نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 336
موضوع بحث: امام علي(ع)، ماجراي غدير
تاريخ پخش: 21/4/69
بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم
چون هر سال يك شب ما در رابطه با غدير خم صحبت مىكنيم اين شب جمعه هم بحثمان بايد در رابطه با غدير خم باشد در رابطه با غدير خم دورنمايش را شنيديم.
1- گذري بر دوران رسالت پيامبر اسلام
ماجرا اين است كه پيامبر اسلام در چهل سالگى به پيامبرى رسيد، سه سال دعوت مخفيانه كرد، 10 سال دعوت آشكار كرد 13 سال در مكه بود پيغمبر عمر شريفش شد 53 سال، از هر قبيلهاى يك تروريست انتخاب شد يك مشت هيأت چاقوكش هر كدامشان از يك فاميل قرار شد شبانه پيغمبر را بكشند تا اسلام براى هميشه خاموش بشود رسول اكرم على بن ابى طالب را جاى خود خواباند سنى و شيعه اين را قبول دارد بعد با ابابكر رفتند به غار در غار تار عنكبوت اينها را محافظت كرد چاقوكشها و تروريستها از روى ديوار پايين ريختند پارچه را كنار كشيدند ديدند پيغمبر نخوابيده است. على(ع) خوابيده است گفتند رسول خدا كجاست؟ گفت مگر به من سپردهايد. گفتند پيغمبر حتماً توى شهر است، چون اگر جايى بخواهد برود على را هم حتماً با خود مىبرد و يك مقدارى هم تفحص كردند و بالاخره پيغمبر از غار بيرون آمدند و هجرت كردند رفتند مدينه. در سن 53 سالگى وارد مدينه شد. مسجدى ساخت. كنار مسجد بازارى ساخت به مسلمانها گفت هر چه توليد داريد بياوريد توى همين بازار هر چه مصرف داريد بياييد در همين بازار بخريد كه يك بازار جداگانه داشته باشيم و نيازى به بازار يهوديها نداشته باشيم. استقلال اقتصادى همان پيغمبرى كه كلنگ مسجد را زد، كلنگ بازار را هم زد. روزى كه وارد شد رؤساى قبيله آمدند استقبال گفتند تشريف بياوريد خانه ما فرمود من خانه هيچ كس نمىروم هر جا شتر خوابيد؟ انصار شتر را آزاد گذاردند و شتر رفت و در مقابل خانه ابو ايوب انصارى رسيد. اين شخص فقيرترين فرد مدينه بود. ابوايوب خانهاش را به پيغمبر داد حكومت اسلامى پايه هايش ريخته شد، بنيانش گذاشته شد. شش سال تشكيل حكومت دادند خواستند بيايند مكه. جمعيتى را پيغمبر آورد تا بيايد مكه نگذاشتند تا پشت مكه جمعيت را آورد نگذاشتند برگشتند و دو سال ديگر ماندند شد سال هشتم هجرى در اين سال موفق شدند و رفتند مكه را فتح كردند بتها را شكستند برگشتند دو سال ديگر هم ماندند شد سال ده هجرى شد 63 سالگى سال آخر عمر پيغمبر. پيغمبر و اميرالمؤمنين هر دو يك اندازه عمر كردند 63 سال لكن پيامبر 30 سال بزرگتر از اميرالمؤمنين بود.
2- گريه پيامبر بر مزار مادر در مسير حجة الوداع
سال آخر عمر پيغمبر است مكه فتح شده حكومت تشكيل شده قدرتى به دست آمده حالا بناست بروند مكه اعلام كردند به اطراف مدينه ما امسال مىخواهيم برويم مكه هر كس مىخواهد بيايد، بيايد مدينه با كاروان پيغمبر هجرت كند. مردم از اطراف مسلمانها از اطراف مدينه جمعيت انبوهى در مدينه جمع شدند، رسول اكرم با يك جمعيت بزرگ به سمت مكه حركت كردند وقتى داشتند مىرفتند رسيدند به يك منطقهاى كه قبر مادرش بود. پيغمبر بچه 5 ساله بود كه مادرش از دنيا رفت و حالا 63 سالش است و بعد از 58 سال به قبر مادرش رسيد و زار زار گريه كرد به قدرى كه اصحاب هم گريه كردند. و اين حديث براى ماست عليه وهابىهاى خبيث: مىگويند در اسلام گريه براى مرده جايز نيست، ما مىگوييم پيغمبر بعد از 60 سال براى مادرش گريه كرد. اشك رمز عاطفه است، انسان موجودى است دو موتوره موتور عقل و موتور عاطفه چراغ عقلش بيانش است و چراغ عاطفهاش چشمش است چشمى كه اشك ندارد مورد غضب است. امام سجاد(ع) در مناجات خود مىگويد: خدايا به تو شكايت مىكنم از چشمى كه به آن اشك ندارد. چشمى كه نميتواند گريه كند قساوت دارد.
3- ورود به غدير خم و مأموريت ويژه
در روايات گفتهاند كه بعضى غذاها را بخوريد تا اشك چشمتان زياد شود. مراسم حج را انجام دادند و برگشتند رسيدند به يك منطقهاى بنام غدير. غدير زمين گودي است كه آب تويش جمع مىشود. آيه نازل شد (يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ) (مائده /67) بگو آنچه كه به تو نازل شده است. اواخر عمرت است الآن حاجيها تا در غدير خم پخش نشدهاند. غدير خم چند راه داشت يك راه مىرفت به يمن يك راه مىرفت به حبشه يک راه مىرفت به عراق و يك راه هم مىرفت به مدينه. فلكهاى بود چند خيابان زمينى بود كه آب تويش بود. آيه نازل شد اى رسول بگو آنچه كه نازل شد بعد تهديد مىكند مىگويد: اگر نگويى (فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ) (مائده /67) رسالت خدا را نرساندى زحمتهاى 23 ساله هيچى نترس خداوند »يَعْصِمُكَ« تو را حفظ مىكند »مِنَ النَّاسِ« از شر منافقين، بگو و نترس »وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ« ما در اينجا يك تجزيه و تحليل بسيار ساده و در عين حال علمى را انجام مىدهيم. دين ما دو شاخه بيشتر ندارد يا فروع دين است و يا اصول دين. اصول دين عبارتند از: توحيد نبوت معاد فروع دين عبارتند از: نماز روزه حج جهاد زكات خمس امر به معروف نهى از منكر اى رسول بگو آنچه كه گفتيم چه چيزى است كه پيامبر بايد بگويد و اگر نگويد زحماتش نابود مىشود. چه بگويد اصول دين يا فروع دين؟ نه قطعاً هيچكدام اينها نيست چون قبلاً همه اينها را گفته است. »يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ« آهاى رسول ابلاغ كن آنچه را كه به تو گفتهايم از طرف خدا. علاّمه امينى مىگويد عدد سال 365 روز است اين 65 را جايش را عوض كن مىشود 356 روز نام 356 نفر از علما و دانشمندان سنى درجه يك از صدر اسلام تا الان داريم كه گفتهاند اين آيه براى غدير خم است. اين آيه 70 روز مانده به فوت پيغمبر نازل شد يعنى عيد غدير كه آيه آمد و تا 28 صفر كه فوت كند 70 روز مىشود. »وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ« اگر نگويى هم اصول نابود مىشود و هم فروع اين چيست كه هم اصول و هم فروع بند به آن است آن مسأله رهبرى معصوم است.
4- جايگاه امامت در اسلام
امامت نصب على بن ابى طالب: امامت از اصول دين است يا از فروع دين؟ امامت به دليل قرآن نه از اصول دين است نه از فروع دين بلكه مادر اصول دين و مادر فروع دين است چون قرآن مىگويد »وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ« اگر على معرفى نشود. اگر سرنوشت رهبرى مشخص نشود توحيد و نبوت هم همه مىرود الان در كشورهاى اسلامى چون رهبريت كج است توحيدشان هم توحيد اسلامى نيست. اگر رهبرى درست بود توحيد هم درست است. چون رهبر واقعى است كه مردم را به خدا دعوت مىكند اگر رهبر حق نبود رهبر باطل عوض اينكه مردم را به خدا معرفى كند به خودش معرفى مىكند مثل رهبر طاغوت. در ايران امام كه آمد شد باسمه تعالى قبلاً مىگفتند به نام نامى شاهنشاه آريامهر. رهبرى كه شد قانون انبياء هم هست رهبرى كه شد يا نماز است رهبرى كه شد نماز نماز است رهبرى كه شد خمس و زكات را با قدرت مىشود از مردم گرفت اگر رهبرى باشد مردم حزب اللَّه به راحتى مىتوانند امر به معروف و نهى از منكر كنند. اگر سوزن محكمى بود نخها توى پارچه فرو مىرود وگرنه نخ بدون سوزن خودش قدرت دوخت ندارد. غدير خم كجاست الان جايش معلوم نيست چون بنا دارند هر قانونى كه از روز اول با ميلشان جور نيست اين حكومت حجاز و ال سعود اگر شعور داشت تمام جاهايى كه در زمان پيغمبر جنگ شده بود آنجاها را پادگان نظامى بكند. مثلاً جنگ بدر يك پادگان در محل بدر باشد جنگ خيبر منطقهي خيبر را پادگان كنند يعنى براى اينكه آثار پيغمبر زنده بماند پادگانهاى عربستان در مناطقى كه جنگهاى پيغمبر شده است باشد، بر عكس آنجا كه يادى از پيغمبر نيست. . . . منطقه احد را برداشتند شهرك ساختند حال اينكه در احد 70 نفر حافظ قرآن عموى پيغمبر حضرت حمزه شهيد شد. آنجا كه يادى از پيغمبر است را محو كردند. يك خاطره: اهل سنت شش تا كتاب دارند كه خيلى مهم است شيعه هم چهار تا كتاب دارند كه مهم است 1- كافى 2- تهذيب 3- استبصار 4- من لا يحضر بعد از قرآن نهج البلاغه و صحيفه سجاديه شيعه كتابى از اين چهار كتاب مهمتر ندارد سنىها بعد از قرآن شش تا كتاب دارند كه عبارتند از: 1- صحيح بخارى 2- صحيح مسلم 3- سنن ابى داوود 4- سنن ابى نسانى 5- سنن ترمزى 6- سنن ابن ماجع. سنىها بعد از قرآن مهمترين كتابهايشان اينهاست اسمش هم هست صحيح مسلم يعنى هر چه در اينهاست صحيح است. در بخارى جلد 2 نوشته است شما اينجورى صلوات مىفرستيد «اللهم صل على محمد و آل محمد» صحيح مسلم هم مىگويد: «اللهم صل على محمد و آل محمد» ترمزى جلد 1 هم همينطور تمام كتابهاى سنىها مىگويند آل محمد ولى حكومتها گفتند شما آل محمد نگوييد. زمان شاه به شهرهايى كه ترك زبان هستند مثل اردبيل و تبريز بخشنامه آمده بود كه در مدارس تركى صحبت نكنيد. مدير مدرسهاى در تبريز به خودم مىگفت من بخشنامه را كه تركى صحبت نكنيد را نوشته بعد ديدم كه تركى مىخوانند. در همان حديثى كه مىگويد اللهم صل على محمد و آل محمد مىنويسد كه پيغمبر اللهم صل على محمد و سلم البته حق هم دارند كه بگويند چون آل محمد مىگويد طاغوت حق حكومت ندارد. به نويسندهها پيشنهادها ميكردند كه من نوشتهها و سخنرانىهاى شما را در تمام دنيا پخش و منتشر مىكنم به شرط اينكه حتى يك حديث از امام سجاد يا اميرالمؤمنين نگوييد آنان از اينها خوف داشتند. پيغمبر دست على بن ابى طالب را گرفت فرمود: «من كنت مولا فهذا على مولاه» هر كس من مولايش هستم پس بعد از اين على مولاى اوست.
5- چگونگي اعلان ولايت
آيه كه نازل شد: آهاى رسول بگو آنچه كه نازل شد اگر نگوييد تمام زحمات 23 سالهات هدر مىرود نترس بگو. يك روايت است كه مىگويد تعداد حاجىها در غدير خم 124000 نفر به تعداد پيامبران بوده است. بالاخره پيغمبر فرمود: به جلويىها بگوييد برگردند دو سه روز طول كشيد تا جلويىها برگردند و عقبها هم همينطور ريگهاى غدير خم بسيار داغ بود و به خاطر همين حاجيها لباسهايشان را در آوردند و زير پاهايشان انداختند تا پاهايشان نسوزد. آنجا چند تا درخت بود زير آن درختها آب هم بود براى حيوانهايشان درخت هم بود براى سايهبانى همه كم كم برگشتند. بعد فرمود: توجه توجه! من چند روز ديگر از ميان شما مىروم. من چگونه پيغمبرى بودم؟ همه گفتند خوب پيغمبرى بوديد شهادتها را گفت، نبوت خودش را از مردم اقرار مىگرفت، بعد گفت: من از شما به خود شما اولويت دارم از طرف خداوند و هر كس من مولاى او هستم بعد از اين على مولاى اوست و بعد دست على بن ابى طالب را بلند كرد و على بن ابى طالب را معرفى كرد. خم نه كه در گودى بود در آنجا هر كارى انجام بدهى آن بالايىها هم همه چيز را مىبينند. مثل استاديوم فوتبال. انتخاب اين مكان چند دليل داشت: 1- آب بود 2- درخت بود3- چهارراه بود 4- جاى گود بود. بعد على بن ابى طالب نصب شد آمدند بعضىها تبريك گفتند اما ديري نگذشته بود كه مسير عوض شد. و الان چوبى را كه ما مىخوريم از تغيير مكان رهبرى است. در آستانه شهادت زهرا(س) عدهاى آمدند به ديدنش يك سخنرانىاى كرد فرمود اى مردم اگر شوهرم على بعد از پيغمبر حكومت را به دست گرفته بود همهتان به سعادت مىرسيديد. و امروز كه مىبينيد يك سال مكه آتش سوزى مىشود چه جمعيتى در منا مىسوزند يك سال حاجىهاى ايرانى و غير ايرانى شهيد مىشوند، امسال حاجىها توى تونل خفه مىشوند اگر خفهشان نكرده باشند شاهزادگانى كه از پول نفت در كشورهاى اروپايى عياشى مىكنند و وقت حج هم كه مىآيند از شركتهايشان يك پولى مىگيرند نشان مىدهند كه چقدر لياقت دارند خادم الحرمين باشند و اميدواريم برسد روزى كه هر كجا كه پيغمبر جنگ كرد آنجا بشود پادگان نظامى. غدير خم كه يك زمانى در مسير مكه و يمن، مكه و حبشه، مكه و مدينه بود، انشاءاللَّه آنجا روشن بشود اين آل محمدى كه به گفته تمام كتابهاى درجه يک اهل سنت همهشان حديث داريم كه بگوييد محمد و آل محمد و قرارداد و پول گرفتن گفتند كه 1- آل محمد را برداريد 2- حديث از اهل بيت نقل نكنيد 3- مسير غدير را عوض كنيد بعد هم به فاطمه زهرا سيلى، به امام حسن زهر، امام حسين در كربلا، امام چهارم. . . يكى يكى اهل بيت را تكه تكه كنيد زنانشان را برداريد خودشان را بكشيد، يارانشان را تبعيد كنيد بلال به شام تبعيد بشود ابوذر تبعيد بشود و. . . . و همينطور مظلوميت پشت مظلوميت تا الآن كه ما چهار صد تا از حاجىهايمان شهيد بشود. خدايا به آبروى امام زمان قسمت مىدهيم كه مسلمانان مظلوم را نجات بده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 336