responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2242

موضوع بحث: گناه شناسي، اقتصاد از نظر اسلام، رمضان 62

تاريخ پخش: 5/4/62

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

«الحمد للّه رب العالمين و صلي اللّه علي سيّدنا و نبيّنا محمّد و علي اهل بيته و لعنة اللّه علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الّدين»

1- دنيا و حقوق انسان‌ها

ارزش كار و كارگر در اسلام
1- مال از نظر اسلام امانت است.
2 – همه‌ي مردم بطور مساوي حق بهره گيري از طبيعت را دارند.
مثلاً نمي‌توان گفت كه صحرا متعلق به سياه پوستان است و يا دريا متعلق به سفيد پوستان است و اين كه از آب و باد وخاك و نور و موج و دريا و صحرا و جنگل و معدن، هر انساني مي‌تواند بطور طبيعي بهره برداري نمايد و هيچ كس براي بهره برداري بر ديگري مقدم نمي‌باشد، مگر اين كه شخصي در استفاده‌ي از آن‌ها سبقت گرفته باشد.
اگر كسي در منطقه‌اي چاهي احداث كرد تا محدوده‌ي خاصي از منطقه، نبايد فرد ديگري چاه بزند.
3 – كار از ديدگاه اسلام مقدس است و اين ديدگاه تنها به اسلام اختصاص دارد.
ماركسيست‌ها اصلاً اعتقاد به خدا ندارند چه رسد به اين كه كار را عبادت بدانند.
در نظر يك فرد مسلمان بين در مسجد و در كاروانسرا با اين كه هر دو از چوبند تفاوت وجود دارد و در خانه‌ي خدا را با ديد قداست مي‌نگرد.
ما حاضريم كه پول زيادي بدهيم تا يك نخ از لباس امام را داشته باشيم، چرا كه لباس امام را مقدس مي‌دانيم.
اسلام كار را به عنوان عملي مقدس تلقي كرده، براي همين كسي را كه كار مي‌كند را به شخصي كه جهاد مي‌كند تشبيه كرده است. عرق كارگر مثل خون شهيد مي‌باشد.
از نظر اسلام شخصي كه كار نمي‌كند، دعايش مستجاب نمي‌شود.
4 – از نظر اسلام محدوده‌ي كار بسيار گسترده مي‌باشد و تمام اقشار جامعه را در بر مي‌گيرد.
كار فكري، كار اداري و كار بازويي همه كار مي‌باشد، ضمن اين كه كار بازويي از نظر اسلام ارزش بيش‌تري دارد. پس ازنظر اسلام معلم يا استاد دانشگاه هم كار مي‌كنند. بنده‌ي طلبه نيز كه مطالعه كرده و حديث پيدا مي‌كنم هم كار مي‌كنم.
5 – از نظر اسلام هم حقوق كارگر محترم است و هم حقوق جامعه.
بعضي از مكاتب آزادي را به شخص مي‌دهند تا هر كاري كه مي‌خواهد انجام دهد حتي اگر اين كار به نابودي جامعه منجر شود. در حالي كه اسلام با هر كاري كه به جامعه ضرر بزند، مخالفت مي‌نمايد.
6 – در نظر اسلام نه بايد غني عياش داشته باشيم و نه فقير مفلس، ضمن اين كه مالكيت محترم مي‌باشد.
7 – در اسلام هدف كارها نيز اهميت دارد به خلاف ساير مكاتب.
مثلاً اگر داروسازي بخاطر سود مادي دارويي را بسازد و اگر سود بيشتر در هروئين سازي بود، آن را مي‌ساخت ما او را تشويق نمي‌كنيم. در اسلام حرص و تكبر نمي‌توانند هدف باشند. همينطور كه پول براي اشاعه‌ي فساد و فحشاءممنوع مي‌باشد.
در حديث‌هاي بسياري سعي در زياد كردن مال نكوهش شده و آن را در راه شيطان قلمداد كرده است. پس هدف نبايد زيادي مال باشد، چرا كه اين كار شيطاني است.
پس كارگر في نفسه براي ما محترم نيست بلكه به عنوان كارگري مهم است كه براي رضاي خدا و خودكفايي جمهوري اسلامي و خرجي خانواده و. . . به كار مشغول باشد و اهداف مقدسي داشته باشد.
8 – از نظر اسلام فقر عامل نفوذ ابرقدرت هاست.
وقتي امامان توصيه به كار مي‌كردند، مي‌فرمودند: «اغْدُ إِلَى عِزِّكَ»(كافى، ج‌5، ص‌149) يعني بلند شو و به سوي عزتت برو. يعني اگر كار نكني فقير مي‌شوي و ديگر عزيز نيستي.
عزيز يعني نفوذناپذير. شخص عزيز نفوذناپذير است و شخص ذليل سريع خود را مي‌بازد.
پس بنا به فرموده‌ي امام، اگر كسي بخواهد نفوذناپذير باشد، بايد دنبال كار برود.
9 – دنيا وسيله است نه هدف.
«الدنيا مزرعة الآخرة»(عوالي ‌اللآلي، ج‌1، ص‌267) يعني دنيا مزرعه‌ي آخرت است.
«نِعْمَ الْعَوْنُ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ»(كافى، ج‌5، ص‌72) بهترين ياور و سكوي پرتاب براي آخرت دنيا مي‌باشد.
10 – تعادل بين دنيا و آخرت.
گفته شده كه نبايد دنيا فداي آخرت شود و نيز نبايد آخرت را فداي دنيا كرد.
11 – زن و مرد هر دو بايد كار بكنند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ»(كنزالفوائد، ج‌2، ص‌107) مثل اين حديث در باره‌ي كسب روزي حلال در كتاب بحار آمده است.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «طَلَبُ الْحَلَالِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ»(جامع‌ الأخبار، ص‌139) يعني زن و مرد هم در طلب علم و هم در كار مشترك مورد خطاب قرارگرفته‌اند. پس ما در جمهوري اسلامي معتقديم كه زن و مرد بايد در كنار هم كار بكنند، ولي با توجه به ساختمان بدن زن و استعداد او باشد و با حجاب و بچه‌داري و روحيات عاطفي هماهنگي داشته باشد.
امام صادق مي‌فرمود: به زنان خودتان بافندگي ياد بدهيد «عَلِّمُوهُنَّ الْغَزْل»(الجعفريات، ص‌97) بافندگي سه ويژگي و فايده دارد.
1- اين كار اختياري است و در بين كار آزاد است به امور ديگر، نظير بچه داري رسيدگي كند.
2 – بافندگي كار ظريفي است و با روحيات زنانه تناسب دارد.
3 – محيط كار بافندگي آرام است.
پس با توجه به حديث فوق در زمان ما نيز هر كاري كه اختياري، سبك و در محيط آرام باشد را زنان مي‌توانند به عنوان شغل انتخاب نمايند و به اقتصاد خود و جامعه كمك كنند.
در دنيا هر كس شعار بدهد كه زن و مرد دوش به دوش هم بايد كار كنند، دروغ مي‌گويند.
ما هنوز زني را نديده‌ايم كه پشت كاميون رانندگي كند.
و اگر هم زن و مرد در كارخانه‌اي كار كنند، در هر جاي دنيا كه باشند، باز هم كارهاي سبك‌تر را به زنان اختصاص مي‌دهند. ما شعار دروغي نمي‌دهيم. زن و مرد مي‌توانند دوش به دوش هم طلب علم يا روزي حلال نمايند يا اين كه دفاع و عبادت و خدمت اخلاص داشته باشند و اين دوش به دوش بودن‌ها بايد با واقع مطابق باشد.
12 – در اسلام گدايي ممنوع است.
در حديث داريم «فَاحْمِلْ عَلَى رَأْسِكَ وَ اسْتَغْنِ عَنِ النَّاسِ»(كافى، ج‌5، ص‌76) يعني حمالي كردن با سر، بهتر از نيازمندي به مردم است. درحديث داريم كسي كه كارهايي را سبك مي‌شمارد و تن به انجام آن‌ها نمي‌دهد، آيا گدايي‌شان اوست؟ چرا كه اگر كارنكند نيازمند مردم مي‌شود.
13 – كار مصنوعي ممنوع و يا به عبارت ديگر شغل كاذب ممنوع
قيمت جنسي مثل خيار از دزفول تا تهران تفاوت زيادي دارد كه به خاطر كار مصنوعي دلالان مي‌باشد.
مثلاً خريد يك قالي در يك جايي از بازار و فروش آن در آنسوي بازار كاري مصنوعي است.
مثل اين كه شغل فردي اين باشد كه در خيابان راه برود و به هر كس كه عطسه كرد بگويد عافيت باشد.
14- تمام اولياء دين، اهل كار بوده‌اند. در جلد 103 بحارالانوار مجلسي حديثي مي‌باشد كه البته ريشه‌ي اينطور احاديث در قرآن مي‌باشد كه مضمون آن اينچنين است. امام مي‌فرمايد كه حضرت موسي براي اين كه داماد حضرت شعيب شود، شرايط حضرت شعيب را پذيرفت و اجير شد كه چوپاني ايشان را بكند و در آخر حضرت شعيب جمله‌اي فرمود كه براي پدر زن‌ها مفيد است (وَ ما أُريدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَيْك) (قصص /27) و اين توصيه‌ي پدر زن به داماد در قرآن مي‌باشد كه حضرت شعيب فرمود: كه بنا ندارد سخت گيري كند بر دامادش. يعني مهريه‌اي طلب كرد كه به واسطه‌ي آن حضرت موسي به مشقت نيفتد.
بعضي از افراد سياست يك بام و دو هوا دارند. به ما مي‌گويند كه در برنامه بگوييم دخترها را ارزان به ازدواج جوانان درآورند، ولي خودشان به اين حرف عمل نمي‌كنند.
حضرت نوح نجار بودند و مابقي پيامبران يا كشاورز بودند، يا چوپان و البته پيامبري به نام سليمان هم پادشاه بوده است و اين اختلاف‌ها خوب است، چرا كه اگر همه‌ي پيامبران فقير بودند، گفته مي‌شد كه يكي از ويژگي‌هاي پيامبران فقر است.
شعور ما بايد به جايي برسد كه در امام شناسي ما طلايي بودن گنبد و يا خاكي بودن قبر فرقي نكند، چرا كه گنبد حرم امام رضا(ع) از طلاست ولي چهار امام ديگرمان در بقيع حتي سنگ قبر هم ندارند و اين اختلاف در معرفت و ادب ماتأثير نمي‌گذارد. چرا كه امامت امام براي ما ارزش دارد نه گنبد طلا.
در مورد حضرت سليمان گفته شده با اين كه ثروتمندان در محضر ايشان عرض ادب مي‌كردند، ولي حضرت با فقيران نشست و برخاست داشتند و با آن‌ها غذا ميل مي‌كردند.
امام رضا(ع) نيز در زمان پذيرش وليعهدي باز هم روي حصير نشست و برخاست داشتند. اگر چه پذيرش وليعهدي امام رضا اجباري بود.
15- اگر دنيا در كنار انسان باشد، اشكالي ندارد. آنچه مهم است اين است كه دنيا در ما رخنه نكند و در ما فرو نرود.
معمولاً افرادي كه دنيادار هستند در آن غرق مي‌شوند و اشخاصي مثل حضرت سليمان و خديجه استثنا مي‌باشند. به ندرت پيش مي‌آيد كه زني مثل آسيه در كاخ فرعون باشد و تحت تأثير انحرافات دربار قرار نگيرد.
البته نگوييد كه چرا آخوندها كار نمي‌كنند؟ همانطور كه در اصل چهارم تذكر داديم، بعضي كارها فكري هستند و واژه‌ي كار عموميت دارد.
در احاديث بسياري نه دهم عبادت را به كسب روزي حلال اختصاص داده‌اند و اين به خاطر دشواري اين عمل مي‌باشد.
به اميد اينكه روزي شاهد اين باشيم كه در اول بازار و در آخر بازار مساجدي همچون دو فيلتر ساخته شوند و جواناني كه قصد اشتغال در بازار را دارند هر روز قبل از ورودشان حدود نيم ساعت آموزش احكام خريد و فروش بدهند. البته آموزش قرآن و احاديث بايد توسط يك روحاني خبره انجام شود و اينكار را انجمن اسلامي بازاريها از همين امروز مي‌توانند انجام دهند. مثل اين كه اگر كسي بخواهد وارد حمام شود، اول بايد لنگ ببندد و سپس وارد شود.
«الْفِقْهَ ثُمَّ الْمَتْجَر»(كافى، ج‌5، ص‌150) در اسلام دستور داده‌اند كه بايد اول آگاهي پيدا كرد و سپس به داد و ستد پرداخت و اگر كسي آگاهي عميقي از احكام داد و ستد نداشته باشد، بدون اين كه متوجه باشد در ربا فرو مي‌رود.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «مَنْ بَاعَ وَ اشْتَرَى فَلْيَحْفَظْ خَمْسَ خِصَالٍ وَ إِلَّا فَلَا يَشْتَرِيَنَّ وَ لَا يَبِيعَنَّ الرِّبَا وَ الْحَلْفَ وَ كِتْمَانَ الْعَيْبِ وَ الْحَمْدَ إِذَا بَاعَ وَ الذَّمَّ إِذَا اشْتَرَى»(كافى، ج‌5، ص‌150) يعني هر كس داد و ستد مي‌كند، بايد از پنج خصلت را مراقبت نمايد و اگر نمي‌تواند، نبايد خريد و فروش نمايد. 1 – مواظب ربا باشد 2- مواظب سوگند باشد 3 – نبايد عيب جنس را مخفي كند 4 – اگر چيزي را مي‌فروشد از آن تعريف نكند 5 – اگر مي‌خواهد چيزي را بخرد نبايد آن را مذمت كند.
16 – نظارت مستقيم حاكم و حكومت اسلامي بر توزيع
اين اصل از حكومت اميرالمؤمنين گرفته شده است كه حضرت در بازار سخنراني مي‌كرد و متخلفين را با شلاقي كه دردست داشتند، تهديد مي‌كردند و اين در حالي بود كه حضرت علي(ع) شخص اول حكومت اسلامي بودند.
(رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ) (نور /37) خداوند در قرآن مرداني را كه تجارت و داد و ستد آن‌ها را از ذكر خداوند غافل نمي‌كند، ستايش مي‌كند.
بازارياني كه مغازه را تعطيل مي‌كنند و به نماز جماعت مي‌روند، ارزش بيش‌تري از افراد عادي دارند، چرا كه بازاري دل از سود كنده و به مسجد آمده است. البته اين برتري است كه در مسجد به ياد خدا باشد و افكار مادي نداشته باشد. مثلاً شخصي كه بچه دارد و به جبهه مي‌رود ارزش بيش‌تري دارد تا اين كه فردي به جبهه برود ولي زن و بچه نداشته باشد.
17 – اسلام عنايت ويژه‌اي به كشاورزي دارد.
«مَنْ سَقَى طَلْحَةً أَوْ سِدْرَةً فَكَأَنَّمَا سَقَى مُؤْمِناً مِنْ ظَمَإٍ»(تفسيرعياشى، ج‌2، ص‌86) يعني هر كس درختي را آبياري كند، مثل اين است كه مؤمن تشنه‌اي را سيراب كند. از نظراسلام نبايد باغ‌ها را تخريب كرد و خانه سازي نمود مگر اينكه در ازاي قطع هر درخت، درختي را جايگزين نمود. واين توجه اسلام به فضاي سبز و كشاورزي را مي‌رساند.
پيامبر فرمودند كه از رحمت خداوند دور باشد فردي كه آب و خاك دارد ولي چيزي براي خوردن ندارد.
در بحار‌الانوار مجلسي حديثي داريم كه هر كس درختي بكارد و هر موجودي اعم از مور و ملخ و كرم و شغال و دزد و. . . از آن درخت استفاده كنند، براي صاحب درخت ثواب صدقه نوشته مي‌شود.
در اهميت كشاورزي همين بس كه حتي اگر دزدي محصولات را ببرد، دزد مجازات مي‌شود و براي صاحب محصول ثواب صدقه منظور مي‌شود.
پيامبر اكرم حمايت زيادي از كشاورزان مي‌كردند و در اين راستا به اميرالمؤمنين فرمودند «يَا عَلِيُّ لَا يُظْلَمُ الْفَلَّاحُونَ بِحَضْرَتِكَ»(كافى، ج‌5، ص‌284) يعني ‌اي علي مواظب باش به كشاورزان در حضور تو ظلم نشود و به آن‌ها بد نگذرد.
اميرالمؤمنين به استاندار خود مي‌فرمايد: «وَ لْيَكُنْ نَظَرُكَ فِي عِمَارَةِ الْأَرْضِ»(نهج‌ البلاغه، نامه 53) يعني بيش‌ترين دقت تو بايد به آبادي زمين معطوف شود.
اگر پول ساختمان عظيم وزارت كشاورزي را كه در زمان طاغوت ساخته شده داشته باشيم، مي‌توان تمام قنات‌هاي كشور را لايروبي كرد.
در زمان شاه چند صد متر هكتار زمين را اختصاص به دانشكده كشاورزي مي‌دادند و در آن‌ها چمن مي‌كاشتند و دركلاس‌ها براي بهبود وضع كشاورزي بحث مي‌كردند، در حالي كه اگر در همين زمين‌هاي چمن كاري شده، سبزي مي‌كاشتند، كمكي به وضع كشاورزي شده بود و تمامي اين تشريفات در زمان شاه بود در حالي كه ايران در آن موقع تنها گندم سي روز خود را توليد مي‌كرد. الحمدلله الآن وضع ايران خيلي بهتر شده است.
نبايد زمين‌ها را رها كرد. در اين زمينه حديثي داريم كه «إِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِم»(بحارالأنوار، ج‌32، ص‌7) يعني شما مسئول هستيد، حتي در مورد زمين و چهارپايان.
يكي ديگر از شواهد، عنايت ويژه اسلام به كشاورزي اين است كه براي آبادي زمين‌هاي غير آباد جايزه قرار داده و گفته كه هر كس زميني را آباد كرد، آن زمين براي خودش مي‌باشد.
در كدام كشوري قانوني مثل اين حديث ما دارند كه قبل از اين كه عرق كارگر خشك شود مزد كارگر را به وي بدهيد.
روزي امام رضا(ع) با عده‌اي كارگر برخورد كرد و از مقدار مزد يكي از آن‌ها سؤال كرد، وقتي مطلع شد كه مزد او را معين نكرده‌اند بسيار ناراحت شد و فرمود كه قبل از كار كردن، مزد كارگرها مشخص شود و قبل از خشك شدن عرق آنها مزدشان را كمي بيش‌تر از آن چه معين شده بدهند تا هم كارگران در طول روز آرامش داشته باشند و هم در پايان كارخوشحال شوند. در اسلام ربا حرام است ولي توصيه شده كه اگر وام مي‌گيريد، موقع پرداخت قرض خود مبلغي را به عنوان هديه به صاحب پول بدهيد. يا اينكه پارچه‌اي يا كادوئي را همراه قرض اصلي به صاحب پول بدهيد.
در اسلام توصيه شده كه به كارگران اجازه داده شود كه روز جمعه به نماز جمعه بروند.

2- حكايتي از مجبور نكردن كارگر

به حضرت علي(ع) خبر رسيد كه در منطقه‌اي به خاطر لايروبي نشدن قنات، قنات در حال خشك شدن است و ازحضرت خواستند نامه‌اي به استاندار بنويسد و از او بخواهد كه مردم را مجبور نمايد كه قنات را لايروبي كنند تاكشاورزي رونق بگيرد. حضرت به استاندار آن جا نامه‌اي نوشت ولي فرمود: من صلاح نمي‌بينم كه مردم را مجبور به اين كار كنم. تو خود با محبت و تشويق آن‌ها را ترغيب به لايروبي قنات كن.
حضرت اميرالمؤمنين فرمودند كه من هرگز كارگري را مجبور به انجام كاري نمي‌كنم و نيز فرمودند كه خداوند هر گناهي را مي‌بخشد، مگر كسي كه حق كارگري را بخورد قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص): «إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ كُلَّ ذَنْبٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا مَهْرَ امْرَأَةٍ وَ مَنِ اغْتَصَبَ أَجِيراً أَجْرَهُ وَ مَنْ بَاعَ حُرّاً »(كافى، ج‌5، ص‌382) اين موارد گوشه‌اي ازنظرات اسلام در باره‌ي مسئله‌ي كار بود.
با سلام به رهبر انقلاب و خانواده‌هاي شهدا و رزمندگان و تمام كساني كه در جبهه و پشت جبهه به اسلام خدمت مي‌كنند. خداوند به همه‌ي شما اجر دهد و روزه هايتان را قبول نمايد.
خدايا، خدايا، تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2242
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست