responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2154
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله رب العالمین اللهم صل علی محمد و آل محمد
 الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی.

بحث امسال در استان شما برای ماه رمضان 83 این بود كه آیاتی از قرآن كه امامان معصوم گفته‌اند این آیه نظر به ما دارد. آیه را در جلسـه قبل گفتیم حرف‌هایی ماند كه این جلسه بگویم آیه در سوره بقره هست «فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمْ الشَّهْرَ» هر كه شاهد در ماه رمضان است یعنی هر كسی ماه رمضان را درك كند هر كس رسید به ماه رمضان «فَلْیَصُمْهُ» روزه بگیرد «وَمَنْ كَانَ مَرِیضًا» اگر كسی مریض بود «أَوْ عَلَى سَفَرٍ» یا در حال سفر بود روزه‌اش را بخورد «فَعِدَّةٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ» بعد یك ایامی دیگر را قضا كند چهار روز روزه خورده چهار روز بعد از ماه رمضان روزه بگیرد بعد می‌گوید «یُرِیدُ اللَّهُ بِكُمْ الْیُسْرَ» خدا نمی‌خواهد كار را به شما سخت بگیرد بگوید حتی مریضی روزه بگیر حتی مسافری روزه بگیر آسان گرفته (;وَلَا یُرِیدُ بِكُمْ الْعُسْرَ) (البقرة/185) این آیه در ماه رمضان معنا دارد اما امام می‌فرماید بالاتر از این یك معنای دیگر هم دارد پس این آیه‌ای را كه در جلسـﺔ قبل گفتیم مقداری هم راجع به آن صحبت كردیم این جلسه هم حرفهای دیگری را بزنم.

1- خدا آسانی می‌خواهد، نه سختی

«یُرِیدُ اللَّهُ» خدا اراده كرده «بِكُمْ» نسبت به شما «الْیُسْرَ» خدا می‌خواهد شما كارتان آسان باشد «وَلَا یُرِیدُ» خدا اراده نكرده «بِكُمْ الْعُسْرَ» نسبت به شما سختی را، خدا نمی‌خواهد كه كار شما سخت باشد امام باقر(علیه السلام) فرمود(یسر) امیرالمومنین است(عسر) دیگران است، امام می‌خواهد بفرماید كه این آیه غیر از اینكه مال روزه هست و مثالش روزه هست اگر رهبرتان امام معصوم بود. . . اگر حكومت دست علی بن ابی طالب و افرادی كه خون علی در بدنشان است فكر علی توی مغزشان است شیعـﺔ واقعی هستند اگر حكومت را اینها اداره كردند كار مردم آسان می‌شود اگر حكومت را از اهلش گرفتند به نااهل دادند كار مردم سخت می‌شود نمونه‌ها را در جلسـﺔ قبل گفتیم زندگی شاهنشاهی خرج دارد بریز و بپاشها خرج دارد وقتی خرج دارد مالیات را گران می‌كنند تا از مردم پول بگیرند خرج خودشان و عیاشی‌شان را در بیاورند زندگی مشكل می‌شود اگر یك مدیر عامل كارخانه خواست قالی ابریشم زیر پایش باشد لوستر چند میلیونی بالای سرش باشد دستـﺔ تلفن‌اش چنین باشد اگر خواست دنگ و فنگ برای خودش درست كند قهراً جنس كارخانه‌اش هم گران می‌كند چون باید گران بفروشد تا این خرج‌ها را در بیاورد. اگر رهبری را دست افراد قانع و زاهد اگر دست افرادی افتاد كه دور ریختن یك نصف لیوان آب را اسراف می‌دانند دیگر برای اصلاح سگش اینقدر پول نمی‌دهد امام می‌فرماید اینكه خدا می‌گوید خدا آسان می‌خواند مردم اگر سراغ اهل بیت بروید كارهایتان آسان می‌شود نمونه‌هایی را در جلسـﺔ قبل گفتم این جلسه هم می‌خواهم بگویم.

2- دوری از یاد خدا، عامل تنگی در زندگی

 مشابه این یك آیـﺔ دیگر داریم می‌فرماید (;وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنكًا) (طه/124) كسی كه اعراض كند دوری كند از ذكر من، خدا می‌گوید اگر از ذكر من دور بشود بدرستی كه برای او زندگی تنگ است. كسی كه از خدا دور بشود زندگی‌اش تنگ می‌شود یعنی به او بد می‌گذرد در مشقت و عسر قرار می‌گیرد.
زندگی تنگ نداشتن نیست بسیاری از سرمایه دارها پول دارند اما زندگی‌شان نكبت است آمار طلاق توی فقرا نیست گاهی توی اغنیاء هم آمار طلاق بالاست تو كه پول داری، باشد، چون توقع دارد از خدا غافل شده افتاده به عیاشی، افتاده به چشم و هم چشمی، افتاده به حرص، دارد باز هم حرص می‌زند كه بیشتر داشته باشد حرص و عیاشی و چشم و هم چشمی به جای رضای خدا آمده آنوقت این زندگی‌اش تنگ شده.
در روایات می‌خوانیم كه رها كردن خط ولایت اعراض از ذكر الهی شمرده شده است این آیه مربوط به ذكر خداست اما امام می‌فرماید كسی كه از یاد خدا اعراض كند زندگی‌اش تنگ است یك معنایش یاد خدا را رها كند زندگی‌اش تنگ است امام می‌فرماید یك معنای دیگر هم هست هر كس از رهبران الهی یعنی كسانی كه خدا گفته این باید رهبر باشد كسانی كه دستشان از دست اولیاء خدا بیرون بگذارد زندگی‌اش تنگ است خوب. . .

3- تنوّع كفاره‌ها در روزه ماه رمضان

اما نمونه‌هایی كه توی این جلسه باید بگویم در قرآن می‌فرماید بعضی از خلافها را اگر كردی باید جریمه بدهی جریمه‌های قرآن تنوع دارد این تنوع بخاطر اینكه طرف در مضیقه نیفتد مثلاً می‌گوید اگر روزه خوردی یك برده آزاد كن خوب برده از كجا بیاورم آزاد كنم؟ می‌گوید اگر نمی‌توانی شصت روز روزه بگیر شصت روز جان ندارم كه روزه بگیرم می‌گوید اگر نمی‌توانی به شصت تا فقیر غذا بده این تنوع این یا آن یا این نگفته حتماً این كار را بكن یكی از راههایی كه خدا می‌گوید «یُرِیدُ اللَّهُ بِكُمْ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِكُمْ الْعُسْرَ» خدا نمی‌خواهد به دردسر بیفتید یكی از نمونه‌هایی كه خدا نمی‌خواهد مردم به دردسر بیفتند این است كه نگفته فلان. . یكوقت مثلاً می‌بینی بخشنامه می‌شود كه همـﺔ دخترها باید مقنعه‌شان كرم باشد بعد توی بازار می‌روی می‌بینی پارچـﺔ كرم وجود ندارد این بخشنامـﺔ آقای مدیر مردم را به دردسر می‌اندازد اما اگر بخشنامه‌ای بود كه از رنگها یا این یا این راه را باز بگذارید كه آن كسی كه پارچـﺔ سرمه‌ای دارد روی دستش نماند پارچـﺔ كرم كمیاب نشود وقتی هم یك چیزی كمیاب شد نرخش می‌رود بالا بیخودی یك بزار را پارچه روی دست او می‌گذارید تا سال دیگر كسی نمی‌خرد یك بزاز پنج شش برابر طبیعی سود می‌برد این بخاطر اینكه آقا به سرش افتاده كه رنگ مقنعه باید چنین باشد چه دلیلی دارد كه ما یك قانونی بگذاریم كه مردم گیر كنند. (بنده حتی با طلبه‌ها كه صحبت می‌كردم گفتم اگر كسی وسط جلسه بلند شد كه برود به او نگو بنشین بابا ممكن است یكمرتبه یادش افتاده كه نماز نخوانده می‌خواهد برود. مردم را آزاد بگذاریم یكی از اساتید می‌گفت كه در جوانی شاگرد امام بودم عصر سر درس كه بودم یادم افتاد كه نماز ظهرم را نخواندم خواستم از وسط درس بلند شوم دیدم زشت است فوری دستم را گرفتم جلوی دماغم دولا دولا كه فكر كنند من خون دماغ شده‌ام می‌گفت تا دستم را اینجوری گرفتم بلند شدم كه بروم حضرت امام فرمود باز هم این سید نمازش را اول وقت نخواند! می‌گفت خیلی خیط شدیم. حالا یك كسی می‌خواهد برود بگذارید برود حالا یك جایی قول داده یادش می‌آید كه بناست كسی تلفن بزند یادش می‌آید كه بچه‌اش از مدرسه آمده پشت در است نیاز دارد به دستشویی كاری دارد به هر دلیلی بنشین چرا بنشیند می‌خواهد برود بگذار برود.)

4- رفع حرمت در صورت اضطرار

خدا برای شما آسان گرفته كارهای خدا آسان است گفته كفاره این نشد آن نشد این نشد آن این تنوع كفارات مثلاً می‌فرماید (;إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْكُمْ الْمَیْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِیرِ) (البقرة/173) چهار بار این آیه توی قرآن تكرار شده گوشت خوك نخورید گوشت مرده نخورید اما در عین حال برای اینكه مردم به دردسر نیفتند آیه می‌فرماید «فَمَنْ اضْطُرَّ» اگر كسی مضطر شد یعنی یك جایی شد كه هیچ چاره‌ای ندارد یعنی دارد می‌میرد اگر گوشت خوك نخورد از بین می‌رود اگر كسی مضطر شد (;غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ) (البقرة/173) مرد پهلوی زن آمپول نزند زن پهلوی مرد آمپول نزند اما اگر مرض سخت است قابل تحمل نیست و آمپول زن مرد برای مرد و زن برای زن نیست مضطر است منتهی اگر مضطر شدی «غَیْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ» نگو حالا كه مضطر شدم بگذار یك كبابی بخوریم همان مقداری كه رفع اضطرار می‌كند به چه مقدار مشكل تو حل می‌شود به همان مقداری كه مشكل تو حل می‌شود. حالا مثلاً بناست آمپول بزنی دیگر یكمرتبه نصف پیراهنت را در نیاور به مقدار نیاز، اگر بناست گوشتی كه حرام است بخورید و اگر نخورید در معرض خطر قرار می‌گیرید به مقدار مورد نیاز، پس ببینید اسلام برای اضطرار راه باز كرده كه مردم گیر نكنند.
 

5- آسان گرفتن در مراسم ازدواج

 توی مراسم بله برون حضرت شعیب می‌خواست دخترش را بدهد به حضرت موسی جوان حضرت شعیب پدر زن موسی بود خوب چقدر مهریه؟ بالاخره هشت سال پول نداری چوپان من باش برای من كار بكن این خودش نشان می‌دهد كه اگر كسی پول ندارد بگوید من پول ندارم اما انگلیسی به تو یاد می‌دهم قرآن به تو یاد می‌دهم داماد پول ندارد عوض پول خدمت كند چقدر؟ اختیار با خودت است هشت سال اگر هم می‌خواهی ده سال اختیار باید با داماد باشد.
 بعدش می‌فرماید (;وَمَا أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْكَ) (القصص/27) پدر زن حضرت شعیب گفت من اراده نكردم به مشقت بیندازم من نمی‌خواهم تو را به مشقت بیندازم تالار بیندازیم یا نه؟ چی آسان است؟ خانه باشد یا تالار، عقد باشد یا نه؟ پول عقد را برداریم برویم سفر عمره هر جوری دوست داری، چند نفر را دعوت كنیم؟ هر جور خودت می‌خواهی، كوتاه بیائید زندگی آسان می‌شود نخیر دختر عمویم رفته تالار من هم باید بروم تالار دختر عمویم گل آورده من هم باید گل بیاورم الله اكبر چقدر ولخرجی بعضی از مراسم عزا یا عروسی در بعضی از مناطق راه می‌افتد میلیونها تومان پول گل می‌دهند و حال آنكه می‌شود یك صندوقی درست كرد مثلاً می‌خواهد چشم روشنی بیاورد برای ازدواج دختر و پسرها صد هزار تومان بریزد توی صندوق عوضش یك گل كاغذی بنویسد صد هزار تومان به حساب فلانی ریختم بعد هم این گل كاغذی را بیاورد و همین گل كاغذی را دو مرتبه برگردانند سر جایش این پولهایی كه ما خرج گل می‌كنیم خیلی مشكلات را حل می‌كند پولهایی كه خرج دكور می‌كنیم خیلی مشكلات را حل می‌كند هر چی آسان است چی دارم می‌گویم؟ آقایانی كه دیر آمده‌اند پای تلویزیون نشسته‌اند بحث این است خداوند در روزه می‌فرماید نمی‌خواهم كار به شما سخت بگذرد امام می‌فرماید این آیه مال روزه هست اما اگر رهبرتان امامان معصوم باشد كارتان آسان است بسیاری از مشكلاتی كه بر مردم تحمیل می‌شود به این خاطر است كه رهبرانشان عیاشی. . . شما به جمهوری اسلامی نگاه نكن رهبرمان الحمدلله زندگی‌اش ساده است البته جمهوری اسلامی هم از دو سه نفر كه رد شویم زندگی‌ها دارد به سمت عیاشی پیش می‌رود متاسفانه ماشین‌های لوكس و چشم و هم چشمی بعد هم فكر می‌كنیم كه اگر ما ماشینمان گران باشد مردم با دید عظمت به ما نگاه می‌كنند و حال آنكه تمام سلول‌های مردم به ما فحش می‌دهند بنده اگر سوار ماشین ساده بشوم بیشتر مردم به من سلام می‌كنند تا با ماشین گران، اشتباه می‌كنند آنهایی كه فكر می‌كنند اگر با ماشین گران باشد عظمت آنها بیشتر است منتهی متاسفانه از این اشتباه غافل شده‌ایم ما فكر می‌كنیم هر چه منار درازتر باشد جمعیت مسجد بیشتر است غلط فكر می‌كنیم.
(امام می‌فرماید اگر می‌خواهید كارتان آسان باشد بروید توی خط رئیس جمهور زندگی‌اش چه جور باشد، رهبر چه جور باشد، رئیس مجلس چه جور باشد، هر چی مسئولین شما ساده‌تر و زاهد‌تر باشند. . . دیشب یكی از دوستان شهید رجایی آمده بود اینجا می‌گفت شهید رجایی یكمرتبه پلو داد با كباب كوبیده. . . البته یكسری چیزهایی هم كه می‌گویند دروغ است این را به شما بگویم دروغ می‌گویند ولخرجی هست اما آنی هم كه می‌گویند تحقیق كنید بسیاری از آنها دروغ است دیروز ما یك جایی بودیم یك كسی می‌گفت این اجلاس نماز صدها میلیون تومان خرج آن است یك كسی آمد گفت من خودم شانزده سیخ كباب برگ خوردم خوب یك سوال: اول اینكه بنده زنده هستم بیائید بپرسید اینطور كه می‌گوئید نیست نمی‌گویم زاهد هستیم می‌گوئیم اینطور كه شما می‌گوئید نیست بریز و بپاشی نداریم بر فرض دلیل حرف شما كیه؟ دلیل حرف شما كسی است كه شانزده سیخ كباب برگ خورده قطعاً این آدم فاسقی است چون اسراف به فتوای حضرت امام از گناهان كبیره است و كسی كه شانزده سیخ كباب برگ بخورد اسراف كرده آدمی كه اسراف كرده گناه كبیره كرده گناه كبیره فاسق است شما دلیل حرفت خبر یك آدم فاسق است گاهی توی روزنامه یك كسی كه قلمش زهرآگین است. . . بله حرف باید مستند باشد بردند خوردند ببینیم آقا كی برد كی خورد؟ بی خودی كسی را زیر سوال نبریم)

6- لزوم دوری مسئولان از اشرافی گری

 البته بریز و بپاش هست توی مسئولین ما هم بعضاً هست توی غیر مسئولین هم بعضاً هست اشرافیگری روز به روز دارد فتیله‌اش بالا می‌رود بله بنده هم قبول دارم روز به روز در اداره‌های ما توی فرمانداریها استانداریها بخشداریها عرض كنم به حضور جنابعالی كه نهادهای اسلامی انقلابی اشرافیگری دارد روی چشم و هم چشمی بالا می‌رود. ما خانه‌ای كه داریم مال ستاد نماز است در تهران، این خانه مال هشتاد سال پیش است یك بانی پیدا شد آنرا بكوبد و بسازد رفتیم پیش مقام معظم رهبری گفتیم این خانه یك بانی برای آن پیدا كرده‌ایم كه بكوبیم بسازیم فرمود نه، گفت سقف آن روی شما خراب می‌شود؟ گفتم نه خراب نمی‌شود تا ده سال دیگر هم تا بیست سال دیگر هم این سقف جان دارد خانه خانـﺔ قدیمی است جاندار است گفت اگر خراب نمی‌شود بنایی نكن. رفتیم پیش آیت الله العظمی گلپایگانی كه من می‌خواهم عمامه بگذارام طلبه‌ها روزی كه عمامه می‌گذارند جشن می‌گیرند مثل مثلاً داماد می‌شوند شما اجازه می‌دهید كه ما یك جشنی بگیریم فرمود من جشن نگرفتم عمامه گذاشتم مجتهد هم شدم جشن می‌خواهید چه كنید؟ بی جشن عمامه بگذارید اگر زهد و قناعت را پیاده كنیم اینطور نیست كه بچه‌های ما پول كتاب درسی نداشته باشند زنهای ما پول چادر نداشته باشند آن پول ثبت نام مدرسه نداشته باشد آن پول كفش نداشته باشد ولخرجی می‌كنیم گیر كار چیست؟ 1- خمس داده نمی‌شود 2- زكات داده نمی‌شود الا بعضی، خمس الا بعضی 3- ولخرجی می‌شود4- اعتماد نمی‌شود، هنوز هم اگر بعضی از زیر مالیات در بروند می‌گویند می‌دانی كلاه سر اداره دارایی گذاشتم اعتماد به اداره دارایی نیست اعتماد به شهرداری نیست اگر رهبر رهبر امیرالمومنین باشد و آنهایی كه فكر علوی دارند اعتماد می‌آید ولخرجی جلوی آن گرفته می‌شود زهد می‌آید قناعت می‌آید عیاشی می‌رود آنوقت « یُرِیدُ اللَّهُ بِكُمْ الْیُسْرَ» زندگی‌تان آسان می‌شود.
پدر زن كی بود؟ امتحان هوش، پدر زن حضرت شعیب داماد موسی در مراسم بله برون باغ باشد یا كاخ باشد، مهریه چی باشد، عروسی چی باشد، لباس عروس آینه و چراغ نمی‌دانم چه حرفی زدند فقط یك آیه توی قرآن هست فرمود پدر زن به داماد گفت من بنا دارم كه كار را سخت نگیرم داماد هر جوری كه برای تو آسان است داماد هم به عروس بگوید هر چی برای تو آسان است به پدر و مادرت فشار نیاور كه حتماً جهازیه‌ات چی باشد من تو را بخاطر كمالات می‌خواهم نه بخاطر جهیزیه.

7- قرائت قرآن به مقدار توان

«عَلِمَ أَنْ سَیَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى» خدا می‌داند كه بعضی از شماها مریض می‌شوید «وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ» بعضی از شما سفر تجاری دارید دنبال این هستید كه یك پولی در بیاورید مثل عشایری كه ییلاق و قشلاق دارند اینطرف و آنطرف می‌روید «وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» بعضی‌ها توی جبهه هستید پس (;فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ) (المزمل/20) هر چی آسان است قرآن بخوانید آن مقداری كه آسان است نماز شب را نباید جوری بگوئیم كه كسی نخواند كه سیصد مرتبه العفو و هفتاد مرتبه استغفرالله آن البته نماز شب خوبی است اما یك قیمت تعاونی هم داریم نماز شب چیست؟ سحری‌ات را خوردی ده دقیقه به اذان است بسم الله وضو بگیر یازده ركعت نماز بخوان وقت هم نداری بدون قل هو الله بخوان یازده ركعت نماز بی قل هو الله پنج تا دو ركعت یك دانه یك ركعت یعنی من ساعت گذاشته‌ام یازده تا سوره حمد نه دقیقه می‌شود ما نماز شب نه دقیقه‌ای داریم نماز شب دو ساعته هم داریم پدر نماز شب دو ساعتی بخواند به بچه بگوید نماز شب نه دقیقه‌ای بخوان حدیث داریم ماه رمضان كه می‌شود به بچه‌ات بگو روزه بعد از یك ساعت بگو حالا افطار دو مرتبه آب كه خورد بگو حالا روزه بعد می‌گوید نان بگو باز روزه یعنی هی كلمـﺔ روزه كلمـﺔ افطار این كلمات را به ذهن بچه‌ات وارد كن یعنی بگذار بچه‌ات با فرهنگ دینی آشنا باشد اگر زن و شوهر خدایی ناكرده كارشان به طلاق رسید خوب خانم از خانه (;أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ سَكَنتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ) (الطلاق/6) با اینكه خانمش را طلاق داده اما باید تا مدتی این خانم توی خانه بماند خانه‌اش هم خانه‌ای باشد كه مرد توان داشته باشد هر چه كه می‌توانی خانـه خانم را ولو كه طلاق دادی خانـﺔ خوبی داشته باشی «مِنْ وُجْدِكُمْ» یعنی وجدان، چقدر می‌توانی هر چقدر می‌توانی به مقداری كه می‌توانی نگو تو زمانی كه زن من بودی خانـﺔ خوب الان كه طلاق گرفته‌ای برو گم شو برو خانـه فامیلت یا برو توی خانه‌ای كه برایت اجاره می‌كنم توی یك محلـﺔ پستی جایگاه خانم حتی اگر خانمت را طلاق دادی باید مسكنی باشد كه مرد در توان تهیه آن باشد. «فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ» رفته‌ای دعا بخوانی لازم نیست دعا را تمام كنی دعای كمیل خسته شدی یك صفحه‌اش را بخوان دو صفحه‌اش را بخوان حال داری بیشتر بخوان.

8- تلاش برای معیشت، همچون جهاد در راه خدا

از چیزهایی كه توی سوره مزمل هست اینست كه سفرهای تجاریی كه هست در كنار جنگ است یك حدیث داریم(الكاد فی عیاله) كسی كه تلاش كند برای زن و بچه انگار توی جبهه دارد زحمت می‌كشد حدیث داریم كسی كه برای خرجی زن و بچه زحمت بكشد انگار رزمنده است و توی جبهه است این حدیث را هم داریم این آیه هم می‌تواند ریشـﺔ آن حدیث باشد چون فرمود دو گروه مشكل دارند سه گروه مشكل دارند یكی‌اش این است «وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ» «آخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» گروهی مشغول سفر تجاری هستند گروهی مشغول سفر جبهه هستند یعنی سفر تجاری كنار سفر جبهه و جنگ است این پیداست كه سفر تجاری كنار جبهه و جنگ است، سفر تجاری یعنی انسان تلاش بكند برای خرجی زن و بچه آن هم عبادت است ما خیلی چیزها را ساده می‌گیریم آنها هم عبادت است غصه نخورند كسانی كه والله ما امشب شب شیفتمان است نه می‌توانیم برویم احیاء نه می‌توانیم برویم چراغانی نه می‌توانیم برویم چی نه می‌توانیم برویم چی عید است سال تحویل است نمی‌توانیم برویم، همانجا كه سر خدمت هستی اجر به شما می‌دهند. من این حدیث را یكوقت خوانده‌ام عده‌ای را در مكه گذاشتند پهلوی كفش‌ها گفتند اینجا بنشین ما برویم طواف كنیم امام فرمود تو كه پهلوی كفش‌ها نشسته‌ای ثوابت كمتر از آنكه طواف می‌كند نیست در مدینه كسی مریض شد یك نفر هم پهلوی او ایستاد كه پرستاری كند باقی‌ها رفتند حرم پیغمبر زیارت، فرمود تو كه از مریض پرستاری می‌كنی ثوابت كمتر از آن نیست كه زیارت می‌كند هیچكس نباید غصه بخورد هیچكس نباید غصه بخورد كه چرا ضعیف است چرا به كار نرسیده «وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ» «آخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» «یَضْرِبُونَ و یُقَاتِلُونَ» اینها كنار هم آمده این هم مهم است.

9- معافیت افراد ناتوان از حضور در جبهه جنگ

باز برای اینكه آسان بشود در سوره نور می‌فرماید جبهه بروید اما كسانی كه مشكل دارند نروند (;لَیْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَج حَرَجٌِ) (النور/61) كسی اگر كور است اگر كسی شل است نرود منتهی الان اگر كسی كف پایش هم صاف بود یك خورده دیدِ او هم كم بود او را معاف می‌كنند اسلام می‌گوید نه اینها را نباید معاف كنید حضرت از سربازهای مدینه سان می‌دید اگر خیلی وضع او درست بود می‌گفت اسمت را برای جبهه بنویس یكوقت كه نیاز بود برو اما اگر كسی مشكلی داشت می‌فرمود تو به درد جبهه نمی‌خوری اما توی شهر می‌توانی خدمات پشت جبهه را. . . ممكن است یك كسی دو تا انگشت ندارد سه انگشته است خوب این به آر پی جی نمی‌خورد اما توی آشپزخانه عدس پاك كند حتی اگر كسی یك انگشت دارد آدم می‌تواند با یك انگشت تلفن بگیرد پیغمبر از همـﺔ افراد كار می‌كشید نه دو سال هر وقت نیاز بود همه كار بكنند اصلاً در اسلام ما چون. . . ما از كار افتادگی داریم این بازنشستگی چون یك قرارداد بسته‌اند خودمان را بازنشست می‌كنیم و گرنه بازنشستگی اسلامی نیست از كار افتادگی اسلامی است ممكن است كسی ده سال كار بكند از كار بیفتد باید برود زندگی‌اش را تأمین بكند ممكن است كسی سی سال كار بكند مثل خیلی از اساتید دانشگاه یا فرمانده‌های نظامی ما داریم توی ارتش و اینها كه افرادی هستند سی سال آنها تمام شده اما بخاطر تخصص‌شان باز هم سر كار هستند استاد دانشگاه سی سال تدریس كرده اما حالا تازه از استادهای برجسته است حیف است توی خانه برود بنشیند در اسلام از كار افتادگی داریم نه بازنشستگی این بازنشستگی بخاطر یك قرارداد است كه ما از اول استخدام قرارداد می‌بندیم كه من هر ماه مبلغی از پولم را به تو می‌دهم تو هم سر سی سالگی من را این چون ما یك قرارداد بسته‌ایم(المؤمن عند شروطهم)(اوفوا بالعقود) یا عقدی بسته‌ایم طبق قراردادمان عمل كنیم اما اسلام می‌گوید تا جان داری كار كن می‌گویند ارتش خوب كیست؟ می‌گویند ارتش خوب سه تا شرط دارد یك: تا آخرین نفس بجنگد دو: تا آخرین نفر بجنگد سه: تا آخرین فشنگ بجنگد آخرین نفر آخرین نفس آخرین فشنگ این را می‌گویند رزمنده خوب اما اگر هنوز فشنگ داشت و او را گرفتند پیداست كه نه، خیلی عرضه نداشته‌ای نتوانسته همـﺔ فشنگ هایش را خرج كند اگر رمق داشت و گیر افتاد پیداست كه بی عرضه بوده آخرین نفر آخرین نفس آخرین فشنگ.
قرآن می‌فرماید وقتی رفتید خانـﺔ بستگانتان می‌توانید از خانـﺔ پدر از خانـﺔ برادر از خانـﺔ خواهر عمو عمه دایی خاله از خانه‌های اینها رفتید مهمانی بخورید البته خوردنها معمولی باشد من یكبار یك مهمان داشتم گفتم برو كباب بخور پولش را من می‌دهم من خودم میل به غذا ندارم برو بخور مهمان من رفت و برگشت آمد پول بگیرد دیدم خیلی می‌گیرد گفتم چی خورده‌ای گفت كباب گفتم چند تا سیخ خورده‌ای گفت یازده تا گفتم بابا من خودم دو تا سیخ می‌خورم حالا تو جوانی سه تا سیخ بخور آخر یازده تا سیخ خورده‌ای كجا رفت؟ گفتم ببخشید پول دو سه سیخ آنرا من می‌دهم باقی‌اش را خودت بده گفت حاج آقا آخر تو گفته‌ای مهمان من گفتم آخر آدم اینكه آدم می‌گوید از خانـﺔ پدر بخورید یعنی طبیعی به طور طبیعی آدم از خانـﺔ پدرش مادرش بخورد، آن كسی هم كه كلید خانه‌اش را به شما می‌هد آن هم دیگر اجازه نمی‌خواهد اگر شما كلید خانه‌ات را دادی به من گفتی آقا كلید خانه‌ام را در اختیارت می‌گذارم دیگر آنجا خواستم چیزی بخورم اجازه نمی‌خواهم حلال است باز به شرطی كه خوردن طبیعی باشد حدیث داریم جوری كار كنید كه اگر مردم با چشم دیدند خیس عرق نشوید جوری از خانـﺔ فامیل غذا بخورید كه اگر دیدند خیس عرق نشوید این هم باز آخرش می‌فرماید «لَیْسَ عَلَیْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَأْكُلُوا» من نمی‌خواهم كه شما به دردسر بیفتید انسان بالاخره روابطی دارد توی روابط آدم بخواهد چیزی بخورد خوب بخورد چی دارم می‌گویم؟ بسم الله الرّحمن الرّحیم خلاصـﺔ بحث ما این بود در آیـﺔ روزه خدا می‌گوید هر كس هست روزه بگیرد مسافر است روزه‌اش را بخورد بعد قضا كند خدا می‌خواهد كار شما را آسان كند نه اینكه سخت بگیرد امام ذیل این آیه می‌فرماید اگر رهبرتان ائمـﺔ معصومین باشند اگر رهبر شما اولیاء باشند كار شما آسان است دو جلسه صحبت كردیم چطور رهبری فاسد زندگی را تلخ می‌كند رهبری حق زندگی را آسان می‌كند قوانین دست و پا گیر را برمی دارند رهبر حق. . . ائمه معصومین قانون دست و پا گیر نداشتند بسیاری از مشكلات ما بخاطر قانونها پیچیده است.
(خرافات ما، در همین استان می‌خواستند مسجدی بسازند یك تنـﺔ درخت می‌خواستند رفتند درخت را ارّه كنند البته محیط زیست نباید بگذارد درخت را قطع كنند اما حالا یك جایی نیاز است گفتند نه این درخت نظر كرده است روحانی محل گفت بابا من تبر دست می‌گیرم اره می‌كنم طوری نیست، مردم ترسیدند گفت من ارّه می‌كنم طوری نیست درخت كه مقدس نیست همینطور الكی می‌گویند این درخت مقدس است یك چیزی را بی خودی مقدس می‌كنیم پای آن گیر می‌كنیم یك چیزی را كه اصل نیست اصلش می‌كنیم یك چیزی را كه اصل هست از اصلی بودن می‌اندازیم این رهبری حق است امام فرمود اگر دستتان توی دست اهل بیت باشد خرافات را برمی دارد رسومات را برمی دارد عادات غلط را بر می‌دارد پولهایی كه صرف اسراف و عیاشی و تجمل است را برمی دارد اینها برداشته شود زندگی برای شما آسان می‌شود هر چی بدبختی داریم بخاطر آداب رسوم خرافات یكسری قوانین یكسری عیاشی بزرگهاست.)
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به ما ایمانی بده اهل بیت را خوب بشناسیم راه تو را خوب بشناسیم روز به روز به آن راه نزدیكتر بشویم(الهی آمین).
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2154
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست