت الله اشتهاردی الان امام جماعت مدرسـﺔ فیضیه است چند هزار نفر روحانیون به او اقتدا میكنند خیلی عالم فقیه وارسته و با كمالی است ما مكه بودیم ایشان میگفت من هر شب وسط اتاق میخوابیدم در یك لحظه گفتم تو چرا هر شب اینجا میخوابی خوب پاشو یكبار یك جای دیگری بخواب همینطور به ذهنم آمد خوابم نبرد بلند شدم و تشك را یك متر بردم عقبتر تا یكی دو متر عقبتر بردم یكمرتبه این لوستری كه توی هتل بود لوستر افتاد پائین سر این لوستر هم یك چیزی بود مثل كلنگ كه من خواستم بلند كنم روز بعد كه افتاده بود با سختی بلند میشد با این نوك كلنگی اگر میخورد توی كلـﺔ این پیرمرد هشتاد و پنج ساله داغان میشد یعنی در اینكه آدم كجا بخوابد(اهدنا الصراط المستقیم) رنگ لباس خیلی مسئله مهمی است حالا. . . درباره(اهدنا الصراط المستقیم) روایاتی داریم.
راه مستقیم، راه اهل بیت است
امام صادق(علیه السلام) فرمود: (هو الطریق معرفه الامام) راه مستقیم این است كه آدم امامش را بشناسد دنبال كی برود، این جوانهایی كه عكس چیزی را روی زیر پیراهنشان میزنند بنده خدا نمیداند كه حالا این راه مستقیم است حالا گیرم یك كمالی هم دارد این یك كمال دارد شما صدها كمال میتوانی داشته باشی امام یعنی كسی كه همـﺔ كمالات را دارد اگر وزنه بردار است و كشتی گیر است و قهرمان و فوتبالیست است امام در قلعـﺔ خیبر را برداشت كه چهل تا پهلوان خواستند آنرا بلند كنند نشد اگر راجع به علم است امیرالمومنین فرمود هر چی بپرسید جواب میدهم اگر راجع به شجاعت است اگر راجع به عبادت است. . . اگر بناست دنبال كسی برویم دنبال كسی برویم كه صد تا كمال دارد هزار تا كمال دارد دنبال كسی نرویم كه فقط یك كمال دارد شما اگر خواسته باشی یك قطعه زمین بخری حالا بلاتشبیه بلاتشبیه یك قطعه زمین است فقط به درد خانه میخورد اما یك قطعه زمین است به درد پاساژ هم میخورد به درد دبیرستان هم میخورد به درد مطب پزشكی هم میخورد به درد هتل هم میخورد به درد. . . اگر یك قطعه زمین جایی بود كه صد رقم كارایی داشت یك قطعه زمین هم ته یك بن بست بود فقط برای مسكونی خوب بود، خوب آدم عاقل میآید زمینی را میخرد كه صد منظوره باشد چرا یك منظوره باشد(معرفـه الامام).
صراط در دنیا، صراط در قیامت
از امام صادق(علیه السلام) پرسیدند صراط مستقیم چیه؟ فرمود ما دو تا راه داریم، حتماً این كلمه را شنیدهاید كه از پل صراط گذشتن، پل صراط پلی است روی دوزخ كه همـﺔ مردم باید از روی آن عبور كنند امام فرمود یك راه در دنیا است شناخت رهبر الهی، هر كه در دنیا این راه را درست تشخیص داد آن راه را هم درست میرود هر كه در دنیا از رهبر الهی جدا شد آنجا هم از صراط جدا میشود(و هما صراطان) دو تا صراط داریم(صراط فی الدنیا و صراط فی الاخره فاما الصراط الذی فی دنیا) آن صراطی كه در دنیا است(فهو الامام المفروض الطاعه) امامی كه اطاعتش واجب است(من عرفه فی الدنیا و اقتدی بهداه) هر كه آن امامش را شناخت و دنبالش رفت(مر علی الصراط الذی هو جسر جهنم فی الاخره) هر كه اینجا اماماش را شناخت و رفت آنجا هم از پل میگذرد(و من لم یعرفه فی الدنیا) هر كه اینجا رهبر آسمانی را نشناخت(زلت قدمه عن الصراط فی الاخره)، خلاصه صراط آنجا تجسم صراط اینجاست. مثل اینكه نانوا به شما بگوید نانی كه به شما دادم تجسم خمیری است كه به من دادی همان خمیر خودت تبدیل شد به نان، این راه تبدیل میشود به آن راه یا باید بگوئیم تجسم یا اگر هم تجسم نگوئیم باید گفت كه اینها دو تا راه هست كه با هم ارتباط دارند. شما در خواب میخوابی و خواب میبینی كه در فلان شهر كتك میخوری ولی وقتی بلند میشوی میبینی جای دیگری هستی و چیزی نیست در یك شهر دیگر كتك میخوردی ولی هِنُ و هِنُ آن اینجاست گاهی آدم با یك بدنی كتك میخورد آثارش روی آن بدن هست در یك بدن دیگر شادی میكند اینجا میبینی كه قهقهه توی خواب میخندد بلند میشود میگوید عجب خواب خوشمزهای بود، یعنی گرچه ممكن است در یك كشور دیگری باشی اما آن بدن با این بدن ارتباط دارد كتك آنجا هِنُ و هِنُ اینجاست شادی آنجا لبخند اینجاست ابن عباس كه از مفسرین است در تفسیر(اهدنا الصراط المستقیم) میگوید(قال قولوا معاشر العباد)ای مردم(اهدنا الصراط المستقیم) معنایش این است(ارشدنا الی حب محمد و اهل بیته) خدایا ما را به محبت محمد و آل محمد هدایت كن، راه مستقیم این است چون محبت هم كه میگویند محبت هم یك كشش است آدم وقتی بچهاش را دوست دارد بهرحال وقتش را صرف بچهاش میكند حرف بچهاش را گوش میدهد محبت بدون عمل هم درست نیست كه بگوید آقا ما ولایت امیرالمومنین داریم اما حالا فعلاً در عملیات به كسی دیگر مراجعه میكنیم محبت رمز كشش است شما اگر به یك بچـﺔ كوچك بگویی دوستت دارم میگوید برایم اینرا بخر اگر نخریدی میگوید پس معلوم میشود كه تو دروغ میگویی اگر دوستم داری باید بخری.
آموزش علم، انفاق در راه خداست
یك آیه داریم كه میگوید (;وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ) (البقرة/3) پس راه مستقیم هم معرفت امام است. (;وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ) (البقرة/3) امام معنا كرده كه مراد ما هستیم چطور؟ «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ» از آنچه به آنها دادیم انفاق میكنند نه یعنی برنج و نان و گوشت میدهند این هم انفاق است، اما یك انفاق بالاتر داریم(و مما علمناه یثبتون) یعنی از علم ما به دیگران میآموزند پس ببینید آیهای كه میگوید انفاق كن انفاق فقط دادن نان و برنج نیست انفاق یعنی علم، معلم سر كلاس، روحانی روی منبر، استاد دانشگاه، هر چی یاد مردم میدهند، پدر و مادر هر چی یاد بچهشان میدهند این هم رزق است. از رزقی كه به شما دادیم بدهید یعنی از علمی كه به شما دادیم به دیگران هم بیاموزید، چی دارم میگویم؟ میخواهم بگویم آنجایی كه پوست قرآن است ما یك چیزی میفهمیم راه مستقیم، راه مستقیم است ولی امام میفرماید پشت این راه یك راه حقی است كه دنبال رهبر حق میروید آنچه رزق به تو دادیم به دیگران بده ما ذهنمان میرود روی برنج و روغن نان و گوشت امام میفرماید نه، پشت این یك معنای دیگر هم هست از علمی كه داری به دیگران بده. تیز هوشان و شاگرد اولهای یك منطقه، یك شهر، اول تابستان بیایند یك شهر یك كار اساسی بكنند. آخر بعضی كارها نمایشی است مثل مجلس شوارای اسلامی كه جوانها درست میكنند كه انتخابات میكنند خوب این كار بدی نیست، كار خوبی هم هست اما یك نمایش است حالا این تا بزرگ بشود و رأی بیاورد و رئیس مجلس بشود یا نماینده مجلس بشود بین این سن تا آن سن بیست سال فاصله است یا میشود یا نمیشود اما یك كاری بكنیم كه قطعا میشود چی است؟ بیائیم تیزهوشان و شاگردهایی كه نمراتشان خوب است در یك مدرسه و در یك منطقه اول تابستان اینها بیایند و بگویند به شكرانـﺔ اینكه خداوند به ما هوش بالا و استعداد بالایی داده و نمراتمان بالا بوده بیائیم همشاگردیهایی كه توی این مدرسه داریم و نمراتشان ضعیف است تابستان همهشان را كمك كنیم این معنایش این است «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ» اینرا من در تهران دیدم شش تا دانشجوی پزشكی سال آخرشان بود كه سال بعد دیگر پزشك میشدند اینها آمدند نهضت سواد آموزی به من گفتند ما شش تا دانشجو هستیم توی یك منطقه تصمیم گرفتهایم امسال كلاسهای تقویتی درست كنیم بچههایی كه از نظر علمی ضعیف هستند ما مجانی برای آنها كلاس بگذاریم این «وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ» یك كسی ممكن است آبرو داشته باشد با آبرویش به مردم كمك كند لازم نیست انسان خودش پول داشته باشد در قرآن آیاتی داریم كه میفرماید آنهایی كه پول ندارند مسئولند كه كمك كنند، آخر ندارند، خوب نداشته باشند، آبرو كه داری (;وَلَا یَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِینِ) (الماعون/3) حض یعنی تحریك كرد، میگوید تو پول نداشتی اما میتوانستی دیگران را تحریك كنی پول از آنها بگیری و به فقرا بدهی یا فقیر را به او معرفی كنی، یا او را به فقیر معرفی كنی باید تشویق كنی (;وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِینِ) (الفجر/18) یعنی گاهی انسان باید با آبرویش كاری بكند این هم یكی.
آموزش نام اهل بیت به حضرت آدم
آیهای دیگر، خداوند وقتی میخواست آدم را خلق كند مسئله را با فرشتهها در میان گذاشت گفت «إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»ای فرشتهها! من میخواهم روی زمین جانشین درست كنم، آدم میخواهم خلق كنم، فرشتهها گفتند از خیرش بگذر این آدم جز فساد و. . . این آدم فتنه گر است از خیرش بگذر «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا» فرشتهها گفتند آیا میخواهی در زمین كسی را خلق كنی كه «مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا» فساد كند این آدم فساد میكند این به درد خلیفه نمیخورد «وَیَسْفِكُ الدِّمَاءَ» این خونریز است بابا به ما قناعت كن «وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ» ما سبحان الله میگوئیم، تسبیح میگوئیم، «وَنُقَدِّسُ لَكَ» البقرة/30تو را مقدس و تقدیس میكنیم. خدا گفت من چیزی میدانم كه شما نمیدانید، خلاصه برای اینكه فرشتهها باورشان بیاید آدمها در مراحلی برتر از فرشتهها هستند قرآن میگوید «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» خداوند به حضرت آدم اسمائی را یاد داد بعد گفت بگوئید ببینم، فرشتهها گفتند ما بلد نیستیم، گفت پس ظرفیت علمی انسان از ظرفیت علمی فرشتهها بیشتر است این قصه در سوره بقره آمده است. آنوقت امام میفرماید میدانید آن اسمائی كه خدا یاد فرشتهها داد چی بود؟ آن اسماء این بود(علم آدم اسماء حجج الله كلها) یعنی اسماء اولیاء خدا بود اسماء رهبران الهی بود، این یك روایت است كه اسماء همه چیزی، یكی هم اسماء اهل بیت، یعنی اصلاً آشنا بودن با اسم اهل بیت و خدا مهم است. الان متاسفانه بعضی از جوانهای ما یك آدمهایی كه مثلاً یك كاری كردهاند در فلان كشور اسم او را میبرد اما بعد میگوئیم كه الی آخر. . . . ما خانمها و آقایانی داریم توی هواپیما و توی قطار، توی بانك، توی ادارهها، راحت انگلیسی حرف میزند اما وقتی میخواهد بگوید بسم الله الرحمن الرحیم بسم الله را غلط میگوید توی تلویزیون آدم داریم كه بسم الله را غلط میگوید عوض اینكه بگوید بسم الله الرحمن الرحیم میگوید بسم الله الرهمن الرهیم بعد از بیست و پنج سال توی این موسسه كار میكند، توی دانشگاه است، توی دبیرستان است، جاهای حساس است، اجتماعی، مراكزی كه سوادش بالاست، اما انگلیسی خوب حرف میزند آشنایی با اسمها مهم است روی اسم شما عنایت داشته باشید (;لَیُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِیَةَ الْأُنْثَى) (النجم/27) اصلاً چرا اسم دختر روی ملائكه گذاشتهاید انحراف كه هیچی خدا روی اسم گذاری هم حساسیت دارد.
توجه به نام گذاری در مورد فرزندان
ما اسم میگذاریم ساده میگیریم میگوئیم چه فرقی میكند اسمش این باشد یا آن نه خیلی فرق میكند گاهی وقتها با اسم مبارزه میكردند مبارزه با حكومت میكردند امام سجاد پسری داشت به نام زید شهید شد زید پسری داشت به نام یحیی شهید شد یكسال دیگر حضرت یحیی نوه امام سجاد شهید شد تمام زنان استان خراسان گفتند به كوری چشم دشمنان هر زنی امسال توی این استان پسر بزاد اسم پسرش را میگذاریم یحیی تا فكر نكنند كه اگر یحیی كشته شد این نسل ور افتاد وقتی معاویه دستور داد اسم علی را روی بچهتان نگذارید امام حسین(علیه السلام) فرمود به كوری چشم معاویه همه بچه هایم را میگذارم علی، امام حسین(علیه السلام) سه تا پسر داشت همه را گذاشت علی، علی اكبر، علی اوسط، علی اصغر، وقتی شاه گفت اسم امام بنیانگذار جمهوری اسلامی را نبرید ایرانیان به شاه گفتند به كوری چشم شاه اسم پیغمبر را اگر یك صلوات میفرستادیم اسم امام را سه تا صلوات بفرستیم نه یعنی اینكه امام از پیغمبر بالاتر است صلوات بر پیغمبر دشمن كش نیست اما صلوات برای امام به كوری چشم شاه بود والا امام حسین هم میتوانست اسم بچه هایش را محمد بگذارد كسی به امام حسین بگوید. . . یعنی علی از پیغمبر مهمتر است؟ نه، مهمتر نیست، پس چرا اسم بچه هایت را محمد نگذاشتی اسم بچه هایت را علی گذاشتی؟ این مسأله سیاسی است گاهی كه مسئله سیاسی شد آدم همه بچه هایش را علی میگذارد و یك بچهاش را محمد نمیگذارد اگر مسئله سیاسی شد برای یك مرجع تقلید سه تا صلوات میفرستیم برای خود پیغمبر كه هزاران برابر بالاتر از امام است یك صلوات میفرستیم مثل كسی كه میخواهند او را بگیرند انسان اینرا توی قلعه جایش میهد حفاظت میكند برای او پلیس میگذارد نه معنایش این است كه. . . این چون در معرض خطر است، شما طلا را توی گاو صندوق میگذاری اما آدم را توی گاو صندوق نمیگذاری نباید بگویی آقا یعنی طلا از من مهمتر است بابا این را میدزدند تو را نمیدزدند. «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» كه امام میفرماید اسماء، رهبران آسمانی و اهل بیت بودند. قصهای دیگر خداوند در قرآن(یك صلوات بفرستید).
پذیرش توبه حضرت آدم با نام اهل بیت
خداوند در قرآن به آدم گفت ببین مشكل مسكن تو هست؟ تو با خانمت توی این باغ باش هر چی هم میخواهی بخور این گیاه را نخور، شیطان آمد وسوسه كرد آدم آن گیاه را خورد بعد گفت حالا كه ما گفتیم هر چی میخواهی بخور این یكی را نخور تو گوش ندادی شیطان از طریق حرص تو را وادار به گناه كرد، به خلاف، به ترك اولی، از این باغ برو بیرون او را بیرون كرد آدم دید كه خیلی بد شد بعد یك اسمائی را از خدا گرفت خدا را به آن اسماء قسم داد آنوقت خدا او را بخشید قرآن میفرماید «فَتَلَقَّى آدَمُ» یعنی تلقی كرد، دریافت كرد، آدم دریافت كرد از طرف پروردگارش «كَلِمَاتٍ» چند تا كلمه را آدم از خدا یاد گرفت (;فَتَابَ عَلَیْهِ) (البقرة/37) براساس آن چند كلمه از خدا عذرخواهی كرد آنوقت آن چند تا كلمه چه كلمهای بود شیعه و سنی نقل كردهاند كه آن كلمات این بود(الهی بحق محمد و علی و فاطمه و الحسن و الحسین) هم فخر رازی و عدهای دیگر از علمای اهل سنت گفتهاند هم شیعه گفتهاند كه آن كلماتی كه آدم، هنوز پیغمبر و اینها متولد نشدهاند آن كلماتی را كه جد بزرگوارشان حضرت آدم خدا را به آن كلمات قسم داد آن كلمات كلمات محمد و آل محمد بودند. آن كلمات سوگند به پیامبر و اهل بیت بوده است، پس این آیه هم اشاره به آنهاست.
اهل بیت، شاهدان روز قیامت
برویم سراغ باقی آیات، قرآن میفرماید (;وَأَشْرَقَتْ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ) (الزمر/69) راجع به قیامت میفرماید زمین قیامت. . . چون در قیامت این خورشید دیگر نیست (;إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ) (التكویر/1) (;وَإِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ) (التكویر/2) نور این خورشید گرفته میشود نور ستارهها تار میشود این نوری كه الان به ما نور میدهد، در قیامت این نور نیست، نظام زمین به هم میخورد اول (;إِذَا زُلْزِلَتْ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا) (الزلزلة/1) زلزله كه شد كوهها از دل زمین كنده میشود «وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ»كوهها راه میافتد، كوهها كه راه افتاد به هم میخورد قطعه قطعه میشود (;دُكَّتْ) (الفجر/21) بعد قطعات بزرگ به هم خورده میشود (;كَثِیبًا مَهِیلًا) (المزمل/14) یعنی مثل شن میشود شنها به هم فشار میآورد (;كَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ) (القارعة/5) عربیهایی كه میخوانم آیـه قرآن است، مثل پنبـه رنگارنگ میشود چون كوههای سیاه پنبـه سیاه میشود كوههای سفید پنبـه سفید میشود زمین یك تخت میشود دیگر پستی و بلندی ندارد اینهایی كه میخوانم همهاش آیـه قرآن است، خوب حالا در آن تاریكی چی؟ میگوید در آن تاریكی یك نور دیگر پیدا میشود«وَأَشْرَقَتْ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا» یك نور دیگر پیدا میشود (;وَوُضِعَ الْكِتَابُ) (الزمر/69) كتاب و عمل مردم باز میشود «وَجِیءَ بِالنَّبِیِّینَ» انبیاء را احضار میكنند به پیغمبرها میگویند بگویید ببینم امتهای شما چه جوری با شما رفتار كردند؟ «وَالشُّهَدَاءِ » شهدا را میآورند، شهدا نه یعنی آنكه در جبهه شهید شدهاند، شهدا جمع شاهد است، شاهد یعنی هر كه گواه است ما در قیامت نه تا گواه داریم دست هایمان گواهی میدهد پیغمبر گواهی میدهد امامان گواهی میدهند زمین گواهی میدهد (;یَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا) (الزلزلة/4) یعنی حدیث میكند اخبارش را، یعنی زمین هم. . . چطور شما یك صفحـﺔ سی دی میگذاری یك صفحـه نوار میگذاری این نوار همـه حرفها را نقل میكند خیلی از چیزهایی كه امروز كشف شده راه را برای ایمان به معاد باز كرده یكوقتی میگفتند امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) كه ظهور میكند از كعبه، یك جمله میگوید كه همـه دنیا میفهمند میگفتیم آخر در كعبه صحبت میكند همـه كره زمین میفهمند؟ خوب بله، الان با این ارتباطاتی كه هست میبینی یك نفر كه صحبت میكند همـه دنیا میفهمند. یكوقت به ما میگفتند انگشتر عقیق بلا را برطرف میكند به میگفتیم این عقیق چه ربطی به بلا دارد بعد میبینیم كه الان ساختمانهای بلندی كه در غرب میسازند نوك آن یك الماس میگذارند آن الماس نوك، خطر را برطرف میكند، یا كامیونها زنجیری زیر آن آویزان میكنند این زنجیر خطر را از كامیون برطرف میكند پیشرفت علم خیلی چیزها را برطرف میكند به ما میگفتند دور كعبه كه میگردید یك سنگی هست بنام حجر الاسود این سنگ فرشته بوده سنگ شده و در زمانی كه فرشته بوده اقرار مردم به یگانگی خدا را در خودش ضبط كرده الان هم كه حاجیها میروند مكه به سنگ كه میرسند میگویند(امانتی ادیتها)ای فرشته آن قولی كه گفتم خدا پروردگار من است من سر سر قولم هستم، امانتی، آن امانتی كه به گردن من است آن اقراری كه كردم(ادیت) سر قولم هستم در قدیم میگفتند چطور میشود كه تمام اقرارها در سنگی ضبط بشود حالا بنده كه آمدم توی استان شما یك سی دی با خودم آوردهام مثل یك ورق كاغذ حدود چهل هزار كتاب توی این سی دی ضبط است حالا باز ممكن است در آینده چیزهای ظریفتری هم درست بشود. این پیشرفت علم و تكنولوژی یكی از خوبیهایش این است كه بسیاری از آیات قرآن را برای ما كشف میكند، قرآن نقل میكند كه در زمان سلیمان(علیه السلام) یكی از یارانش گفت من كاخ سلطنتی خانم بلقیس را كه در كشور سباء پادشاه است، كاخش را در یك لحظه اینجا میآورم قبل از آنكه چشمت را به هم بزنی، كاخ را اینجا میآورم، این قابل قبول نبود مگر اینكه بگوئیم قدرت خداست چون خدا گفته چشم، الان با این چیزهایی كه درست شده شما دكمه را میزنی روی تلفن همراه صدا را از آنطرف دنیا میفهمی باز دكمه را میزنی غیر از اینكه صدا را میشنوی شكلش را هم میبینی پس هیچ اشكالی ندارد كه اگر صدا را شنیدی شكل را هم دیدی ممكن است در آینده دكمه را بزنی خودش هم اینجا باشد. پیشرفت تكنولوژی قصهها را حل كرده و روز به روز هم پیش میرود خدا را شكر ما دینی داریم كه میگوید سدر بزن بعد از هزار و چهار صد سال تحقیقات ثابت میكند كه برگ سدر برای پوست چه آثاری دارد وقتی میگوید گوشت قرمز نخور با چربیاش بخور، بعد از هزار و چهارصد سال ثابت میشود كه گوشت قرمز بدون چربی سرطان میآورد. هر چی كه اسلام گفته، زیر درخت نخواب، هر چی كه اسلام گفته مو به مو عمل میشود ما باید خدا را شكر كنیم كه دینی داریم تابحال علم یكی از مسائل دینی را رد نكرده هر چه علم پیش میرود شكوفاتر میشود و ما باید به این دین افتخار كنیم آنوقت این دین و این رهبران را كنار میگذاریم عكس یك كسی را توی اتاق میزنیم، عكس یك كسی را روی سینهمان میزنیم كه این فوقش این توی هزارها هنر یك هنر داشته این هم برای ده سال چون ده سال دیگر یك كسی دیگر پیدا میشود این از گردونه خارج میشود آدمی كه میتواند طلا بخرد چرا پلاستیك میخرد طلا تا ابد طلاست همیشه طلاست قیمتی است ما پلاستیك میخریم كه بعد از ده روز از بین میرود اگر بناست دنبال كسی برویم دنبال كسی برویم كه تمام كمالات را دارد حدّ اعلی این است اهل بیت ما. خدایا تو را به حق محمد و آل محمد شناخت ما را نسبت به خودت و پیغمبرت و راهت و كتابت و اولیائت روز به روز بیشتر، معرفت عمیق همراه با اطاعت نصیب ما بفرما(الهی آمین). والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2152