responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 485

موضوع بحث: انفاق و كمك رساني

تاريخ پخش: 24/11/64

بسم اللّه الّرحمن الّرحيم

امروز در خدمت جمعي از برادران و خواهران كميته امداد هستيم و بحث اصلي ما هم درباره‌ي مسأله‌ي كمك رساني است. کميته امداد در اسفند ماه تأسيس شده است و امام بزرگوار و دولت و مردم روي مسئله كمك رساني بسيار نظر دارند. مسأله‌ي كمك رساني مسئله‌اي عاطفي، اقتصادي، سياسي است. امروز در مورد كمك، انفاق، صدقه، زكات صحبت مي‌كنيم. از جمعي از نوسوادها كه در اين جمع حضور دارند، تشكر مي‌كنم.

1- انفاق

امروز كه شوراي مركزي كميته‌ي امداد خدمت امام رسيدند، من يك قاليچه‌اي را آوردم و روي ميز انداختم. ممكن است بگويند: آقاي قرائتي! امروز بحث از محرومين مي‌کني ولي خودت طاغوتي شده‌اي. روي ميز خودت يك قاليچه‌ي هزار توماني است. اين قاليچه‌ي برادران كميته‌ي امداد در منطقه‌ي هرمزگان است. منطقه‌اي كه اصلاً قالي بافي بلد نبودند و نيازمند به كمك كميته امداد بوده‌اند. اين‌ها به خاطر تعليم قالي بافي و در اختيار گذاشتن جنس وامكاناتي که به آن منطقه شده است، به دست ما رسيده است. يک خواهري اين قالي را بافته است و روي آن هم آرم كميته امداد است. وقتي امام اين قاليچه را ديدند، خيلي خوشحال شدند. اين قاليچه خيلي هم ريزباف است. خواهري كه ديروز نيازمند به ماهي صد تومان بوده است، امروز خودش مي‌تواند توليد كننده‌ي سي هزار تومان باشد. اين كه انسان چشمه باشد تا خودش بجوشد، بهتر از اين است كه نيازمند ديگري شود. اين كار كار مهمي است. كار كليدي است و از كارهايي است كه امام از آن خيلي راضي هستند.
امام فرمودند: باقي كمك رساني‌ها هم بايد اين گونه باشد. در كميته‌ي امداد يك سوم پرسنل آن بدون حقوق كار مي‌كنند. يعني برادران فرهنگي، بازاري، روحاني، كارمندهاي دولت ساعت‌هايي از وقت بيكاريشان را به كمك رساني مي‌آيند. شايد درهمه‌ي اين ارگان‌ها و سازمان‌ها کميته امداد تنها جايي است كه بيست درصد بودجه‌اش صرف پرسنل آن مي‌شود. گاهي وقت‌ها صد تومان خرج مي‌كند كه سي تومان كمك كند. اين ها20 تومان خرج خودشان مي‌كنند تا هشتاد تومان كمك كنند و خدمات ارزنده‌اي كردند كه ان شاءاللّه روز جمعه كاميوني كه از نماز جمعه به طرف جبهه حركت مي‌كند، خواهيد ديد.

2- اهميت انفاق

لازم است كه اهميت اين كار را از نظر اسلام بررسي كنيم. در مورد انفاق روايات زيادي داريم. حديث‌هايي كه يادداشت كردم، شايد بيش از سيصد حديث باشد. من اين سيصد حديث را انتخاب كردم و بايد به طور فشرده برايتان بگويم. مي‌گوييد: آقاي قرائتي خودمان هم نداريم. قرآن مي‌گويد: هركس پول ندارد، پول بدهد. (وَ مَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتاهُ اللَّهُ لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْراً) (طلاق /7) هركس وضعش بد است، انفاق كند. چون گاهي وقت‌ها انفاق كردن كليدي است كه باعث مي‌شود وضع خود آدم هم خوب شود. ما در بحث انفاق مسائل مهمي داريم كه مي‌خواهيم مطرح كنيم.
اهميت انفاق: به چه كسي و چه قدر، با چه هدفي و چگونه انفاق كنيم؟ در قرآن يك آيه است كه تقريباً همه مردم ايران آن را مي‌دانند. (إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً) (احزاب /56) ترجمه: خدا و فرشته‌ها بر پيغمبر صلوات مي‌فرستند. اما پيغمبر از جانب خدا مأمور مي‌شود که وقتي كسي مي‌آيد که زكات بدهد، پيغمبر بر او سلام و صلوات بفرستد. خدا و فرشته‌ها برپيغمبر صلوات مي‌فرستند و پيغمبر مأمور مي‌شود که به دهنده‌ي زكات صلوات بفرستد. اين ارزش زكات است. به همين خاطر است كه همه جا (أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ) (بقره /43) در کنار هم هست. به همين خاطر است كه حديث داريم كسي كه نماز بخواند و زكات ندهد، نمازش قبول نيست. البته قانون زكات در مدينه بود. تمام آياتي که درباره زكات است و در مكه نازل شده است يعني از چهل سالگي تا حدود پنجاه و پنج سالگي، درباره‌ي انفاق مستحبي است و تنها كه آيات مكي و يكي دو سال آيات در مدينه بود، هر چه آيات در اين سال نازل شده است، هر چه كلمه‌ي زكات و صدقه در اين سال است همه‌اش براي انفاق مستحبي است. زكات خيلي مهم است.

3- زكات مال

روايت داريم خدا مي‌داند كه شكم‌هاي گرسنه چقدر بسيار است و به همان مقدار كه بسيار است در اموال اغنيا زكات مقرر كرد و اگر خدا مي‌دانست اين مقدار كم است، زكات را بيش‌تر مي‌كرد. «السخاء يثمر الصفاء»(غررالحكم، ص‌378) پول خرج كنيد تا صفا و محبت زياد شود. «السخاء ستر العيوب»(غررالحكم، ص‌379) يعني كسي كه پول خرج مي‌كند اگر يك عيب هم داشته باشد، مردم عيبش را ناديده مي‌گيرند. «السخاء يمحص الذنوب و يجلب محبة القلوب»(غررالحكم، ص‌378) در راه خدا پول خرج كنيد، خدا گناهانتان را مي‌بخشد.
«و يجلب محبة القلوب» در راه خدا پول خرج كنيد، محبوبيت پيدا مي‌كنيد. سعي كنيد قبل از آن كه مردم بيايند بگويند: ما فقير هستيم به آن‌ها کمک کنيد. همين كاري كه برادران و خواهران كميته امداد مي‌كنند. اينكه فقير را پيدا كرديد و به آن كمك كرديد مهم است. اگر فقير آمد يك كيلو آبرويش ريخت و شما يك سير به او پول داديد، سخاوت نيست. سخاوت با ارزش اين است كه قبل از آن كه او اظهار كند، شما كمك كنيد.

4- به ديگران بدهيد تا خدا به شما بدهد

«يزيد الّرزق» (بحارالانوار/ج67/ص179) پول خرج كنيد تا خدا رزقتان را زياد كند. وقتي كشاورز ميوه هايش را صندوق مي‌كرد، 4 صندوق از ميوه هايش را به چهار فقير مي‌داد. حالا اگر باران مي‌آمد بهتر مي‌شد يا باد نمي‌آمد گل‌هاي درخت هايش نمي‌ريخت؟ اينطور نيست كه هركس كه زرنگ‌تر باشد، روزي‌اش بيش‌تر است. قرآن از باغدارهايي كه تصميم گرفتند از ميوه‌هاي باغ به فقير ندهند، قصه‌اي را نقل مي‌كند و مي‌گويد که خداوند تمام باغ آن‌ها را سوزاند.
روايت داريم اگر دلت بخواهد به كسي خير برساني، خدا هم به تو خير مي‌دهد. به خاطر مكيدن بچه است كه از پستان مادر هم شير مي‌آيد. به خاطر آب رسيدن به مزرعه است كه جوي هم خيس مي‌شود. خداوند در قرآن مي‌گويد: به خاطر بچه‌ها به پدر و مادرها يك چيزي مي‌دهيم. (نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِيَّاكُمْ) (اسراء /31) به خاطر صدقه سر بچه هاست كه پدر و مادرها درآمد دارند. داريم كه بعضي وقت‌ها خداوند به خاطر تشنگي بزغاله‌ها باران مي‌فرستد. رحم كنيد تا مورد رحم واقع شويد. اگر يادتان باشد قرآن در سوره‌ي فجر كه آن را تفسير كردم مي‌فرمايد که عده‌اي مي‌گويند: چرا وضع ما بد شد؟ (وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ) (فجر /16) بعضي‌ها كه وضعشان بد است مي‌گويند: خدا كم گذاشته است. نه! خدا كم نگذاشته است. (كَلاَّ بَلْ لا تُكْرِمُونَ الْيَتيمَ) (فجر /17) شما كوتاه آمديد. شب عيد است براي بچه‌هاي خودت لباس و كفشي مي‌خري. پس محرومين چه؟ شما كه بچه‌ات لباس نو مي‌پوشد، بچه‌هاي ديگر هم لباس نو مي‌خواهند. محروميني كه واقعاً در عين محروميت هستند، بزرگ‌ترين ايثار را دارند.
«بشاگرد» منطقه‌اي واقعاً محروم است. از آنجا پيرزني براي جبهه يك بزغاله آورده است. هر كاري كردند كه از او بزغاله را نگيرند، گريه كرده و گفته: چرا از من نمي‌گيريد. مگر من چه هستم؟ دلم مي‌خواهد به جبهه بدهم. آن وقت کسي که ماهي فلان قدر درآمد دارد، کمک نمي‌کند. كسي كه تمام هستي‌اش يك بزغاله است، بزغاله‌اش را براي جبهه مي‌دهد. مگر نه اين كه شما در خط علي بن ابيطالب هستيد؟ مگر علي بن ابيطالب سحرها بار بر دوش نمي‌كشيد و درخانه‌ي فقرا را مي‌زد؟ شب عيد است سعي كنيم كه بيشتر كمك كنيم. رزمنده‌هاي عزيز يك كاري را مي‌كنند، يك كاري را هم ما بايد بكنيم. يك طوري عمل كنيم كه وضعشان خوب باشد. ما چقدر دانشجو داريم كه تا حالا با تمام سنگيني درس قبول شده‌اند. من کساني را مي‌شناسم كه از نظر فكري و مغزي در سطح بسيار بالايي هستند و در دانشگاه قبول شدند، اما پول ندارند كه به دانشگاه بروند. بايد يك مقداري كمك كنيم. همينطور كه به جبهه كمك مي‌كنيم، به غير جبهه هم كمك كنيم. يك مكانيك مي‌تواند بيست نفر را که درآمدي ندارند، به مكانيكي بياورد و به آنها مكانيكي ياد بدهد. يك نجار مي‌تواند ده نفر را به نجاري بياورد و به آنها نجاري ياد بدهد. پيرمرد آهنگري مي‌گفت: من هزارها آدم را با آهنگري و مكانيكي آشنا كردم و اين‌ها صدقه‌ي هميشگي است.

5- گدا پروري ممنوع است

مقداري درباره‌ي اهميت انفاق بگويم. خدا و ملائكه بر پيغمبر صلوات مي‌فرستند و اين پيغمبر به دهنده‌ي زكات صلوات مي‌فرستد. اصولاً چرا به كمك كردن انفاق مي‌گويند؟ انفاق از نفاق يك الف بيش‌تر دارد. نفاق به معني چاله و سوراخ است. چون حيوان‌هايي هستند كه روي زمين چاله مي‌كنند. روي زمين كانال مي‌زنند. به اين كانال‌هاي زميني نفاق مي‌گويند. چون منافق از راه اسلام داخل مي‌شود و از راه كفر بيرون مي‌رود، به او منافق مي‌گويند. خلاصه مايه نفاق، سوراخ‌هاي زيرزميني است. انفاق به معني پر كردن چاله‌ها است. اصولاً كل اسلام مثل يك حركت است. خمس و زكات براي پر كردن اين چاله‌هاست. بايد دزدها و مفسدان را دفع كرد. لازمه‌ي يك حركت دسته جمعي اين است كه قوي‌ها، كوچك‌ها را بكسل كنند. به چه كسي كمك كنيم؟ به افرادي كه لب چهارراه شيشه‌ي ماشين پاك مي‌كنند؟ گدايي حرفه‌اي ممنوع است. براي اين كه با اين‌هايي كه لب چهارراه مي‌ايستند مبارزه كنيم نبايد به اينها كمك كنيم. مملكت ما به جوان‌هايي كه بادكنك مي‌فروشند، به جوان‌هايي كه شغل كاذب دارند به اين‌ها نبايد كمك كند. حتي اگر اين‌ها مستضعف هستند. اگر به اين‌ها پول بدهند گدا پرور مي‌شوند. بايد با اينها مبارزه کرد.

6- حكايت

شخصي پهلوي پيامبر آمد. به پيغمبر گفت: وضع من خوب نيست. حضرت فرمود: برو چيزهاي داخل خانه‌ات را بفروش و كاسبي كن. گفت: من هيچ چيز ندارم. پيغمبر گفت: هرچه داري. گفت: من فقير فقير هستم. فرمود: در خانه‌ات هيچ چيز نيست که با آن كاسبي كني؟ گفت: نه! هيچ چيز نيست. ناراحت شد و رفت يك پلاس پاره و يک ظرف آورد و گفت: يا رسول اللّه! اينها هم چيزهاي خانه‌ام است. گفت: صبر كن. حضرت فرمود: چه كسي حاضر است اينها را بخرد؟ يك نفر از اصحاب گفت: من يك درهم مي‌خرم. حضرت فرمود: چه كسي بيش‌تر مي‌خرد؟ يك نفرگفت: من دو درهم مي‌خرم. حضرت دو درهم فروخت. يك درهم را به فقير داد وگفت: آقاجان يك درهم آن را نان و گوشت بخر و به زن و بچه‌ات بده. يك درهم آن را هم يك تبر بخر و بيا. گفت: آقا با يك درهم تبر نمي‌دهند. رفت و يك سر تبر خريد كه دسته چوب نداشت. گفت: يا رسول اللّه! با يك درهم يك تبر بي دسته خريدم. حضرت فرمود: چه كسي يك دسته‌ي تبر در خانه‌اش دارد؟ يكي گفت: ما يك دسته‌ي تبر در خانه داريم. رفت و دسته را آورد. بعد خود پيغمبر نجار شد. اين دسته‌ي تبر را با سر تبر با هم ميخ كوب كرد و فرمود: اين را بگير و برو هيزم بياور و بفروش و گدايي نكن.
از اين حديث چه مي‌فهميم؟
1- مردم فقرشان را به مسئول حكومت مي‌گفتند.
2- رسول خدا در امداد شغل كليدي مي‌داد. پا مي‌داد ولي کسي را بغل نمي‌كرد. چون اگر كسي را بغل كني، هميشه بايد بغلش كني، اما وقتي به او پا دادي ديگر خودش راه مي‌رود.
يك نفر ديگر آمد و گفت: وضعم خوب نيست به من كمك كن. فرمود: كه سرت سالم است. حضرت فرمود: برو تجارت كن. گفت: پول ندارم. گفت: كارگري كن. گفت: دستم فلج است. حضرت فرمود: سرت را بجنبان. سرش را جنباند. حضرت فرمود: خوب سرت كه سالم است باسرت حمالي كن، گدايي نكن.

7- به چه كساني انفاق كنيم؟

از اين حديث‌ها چه مي‌فهميم؟ همان چيزي كه در نظر اسلام است. اين كه ما به کسي که واقعا توان کار کردن را ندارد و محتاج است کمک کنيم و به فقيرهاي حرفه‌اي كمك نكنيم. قرآن مي‌گويد: به افرادي كمك كنيد كه (يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياء) (بقره /273) ديگران خبر ندارند و خيال مي‌كنند كه وضعشان خوب است. در فارسي خودمان مي‌گوييم: به کساني که صورتشان را با سيلي سرخ نگه داشته‌اند. چقدر كمك كنيم؟ يك مقدار عادي. قرآن مي‌گويد: مسلمان‌هاي معمولي كساني هستند كه (وَ الَّذينَ إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً) (فرقان /67) وقتي انفاق مي‌كنند هر چه دارند نمي‌دهند. نه كم مي‌دهند و نه زياد مي‌دهند. وقتي مي‌خواهي پول خرج كني، ميزان دستت باشد. هركاري اندازه دارد. عبادت هم اندازه دارد. ما در روايات داريم «بَابُ الِاقْتِصَادِ فِي الْعِبَادَةِ» (كافي/ج2/ص86) عبادت اندازه دارد. اگر شب به دعاي كميل رفتي، صبح به دعاي ندبه نرو. زن و بچه‌ات هم حق دارند. اينطور نباشد شب دعاي كميل بروي، صبح براي دعاي ندبه به بهشت زهرا بروي. ظهر نماز جمعه بروي. عصر به دعاي سمات بروي. «بَابُ الِاقْتِصَادِ فِي الْعِبَادَةِ»

8- چه مقدار انفاق كنيم؟

شخصي طواف مي‌كرد به نفس نفس افتاده بود. حضرت فرمود: چرا اينقدر اين بنده خدا را اذيت مي‌كنيد؟ يك بار پيغمبر در خانه نشسته بود. بچه‌اي آمد و گفت: مادرم سلام رسانده و گفته به پيغمبر بگو: من مي‌خواهم پيراهنت را براي تبرك داشته باشم. پيغمبر پيراهني كه پوشيده بود به او داد و رفت. هنگام اذان ظهر بود که پيغمبر خواست به مسجد برود. پيراهن نداشت. لخت نشسته بود كه آيه نازل شد، چه كسي به تو گفته است كه پيراهنت را بدهي؟ (وَ لا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلى‌ عُنُقِك وَ لا تَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُوماً مَحْسُوراً) (اسراء /29) ما انفاق عمومي داريم كه بايد اندازه داشته باشد. البته گاهي هم جاي ايثار است.
من به خانه پدر شهيدي رفتم، پدر شهيد گريه مي‌كرد. گفت: آقاي قرائتي براي شهادتش دلم نمي‌سوزد. دلم براي اين مي‌سوزد كه چقدر خوب بود. پسر من پانزده سال داشت. مي‌خواست به جبهه برود وصيت كرده كه من از مال دنيا يك دوچرخه بيش‌تر ندارم. دوچرخه‌ام را بفروش و پول آن را به جبهه بده. آخر اين چه وصيت نامه‌اي است؟ من اين وصيت نامه را مي‌خوانم كلافه مي‌شوم. آن‌ها كه يك دوچرخه دارند آن را هم در راه خدا مي‌دهند.
كميته امداد به دختر خانمي حواله داده است كه به ستاد جهيزيه برود و جهيزيه بگيرد. دختر جواني كه مي‌خواهد به خانه داماد برود با مادرش به ستاد جهيزيه مي‌رود. به آن‌ها چيني مجاني مي‌دهند. دختر مي‌گويد: ما كه ملامين داريم، چيني براي يك دختر ديگر باشد. از اين دختر خانمها در ايران زياد است. ولي واقع آن اين است كه اين دخترخانم صد سال از من طلبه جلوتر است. دختر جوان که بزودي عروس مي‌شود، مي‌گويد: چيني مجاني را به فلاني بدهيد. يك نوع ايثار داريم براي آن‌هايي كه ظرفيت دارند. برادرها ما بايد به ظرفيتمان نگاه كنيم. بنابر ظرفيتمان كار كنيم و انفاق كنيم. چون افرادي هستند كه ظرفيت ندارند و بيرون مي‌روند و بستني مي‌خورند، چلوكباب مي‌خورند، وقتي هم مي‌خواهند پول بدهند، مرگ من، جان تو، مي‌گويند. پول چلوكباب را كه مي‌دهد، مي‌گويد: چه غلطي كرديم. كسي كه ظرفيت ندارد از اول كمك نكند. «إِذا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا» به اندازه‌اي كه ظرفيت داريد. اگر نيم كيلو مي‌تواني كمك كني، نيم كيلو كمك كن. اگر يك كيلو كمك مي‌كني ولي مي‌خواهي بعداً منت بگذاري و پز بدهي و با خانمت دعوا کني خوب نيست. بعضي‌ها هيجاني مي‌شوند. يك عملي را انجام مي‌دهند و بعد غر مي‌زنند. بايد ببينيد که چقدر ظرفيت داريد. به اندازه‌اي كه (لَمْ يُسْرِفُوا وَ لَمْ يَقْتُرُوا) (فرقان /67) اسراف نكنند. نه زيادي و نه كم (وَ كانَ بَيْنَ ذلِكَ قَواماً) (فرقان /67)

9- به چه نيتي انفاق كنيم؟

با چه هدفي باشد؟ هدف از پول دادن چند شكل است. ارزش كارها روي هدف است. چاقوكش و جراح هر دو شكم پاره مي‌كنند. از چاقوكش بيست هزار تومان مي‌گيرند. به جراح بيست هزار تومان مي‌دهند. هدف‌ها به كارها ارزش مي‌دهد. بعضي هدفشان خداست. پول هم كه به او مي‌دهند، مي‌گويند: رسيد بدهيم؟ مي‌گويد: رسيد نمي‌خواهد خدا كه مي‌داند.
چند روز پيش يك كسي آمده بود و مي‌خواست بگويد که من آدم خوبي هستم. گفت: 20 سال پيش300 تومان خمس داده‌ام. فتوكپي‌اش را هم نگه داشتم. آدمي هست يك ميليون خمس مي‌دهد و مي‌گويد: اسم نبر. آدمي هست كه چند تومان مي‌دهد و مي‌گويد: خواهش مي‌كنم بگو. آدمي هست كه يك سطل زباله را وقف مي‌كند و مي‌گويد: بر پدر و مادر كسي لعنت كه خرده كاغذ در آن بريزد.

10- آفات عمل

گاهي هدف‌ها خداست. گاهي خودمان هدف هستيم. گاهي مي‌خواهد شكم او را سير كند. گاهي مي‌خواهد وجدان خودش را راحت كند. بد نيست اين جا يك مسأله‌اي را بگويم. البته فتواي امام نيست اما درميان فقها کساني بودند كه چنين عقيده‌اي داشتند. مي‌گويد: اگر سيدي را ديدي و دلت سوخت، خمس قبول نيست. براي اينكه خمس را براي خدا ندادي. براي اين كه جلوي سوز دلت را بگيري دادي. ما در تاريخ فقه چنين چيزي را هم داشتيم.
گاهي آدم پول مي‌دهد براي اين كه بالا بيايد. گاهي هم پول مي‌دهد براي اين كه خودش به دل بنشيند. گاهي براي خدا انفاق مي‌کند. گاهي براي هوا انفاق مي‌کند. گاهي براي سوز دلش انفاق مي‌کند. گاهي براي دوست گيري انفاق مي‌كند. آدم براي اين كه دوست‌هايش زياد شوند عيدي مي‌دهد. اين كار خوبي است. به همين خاطر به آن وليمه مي‌گويند، چون از ريشه‌ي «ولم» مي‌آيد. چون آدم که بچه‌دار مي‌شود، خانه خريد يا دختر شوهر داد، در عروسي و ازدواج سور مي‌دهد به سور آن وليمه مي‌گويند، يعني او را جذب كرد.
گاهي براي اصلاح ذات البين و براي اين كه دو نفر آشتي كنند، پول مي‌دهد. امام صادق(ع) در اختيار يك نفر بودجه‌اي گذاشته بود، اگر ديدي دو نفر سر پول با هم قهر هستند، پول را از جيبت بده تا با هم آشتي كنند. براي اصلاح، پول خرج كردن مانعي ندارد. براي رفع تهمت پول خرج كردن مانعي ندارد. رفع كينه از دوستان قديمي خوب است. دستگيري خوب است. پر كردن خلأها خوب است. خدا هم كه اعلاء است و اين‌ها هدف‌هاي مقدس است.
اما هدف‌هاي نامقدس هم داريم، مثلاً براي چشم و هم چشمي پول مي‌دهد. از روي چشم و هم چشمي يك تومان به ديگري مي‌دهد. براي چشم و هم چشمي يك حديث بخوانم. دو تا قبيله بودند. يكي از قبيله‌ها شتري كشت و آب گوشتي هم داد و پخش كرد. ضمناً يك قابلمه آب گوشت را هم در خانه‌ي رئيس قبيله‌ي ديگر فرستاد. رئيس قبيله گفت: رئيس قبيله‌ي شما براي من آب گوشت مي‌فرستد؟ يك لگد به آب گوشت زد و گفت: برو! براي من قابلمه آب گوشت مي‌فرستي؟ بعد خودش هم يك شتر كشت. رئيس قبيله گفت: حالا كه او يک شتر كشته من دو تا مي‌كشم. آن يكي گفت: من سه تا مي‌كشم. روي چشم و هم چشمي رسيد تا جايي كه صد شتر كشت و حضرت علي فرمان داد، گوشت اين شترها را نخوريد، اين شترها در راه خدا نحر نشدند. رقابت، تشريفات، كلاه برداري و. . . هدف‌هاي نامقدس هستند. گاهي آدم براي كلاه برداري پول خرج مي‌كند. مي‌گفت: داشتم مي‌رفتم، يك آدم مقدسي لب دكانش نشسته بود و سبحان اللّه مي‌گفت. ما ديديم خيلي آدم خوبي است. گفتيم: از او يك دست استكان و نعلبكي بخريم، چون خيلي آدم خوبي است. مي‌گفت: وقتي خريديم، گفت: آقامن به روحانيت علاقه دارم، اين را قيمت خريد حساب كرد، بعد ديديم حالا كه اين به من علاقه دارد برويم و يك سماور هم از آن بخريم بعد ديديم روي سماور صد تومان كلاه سر ما گذاشت. گاهي وقت‌ها فندقي مي‌رود تا گردو برگردد. هدف‌هاي نامقدس است كه در همه چيز مطرح است.
روش پول دادن خيلي مهم است، در اين رابطه خيلي حديث داريم. يك طوري پول بدهيد كه منت نگذاريد. اگركسي كمك كند و منت بگذارد كمك و ثوابش از بين مي‌رود. اصلاً اگر كمك نكني بهتر از اين است كه كمك بكني و نيش بزني. بگو برادر شوهر، همسر، من از نظر توان بدني نمي‌توانم زياد مهمانداري كنم، يا زياد مهمان نياور يا اگر مي‌آوري دو، سه نفر بياور. نمي‌توانم از ده نفر پذيرايي كنم. اگر خانم به شوهرش اينطوري بگويد، ثوابش بيش‌تر از خانمي است كه از بيست مهمان پذيرايي كند، بعد منتش را سر شوهرش بگذارد.
يك كسي اسمش مَحرم بود، مي‌گفت: من در ماه مُحرم ديوانه مي‌شوم. بعد براي خودش شعر ساخته بود مي‌گفت: ديوانه شود مَحرم در ماه مُحرم. رفيقش گفت: در ماه صفر هم ده ماه دگر هم. يعني چه؟ يعني تو هميشه ديوانه هستي. هم زن‌ها و هم مردها هميشه ديوانه هستند. اگر ظرفيت نداري انجام نده. منت نگذاريد، عجب نگيريد.
خدا فقيري را كه پهلوي تو مي‌فرستد، حديث داريم: «إِنَّ الْمِسْكِينَ رَسُولُ اللَّهِ»(نهج‌‌البلاغه، حكمت 304) يعني مسكيني كه آمد، فرستاده‌ي خداست. اين آمده بار قيامتت را بكشد. تو اگر صدتومان داري، بايد روز قيامت جواب صد تومان را بدهي. «في حلالها حساب و في حرامها عقاب» (بحار الانوار/ج42/ص275) حديث داريم فقير فرستاده‌ي خداست. فقير احترام دارد. قرآن مي‌گويد: (وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ) (توبه /104) يعني وقتي در دست فقير پول مي‌گذاريد، قبل از آن كه فقير پول را بگيرد، خدا مي‌گيرد. اين صندوق‌هايي كه كميته امداد برنامه ريزي كرده است، اين صندوق‌ها را پر كنيد. پيرمرد، جوان، ده تومان، بيست تومان و. . . در آن بريزيد. قطره قطره جمع شود وانگهي دريا شود.
حديث داريم به فقيرپول مي‌دهيم، دستتان را ببوسيد. وقتي مي‌خواهيد پول بدهيد به بچه پول بدهيد تا بچه پول را در صندوق بيندازد، به بچه‌ها ياد بدهيد. نگو آقا يك تومان من چه دردي را دوا مي‌كند؟ يك برگ زرد در دريا كشتي صد مورچه است. همين‌ها دردهايي را دوا مي‌كند. شايد باور نكنيد كساني هستند كه در ماه گوشت نمي‌خورند. قالي روي قالي مي‌اندازيم، هزار تومان مي‌دهيم عكس خودمان را قاب مي‌كنيم، منتي نگذاريد، اذيت نكنيد. ما كسي را داشتيم كه وقتي مي‌خواست خمس بدهد، زمستان خمس مي‌داد، بعد وارسي كرديم. خمسش را روزهاي برفي به چند سيد فقير مي‌داد، بعد هم مي‌گفت: اين برف‌هاي خانه ما را هم پايين كن. هم پول خمس است وهم پول برف روبي. (لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً) (دهر /9) اصلاً در دل هم نبايد اراده‌ي تشكر داشته باشد، به همين دليل مي‌گويند: خمس بايد پيش مرجع تقليد جمع شود، چون اگر بنده صد تومان به آقا خمس دادم، آقا وقتي من مردم بايد بيايد و فاتحه بخواند. اما اگر من خمس را به صندوق بيت‌المال دادم، فقرا از صندوق بيت‌المال خمس را مي‌گيرند و ديگر بله قربان‌گوي شما هم نيستند. اين عزت است. به همين خاطر از امام استفتا كردند، فرمود: زكات‌ها در كميته امداد جمع شود و به فقرا داده بشود، خوب است. بايد سعي كنيم وقتي پول مي‌دهيم يك ملاحظات اخلاقي را بكنيم.
فقيري پيش امام حسن مجتبي آمد، حضرت به او صد درهم داد و پيش امام حسين رفت، امام پرسيد: برادرم چند تومان به تو داد؟ گفت: صد درهم. امام حسين50 درهم داد. گفت: چون برادر بزرگ من هستند من ادب كردم و از صد درهم كم‌تر دادم، در پول دادن مراعات كنيد. گاهي اوقات در مسجد نشسته‌اند مي‌گويند: چه كسي پول مي‌دهد؟ همه نفري ده تومان مي‌دهند يك كسي مي‌گويد: براي بنده هم دو هزارتومان بنويس. اين كه مي‌گويي: براي بنده هم بنويس، جلوي مردم ده تومان بده، مي‌خواهي بيش‌تر بدهي، يواشكي بده طوري كه كسي نفهمد. جايي كه همه ده تومان مي‌دهند، تو دوهزار تومان نده. حديث داريم وقتي به مسافرت مي‌روي با هم تيپ خودتان به مسافرت برويد. اگر يك چند نفر مستضعف با يك پولداري به مسافرت مي‌روند، پول دار چلوكباب برگ مي‌خورد، مستضعف‌ها خورشت قيمه مي‌خورند.
كسي خدمت امام آمد، امام راهش نداد. گفت: چرا من را راه نمي‌دهي؟ گفت: امسال هي گوسفند كباب كردي و به حاجي‌ها دادي خوردند و حاجي‌ها را به خاطر اين كه سر سفره‌ات نشاندي بله قربان‌گو بارآوردي. پول دادن بايد يك طوري باشد، که مخاطب بله قربان‌گو بار نياييد. به همين دليل حضرت علي(ع) شب‌ها انفاق مي‌كرد و صورت خودش را مي‌پوشاند تا هم شكم‌ها سير شود و هم بله قربان گو بار نيايند.
شب عيد است هفته‌ي گذشته گفتم كه به عيادت برويد، شب عيد خيلي از مريض‌ها دلشان مي‌خواهد كه خانه باشند. ما يك كارهاي غلطي مي‌كنيم، مثلاً آقا ميرود چند صد هزار تومان خرج مقبره‌ي پدرش مي‌كند، در صورتي که با اين كه اين چند صد هزار تومان، پانصد جوان، به يك نوايي مي‌رسند. اگراز عليين است، پيش عليين مي‌رود. اگر هم از فجار است پيش فجار مي‌رود. (كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفي‌ سِجِّينٍ) (مطففين /7) آخر براي استخوان مرده پدرش مقبره بخرد. در مملكت ما آنقدر دختر جوان هست كه جهيزيه ندارد، قلم و دفتر ندارد، پا برهنه هستند. شب عيد لباس ندارد، آن وقت تو براي استخوان مرده هايت كلي خرج مي‌كني؟ اين كار را نكنيد.
من امسال عاشورا كه هند رفتم، در روز عاشورا ديدم كه عده‌اي از زنان شيعه دارند حسين حسين مي‌كنند اما نه روسري، نه مقنعه، نه چادر، هيچ چيز به سر ندارند. اين چه حکمتي دارد؟ آخر يك سال عيد و محرم با هم قاطي شده بود، هم سينه مي‌زدند و هم بشكن مي‌زدند. ما نفهميديم فلسفه‌اش چيست؟ هم بي‌حجاب است و هم حسين حسين مي‌كنند، آخه اين‌ها چه هستند؟ بعد حساب كردم همان زماني كه اروپا و آمريكا مشغول استعمار كشورهاي آفريقايي بودند، در همان تاريخ ما تحت عنوان آثار باستاني عتيقه و كتيبه و كاشي كاري، گچ بري، يك سري پول‌هاي الكي داشتيم. اگر ما بخواهيم انقلابمان را داشته باشيم، بايد فقرا را ريشه كن كنيم. امروز چند چيز را بررسي كرديم. يكي ازفعاليت‌هاي كميته امداد كه صحبت شد، ديديم حتي به بعضي از كشورهاي همسايه هم كه پولدار هست، هم براي فقير يك برنامه‌اي ريخته شد و هم از پولدارها گرفته شد و خرج فقيرها شد. از كارهاي خوب جمهوري اسلامي اين بود كه اموال غير از خاندان سلطنتي ملعون، باقي طاغوت شاه‌ها و افراد فراري اموالشان كه مصادره مي‌شد به نفع كميته امداد بود. از كارهاي بسيار مثبت بود.
علي بن ابيطالب فرمود: از حلقومتان مال‌هاي حرامي را كه خورديد در مي‌آورم، گرچه مهريه زن‌هايتان باشد. نمي‌گذارم از گلويتان پايين برود. كميته امداد را حمايت كنيد، پول داريد در قلك بريزيد، يك بچه ده‌ها هزار جمع كرده بود و از قلك خود گذشت، نكند از كوچك‌ها عقب بمانيد. اگر هر كدام از شما از صندوق‌هاي كميته امداد را داشته باشيد و پر كنيد و اول صبح هم صدقه بدهيد. روايت داريم صدقه صبح تا شب بلا را دفع مي‌كند، صدقه بدهيد.
خدا در قرآن مي‌گويد: (إِنَّا لِلَّه) (بقره /156) خداست. (مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّه) (مائده /88) مي‌گويد: اگر ندهي روز قيامت طوق بر گردنتان مي‌شود. به پيشاني و پاهايشان مي‌زنيم و مي‌گوييم: اين پول‌هايي است كه دلت نمي‌آمد بدهي. وضع خودتان هم خوب نيست. مي‌دانم الان همه مملكت ما، كارمندهاي دولت واقعاً خيلي حقوقشان كم است، آموزش و پرورش خيلي حقوقشان كم است، نهضت سوادآموزي ما خيلي حقوقش كم است، اما در عين حال برگ زرد در دريا كشتي مورچگان مي‌شود.
امام صادق فرمود: به خويش و قوم‌هاي نزديك واجب‌تر است. «لَا صَدَقَةَ وَ ذُو رَحِمٍ مُحْتَاجٌ»(من‌ل‌ايحضره‌‌الفقيه، ج‌2، ص‌68) وقتي كه مادرت، پدرت، عمه و خاله و دايي‌ات ندارند، درست نيست كه شما اين طرف و آن طرف پول خرج مي‌كني به خويش وقوم‌هاي نزديك مي‌رسد، به همسايه‌ها مي‌رسد. من يك بيستم حرف‌هايم را هم نگفتم. جايي كه فقير گيرتان نمي‌آيد پولتان را كنار بگذاريد. گاهي ممكن است آدم مي‌خواهد صدقه بدهد، فقير پيدا نمي‌كند. حديث داريم كساني كه يك بچه‌شان از دنيا مي‌رود براي بچه‌هاي ديگر صدقه بدهند. كمك رساني از كارهاي علي بن ابيطالب است، از كارهاي فاطمه الزهرا است. خواهرها ياد بگيريد. فاطمه زهرا شب عروسي پيراهن عروسي‌اش را در راه خدا داد. فاطمه زهرا گردن بندش را در راه خدا داد.

11- انواع صدقه

حالا بگو: آقاي قرائتي امشب بحث تو به درد ما نخورد به خاطر اين كه مال كساني بود كه پول داشتند، ما بچه دبيرستاني هستيم، ما كه پول نداريم. پول سلماني را هم از پدرمان مي‌گيريم. اين هم براي آقازاده‌هايي است كه پول ندارند. آقا زاده‌هايي كه پول نداريد اين جمله را عنايت كنند كه صدقه‌ي بي پول‌ها، اگر پول نداري بدهي شب عيدي اگر دو نفر با هم قهر هستند، دعوتشان كن، اين دو نفر را با هم آشتي بده. آقا كسي نيست كه قهر باشد، چه كار كنم؟ يك لبخند بزن. حديث داريم «تبسم الرجل في وجه اخيه حسنة» (بحار الانوار/ج71/ص288) اگر به يك مؤمن رسيدي و به او يك لبخند بزني خدا ثواب صدقه را به تو مي‌دهد. اگر پول نداري لبخند را فراموش نكن. اين پليس‌هاي شهرباني، يك كسي سر چهار راه بايستد و مردم را به منزل راهنمايي كند. راهنمايي كردن ثواب صدقه را دارد.
اگر تيغي و سنگي را در جاده برداري ثواب صدقه را دارد و اگر از كسي پول مي‌خواهي طرف ندارد هر شبي كه به آن مهلت بدهي، به اندازه‌اي كه مي‌خواهي صدقه مي‌دهي.
و اگر شاگرد خوبي هستي هم‌شاگردي‌ات ضعيف است. شب عيدي در ايام تعطيلات، روزي يك ساعت به او كمك كن كه درامتحانات آخر سال تجديد نشود. پس راه قرب به خدا روي هيچ كس بسته نيست. خواهرهاي نهضت سواد آموزي و برادراني كه تشريف آورديد، تشكر مي‌كنيم، آموزش شما هم صدقه است. شب عيدي يك كاري كنيد كه همه‌ي بچه‌ها لباس نو داشته باشند.
خدايا تو را به حق محمّد و آل محمّد رزمندگان عزيز ما را همين شب عيد پيروز بفرما. خدايا امدادگران عزيز ما را در جبهه هاو پشت جبهه‌ها امداد بفرما. ضعف‌ها و كمبودها و نقص‌ها را جبران بفرما. توطئه‌ها خنثي، توطئه گران را نابود بفرما و به رهبر عزيز انقلاب سلامتي و طول عمر عنايت بفرما.
نگذاريد نماز جمعه خلوت شود. خلوت شدن نماز جمعه يعني خنديدن آمريكا و نگذاريد آمريكا بخندد. خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار. از عمر ما بكاه و به عمر رهبر بيافزا.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 485
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست