نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2246
موضوع بحث: گناه شناسي، توبه-1، رمضان 62
تاريخ پخش: 13/4/62
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين»
«اللهم العن اول ظالم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علي ذلك اللهم العن قتلت امير المومنين(ع)»
1- سنگيني گناه براي مؤمن
چون در شب قدر هستيم، ميخواهم چند جمله درباره گناه بگويم كه بحث قطع نشود و بحث را ادامه دهيم. ما از اول ماه رمضان تا به حال درباره گناه شناسي بسيار صحبت كرديم. زمينههاي گناه را بررسي كرديم و الان ميخواهيم يادي از گناهان داشته باشيم و سپس راجع به كفاره گناه صحبت كنيم. بحث هجدهم دنبالهي مباحث گناه شناسي است. بحث امروز ما دربارهي گناه شناسي و توبه است. پيامبر فرمود: «يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَةٍ يَخَافُ أَنْ تَقَعَ عَلَيْهِ وَ الْكَافِرَ يَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ ذُبَابٌ مَرَّ عَلَى أَنْفِهِ»(مجموعةورام، ج2، ص53) اگر انسان مومن گناه ميكند، بخاطر ايمانش. مثل اينكه كوهي بالاي سرش است و الان آن كوه ميخواهد روي سرش سقوط كند و لذا مؤمن وقتي گناه ميكند، ميترسد. كافر كه گناه ميكند، مثل اين است كه يك مگسي(وز، وز) كرده است و تمام ميشود و ميرود. عزيزان اگر ما هر روز گرفتار گناه شدهايم، اگر گناهاني كه انجام ميدهيد برايتان مهم است. اين نشانهي ايمان زياد است. چون پيامبر فرمود: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَيَرَى ذَنْبَهُ كَأَنَّهُ تَحْتَ صَخْرَةٍ» است. نشانهي مؤمن اين است كه از گناهش ميترسد، تا ميگويند: گناه! رنگش ميپرد. درحديث ديگر داريم كه مومن وقتي گناه ميكند بعد از بيست سال ياد گناهش ميافتد. يا مكان گناهش را ميبيند. ميگويد: من اينجا گناه كردم. بعد از بيست سال به گناهش و مكان انجام آن توجه ميكند. مثل اينكه او را برق ميگيرد. اين نشانهي ايمان است. (إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ) (انفال /2) مومن آن كسي است كه وقتي ياد خدا، ياد قهر خدا، ياد غضب خدا، ياد دوزخ خدا، ياد بهشت خدا، ياد مخالفت خدا بيافتد، مسائل ايماني او را بلرزاند. بنابراين ما بايد در اين شبها كه مدتهاست در حال بحث هستيم، يك مقدار به فكر گناهان خود و قيامت بيفتيم.
2- مثالي براي اخلاص
يك مسئلهاي را از خودم برايتان تعريف كنم. به من گفتند: بعضي از اين بحثهايي كه براي ماه رمضان ضبط كردهاي، نقص فني داشته است و خراب شده است. بنابراين اين برنامه خوب نيست و بايد دوباره بگيريم. من خيلي ناراحت شدم، زيرا زحمت بسيار دارد و اين حديثها اينگونه نيست كه از يك كتاب استخراج شود و گفته شود. هريك را از يك منبع بايد چنگ زد. من حداقل براي هر بحث تلويزيوني بطور متوسط چند ساعت مطالعه ميكنم. حالا ممكن است بعضي بحثها را پنجاه ساعت مطالعه كنم و بعضيها را سه ساعت مطالعه كنم. حال آنكه ميگويند: بحث خراب شده است، انسان خيلي ناراحت ميشود. من گفتم كه مثال من مثال زني است كه لباسهايش را شسته و روي طناب انداخته است، باد ميآيد و لباسها را روي خاكسترها مياندازد. ديشب فكر كردم كه اگر روز قيامت به من بگويند: آقاي قرائتي تمام سخنرانيهاي تلويزيوني شما به خاطر اينكه اخلاص نداشتهاي از بين ميرود، چه كار كنم؟ به خانم بگويند: چهار پيراهن شستي حالا باد آمده و لباسهايت را روي خاكستر انداخته است. شيون ميزند و زجر ميكشد. تمام عمرت هرچه زحمت كشيدهاي روي خاكستر افتاده است. كسي كه اخلاص نداشته باشد، روز قيامت چنين بلايي سرش ميآيد. ما بايد به اين جمله كه شهيد محراب آيت الله مدني گفتهاند توجه كنيم. ايشان فرمود: اي خدا اگر اخلاص نداريم، اخلاص را دوست داريم. خدايا بخاطر اينكه اخلاص را دوست داريم به ما اخلاص بده. زيرا داشتن اخلاص مشكل است. اميرالمؤمنين مخلص بود. وقتي دشمن را در ميان رزم به زمين كوبيد و خواست سر او را ببرد، دشمن آب دهانش را به صورت حضرت پرت ميكند و اميرالمؤمنين جوش ميآورد. برميخيزد و قدم ميزند تا آرام شود و آنگاه به كشتن اقدام ميكند. سؤال ميكنند چرا طول دادي؟ ميفرمايد: آن زمان كه به من آب دهان پرتاب كرد من هيجان زده شدم. ترسيدم او را از روي هيجان بكشم و كشتن او از روي قصد غربت نباشد. برخواستم كه ميزان شوم تا براي خدا او را بكشم. خيلي مهم و مشكل است. ما ضعيفتر از آن هستيم كه ادعا كنيم كه مخلص هستيم. بايد از خدا بخواهيم كه در اين شبها به ما اخلاص بدهد. در اصول كافي از امام صادق(ع) حديثي داريم: «إِذَا أَذْنَبَ الرَّجُلُ خَرَجَ فِي قَلْبِهِ نُكْتَةٌ سَوْدَاءُ»(كافى، ج2، ص271) انسان وقتي گناه ميكند در روح او اثري كوچكي هم چون نقطهاي سياه ميماند و هرچه گناه بيشتر ميشود اين نقطه و اثر فراگيرتر ميشود بگونهاي كه اصلش قلب او را زير و رو ميكند و ديد او عوض ميشود. اين شبها بايد يادي از گناهان بكنيم. كوچك شمردن گناه، خيلي مهم است. يك روز پيامبر فرمود: بترسيد از گناهي كه خدا آن را نميبخشد. گفتند: يا رسول الله آن گناه چيست؟ فرمود: گناه كوچك! وقتي انسان اين گناه را انجام دهد و بگويد: اين كه چيزي نيست. ما بايد در اين شبها جبران معصيت بكنيم. مقداري درباره جبران معصيت صحبت خواهم كرد. اين شبها شبهايي است كه انسان بنشيند و خودش را نقد بكند. از پارسال تا كنون چه كردهايم؟
3- شب قدر شب تقسيم قسمت است
شب قدر است چه براي ما مقدر ميشود؟ شعري را در تفسير روح البيان ديدم. فكم من فمنا يمسي و يصبح امنا *** و قد نسجت اكفان و لا يدري و كم من عروس زينوها لزوجها *** و قد غبضت ارواحها ليلة لقدري شب قدر است. ميداني يعني چه؟ كم در عربي به معني زياد است. چه زياد هستند جوانهايي كه شب و روزشان ميگذرد وخيالشان نيز تخت و راحت است. حال آن كه كفنش بافته شده و خودش نيز خبر ندارد. اينقدر جوان هستند كه كفنشان در كارخانههاي چيت سازي دارد بافته ميشود. ما از خودمان بيخبر هستيم. (و كم من عروس) و چقدر عروسهايي هستند كه امشب براي داماد زينت ميكنند(و قد غبضت ارواحها ليلة القدري) و حال آن كه عروس خانم نميداند كه امسال سال آخر عمرش است. چه دامادهايي كه كفنشان بافته ميشود و نميدانند. چه عروسهايي كه به خيال اينكه اول عروسيشان است، از مرگ خود بيخبر هستند. به نظر شما براي مجلس شوراي اسلامي چه روزي از همه مهمتر است؟ آن روزي است كه بودجه به مجلس ميرود. روزي كه بودجه به مجلس ميرود روز مهمي است. براي اينكه تمام وزارتخانه فعاليتشان وابسته به بودجهاي است كه مجلس برايشان تصويب ميكند. امشب، شب تصويب بودجه است. من چقدر عمر دارم؟ آيا سال ديگر هستم يا نيستم؟ چقدر از جوانها پارسال شب قدر از خدا خواستهاند كه شهادت را براي ما مقدر كن و خداوند برايشان مقدر كرد. شب قدر شب خيلي مهمي است و ميخواهم راجع به قدر صحبت كنم. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم» (إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ) (قدر /1) يعني ما قرآن را در شب قدر فرستاديم. (وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ) (قدر /2) نميدانيم شب قدر چيست؟ شب قدر به قدري مهم است كه خدا به رسولش ميگويد: تو نميداني شب قدر چقدر مهم است. بعد ميفرمايد (لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) (قدر /3) شب قدر از هزار ماه بهتر است. چه خبر است كه يك شب از هزار ماه بهتر است؟ ميداني چه خبر است (تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ) (قدر /4) امشب ملائكه نزول ميكنند. ملائكه خدا بر زمين نازل ميشوند. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها» جبريئل خدا امشب به زمين ميآيد. متن قرآن است. امشب زمينيها ميزبان فرشتهها هستند. ما امشب ميزبان هستيم. اگر يك شخصيت امشب خانهي ما باشد، ميگوييم: ميدانيم امشب چه خبر است؟ امشب فلاني ميآيد. ميداني كه امشب فرشتهها ميآيند. عالم ملكوت به اين عالم ميآيند. بي گناهان مهمان گناهكاران ميشوند. كساني كه دائما در عبادت هستند، دائما در سجده هستند، «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» ملائكه امشب تشريف ميآورند و ما ميزبان هستيم و چه خوب است وقتي ملائكه ميآيند، ببينند صاحبخانه در مسجد است. البته شب قدر براي هر سال است و از اين روايت بسيار ناب وجود شخص حضرت مهدي(عج) را ميتوان اثبات كرد كه الان حضرت مهدي تشريف دارند. چگونه؟ به خاطر اينكه سوال ميكنيم. آيا هر سال شب قدر دارد؟ بي شك هرسال شب قدر داريم. در روايت نيز شب قدر آمده است. زمان پيامبر ملائكه كه نازل ميشدند بر چه كساني نازل ميشدند؟ ملائكه شب قدر بر رسول خدا نازل ميشوند. امسال كه ملائكه نازل ميشود بر چه كسي نازل ميشود؟ بايد فردي باشد كه صفات رسول خدا را داشته باشد و او جزء حضرت مهدي نميتواند باشد. پس ما از نزول ملائكه دنبال ميزبان ميگرديم. اگر گفتيم ماشين را پارك كن، معلوم ميشود كه پاركينگي نيز هست. اگرگفتيم: مهمان داريم، معلوم ميشود ميزباني نيز هست. اگر گفتيم طفل، معلوم ميشود كه مادري هم وجود دارد. طفل بي مادر نميشود. مهمان بي ميزبان نميشود. امشب ملائكه مهمان ميشود «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» ملائكه به زمين تشريف ميآورند. به كجا نازل ميشوند؟ روايات زيادي داريم كه امشب ملائكه همه خدمت حضرت مهدي ميرسند. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها» اين عالم هستي همه اندازه دارد. ما خيال ميكنيم كه اين برگ درخت همينطور سبز ميشود. براي اين درخت اندازه گيري شده است. چقدر بايد آب جذب كند. چند برگ داشته باشد. برگها تا چند دقيقه روي زمين باشد. (وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ) (رعد /8) يعني همه چيزها نزد خدا به مقدار معيني است. (قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْراً) (طلاق /3) خداوند براي هرچيزي قدر و اندازه مشخص كرده است. (إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْناهُ بِقَدَرٍ) (قمر /9) بدرستي كه هرچيزي را به اندازه خلق كرديم. (وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ) (حجر /21) چيزي نيست مگر اينكه اصل آن نزد ما باشد. «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» خزانهي هر چيزي دست ما است. «وَ إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ» يعني چيزي نيست «إِلاَّ عِنْدَنا خَزائِنُهُ» چيزي را نميبيني مگر اينكه خزانه و منبعش نزد ما باشد. «وَ ما نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ» اينكه شما ميبينيد اين سهميهي شماست. انبار پر است. اگر يك مثقال مثقال ميدهند بخاطر اين است كه سهميهي شما است. از اين آيات ميفهميم هر چيزي قدر و اندازهاي دارد. برگ درخت، عمر تاريخ، حكومتها، سر موعد كه شود به موقع از بين ميروند و پس و پيش نميشود. (وَ لَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْساً إِذا جاءَ أَجَلُها) (منافقون /11) وقتي اجلش ميآيد ديگر تأخير ندارد. شب قدر چه شبي است؟ در سورهي قدر چند خاصيت در مورد شب قدر آمده است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» اگر از شما پرسيدند: شب قدر چه شبي است؟ بگو: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ» يعني شب قدر شبي است كه قرآن در آن نازل ميشود. «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» يعني شب قدر از هزار ماه بهتر است. شب قدر شبي است كه «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها» روح به معني جبرئيل است. بگو جبرئيل در شب قدر نازل ميشود. (فيها يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكيمٍ) (دخان /4) يعني در شب قدر هركار محكمي فيصله داده ميشود. شب قدر با حكمت، كارها همه از هم ممتاز ميشود. شب قدر، شب تقسيم است. شب توزيع است. شب نوزدهم كارها اندازه گيري ميشود. يعني يك تكه زمين را اول بين افراد تقسيم ميكنند. شب نوزدهم خط كشي و اندازه گيري ميشود. شب تفكيك و ديواركشي است. شب بيست سوم سندها به اسم صاحبش امضا ميشود. يعني داراي مرحله است. حديث داريم كه پيامبر فرمود: «فَمَنْ أَدْرَكَهُ وَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَدْرَكَ وَالِدَيْهِ وَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّه»(كافى، ج4، ص67) «وَ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فَأَبْعَدَهُ اللَّهُ» واي بركسي كه شب قدر برود و خدا خطاي او را نبخشيده باشد. چه كنيم كه خدا ما را ببخشد؟ راه بخشيدن خدا چيست؟ امام زين العابدين سمت راست صورتش را روي خاك ميگذاشت ما پيشانيمان را روي خاك ميگذاريم. ايشان پيشانيشان را در غير نماز روي خاك ميگذاشتند و اين جمله را ميگفتند: «إِلَهِي إِنْ كَانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِك»(بحارالأنوار، ج91، ص142) خدايا اگر من بد هستم و گناه كردم، تو خوب هستي پس من را ببخش. كمي از مناجات امام سجاد در اين شبها را برايتان بگويم. ايشان در يكي از جملاتشان ميگويند: خدايا اگر مرا نبخشي، شيطان خوشحال ميشود كه من جهنمي هستم. بعد ميگويد: اي خدا ميل خودت است. اگر مرا ببخشي رسول الله خوشحال ميشود و اگر مرا نبخشي شيطان خوشحال ميشود. من ميدانم كه رسول الله خوشحال شود نزد تو بهتر است پس مرا ببخش و رسول الله را خوشحال كن. حضرت زهرا(س) شبهاي جمعه تا صبح احيا ميگرفت و ميگفت: فقط به امت پدرم دعا ميكنم. قرآن به ما راه را نشان داده است و گفته است هركس ميخواهد خدا او را ببخشد بايد ديگران را ببخشد. خودمان را از كينهها پاك كنيم. (وَ لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا) (حشر /10) مومن يكي از دعاهايش اين است كه خدايا كينه مومني را در قلب من قرار نده. «وَ لا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذينَ آمَنُوا» (وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ) (نور /22) آيا نميخواهيد خدا شما را ببخشد. هركس ميخواهد خدا او را ببخشد بايد او هم مردم را ببخشد. كم و زياد پايين و بالا حق و ناحق ميشود. بايد يك مقداري اين حقوق شخصي را ببخشيد. شب قدر و شب اندازه گيري است. يك بار ديگر اين شعر را بخوانم. فكم من فتا يمسي و يصبح امنا *** و قد نسجت اكفانه و لا يدري وكم من عروس زينوها لزوجها *** و قد غبضت ارواحها ليلة القدري چه جوانهايي كه خيالشان راحت است و كارخانه كفنشان را ميبافد و چه عروسهايي كه خود را براي همسر آرايش ميكنند و نميدانند كه امسال سال آخر عمرشان است. بد است كه انسان نزد اين و آن بگويد كه گناه كرده است. اقرار نزد خدا خوب است. اگر انسان گناه كرد خدا اجازه نميدهد كه به ديگران بگويد. گناه كردهاي به خودم بگو، چرا به ديگران ميگويي؟ الله اكبر! خيلي مهم است كه خدا ميگويد: اگر گناه كردي نميخواهم آبرويت نزد ديگري بريزد. حق نداري كه بگويي تو معصيت مرا كردهاي. بيا نزد خودم بگو. تو مخالفت مرا ميكني، چرا به مردم ميگويي؟ من نميخواهم آبروي تو نزد مردم بريزد. گناه كردهاي حق نداري كه بگويي. هركس كه گناه كرد بايد به خدا بگويد. خدا اجازه نميدهد حتي آبروي گناهكار بريزد. اين خيلي مهم است. اگر كسي گناهي را كرد، ما نگوييم: بايد رسوايش كنم. چون خدا گفته است اگر گناه كردهاي، حق نداري آبروي خودت را بريزي. گاهي اثر نقل گناه از خود گناه بدتر و بيشتر است.
4- خداوند توبهپذير و مهربان است
بنابراين ببينيد كه با چه خداي مهرباني مواجه هستيم و بايد جبران كنيم. قرآن ميگويد: (إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئات) (هود /114) كارهاي خوب كارهاي بد را از بين ميبرد. انسان ميتواند با يك عمل انقلابي كردههاي خود را رفو كند. قرآن ميفرمايد: (انَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ) (بقره /37) در قرآن 57 مرتبه گفته شده است كه من رحمن هستم يعني شما را ميبخشم. به عدد سن امام حسين(ع) كلمهي «رحمن» در قرآن آمده است. امام حسين(ع) نيز 57 سالشان بود. خدا در قرآن 145مرتبه فرموده است كه من رحيم هستم. يعني شما را ميبخشم. خداوند 200 مرتبه در قرآن فرموده است «ودود» هستم يعني دوستتان دارم. بارها گفته است: «يحب التوابين» توبه كنندگان را دوست دارم. شما را ميبخشم. نزد خودم بيا و به كسي نگو. پس خدا خيلي مهربان است. بعضيها چنان چشمهاي خود را بستهاند كه اين نور با عظمت را نميبينند و از آن استفاده نميكنند. بعضي خيال ميكنند كه توبه براي انسانهاي پير است. ميگويند: پير كه شديم توبه ميكنيم. اينها يك مثلث اضافي در ذهنشان است. مثلث اين است. مثلا ميگوييم: اين راه مستقيم است. ميگويد: قبول دارم راه مستقيم اين است ولي حالا ما اول جوانيمان است. بگذار دنبال كارمان برويم و كيفمان را بكنيم و يك مقدار كج شويم. وقتي پير شديم بر ميگرديم و توبه ميكنيم و آدم خوبي ميشويم. يك مثلثي در ذهنشان است. اين مثلث دو الي سه اشكال هندسي دارد. 1ـ وقتي كج شدي بالا نميروي. سقوط ميكني و از اين طرف ميآيي. خط را رو به بالا نكش، رو به پايين بكش. 2ـ در مثلث آخر خط معلوم است ولي من نميدانم كه چند سال ديگر زنده هستم و آيا فرصت توبه دارم. مگر نميبيني كه چقدر از جوانها غير از شهدا در جواني مردهاند. در ثاني مگر ميشود كه وقتي انسان پير ميشود بيايد و توبه كند. فرد معتاد كه نميتواند يكباره برگردد.
5- حضرت علي كشته خط فكري منحرف شد
روح انسان كه تغيير كند ديگر عوض نميشود. شب احياء است. اين شب دو ركعت نماز دارد. غسل دارد. شب بيست يكم و بيست و سوم غسل دارد. بهتر است انسان اول غروب غسل بكند. بعد از نماز مغرب و عشاء دو ركعت نماز دارد. مثل نماز صبح قل هوالله را ميخوانيم. هفتاد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه» ميگوييم. به مفاتيح مراجعه كنيد. بايد توجه پيدا كنيد كه شب آخر عمر اميرالمؤمنين است، شب ضربت خوردن است. ما از شب نوزدهم چند خاطره داريم. رسول خدا به اميرالمؤمنين گفت: شب نوزدهم تو را ميكشند. تو را در ماه رمضان ميكشند. اميرالمومنين نفرمود: چه كسي مرا ميكشد. از قاتل سوال نكرد. از علت سوال نكرد. (أَ فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِي) (شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج4، ص107) گفت: آيا زماني كه مرا ميكشند، علي دين خواهد داشت؟ از دينش سوال كرد. يعني مهم نيست كه كشته شود يا شهيد شود. فقط خطش خط سالمي باشد. فرمود: آيا در خط اسلام هستم؟ فرمود: بله در خط اسلام هستي. اين خود درسي است كه اميرالمومنين به ما ميدهد. ايشان سي سال قبل از شهادت خود ميترسد كه بعد از سي سال در خط اسلام نباشد. اين حسن عاقبت است. يكي از دعاهاي مهم حسن عاقبت است. در قرآن داريم (آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا) (نساء /137) بايد حسن عاقبت را بخوانيم. يكي از برنامههاي امشب توجه به اين جمله است. «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين» خدايا قاتلين اميرالمؤمنين را لعنت كن. چرا نميگوييم: «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَاتَلََ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين» و جمع ميبنديم «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين» يعني كساني كه اميرالمؤمنين را كشتند، لعنت كن. درست است كه ابن ملجم اميرالمومنين را شهيد كرد اما اين شخص نبود، بلكه خطي بود. ابولهب يك نفر است كه خدا ميگويد (تَبَّتْ يَدا أَبي لَهَبٍ وَ تَبَّ) (مسد /1) اما يك نفر نيست، اين يك نفر نماينده يك جريان است. گاهي شخصي است كه نماينده يك خطي است. ابن ملجم هم نماينده خطي است. لذا نميگوييم: «اللهم العن ابن ملجم» ميگوييم: «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِين» «قتلة» به معني قاتلين است. پس معلوم ميشود كه اميرالمومنين را يك نفر نكشت. در حقيقت يك جرياني اين عمل را انجام داد. همه آنهايي كه در آن برنامه بودند و اطلاع داشتند و در برنامه ريزي و توطئه نقش داشتند آنها هم جزو قاتلين هستند. كسي كه راضي به گناه باشد او هم جزء باند گناهكاران است. شب توبه و شب استغفار است. شب احيا است. بخصوص شب جمعه نيز هست. خودمان را آماده كنيم.
6- قدرداني از نعمتهاي خدا
يك سري از گناهان باعث ميشود كه دعاهايمان مستجاب نشود. هركدام از برادرها اگر پول محرومي در مالشان است، امشب اندازه گيري كنند و حق آنها را بدهند. آخر چطور خود تو براي فقرا اندازه نميگيري و كمكي نميكني بعد از خدا ميخواهي كه براي تو اندازه بگيرد. خدا صد تومان به تو داده است و گفته از اين صد تومان، بيست تومان را به فقرا بده. نميدهي و ميگويي: نميخواهم تو كه بيست تومان را اندازه نميگيري (وَ في أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ) (ذاريات /19) (وَ آتُوا حَقَّهُ) (انعام /141) قرآن ميگويد. بالاخره محرومين حق دارند. حكومت اسلامي حق دارد. شما كه صد تومان بدست آوردي از آسفالت حكومت استفاده كردي. از برق و كتابخانه و امنيت و. . . حكومت استفاده كردهاي. اين گونه نيست كه از خواب بلندشوي و جان بكني و صد تومان را كسب كني. درست است كه خودت زحمت اين پول را كشيدهاي اما زير پايت آسفالت است. بالاي سرت برق است. اگر امكانات حكومت اسلامي نبود تو اين صد تومان را پيدا نميكردي. مثل جواني كه ميگويد: خودم ليسانس گرفتم. تو ليسانس گرفتي اما استاد و مدرسه و ميز و تخته سياه و بخاري و. . . بود. امكانات فرهنگ به تو ديپلم و ليسانس داد. حكومت مقدماتي جور كرده است و باعث شده است كه تو اين صد تومان را پيدا كني. حالا تو بايد از اين صد تومان بيست تومان را به حكومت بپردازي. خمس درآمد حكومت اسلامي است. اين حكومتي كه امكانات را جور كرد. شما شنا ميكنيد. خودتان اين كار را ميكنيد. اما به آن كس كه استخر را در اختيارتان گذاشت بايد پول بدهيد. گرچه خودت شنا ميكني ولي در عين حال اين استخر و مقدمات را كس ديگري ايجاد كرده است. بنابراين حكومت اسلامي امكاناتي را به وجود آورده است و شما كه از صد تومان، بيست تومان را اندازه نميگيري و كنار نميگذاري. چگونه به خدا ميگويي: خدايا هزار تومان برسان. ميگويد: آن بيست تومان از آن صدتوماني را كه به تو دادهام، ندادهاي. انساني كه ميخواهد از بازاري نسيه بگيرد. ميگويد: بهاي آن قلم اولي كه خريدهاي را پس بده، ما دوباره به تو نسيه ميدهيم. شما صد تومان را برده و خوردهاي، امشب آمدهاي كه هزار تومان بده؟ تو هنوز صد تومان پارسال را ندادهاي، آن وقت آمدهاي و نسيه ميخواهي؟ آيا قدر نعمتهايي را كه داري، ميداني؟ خداوند مقدر كرده است كه شما چشم داشته باشيد. آيا حق آن را ادا كردهاي؟ خدا مقدر كرده است كه شما دو دست سالم داشته باشي، آيا از اين دستهاي سالم درست استفاده كردهاي؟ آيا روي سر بچه يتيم دست كشيدهاي؟ خدا براي تو زبان گويا مقدر كرده است، آيا از اين زبان گويا درست استفاده كردهاي و به امانت خيانت نكردهاي؟ از سال گذشته تا كنون يك سال به تو عمر داده است، از اين عمر استفاده كردهاي؟ آخر ما واقعا نميدانيم كه چگونه به مسجد برويم. چون ما كه به مسجد ميرويم مثل مشتري ميماند كه هر سال از بازاري جنس ميخرد و ميخورد و باز ميگويد: يك مقدار ديگر به ما نسيه بده. اين كه خودش گفته است: من دوستت دارم به خاطر اين است كه رحمن است والا به طور طبيعي نبايد راهمان بدهد و بايد بگويد: برو گم شو! تو هرسال نسيه ميگيري و ميخوري. پارسال چقدر مشكلات را از تو دور كردم و تو قدر داني نكردي ولي از آنجا كه خدا ارحم الراحمين است، باز هم گفته است كه بيا. من تو را دوست دارم. عبادتت را نيز قبول ميكنم. شب قدر نيز به تو دادهام. قرآن نيز به تو دادهام. شب قدر از هزار ماه بهتر است. اين از لطف خداست. واي بركسي كه از اين الطاف استفاده نكند. خدايا تو را به آبروي تمام كساني كه پارسال شب قدر بودند و امسال شهيد شدهاند براي ما پيروزي اسلام را مقدر كن. خدايا به شهيد شب قدر اميرالمؤمنين وقت مرگ دين ما را نيز سالم قرار بده. خدايا نسيههايي را كه گرفتهايم. گناهاني را كه كردهايم تو را به محمد و آل محمد بيامرز. خدايا ايماني به مابده كه از اين به بعد در خط تو باشيم. به پدر و مادر ما كه زجر ديدهاند تا ما را تربيت كنند، جزاي خير بده. ما را پدراني شيعه پرور قرار بده. خدايا اگر مقدر ميكني كه امسال سال آخر عمرمان باشد اشكالي ندارد اما شهادت در راه خودت و با نور يقين و يا بخشيدن گناه جانمان را بگير. اگر هم مقدر كردهاي كه ما عمر داشته باشيم آنرا در راه رضاي تو مصرف كنيم. براي رهبر عزيز ما تا زمان ظهور حضرت مهدي(عج) سلامتي و عزت و قدرت و مصونيت مقدر بفرما. براي جانبازان ما شفا مقدر كن. براي بازماندگان شهداي ما صبر و اجر مقدر بفرما. خدايا براي ما خير دنيا و آخرت را مقدر بفرما. از همديگر بگذريد. هركس به شما ظلم كرده است جز طاغوتيها را ببخشيد. به همديگر دعا كنيد كه اگر 40 نفر را از سوز دل دعا كني خدا دعاي خودت را مستجاب ميكند. به حوزههاي علميه دعا كنيد كه مطهريها و بهشتيها و امام هارا تربيت كرده است. خدايا حوزههاي علميه ما را درپناه حضرت مهدي(عج) مويد بدار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 2246