نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 563
موضوع: آب وباران
تاريخ پخش: 07/01/65
بسم الله الرحمن الرحيم
«الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين من الان إلي قيام يوم الدين»
1- اهميت آب در قرآن
در قرآن شصت مرتبه نام آب برده شده است. قرآن از اين آب چه استفادههايي كرده است و چه مثالهايي زده است (وَجَعَلْنَا مِنْ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ) (انبياء /30) هر زندهاي وابسته به آب است (وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ) (نور /45) هر جنبدهاي را خدا از آب آفريد (وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنْ الْمَاءِ بَشَرًا) (فرقان /54) بشر هم از آب آفريده شده است (وَكَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ) (هود /7) خدا اول آب را آفريد (يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنْ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ) (انفال /11) خدوند از آسمان نازل كرد از آسمان آب را براي اينكه شما را تميز كند. ما از بس كه آب دستمان هست توجه به اين چيزها نداريم. (إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ) (ملك /30) اگر هر چه كَندي به آب نرسيدي به كي تلگراف ميكني كه آب بياورد؟ تمام نعمتهايي كه زياد است ما نميگوييم الحمدلله وقتي ميگيرند قدرش را ميدانيم ما وقتي شب روز ميشود نميگوئيم الحمدالله اما خدا ميفرمايد اگر شب را طولاني كنيم و روز نشود چطور شب را صبح ميكنيد (إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ اللَّيْلَ سَرْمَدًا) (قصص /71) خلاصه خدا گفته ادامه نعمتها ما را به غفلت كشانده است چون هميشه داشتهايم خيال ميكنيم كه هميشه هم هست.
2- از نعمتها غافل نشويم
شايد يكي از دلايلي كه خدا نعمت را ميگيرد اين است كه قدر نعمت را نميدانيم. مسئله آب را جدي بگيريد. آيا وقتي آب ميخوريد به آن فكر كردهايد؟ دقت كردهايد در آبي كه ميخوريد؟ (أَفَرَأَيْتُمْ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ) (واقعه /68) من آب را نازل ميكنم يا تو (أَأَنْتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنْ الْمُزْنِام نَحْنُ الْمُنزِلُونَ) (واقعه /69) توجه به نعمتها يك اصل است و ما غافل هستيم. خداوند ميفرمايد غذا كه ميخوري (فَلْيَنْظُرْ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ) (عبس /24) دقت كن در غذايت، نگاه كنيد آيا حلال است؟ آيا همه دارند يا تو تنهايي داري؟ آيا غذا بهداشتي است يا مانده و كهنه است؟ مردان خدا سحرها بلند ميشوند (الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ) (آلعمران /191) و در آفرينش آسمانها و زمين فكر ميكنند ما در عمرمان چند دفعه در آفرينش آسمان و زمين فكر كردهايم؟ در توازني كه هست دقت كردهايد؟ آدم بايد عميق به نعمتهاي خدا نگاه ميكند قرآن به همه نعمتها آيه ميگويد، آيه يعني نشانه، آيه يعني اينكه ببيند و رد شود، وقتي يك فلش ميزنند يعني از اينطرف برو، ميگويند فلاني آيت الله است يعني آدم به او نگاه كه ميكند ياد خدا بيفتد. ما آب را حفظ نميكنيم مثلاً خيال ميكنيم از آب خيابان هر استفادهاي ميشود كرد (ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذيقَهُمْ بَعْضَ الَّذي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ) (روم /41) ابرقدرتها چه ميكنند؟ ما ضامن حيوانات هم هستيم «إِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ» (بحارالأنوار، ج 32،ص 7) شما مسئول هستيد حتي نسبت به زمينها نسبت به حيوانات اينطور نيست كه چون حيوان است هر طور كه ميخواهي سوار آن شوي رسول خدا حيواني را ديد كه زير بار است حضرت فرمود چرا بار آنرا خالي نميكني فرمود درست است كه كار دارد ولي بايد بار را پائين بياورد اين ايراد دارد. شما با اينكه پول آب را ميدهي اما اگر زيادي مصرف كني مسئول هستي امام ميفرمايد: اسراف گناه كبيره است و ما در مصرف آب خيلي اسراف ميكنيم. اگر دنيا يك سال ساده زندگي كند گرسنهاي روي زمين باقي نميماند. الان بعضي از كشورها ميليونها آدم گرسنه كنار خيابان هستند. كسي آب خورد باقياش را روي زمين ريخت. حضرت فرمود: اين كار را نكن. گفت: آقا چيزي از آن استفاده ميكند. فرمود: نه آب را بايد روي آب ريخت. در رودخانه بريز. اگر شما آب زياد مصرف ميكني براي غسل زياد مصرف ميكني و شوهرت راضي نباشد نمازي كه ميخواني گير دارد. اگر حمامي راضي نباشد كه شما زياد آب بريزي، نمازي كه ميخواني گير دارد.
3- اهميت نماز باران
مسئله بعد نماز باران است كه در زمان ما ور افتاده است بايد احياء بشود. عظمت نماز باران خيلي از نماز جمعه و نماز عيد بالاتر است. در نماز باران بايد تمام مادرها را از بچهها جدا كرد. چه صدايي بلند ميشود. حيوانها را بايد از هم جدا كرد. انسانها را بايد از هم جدا كرد.بعد با پاي برهنه بايد رفت يك فريادي بلند ميشود. تمام حيوانات نعره ميكشند. يك صحنهاي است كه خيلي عظمت دارد. وزير رژيم قبل گفته بود كه ما الان نياز به نماز باران نداريم. الان اعليحضرت مقرر كرده است كه براي شما چاه عميق بزنيم. يك نفر بلند شد و گفت: اگر باران نيايد اعليحضرت چاه عميق را كجا ميزند كه آب بيايد؟ بايد آب باراني باشد كه شما چاه عميق بزنيد. اگر كسي تشنهاي را آب بدهد، خداوند از آشاميدنيهاي بهشت به او آب ميدهد و اگر كسي آب را به بغل دستياش بدهد، گويا يك برده آزاد كرده است و اگر كسي آب را به جايي كه آب نيست برساند يك ليوان از آن كه بخورند، انگار يك مرده را زنده كردهاند. ثواب زنده كردن يك مرده را خدا به شما ميدهد. كسي كه ساقي است و به همه آب ميدهد خودش آخر همه آب بخورد.
4- آداب آب خوردن
مسئله ديگر آداب آب خودن است، آب را در شب بنشينيد و بخوريد و در روز سرپا بخوريد، آب را يك مرتبه نخوريد سماوري كه ميجوشد، يك مرتبه آب سر آن نكنيد. آب را سه مرتبه بخوريد. ظرف آب درش را بگذاريد، بعد از آب خوردن امام حسين(ع) را ياد كنيد.
5- دريا وسيلهي خداشناسي
يكي از چيزهايي كه در قرآن مطرح است اين است كه خدا براي ثابت كردن بعضي مسائل مثال زده است به كف روي آب، يكي از چيزهايي كه وسيله خداشناسي است درياها است و با كمال تاسف زمان شاه درياها براي عياشي استفاده ميشد يعني چيزي را كه خدا آفريده براي اينكه با آن خدا را بشناسيم. ما در همان جا از خدا غافل ميشويم. يك كسي ميگفت ما يكوقت ماشين را سوار ميشويم ميرويم يكبار ماشين سوار ميشويم و در ميرويم! از نعمتهاي خدا استفاده خوب نكردهايم. (وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا) (فرقان /53) دو تا دريا با هم مساوي نيستند يكي از آنها آب شيرين دارد و يكي هم آب تلخ اما نگو كه خدا چرا آب شور خلق كرده است براي اينكه همين درياي شور هم به شما گوشت ماهي تازه تحويل ميدهد از هر دو دريا زينت خارج ميكنيد در هر دو ميتوانيد كشتيراني كنيد ميخواهد بگويد همان آبي هم كه شما ميگوئيد تلخ است و شور است منبع پرورش ماهي است هم خزينه جواهرات است و هم وسيله كشيراني است نگوييد تلخ است. راههاي دريايي كم خطرترين و سالم ترين راهها است حمل نقل دنيا از طريق دريا است اَمن است. دريايي كه شور است و آن دريايي كه شيرين است شما اگر خواسته باشي از هر دو ميتوانيد استفاده كنيد شيرينيهاي زندگي و تلخيهاي زندگي تو اگر صياد خوبي باشي ميتواني از تلخيها و شيرينيها استفاده كني ميخواهد بگويد تلخيها را نگوئيد تلخ است در درون تلخيها شيريني هست. آدم وقتي هدف داشته باشد از همه كارهايش ميتواند استفاده كند مواظب باشيم كه تلخيها را تلخ نپنداريم اگر شيطان تو را اذيت نكند و آدم خوبي بودي اينكه ارزش ندارد. بايد شيطان اذيت كند. جاذبه شيطان تو را جذب كند. تو مبارزه كني با وسوسهها، اين مهم است مهم اين است با اينكه جاذبه زمين به طرف پايين ميكشد شما به طرف بالا پرتاپ كنيد. اگر اهل صيد باشي از همان درياهاي شور هم ميتواني استفاده كني ميخواهم بگويم توي سختيها هم شيريني هست تاريكي سختي است اما از لابه لاي تاريكي اديسون اختراع برق ميكند مرض تلخ است اما با بودن مرض آدم فكر علم داروسازي ميافتد بمباران سخت است اما در مقابل آن ضد هوايي درست ميشود يعني تمام سختيها استعدادها را شكوفا ميكند. امام كاظم(ع) تا زندان رفت گفت حالا وقت عبادت است كسي هم سراغ من نميآيد. از همين زندان ميتواند استفاده كند. رهبر انقلاب در تركيه تبعيد شد. آقا مصطفي ميگفت: حتي پرده را كه كشيده بوديم. مأمورين ساواك آمدند و پرده را كشيدند كه نور بيرون توي اتاق نيايد. امام را يك سال در يك خانه حبس كردند. اما چون امام اهل صيد بود، در اين اتاق يك دوره تحريرالوسيله نوشت. منبعي است كه هركس به مسائل فقه نياز دارد به كتاب تحرير نياز دارد كه در يك اتاق سربسته نوشته است. قرآن ميفرمايد: حق و باطل مثل يك كف ميماند روي آب. در جامعه ما اختلاف نظر هست اما قرآن ميفرمايد: حق مثل آب است كه آب به آب كه رسيد در هم فرو ميرود. حق مثل آب است. يعني اگر جذب كرديم همديگر را حق هستيم و اگر جذب نكرديم كف هستيم. هر كسي عقيدهاي دارد كفر و شرك و توحيد نيست. اما شما همه مساوي هستيد مشتركات داريد. اگر شما حق بوديد مثل آب و من هم حق بودم مثل آب، آب به آب كه ميرسد در هم فرو ميرود چرا من و شما همديگر را جذب نميكنيم؟ چرا روح ما پيوند نميخورد؟ معلوم ميشود كه ما حقِ حق نيستيم هركسي ديگري را حق نميداند. ميگويد: اينكه خيلي تند است. ميدانيد چرا ميگويد؟ براي اينكه خيال ميكند اين محور هستي است ديگران را تندي و كندي لقب ميدهيم. براي اينكه خيال ميكنيم ما بهتر هستيم.
6- باطل ماندني نيست
باطل ميرود. هركسي دو روز ميآيد و ميرود. باطل مثل كف است. اما حق آرام است و متواضع، قرآن ميفرمايد: حق مثل آب است و باطل مثل كف آب. شما حق هستي يا باطل؟ آب آرام حركت ندارد پس كف هم ندارد. وقتي راه افتاد پستي و بلندي شد كف ميكند. بگذار حوادث شما را بالا و پايين ببرد. نگاه كن كف ميكني يا نه؟ انسان پايين و بالا كه ميرود پيداست كه طرفدار حق است يا طرفدار باطل. بگذار دو سه نامه برايت بنويسند. بگذار دو سه تا فحش به تو بدهند. اگر حوادث شما را بالا و پايين نبرد، معلوم ميشود كه حق هستي. اما گر بالا و پايين رفتي و كف كردي باطل هستي. ميگويد: ما بايد از جمهوري اسلامي اطاعت كنيم. چرا؟ براي اينكه ما الان رييس هستيم اما اگر آب باشيم هميشه ساكت هستيم. باطل مثل كف است. امام مصداق حق است، آرامِ آرام است. از وقتي كه طلبه بوده است تا حالا آرام بوده است. اگر هارت و هورت داريد پيداست كه ناخالصي هم داريد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 563