responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 832

موضوع: تفاوت‌هاي كوثر و تكاثر

تاريخ پخش: 27/06/86

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

رمضان هشتاد و شش، در ماه خدا به ضيافت و مهماني خداوند آمده‌ايم و ابزار مهماني اش هم نزول قرآن است. («شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ») (بقره/185) ماه رمضاني که («أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ») بهتر اين است که با خدا آشناتر شويم سوره‌اي است در قرآن بنام سوره («کوثر») يک سوره ديگر نيز در قرآن داريم («تکاثر») کوثر و تکاثر هر دو از کثير است کثير يعني زياد اما کوثر خوب و تکاثر بد است در اين جلسه که بيست و چند دقيقه هست مي‌خواهيم انشاء‌الله سوره تکاثر را با هم بخوانيم و پاي تفسيرش بنشينيم اين برادرمان که جمله، جمله مي‌خواند («أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ») (تكاثر/1) همه با هم بخوانيم شما بخواني همه با هم، برادرها و خواهرها هم که پاي تلويزيون نشسته‌اند اين آيات را با هم بخوانيم چون يک آيه قرآن خواندن در ماه رمضان ثواب يک ختم قرآن دارد شما بينندگان هم که در ماه رمضان مقابل تلويزيون نشسته‌ايد اين سوره را بخوانيد.

1- شأن نزول سوره‌ي تكاثر

«أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ» دو قبيله با هم درگير بودند که تعداد ما بيشتر است يا شما؟ گفتند بشمريد. آمار سر شماري شروع شد يکي از قبيله ها باخت طبق نقلي طرفي که باخت گفت من قبول ندارم زنهاي حامله را دو نفر حساب کنيد از نو آمار بگيريد باز آمار گرفتند باز هم باخت گفت قبول نيست برويد مرده‌ها را هم بشمريد ببينيد زنده و مرده کدام قبيله بيشتر است. رفتند قبرستان قبر  پدرشان را بشمرند. آيه نازل شد («أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ») (تكاثر/1و2) يعني بقدري شما سرگرم سرشماري و آمار هستيد حتي اينکه («زُرْتُمْ») يعني زيارت کرديد («الْمَقَابِرَ») مقبره، يعني سرگرمي آمار شما را به قدري مست کرده که رفتيد حتي قبر پدرتان را بشمريد.

انشاء‌الله روي بند، بند اين آيه مي‌خواهيم صحبت کنيم يکي کلمه («أَلْهَاكُمْ») يعني شما را به لهو واداشته است («أَلْهَاكُمْ») از لهو است يعني سرگرم کارهايي جزئي و پست بودن. لهو و لعب يعني سرگرم کارهاي جزئي است («التَّكَاثُرُ») يعني کثرت. ما بيشتر هستيم  يا شما.

ما در عزاداري‌ها گاهي اوقات اينطور است مي‌گويند يک هيئت ابوالفضل راه افتاد يک سرش کجاست وسر ديگرش کجا است مثلاً فکر مي‌کنيم امام حسين طناب مي‌گيرد. هر هيئتي درازتر است ثوابش بيشتر است. چند عدد ديگ پلو چند تا خيابان چنين، عروس را که مي‌بردند نمي‌داني چهل عدد ماشين بوغ مي‌زند. فکر مي‌کنيم اگر عروسي چهل عدد ماشين برايش بوغ بزند مهم تر از عروسي است که سي و پنج عدد ماشين برايش بوغ بزند همينطور سرگرميم چند دست شکستني چند دست چه چيزي؟ چند هزار تا را حفظ است چند تا مقاله تحقيقاتي نوشته چند عدد سخنراني کرده است همه ما به نحوي البته خود بنده هم دلمان به يک چيزهايي خوش است.

نام شخصي محرم بود مي‌گفت من ماه محرم از عشق امام حسين ديوانه مي‌شوم اين ديوانه شدن خودش را به شعر بسته بود شعرش اين بود مي‌گفت ديوانه شود محرم چون اسمش محرم بود،ديوانه شود محرم در ماه محرم رفيقش گفت: در ماه صفر هم ده ماه دگر هم. يعني تو که هميشه ديوانه هستي حالا کيست که به چيزي ننازد؟ سرگرم چه شده‌اي؟ دلت به چه چيزي خوش است؟

2- خودتان را دقيق بسنجيد

اگر مي‌خواهيد خودتان را متر کنيد به اين صورت خودتان را متر کنيد چند رکعت نماز با توجه خوانده‌اي؟ حالا به خودت نمره بده از سال پيش تا حالا خانه چند يتيم رفته‌اي؟ به خودت نمره بده. چقدر خدا به تو لطف فرمود؟ تو چه اندازه به دستور خدا عمل کرده‌اي؟ حالا به خودتان نمره بدهيد. هفته‌اي چند عدد کتاب خوانده‌اي؟ در ماه چند عدد گره از کار مردم باز کرده‌اي؟ چه مشکلي از مردم حل کرده‌اي؟ قرآن مي‌فرمايد: مي‌خواهيد به خودتان نمره دهيد به اين شکل است («أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا») (توبه/124) قرآن که خوانده مي‌شود علامت مؤمن («وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ») (انفال/2) وقتي آيات قرآن خوانده مي‌شود ايمانش زياد شود بعد قرآن  که خوانده مي‌شد مي‌گفت: کدامتان ايمانتان زياد شد؟(«أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ، حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ») چيزهايي که براي لهو و لعب است. يکي سوره منافقون است آيه9 مي‌فرمايد: اولاد عوامل لهو است.

3- عوامل سرگرمي

1- ثروت 2- اولاد(فرزند) 3- («اموالکم») يعني ثروت

شما را فرزند و ثروت سرگرم نکند. مردم عزيز ايران شرم دارم، خواهش مي‌کنم حداقل در ماه رمضان در خيابان مغازه تان را ببنديد تا گفتند »الله اکبر» مغازه ها را ببنديد اگر گرسنگي کشيديد مرا لعنت کنيد. اين مشتري که ظهر مي‌آيد چه قدر در آمد دارد؟ ولي مساجد هم نماز را طول ندهند بين دو نماز سخنراني نکنيد گروگان گيري است دو نوبت نماز را سريع بخوانيد بعد هر کس مي‌خواهد بنشيند، هر کسي مي‌خواهد برود. ده يا پانزده دقيقه نماز بخوانيد اگر خدا رازق است؟ اگر خدا مي‌تواند اين مشتري را بعداً بفرستد اگر مي‌خواهي امتحانت کند بگذار دو مشتري را از دست بدهي بگو خدايا من به خاطر نماز اول وقت دست از مشتري کشيدم. ماه رمضان مغازه را ببنديد. آدم خجالت مي‌کشد بعضي مکان‌ها که مي‌رويم، مي‌بينيم که مغازه ها را مي‌بندند، بازار را ببنديد اگر هم واقعاً مي‌بينيد که جنس را طوري چيده‌ايد که نمي‌توانيد جمع کنيد پست بدهيد. بگوييد آقا امروز شما اينجا بايست من مي‌روم نماز بخوانم مواظب مغازه من باش فردا هم نوبت تو هست به صورت نوبتي. طوري باشد که وقتي مي‌گويند »الله اکبر» يعني خدا بزرگتر از اين مشتري است بزرگتر از اين سود است ثروت و فرزند شما را سرگرم نکند.

قرآن تعريف مي‌کند در سوره نور آيه 37 مي‌فرمايد: يک تعداد آدمهايي داريم(«رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ») (نور/37) مي‌فرمايد: انسانهايي هستند که تجارت و داد و ستد اين ها را از ياد خدا غافل نمي‌کند يعني اگر مشتري آمد اينها به خاطر مشتري دست از نماز نمي‌کشند. ديگر چه چيزي است؟

4- آرزوهاي دراز انسان را غافل مي‌كند

بعضي اوقات آرزوها («يُلْهِهِمْ الْأَمَلُ») (حجر/3) سوره حجر آيه 3  يعني آرزو دارد، که اين آرزوهاي دراز هم انسان را پير مي‌کند. چه دختراني که دوره دبيرستان خواستگار داشتند، پيش دانشگاهي خواستگار داشتند، سال اول دانشگاه خواستگار داشتند. اين دختر آرزو داشت بگذار ليسانس بگيرم در عوض خواستگار دکتر برايم مي‌آيد. حالا فوق ليسانس است و ديگر کسي نمي‌آيد. («يُلْهِهِمْ الْأَمَلُ».)

مي‌گويند ملانصرالدين عبايش را به اين شکل گرفته بود و در خيابان راه مي‌رفت گفتند: چرا چنين کرده اي؟ گفت شنيدم يک پرنده‌اي در آسمان بيک تخمي مي‌اندازد مي‌خواهم زمين نيفتد من بردارم و به خانه ببرم. گفت: چه آرزوهايي. گفت: نه به خانواده‌ام گفتم آب را بجوشان من تخم مرغ را آوردم اولين خواستگار که براي دخترتان آمد فکر نکن. وقتي به شما ريحان و نعنا دادند به ريحان نگاه مي‌کني اگر ريحان و نعنا است مي‌خوري نمي‌گويي ببخشيد اين ريحان در زمين متري دوميليوني کاشته شده است يا در بياباني که ارزان است تو چه کار داري اگر ريحان است بخور. پدر اين عروس و داماد بنز دارد يا ژيان منزلشان در شمال يا جنوب شهر است در اطاقشان موکت يا قالي ابريشم است. آيا شما در مصرف غذا مي‌گويي اين ريحان در باغچه‌ي  متري چقدر کاشته شده است حالا پدرش سوار ژيان اصلاً سوار خر مي‌شود پدر من سوار هواپيماي شخصي مي‌شود اما اين دو اگر طرز تفکرشان به هم نزديک است مي‌توانند با هم ازدواج کنند شما دو انسان، انسان يعني فکر نه هواپيما يا قالي. بلي دکمه بايد رنگ لباس باشد دکمه و لباس هر دو جمادند. جمادها بايد به هم بيايند مگر شما دو عدد جامد هستيد که مي‌خواهيد با هم ازدواج کنيد جامد که نيستند دو انسان هستند انسان که جماد نيست شما چرا انسان يا بنده را جماد مي‌کنيد؟ پدرش يا روي موکت مي‌نشيند يا روي قالي؟ قالي و موکت جامد هستند شما نسلتان انسان است ببينيد اين دو انسان طرز فکر شان به هم مي‌خورد يا نه. اعتقاد، عقيده و اخلاقشان چطور؟.

5- توجه به نيازهاي اصلي

بارها من اين را گفته‌ام بلکه به عنوان فکر در ذهن‌ها بيفتد ازدواج ضرورت است. ليسانس و فوق ليسانس فضيلت است. هيچ وقت فضيلت را نبايد فداي ضرورت کنيم. ازدواج کنيد بعد هم ليسانس بگيريد. طوري نيست من نمي‌گويم درس نخوانيد مي‌گويم ازدواج را عقب نيندازيد («يُلْهِهِمْ الْأَمَلُ») ديگر چه چيزي است؟ البته اين که مي‌گويند سرگرمي به شرطي است که فقط انسان به دنيا بچسبد اگر نه سرگرمي دنيا که باشد ايرادي هم ندارد.

خداوند در قرآن مي‌فرمايد: («رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً») (بقره/201)، («فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً و َفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً») يعني دنيا خوب است بنده به دنيا و زندگي و خانه و… نياز دارد اما اگر فقط دنيا باشد بد است «(وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا») سوره نجم آيه 29 («فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا») (نجم/29)، («لَمْ يُرِدْ») يعني اراده نمي‌کند  مگر دنيا را يعني فقط دنيا را مي‌بيند اصلاً ياد آخرت نيست.

عوامل لهو، يعني سرشماري به چند صورت است. در چه چيزي؟ مي‌شود. در ايمان باشد بجاي يکتا پرستي چند تا پرستي يوسف در زندان آمد ديد هر کسي دنبال بتي است «أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ» (يوسف/39) يک خدا، هر کسي يک بت گرفته است آيا «أَرْبَابٌ» جمع رب آيا رب‌هاي متفرق و متشتت بهتر است يا خدايي که واحد و قهار است؟ اين که مقام معظم رهبري فرمود: سال وحدت ملي و انسجام اسلامي يعني اگر يکي باشيد قدرت داريد انگشتان اگر به هم چسبيدند قدرت پيدا مي‌کند غير از اين باشد انگشت مي‌شکند خدا اگر يکي بود «الْقَهَّارُ» است قهار از قدرت است يعني قدرت خدا بخاطر يکتا بودنش است. «الْوَاحِدُ» واحد که شد «الْقَهَّارُ» مي‌شود. (أَمْ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ) (يوسف/39)يعني متحد که شديد قدرتمند هستيد انگشتان که يکي شد قدرتمند است. گاهي »تکاثر» در مثال ايماني جاي توحيد مي‌آيد گاهي تکاثر در مسکن است. هر جايي مي‌رسد يک خانه دارد کنار دريا يک خانه دارد تهران يک خانه دارد استان خودش يک خانه دارد در روستا يک خانه دارد. هر جا رسيد يک خانه مي‌سازد خداوند براي آنهايي که هر جا يک برجي مي‌سازند، يک آيه دارد مي‌فرمايد: در هر دامنه کوهي يک برج بساز. «أَتَبْنُونَ» آيا بنا مي‌کنيد؟ (بِكُلِّ رِيعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ) (شعراء/128)يعني دامنه کوه آيا بنا مي‌کنيد در هر دامنه کوه آيه يعني علامت يعني برجک در دامنه هر کوهي يک برج مي‌سازيد «تَعْبَثُونَ» از عبث يعني کار بيهوده يعني براي عياشي در دامنه هر کوهي يک برجک مي‌سازيد يعني هر جا رسيديد يک عياشخانه درست مي‌کنيد (أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِيعٍ) (شعراء/128)اين «بِكُلِّ رِيعٍ» تکاثر است يعني همه جا اين همه خانه را براي چه مي‌خواهي؟ (أَرْبَابٌ مُتَفَرِّقُونَ) (يوسف/39)اين همه ارباب را براي چه مي‌خواهي؟ يک رب.

6- در شهوت نبايد كثرت باشد

گاهي تکاثر در شهوت است. قرآن مي‌فرمايد: انسان داراي شهوت است. شهوت داري ازدواج کن. اما بعضي ها نه، با اينکه زن دارند چشمشان دنبال ناموس ديگري است. سير است اما هر چه حلوا نذري مي‌بري باز انگشت مي‌زند و مي‌خورد. ما مي‌گوييم هرزه است. انسانهايي که باصطلاح هر جايي که مي‌خواهند يک ناخنک مي‌زنند يزدي ها چه مي‌گويند؟

شخصي از نجف آمده بود گفتند: زبان عربي مي‌داني؟ گفت: بلي. گفت: عربها به گاو چه مي‌گويند؟ گفت: به گاو «بقر» مي‌گويند. گفت: به گوساله چه مي‌گويند؟ هرچه فکر کرد گفت: اصلاً عربها معادل کلمه گوساله چيزي ندارند. صبر مي‌کنند بزرگ که شد يکباره به آن «بقر» مي‌گويند. ما کاشاني ها مي‌گوييم انسانهايي که هرزه هستند مثلاً تو که همسر داري، آدمي که همسر دارد نبايد نگاه به شخص ديگري بيندازد.

سوار ماشين هستي؟ برو. مي‌گويد:  عجب ماشيني فلان مدل است قيمت آن اينقدر است کارخانه اش چنين است پانزده دقيقه در فکر ماشين جلويي است مي‌گذرد سر چهار راه بعدي ماشين قشنگتر مي‌بيند باز مي‌بيند.. يعني با اينکه سوار ماشين است بگو الحمد لله سوار ماشين هستي برو. يعني هر ماشيني مي‌بيند قيمت گران و ارزان شدن و نرخش را مقايسه مي‌کند افرادي هستند آرامش ندارند يعني حريص هستند در شهوت هم افرادي هستند چشم به ناموس و دختر و پسر مردم دارند. قرآن مي‌فرمايد: (إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ) (مؤمنون/6)يعني مسئله شهوت نبايد تکاثر داشته باشد. يعني زياده روي نداشته باشد به اندازه داشته باشد. در شهوت همسر خوب است. بعد هم مي‌فرمايد:(غَيْرُ مَلُومِينَ) (مؤمنون/6) کسي خواست با همسرش باشد ملامتش نکنيد. مي‌خواهد با همسرش باشد. خانم شوهرش را در جبهه از دست داده است يا فوت يا تصادف کرده است. خواستگار دارد و ازدواج کرده است. مي‌گويد: مردم خواهند گفت که هنوز يک سال از مرگ شوهرش نگذشته ازدواج کرده است. آدم بايد نسبت به همسرش وفادار باشد پس وفادار بودن يعني ازدواج نکنيد؟ اگر خواستگار آمد از نظر فکري و اخلاقي مشکلي با يکديگر نداريد بسم الله. «غَيْرُ مَلُومِين» ملامت نکنيد. ازدواج کرده است از بچه دار شدن جلوگيري مي‌کند مي‌گويد: خوب نيست مردم خواهند گفت که آن هفته ازدواج کرده‌اند اين هفته بچه دار شدند بلي طوري نيست «َيْرُ مَلُومِينَ» يعني به يکديگر طعنه نزنيد مي‌خواهد بچه دار شود. مي‌خواهد زود بچه دار شود. دختر عموهايت هنوز ازدواج نکرده‌اند تو حامله شده اي. همسرش مي‌خواهد حامله شود. به دختر عموهايش چکار داري «غَيْرُ مَلُومِينَ» خدا مي‌دانند، اما به قرآن عمل نمي‌کنند خيلي ها هم اينگونه هستند مادر به دخترش طعنه مي‌زند مي‌گويد: چرا بچه دار شده‌اي؟ «غَيْرُ مَلُومِينَ» يعني ملامتش نکن. اگر خيلي ديندار هستيد به حرامها طعنه بزنيد. ما منکر روشن را مي‌بينيم و چيزي نمي‌گوييم به معروف قطعي طعنه مي‌زنيم

قرآن مي‌فرمايد: (فَمَنْ ابْتَغَى) (مؤمنون/7) «عادون» يعني «معتدين» «متجاوز» اگر کسي بخواهد خودش را به غير از همسرش ارضاء کند عادون يعني متجاوز است پس ببينيد در شهوت هم تعادل بايد داشته باشيم در مسکن تعادل داشته باشيم در ايمان يکتا پرستي داشته باشيم .

7- كثرت در خوردن

تکاثر گاهي اوقات در خوردن است. يهودي‌ها مي‌گفتند (لَنْ نَصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ) (بقره/61)ما يک نوع غذا نمي‌خواهيم «َادْعُ لَنَا رَبَّكَ» (بقره/61) يعني ما صبر نمي‌کنيم به يک غذا سير و پياز مي‌خواهيم چيزهاي ديگر مي‌خواهيم.  تکاثر گاهي اوقات زياده روي در خوردن است.

8- كثرت عمر

گاهي تکاثر در عمر است. شخصي دوست دارد هزار سال عمر کند. قرآن مي‌فرمايد: بعضي از يهوديها (يَوَدُّ أَحَدُهُمْ) (بقره/96)بعضي ها دوست دارند هزار سال عمر کنند اما قرآن به آنها مي‌فرمايد: اگر هزار سال هم عمر کني عمر طولاني تو را از جهنم نجات نخواهد داد. آدم خوبي باش. مثلاً بعضي ها استعفا مي‌دهند يکي از رؤسا به کسي که اين قصد را داشت گفت: مي‌خواهي استعفا بدهي بده. اما تو با اين اخلاقي که داري هر جايي بروي جهنم است. بعضي زنها و مردها خودشان جهنم هستند. يعني خصلتي دارد که بخاطر آن مي‌سوزد و ديگران را نيز مي‌سوزاند آن شخص چرا چنين کرد و چرا چنان گفت؟ حواست به زندگي خودت باشد به زندگي مردم چکار داري؟ جهنمي در وجودش است که هم خود آقا يا خانم را مي‌سوزاند هم کساني را که اطرافشان هستند.

يک مقداري بايد راحت تر زندگي کنيم. تکلف گر نباشد خوش توان زيست، اهل شعر نيستم اما شعري که خيلي به دلم نشست و زياد مي‌خوانم اين شعر است:

تکلف گر نباشد خوش توان زيست *** تعلق گر نباشد خوش توان مرد

تکلف يعني کار به کار يکديگر نداشته باشيم. من گفتم منزل عمه برويم، شما گفتيد منزل دايي برويم. من گفتم اين، شما گفتيد آن. من گفتم، شما گفتيد. اين زندگي ها پايدار نيست کاري نداشته باشيد حالا يا اين يا آن، شد که شد، نشد هم نشد. تکلف گر نباشد خوش توان زيست «أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُحَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ» (تكاثر/1و2)

ابن ابي الحديد از علماي مهم اهل سنت است به اين خطبه که مي‌رسد مي‌گويد: من پنجاه سال است که هزار بار اين خطبه را خوانده‌ام خطبه‌اي از اميرالمومنين ذيل اين سوره گفته است خطبه اين است مي‌فرمايد که »ابابائهم يفخرون» به پدرانشان که مرده‌اند افتخار مي‌کنند به قبرستان رفته‌اند که قبر پدرشان را بشمرند که ببينند کداميک آمارشان بيشتر است؟ «ام بعديد الهلکي يتکاثرون» دل خوش به انسان‌هايي که هلاک شده‌اند هستند. «أَجْسَاداً خَوَتْ» پدر شما مرد جسدش قطعه قطعه شد پوسيد. جسد هايي متلاشي شدند «أَجْسَاداً خَوَتْ» و «حَرَكَاتٍ سَكَنَت‏» اينها متحرک بودند اما اکنون ساکن هستند «وَ لَأَنْ يَكُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ يَكُونُوا مُفْتَخَراً» (نهج‌البلاغه/خطبه221) تو بايد وقتي به قبرستان مي‌روي عبرت بگيري که ببيني ديگر لبها حرف نمي‌زنند گوشها نمي‌شنوند چقدر پهلوان اينجا خوابيده‌اند چه تعداد قهرمان اينجا خوابيده‌اند چقدر سرمايه دار اينجا خوابيده است؟ کجا هستند کساني که خيلي خيانت کردند بر اموال دنيا همه را گذاشتند و رفتند به  قبرستان برو و عبرت بگير «وَ لَأَنْ يَكُونُوا عِبَراً أَحَقُّ مِنْ أَنْ يَكُونُوا مُفْتَخَراً» عبرت بگيريد نه اينکه به آنها افتخار کنيد اميرالمومنين به مناسبت («أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ») يک سخنراني دارد.

ابن ابي الحديد مي‌گويد پنجاه سال است بيش از هزار بار اين خطبه را خواندم و هر بار که مي‌خوانم هيجان زده مي‌شوم ابن ابي‌الحديد مي‌گويد: مي‌خواهم سخنرانان عرب را دعوت کنم. اين خطبه را بخوانم همه به سجده بيفتند وقتي مي‌گوييم چرا سجده مي‌کنيد مي‌گويد همان گونه که شما قسمت هايي از قرآن را مي‌خوانيد سجده مي‌کنيد اين خطبه نيز از آن دسته خطابه‌اي است که سجده واجب دارد.

9- كوثر و تكاثر چيست؟

«حَتَّى زُرْتُمْ الْمَقَابِرَ» کوثر و تکاثر چيست؟ کوثر يعني خيري که خدا مي‌دهد. تکاثر يعني چيزي که خودت انجام مي‌دهي اگر خدا داد کوثر است اگر خودمان انجام داديم تکاثر است، اگر ميوه رسيد خودش از درخت مي‌افتد خودش داراي آب و قند است و هم خودش شيرين است اما اگر قصد چيدن ميوه نارس را داشتي هم شاخه مي‌شکند هم ميوه آب ندارد و هم وقتي خوردي دل درد مي‌گيري اگر خدا داد کوثر است کوثر يعني «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَفَصَلِّ» (كوثر/1و2)، کوثر شما را به نماز مي‌کشاند تکاثر شما را به قبرستان مي‌کشاند ما بيشتر هستيم يا شما؟ برويد قبر پدرانتان را بشمريد تکاثر انسان را به قبرستان مي‌فرستد کوثر انسان را به مسجد «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ»، «أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ» بعد مي‌فرمايد: «كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ» (تكاثر/3-5)، سه عدد «کلا» با هم آمده است «كَلَّا» يعني فکر تو نادرست است.

فکر تو نادرست است. فکر تو نادرست است. چرا سه بار گفته است «كَلَّا»، يک چيزي که در جامعه فرهنگ شد بايد با تکرار و اصرار زياد اين فرهنگ را تصحيح کرد به دليل اينکه اين ها افتخارشان اين بود که هر قبيله‌اي تعدادشان بيشترند مهمترند. و لذا خدا فرموده است: «كَلَّا»، فکرت غلط است. «كَلَّا»، فکرت غلط است. «كَلَّا»، فکرت غلط است. سپس مي‌فرمايد: «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» به روايتي يک «سَوْفَ تَعْلَمُون» براي برزخ است يک «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» براي قيامت است «سَوْفَ تَعْلَمُونَ» در برزخ خواهيد فهميد همين که شما را در قبر مي‌گذارند خواهيد فهميد که مال تمام شد قيامت خواهيد فهميد(كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ) (تكاثر/5)، »لَوْ» يعني نمي‌شود فهميد انساني که گرفتار دنيا شد نمي‌تواند به مسائل درست فکر کند «لَوْ» يعني نمي‌فهمي «لَوْ تَعْلَمُونَ» به اين شکلي که شما به دنيا دل بسته ايد ديگر محال است آنچه را که بايد بفهميد خوب درک کنيد حالا اگر فهميديد علم يقين با چشم برزخي يا در قيامت، جهنم را خواهيد ديد سپس در روز قيامت از شما سئوال پرسيده مي‌شود. امام رضا فرمود: فکر نکنيد، آيه آخر «لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِيمِ» (تكاثر/8) روز قيامت از…  

شخصي به منزل امام آمد خرماي خوبي بود گفت: امام چه سفره‌اي، چه خرمايي سپس اين آيه را خواند «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِيمِ» خدا روز قيامت از اين نعمت‌ها سئوال مي‌کند. امام فرمود: مقدس اگر هستي مقدس عاقلي باش اين که قرآن مي‌فرمايد در باره نعمت‌ها سئوال مي‌کنيم «لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنْ النَّعِيمِ» نعمت آب، نان و خرما نيست چهره خوبي ندارد که خدا به مردم بگويد به شما نان و آب دادم خرما، زيتون، انجيل و انگور به شما دادم. اين «النَّعِيمِ» يعني نعمت رهبري يعني روز قيامت پرسيده مي‌شود زير پرچم چه کسي سينه زده‌اي به چه کسي رأي دادي؟ چه کسي را رئيس جمهور کردي؟

رهبرت چه کسي بود؟ طرز تفکرت را از چه کسي گرفتي؟ مراد از نعمت، نعمت ولايت و رهبري است. نه نعمت خرما. به خانه ما آمده‌اي مي‌بيني يک خرما مي‌خوري خرمايش خوب است مي‌گويي روز قيامت از خرما پرسيده مي‌شود؟ يعني خدا مي‌فرمايد: ابر و باد و مه و خورشيد را بر هم مي‌زند که در مورد خرما از ما سئوال کند؟ امام رضا فرمود: چهره خوشايندي ندارد که حتي انسانها از يکديگر بپرسند يادت هست آن روز در منزل ما يک خرما به تو دادم؟ انسان به انسان نمي‌گويد يک خرما به تو دادم آنوقت خدا به انسان بگويد؟ مراد از نعمت، نعمت ولايت است. انشاءالله شما بينندگان آبرو داريد در ماه رمضان دعا کنيد، دعاهايتان مستجاب مي‌شود خدايا تو را به حق محمد و آل محمد ما را از آن دسته که به آنها گفتي «أَلْهَاكُمْ التَّكَاثُرُ» يعني کثرت در شرک که به جاي يکتا خدا پرستي سراغ خدايان متعدد برويم قرار مده کثرت مسکن، کثرت شهوت، کثرت شکم، کثرت… خدايا تکاثر ما را سرگرم نکند. ما را غافل نکند. خدايا تو را به حق محمد و آل محمد به ما توفيق بده در دنيا دنبال رهبري و امامت اولياي تو برويم که روز قيامت وقتي از ما پرسيدي خط مشي را از که گرفتي؟ روز قيامت را از روز رو سفيدي ما قرار بده.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 832
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست