نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 65
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم» الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی
یکی از جملاتی که به امیرالمؤمنین (علیه السلام) میگویند اول مظلوم، بحث ما در رمضان امسال سیره اهل بیت بود بعد گفتیم که وارد بشویم که رابطه ما با اهل بیت چی است و در روز نوزدهم ماه رمضان که عزیزان بحث را گوش میدهند، یک مقداری رابطه ما با اهل بیت روشن بشود، سیره پیامبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام)، موضوع: اهل بیت را بشناسیم، فضائلشان را، کمالاتشان را، سیره شان را، تاریخشان را، بشناسیم، رابطه اطاعت و حمایت، «سلمٌ لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»، با هر کس که آنها خوب بودند ما خوب باشیم، با هرکس آنها بد بودند، ما بد باشیم، رابطه عاطفی، در شادیشان شاد باشیم، در شهادتشان عزادار باشیم، که عرض شد جشن و جشنها و سوگواریها.
خمس، وظیفه مالی در برابر اهل بیت (علیهم السلام)
رابطه حمایتهای مالی که این حمایت مالی مسأله خمس مطرح است، قرآن میفرماید: «واعلموا» یعنی جدی بگیرید، بدانید «انما غنمتم» هرچه که درآمد و غنیمت دارید، «من شیءٍ» هر چه میخواهد باشد «واعلموا انما غنمتم من شیءٍ» هر چیزی که غنیمت و درآمد داری، «فان للّه» بدرستی که برای خداست «خمسه» خمسش، بیست درصدش مال خداست، «فان للّه خمسه و» بعد غیر از خدا «و لرسول» برای رسول است «و لذیالقربی»، برای اهل بیت پیغمبر است، «و الیتامی» یتیمها، برای یتیمهاست «و المساکین» برای فقراست «و ابن السبیل» برای در راه مانده هاست، جالب پشت میگوید: «ان کنتم آمنتم» اگر شما ایمان دارید، اگر ایمان به خدا و رسول دارید، «ان کنتم آمنتم باللّه» اگر ایمان دارید باید هر درآمدی حمسش را هم بدهید، راجع به معرفت جلساتی صحبت شد، چند جلسه راجع به معرفت صحبت شد، تقریبا حدود هفده جلسه، راجع به اطاعت و حمایت هم و راجع به عاطفه و سوگواری هم خوب شب نوزدهم این همه مساجد، این همه عزاداریها، تقریباً همه امت اسلامی لباس سیاه میپوشند، روز عاشورا، شهادتها، عزاداریها، نیمه شعبانها، این جشن و عزاها هم، ما در معرفت کمی کار کردهایم، در عاطفه هم مردم ماشاءاللّه قوی هستند، بعضیها توی این حمایت مالی میلنگند، یعنی لباس مشکی میپوشد، روزه هم میگیرد، گریه هم میکند، عشق هم دارد به امام حسین (علیه السلام) ولی خمس نمیدهد، نه که قبول نداشته باشد، حالا میگوید باشد برای بعد، من راجع به اهمیت خمس چند جمله بگویم، یک؛ برکات خمس از روایات، برکات و آثار خمس، یک؛ نسل پاک، حدیث داریم که پرداخت خمس مال را پاک و مال پاک مقدمه نسل پاک است و برعکس کسی که خمس ندهد، در مالش حق دیگران است و اینکه مالش مخلوط مال دیگران است در نسل اش هم اثر میگذارد.
نقش لقمه حلال در تربیت فرزند
روایتش هم میفرماید: «لِتطیبَ ولادتهم، لِتُطیبَ ولادتهم» یعنی برای اینکه بچه هایشان نسلشان پاک بشود، با مال خمس نداده، بچه تربیت نکنید، بالاخره که این لقمه که بچه میخورد حق فقرا هم هست، ببینید قرآن را «للیتمی» مال یتیمها هم است مساکین، مال مسکین هم است، ابن سبیل، از خمس هم نترسید، اینها که میگویند خمس بدهنید نه یعنی بیست درصد مالت را بده، بیست درصد سودت را بده، یعنی مالت برای خودت، خانه ات مال خودت، یخچال فریزر مال خودت، تلفن، تلویزیون مال خودت، فرش و رختخواب برای خودت، اینها که وسیله زندگی است، آن سرمایهای که داریها، علاوه بر زندگی، سرمایهای که داری، هرچه هم سود کردی هشتاد درصدش مال خودت، آن بیست درصداش مال فقراست، مال خمس نداده به بچهات نده بخورند برای فردا در تربیتش میمانید، «لتطیب ولادتهم» برای اینکه ولادتها، بچههایت طیب بشوند، وسایل جلد نه صفحه پانصد و چهل و هفت.
خمس، پشتوانه اقتصادی مراجع در رسیدگی به محرومان
دو: پشتوانه دین است، امام رضا (علیه السلام) فرمود: «عوننا علی دیننا» خمس پشتوانه مکتب است، «عوننا»، عون یعنی کمک، «علی دیننا، دیننا» حوزههای علمیه با خمس میچرخد، طلبه هایی که اخیراً بعضی جاها میگویند که اول بروید دانشگاه قبول بشوید بعد بیائید طلبه بشوید، تا فردا فکر نکنند اینها که طلبه شدهاند، اینها هستند که در کنکور رد شدهاند میگویند نه ما در کنکور قبول شدیم، طلبگی را انتخاب کردیم، الان افراد زیادی بعد از گرفتن لیسانس و مهندسی میآیند طلبه میشوند، ما افرادی داریم که بعد از اینکه پزشک شدهاند آمدهاند معلم شدهاند و طلبه شدهاند نگاه حالا اینطور نباشد که حالا اینها، ما بالاخره، قرآن میفرماید: «لیظهره علی الدین کله»، ما دینمان را یک گروه متخصص بروند، دین شناس باشند و مسائل دینی امت را جواب بدهند، و این کمک به دین است. سه، میگوید که علامت وفاداری است، «المسلم»، مسلمان «من یف اللّه بما عهد الیه و لیس المسلم من اجاب بالسان و خالق بالقلب» مسلمان این است که غیر از این که میگوید من مسلمان هستم پول هم بدهد، اما یک کسی میگوید من مسلمان هستم اما پولت نمیدهم، مثل یک آدم که بگوید که زن و شوهریم ولی خرجی نمیدهم، خوب اگر زن و شوهرند، اگر پدر و پسرند، اگر پدر و دخترند، اگر یک کسی میگوید من تو را دوستت دارم، خوب علامت دوست این است که هر کجا هم پول شد کمک کند، امام رضا (علیه السلام) حدیثی دیگر فرمود که: «ان الخمس عوننا الی ایالاتنا»، ما یک مشت وابسته به خودمان داریم، ایتام وابسته هستند، فقرا وابسته هستند، بالاخره فقیر اگر یک جایی مجبور شد در خانه آقا را میزند، یعنی پشت در خانه مراجع، رجوع فقرا به مراجع بیشتر است، بنده که حالا مرجع تقلید هم نیستم طلبه عادی هستم توی این چند روزی که خرمآباد بودم، صدها نامه به من دادند، و اکثرش هم نامهای که چند تا دختر دارم یک چادر دارند نوبتی سر میکنند میروند مدرسه کفش ندارند، میگویم وللّه من توی خرمآباد چند روز میهمان بودم، نه وکیلم، نه وزیرم، نه پول دولت دستم هست، البته پول دولت مال نهضت سوادآموزی دستم است ولی آن را نمیتوانم ببرم بدهم به فقرا، من هیچ نقشی ندارم، اما بالاخره فقرا به علما بیشتر مراجعه میکنند، و امام رضا (علیه السلام) فرمود کمک کنید تا آبروی علما حفظ بشود و این فقرا اگر از علما رابطه شان گرم باشد، فردا اگر علما گفتند جبهه همین آقایان، میروند جبهه اینها بعد بازتابهای مکتبی قوی دارد. امام صادق (علیه السلام) فرمود من از گرفتن پول از شما که خمستان را میگیرم هدفی جز پاک کردن شما ندارم، چون زندگی شخصی من و وضع مالی من از خیلی از شما کمرنگتر نیست، شاید هم بهتر باشد، من که میگویم خمس بده برای شماست بنده محسن قرائتی هم اگر میگویم خمس بده، بینی و بین اللّه، احدی به من نگفته راجع به خمس صحبت کن هیچ کس به من نگفته، خود بنده هم بعضی سالها، چون کتابهایم بعضی سالها زیاد چاپ میشود بعضی سالها خمس، من خودم هم خمس میدهم، یعنی اضافه بر زندگیم دارم، شیخ هم هستم نیازی به خمس ندارم، اما بهر حال وقتی خدا به شما صد هزار تومان داد، بیست هزار تومانش را بده، صد میلیون داده، بیست میلیونش را بده، فردا ممکن است ازت بگیرد خدا فکر نکن مال عقلت است، فکر نکن مال زرنگیت است، از شما عاقلتر و زرنگتر هم هستند که این پولها گیرشان نیامده، فردا ازت میگیرند، امتحان است، توی این امتحان رو سفید بیائید بیرون. شما که معرفت داری الحمدللّه، اشک و عاطفه هم که داری، الحمدللّه حمایتهای خودت را هم توی جبهه و انقلاب نشان دادی، توی این قدم چهارم چرا میمانی؟ ببین چقدر داری بیا خمسش را بده، حالا اگر هم یکبار ندادهای دستی از دور کن، ما را هم نمیگوییم به کی بده، برو به مرجع تقلیدی بده که خودت قبولش داری، برو بده به آن کسی که زاهدتر است، در دادن خمس شما اجبار نداری به کی بدهی، چون مرجع تقلید را قبلاً بدون اجبار، هیچکس در جمهوری اسلامی نگفته تو باید از کی تقلید کنی، در طول تاریخ مرجعیت آزادی بوده و لذا افراد مقلد مراجع مختلفی بودهاند، شما مرجع تقلیدت را با انتخاب خودت انتخاب کن وقتی انتخاب کردی حمایتهای مالی ات را دریغ نکن، گوارا بودن، فرمود «یعدی خمسنا» اگر خمس ما را بدهید «یُطیب له»، اگر کسی خمس بدهد باقی زندگیش گوارا میشود. حفظ آبرو در مقابل مخالفان، امام فرمود ما یک مشت مخالف داریم، آنها دوست دارند که ما فقیر زنذگی کنیم، به وسیله خمس آبروی ما پهلوی طرفدارانمان، حضرت امام خمینی (ره) وقتی قیام کرد سال 42 هر کسی که انقلابی بود، زندانش میکردند، در همین شهر شما آیةاللّه مدنی، بسیاری از طرفداران امام زندان بودند و حضرت امام به زن و بچه اینها کمک میکرد، امام رضا (علیه السلام) فرمود خمس بدهید تا ما طرفدارانمان را که در فشار و مضیقه قرار میگیرند، زندگیشان را تامین کنیم آبرویشان را حفظ کنیم «نشتری من اعراضنا مِن مَن نخاف سترة» از کسانی که از قدرتشان میترسیم، «نشتری اعراضنا» عِرض و آبروی خودمان را حفظ کنیم، فقرزدایی از خاندان رسالت، کردن، چون سید است نمیشود بهش زکات داد، زکات عنوان صدقه دارد به سید حرام است، آن وقت بچههای پیغمبر هر کدام فقیرند، از زکات محرومند، یک، از طرفی هم فقیرند، دو، جدشان هم شما را هدایت کرده، و فرموده من که میروم نسل ما «مودة ذیالقربی» یکیش، یک نمونهاش، یک مصداقش این است که بچههای پیغمبر گرسنه نمانند، البته معنایش سیدهایی که میتوانند کار بکنند نیستها، تا کسی میتواند کار بکند، باید کار بکند، خمس مال کسی است که واقعاً کار میکند، منتهی نمیتواند زندگی خودش را اداره کند، آن کسی که نمیتواند زندگی خودش را، وگرنه بگوید آقا من سید هستم به من بدهید بخورم، سیدی که قوی هست باید برود کاسبی کند، باید برود کار کند.
خمس، زمینه برخوردار شدن از دعای اهل بیت (ع)
مشمول دعا شدن، فرمود: «لا تحرموا انفسکم دعائنا ما قدرتم» کسی که اگر خمس بدهد ما بهش دعا میکنیم، کسانی که خمس نمیدهند مشمول دعای امام قرار نمیگیرند، حدیث داریم «لا تحرموا» محروم نکنید «انفسکم»، خودتان را، «دعائنا ما قدرتم» تا میتوانید خودتان را از دعای ما محروم نکنید، شما که سهم امام زمان را به جانشین امام زمان (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف) میدهید، سهم امام (علیه السلام) را به جانشینش میدهید، امام زمان دعا میکند به شما.
بشارت بهشت برای دوری از لقمه حرام
ضمانت امام برای قیمات، شخصی نزد امام باقر (علیه السلام) آمد و خمس مالش را داد به امام باقر (علیه السلام)، امام فرمود بر من و بر پدرم لازم است که بهشت را برای شما ضمانت کنیم، خلاصه مال پاک این کلید پاک شدن است
توبه یعنی جبران گناه، نه ترک دنیا
من دلم میخواهد یک خاطره جالبی برایتان بگویم صلوات بفرستید (اللهم صل علی محمد و آل محمد) یک شیعه بود ولی کارمند بنیامیه بود، پولهای خوبی هم زمانی که حکومت دستش بود پولهای حق و حسابهایی رشوه هایی، خیلی پولها برایش آورده بودند، سرمایه دار بود و یک شیعه دیگر که میخواست برود خانه امام صادق (علیه السلام) به امام صادق گفت که به این پولداره، این که توی دربار بود، دربار بنیامیه، گفت به امام صادق (علیه السلام) بگو ما هم شیعه هستیم، مخلص شما هستیم، به امام صادق رفت سلام رساند و امام صادق فرمود سلام مرا بهش برسان و بهش بگو اگر از مال حرام جدا شوی من امام صادق ضمانت میکنم بروی توی بهشت تو، این جا خورد، گفت بهشت را امام صادق (علیه السلام) برای من قول بهشت داده من فقط گیرم یک خورده پول حرام توی زندگیم است، یک ملاقاتی شد و امام صادق فرمود بله، شما برو اجناسی که چون وکیل بود، وزیر بودی، قاضی بودی، نمیدانم پست مملکتی داشتی، خیلی به اسم چشم روشنی چیزی بهت دادهاند، برو هر کی را میدانی رشوه بوده بر گردان، هرکس هم که نمیدانی من امام صادقم به تو اجازه میدهم بده به فقرا، خودت را از مال حرام نجات بده، من ضامنم، گفت باشد، ایشان هم رفت آقا تمام اموالش را، این قالیها را فلانی داده بدهید، این ساعتها را فلانی فلانی داده، بدهید، تمام اموالی که میدانست از کی است رد کرد اموالی هم که نمیدانست همه را به اجازه امام داد به فقرا، شد یک زندگی، یعنی شد بی پول بی پول، این آقا گفت عجب، چه انقلابی، چه همتی، چه غیرتی، به رفقایش توی بازار گفت آقا ایشان توبه کرده. بیایید سیمای توبه را ببینید، آخه بعضیها فکر میکنند توبه این است که بروند مسجد دو روز گریه کنند ولی خمس نمیدهند، مال مردم را هم نمیدهم، کتک هم زدم عذرخواهی نمیکنم، ظلم هم کردم عذرخواهی نمیکنم، اما هرچی بخواهی گریه میکنم، معنای توبه این است، یک فیلم توبهای هم درست کرده بودند یک وقتی فیلم غلطی بود من به فیلمسازش هم گفتم، گفتم اصلاً فیلمت غلط است، یک کسی درست کرده بود که مرض روانی پیدا کرده بود، لجن به خودش میمالید میرفت مثل دیوانهها، قبرستانهایی، توبه این نیست، توبه این است که مثل سوپردولوکس صاف راه برود اما اگر به یک کسی زدی بگو آقا بنده یک سیلی زدم یا بزن یا حلال کن. توبه معنایش اینه که مال مردم را بده، نماز نخواندی، بخوانی، روزه نگرفتهای بگیری، مال مردم را بدهی، لباس کهنه پوشیدن و رفتن توی قبرستان و ژولیده زندگی کردن و از مردم جدا شدن این معنای توبه نیست. معنای توبه را اشتباه نکنیم، بعد هم نگویید، توبه، پیر میشویم توبه میکنیم، من این را شاید خیلی گفته باشم، ولی اجازه بدهید باز هم تکرار کنم. بعضیها میگویند خط مستقیم این است، حالا ما جوانیم بگذار دنبال کیفهایمان باشیم، بگذار کج شویم، وقتی پیر شویم بر میگردیم این دو، سه سال آخر را آدم خوبی میشویم. یک مثلی توی ذهن بعضیها است که خط مستقیم را میدانیم چی است بگذار ما منحرف شویم، پیری بر میگردیم. جوابش هم در نیم دقیقه، شما وقتی کج شدی بالا نمیروی سقوط میکنی، میآیی این ور، دوم آخه خط معلوم است که برگردی ولی آخه عمر شما معلوم نیست، شما بنویس که شصت سال زندهای، من هم زیرش مینویسم پس پنجاه و هشت سال آزاد، اون دو سال آخر را برگرد، آدم نمیداند که مثلاً تا فردا هست یا نه، روز دیگر، ماه دیگر، سال دیگر، ماه رمضان ما هستیم یا نیستیم، پس خط آخرش معلوم است، نزدیک آخر برمیگردیم عمر ما آخرش معلوم نیست، یک، توبه به سمتِ بالا نیست سقوط است، از همه گذشته مگر میشود یک کسی که عمری خلاف کرده یک مرتبه برگردد انسان وقتی با گناه خو گرفت، برگشتن آسان نیست، خلاصه معطلتان نکنم، آن دوست میگفت یکبار آمدم دیدم آقایی که توبه کرده دارد میمیرد در حال احتضار است. چشمهایش را باز کرد به من نگاه کرد گفت که دارم میروم، و بشارت، امام صادق به وعده خودش وفا کرد، چون امام صادق فرموده بود اگر مال مردم را دادی من قول میدهم برای تو بهشت را، قبل از آنی که این بمیرد، قبل از آنی که نفسهای آخر را بکشد، امام صادق (علیه السلام) به وعده خودش وفا کرد و ایشان هم به رفیق خودش گفت، خدا جزای خیرت بدهد که بین من و امام صادق دلالی کردی. برادرها و خواهرها گاهی باید دلالی کنید، افرادی هستند جنسشان خوب است، فطرتشان خوب است منتهی رابطهشان کم است، ما باید دلالی کنیم که اینها را با امام صادق (علیه السلام) محشور کنیم، خدا رحمت کند آیةاللّه شهید مدنی را، من سراغ دارم یک کسی از کس و کارهایش که بهائی بودند، نفس آیةاللّه شهید محراب، آیةاللّه مدنی بهش خورد، ایشان را نجات داد، بعد که نجات داد طلبه شد طلبه شد، فاضلی شد آمد نجف، برگشت ایران توی جبهه شهید شد. یعنی از نسل، از فامیل بهائیت نفس آیةاللّه مدنی که بهش میخورد گرایش اسلامیاش پررنگ میشود. طلبه میشود، دانشمند میشود این رقم مثلاً اوج میگیرند. امام صادق (علیه السلام) فرمود مالتان را پاک کنید ما برای شما شفاعت قول میدهیم. حالا بیا این حدیث را داریم: شخصی، آن مال امام صادق (علیه السلام) بود. این مال امام باقر (علیه السلام) است. شخصی آمد خدمت امام باقر (علیه السلام) آدرس هم وسائل، جلد 9 صفحه 525، آمد خمس را داد. امام باقر (علیه السلام) فرمود: بر من و پدرم لازم است که بهشت را برای شما ضمانت کنیم.
خمس، کلید رزق و بیمه اموال
امام رضا (علیه السلام) فرمود فکر نکنید اگر خمس بدهید پولتان کم میشود پولتان زیاد میشود. حدیثش این است، «فان اخراجوا مفتاح رزقکم» خمستان را خارج کنید از مال یعنی خمس بدهید کلید رزقتان است. اگر بنا باشد رزق شما کلید داشته باشد یکی از کلیدها، خیلیها میگویند، آقای قرائتی چه کنیم روزیمان خوب بشود؟ و از پیرمردهای متدین بازار من شنیدهام، کسانی که ورشکست میشوند، معمولاً کسانی هستند که وقتی وضعشان خوب بود خمس نمیدادند. خمس باعث میشود که در سرمایه نظم پیدا شود، کسی که حساب سال را دارد، یکی شخصی منظم، حسابگر، دقیق، میزان درآمدش را، میزان مصرفش را مهار میکند، این خودش از برکات خمس است. عنایت ویژه، توی قرآن چند تا آیه داریم، آیات قرآن میفرماید که «اذکرونی اذکرکم»، شما یاد من باشید من هم یاد شما هستم، آدمی که خمس میدهد یاد خداست، چون بخاطر آیه قرآن بخاطر فرمان خدا خمس میدهد، کسی که بخاطر فرمان خدا از پول میگذرد خدا هم او را یاد میکند، جای دیگر جبران میکند. اسم خدا جبار است، جبار یعنی جبران میکند. «ان احسنتم، احسنتم لانفسکم» اگر خوبی کنید «ان احسنتم، احسنتم» اگر خوبی کنید به خودتان خوبی خواهید کرد. شما گاهی وقتها یک میلیون خمس میدهی، یک بلای یک میلیونی ازت دور میشود، خمس نمیدهی، امام کاظم (علیه السلام) فرمود: هرکس پولی را لازم است بجا خرج کند خرج نکند، خمسی، زکاتی، باید بدهد، نمیدهد، خداوند یک طرحی، نقشهای برایش پیش میآورد که دو برابر آن پول را، دو برابر آن مبلغ را در راه باطل خرج کند تکرار میکنم، امام کاظم (علیه السلام) فرمود: هرکس که یک پولی را واجب است که بدهد، ندهد، خداوند نقشهای را برایش طراحی میکند که دو برابر آن مبلغ را در راه باطل خرج کند «ان احسنتم، احسنتم لانفسکم»، قرآن میفرماید «و اذا حییتُم بتَحیِّةٍ» اگر شماها به تحیة، به هدیهای، اگر کسی به شما هدیه داد، «فحیّوا باحسن»، جواب گرمتر، شما که به امام زمان سهم امام میدهی امام زمان هم جبران میکند، «فحیّوا باحسن»، یادمان نرود این خانمی که در نیشابور قبرش است به نام شطیط مقدار دو سه درهم خمس داد امام کاظم (علیه السلام) بهش گفت تو را دعایت میکنم، در تشییع جنازهات میآیم، این پارچه هم را که پنبهاش از چی است و کی بافته، و کی تهیه کرده، این را کفنی داشته باش و من هم توی تشییع جنازهات میآیم، یعنی اینقدر ائمه ما به کسانی که حامی مالی هستند عنایت دارند، پس حمایت، پیراهن سیاه خوب است، یک یااللّه، قرآن سرگرفتن خوب است، اشکها و جشنها خوب است اما این خوبها مهرش به این است که ما کمک مالی هم بکنیم، مثل همین آیه، میدانید آیه کی و کجا نازل شد؟ افرادی رفتند در بدر، در جنگ بدر بودند، خدا میفرماید: شما که در جنگ بدرید، اصحاب پیغمبر هستید، خوب، جانفشانی میکنید خوب، در جبهه بدر پیروز شدید خوب، یعنی شرکت در جبهه، اصحاب پیغمبر بودند، جانفشانی کردند، پیروز شدند همه خوب، آخرش میگوید: «ان کنتم آمنتم»، اگر ایمان دارید باید خمس هم بدهید، یعنی همه اینها مهرش به این است که از نظر مالی شما چه کردهاید. جمع هم همینطور، من شنیدم بعضیها مکه نمیروند، میگویند اگر برویم مکه باید برگردیم سوغاتی بیاوریم، چون سوغاتی و نشستنش گران میشود پس ماها مکه را هم انجام نمیدهیم، این قیامت، جواب قیامت نیست، کسی که میتواند برود مکه واجبالحج است، نشستن بعدش را آدم میگوید بسمه تعالی، آقا از نشستن معذورم، نشستن بعدش مستحب است.
آداب و رسوم غلط، در شادی و غم
ما نباید بخاطر مستحب، دست از واجب برداریم، این حج واجبش را نمیرود بخاطر اینکه بعداً نشسته، ما هم یک خورده این آداب و رسوم را باید حذف کنیم. ما اینجا چند روزی که در خرمآباد بودیم، یک جاست دیدیم هرشب ماشین است گفتیم چه خبر است توی این خانه، ما یک هفته خرمآبادیم، هر شب چراغانی است، گفتند بیچاره از کربلا آمده، گفتم این که پنج برابر پول کربلا را باید بدهد به مردم بخورند، گفت رسم اینجاست، گفتم «بسم اللّه الرحمن الرحیم» این رسم غلط است، حالا چه خرم آباد باشد چه تهران، بعضی از استانها یک کسی مرد تا چهل روز میآیند میگویند تسلیت عرض میکنم، بابا من دو تا داغ دیدم، یک داغ پدرم را دیدم، یک داغ طلبکارها را، اصلاً حدیث داریم کسی مرد نروید خانهاش غذا بخورید این داغ دیده است، غذا پخته برایش بیاورید، ما هر کس که مرد تا چهل روز رویش میافتیم، اگر هم ارث گیرش نیاید باید قرض کند شام بدهد، این کارها غلط است آقا، اینها حرام است، اذیت کردن و در محاصره گذاشتن و «المأخوذ حیائهم» توی رودرباستی گیر کردن مشکل است، شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) است یک جمله از آقا برایتان بگویم، چه کسی را از دست دادیم، یک صلوات بفرستید (اللهم صل علی محمد و آل محمد) آقا امیرالمؤمنین (علیه السلام) در جنگ احد دهها جای بدنش جراحت داشت، پیغمبر آمد دیدنش، دید عجب، امیرالمؤمنین (علیه السلام) «مثل المغضه» مثل یک تیکه گوشت افتاده، پیغمبر تا دیدش گریه کرد، گفت خدایا کسی که این رقم بدنش سوراخ سوراخ بشود، سزاوار است که خدا همه لطفها را در حقش انجام بدهد، امیرالمؤمنین هم گریه کرد، «فبکاء و بکاء» علی گریه کرد و رسول اللّه گریه کرد، گفتم پدرم و مادرم قربانت بشوند، «کیف حرمتالشهادة» چرا من در احد شهید نشدم، این همه بدنم، شصت، هفتاد جای بدنم سوراخ است، چرا من شهید نشدم، پیغمبر فرمود «انما من ورائک انشاءاللّه»، خدا برای تو شهادت را نوشته عجله نکن، بدنش سوراخ سوراخ بود، گریه میکرد که چرا شهید نشدم، کی بود امیرالمؤمنین (علیه السلام). امیرالمؤمنین اگر به یکی از این نامه هایش که من فتوکپی کردهام آوردهام، به یکی از این نامه هایش اگر عمل میشد تمام این موجهایی که الان هست، موجها از بین میرفت، ما الان یک موجهایی داریم توی مملکتمان، حالا میخواستم نامه را بگویم اشاره میکنند وقت تمام شد، خوب امیرالمؤمنین ضربت خورد «فزت وربّ الکعبة» بخدای کعبه رستگار شدم، در بستر افتاد. دسته دسته، مردم میآیند عیادت، خیلی امیرالمؤمنین سوخت، سختترین حالات امیرالمؤمنین (علیه السلام) ضربت خوردنش نبود، سختترین حالات امیرالمؤمنین این بود که توی خانه یک مرد شجاع و قوی بنشیند، زنش کتک بخورد، سختترین حالات امیرالمؤمنین این بود، سختترین حالات امیرالمؤمنین این بود که فرمود بیست و پنج سال نشستم مثل آدمی که تیغ توی چشمم است، استخوان توی گلویم است، امیرالمؤمنین سرش را توی چاه میکرد، حرف میزد، امیرالمؤمنین گاهی توی سخنرانیها به خودش سیلی میزد، «فضرب علی خده»، میزد توی گوشش میگفت خدا مرا از دست شما بگیرد، یک کسی که لیاقت دارید بهتان بدهد، شما لایق من نبودید، حق شما معاویه بود، حق شما افراد دیگر بود. سوخت امیرالمؤمنین و لذا وقتی ضربت خورد فرمود راحت شدم، وصیتش: به ایتام برسید، حقوق زنها را نادیده نگیرید، حق زنها محفوظ بماند، کشاورزها در محضر شما اذیت نشوند، حق کشاورزها را بدهید، حق خانمها را بدهید، حق یتیمها رابدهید، شما را بخدا، شما را بخدا به قرآن توجه کنید، نگذارید قرآن متروک و مهجور بماند.
حضور امیرالمؤمنین در مسجد تا آخرین لحظات عمر
امیرالمؤمنین میتوانست مسجد نرود، رفت مسجد تا یک پیام بدهد، پیامش این بود حتی اگر سرم برود دست از مسجد نمیکشم، مساجد ما خلوت است، یک خورده هوا داغ بشود، خنک بشود، باران بیاید دیگر مسجد نمیرویم، یکخورده راه دور باشد مسجد نمیرویم، فرمود سرم برود دست از مسجد نمیکشم، امام حسین (علیه السلام) سر نیزه قرآن خواند پیام دارد یعنی اگر سرم از تنم جدا بشود، سرم از قرآن جدا نمیشود، زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) شفاعت امیرالمؤمنین، نامگذاری بچهها بنام علی بن ابیطالب و از همه مهمتر همان جملهای که گفتم، حق اهل بیت را دادن، خدایا! آن به آن، بر عذاب کسی که علی را شهید کرد بیافزای (الهی آمین). آن به آن، بر گروهی که علی بن ابیطالب را سوزاندند با علم و عمد و آگاهی، حالا بعضیها ناآگاهانهاند طوری نیست، اما اونی که با علم و عمد پیغمیر و اهل بیتش را سوزاند، آن به آن بر عذابشان بیافزای (الهی آمین) کسانی که در طول تاریخ برای پیغمبر و اهل بیتش اطاعت و حمایت داشته، جشنها و عزاداریها به پا کردهاند و الان نیستند، از دنیا رفتهاند، همه را با امیرالمؤمنین محشور بفرما (الهی آمین) آنچه شب قدر برای بندگان خوبت مقدر میکنی همه آنها را به آبروی امیرالمؤمنین برای همه ما مقدر بفرما (الهی آمین) در سایه فرزندش مهدی، کشور و دولت و امت و ناموس و نسل و عقاید و افکار و انقلاب و مرز ما را حفظ بفرما (الهی آمین) دعاهای ما را مستجاب بفرما (الهی آمین) نسل ما را علوی قرار بده (الهی آمین) کسانی که با تفکر علوی مخالفند و کسانی که با خط اهل بیت مخالفند با اسلام مخالفند، با جمهوری اسلامی مخالفند، اگر قابل هدایتند، هدایت و اگر طراحی میکنند برای هر رقم ضربه زدند به جمهوری اسلامی طرحهایشان را نقش بر آب، طراحان نااهلشان را نابود بفرما (الهی آمین). «والسلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 65