نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 863
موضوع: تفسير سوره حجرات (1)
تاريخ پخش: 06/02/80
بسم الله الرّحمن الرّحيم
«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»
1- تفسير سوره حجرات
بحث ما درباره تفسير سوره حجرات است كه در ميان سورههاي قرآن سورهاي است كه آداب معاشرت در آن است و بعضي هم ميگويند: سوره اخلاق، آداب. «حجرات» جمع «حجره»: «اتاق» و چون در آيه چهارم اين سوره اسم «حجره» آمده، اين سوره حجرات است. افرادي ميآمدند پشت اطاقهاي پيامبر(ص) و داد ميزدند كه: «محمد»، «محمد» بيا بيرون ملاقات داري، آيه نازل شد كه شما بي ادب هستيد چرا اينطور صدا ميزنيد. رهبر را اينگونه صدا نزنيد. بعد ميفرمايد، نسبت به مؤمنين و فاسقين چگونه رفتار داشته باشيد، و آداب برخورد و معاشرت اين سوره حدوداً دو صفحه است و خيلي نكته دارد. بسياري از علما كه موفق نشدهاند همه قرآن را تفسير كنند به خصوص سوره حجرات را تفسير كردهاند چند سوره و جايِ قرآن خطّ ويژه دارد. يكي جزء آخر و يكي سوره يوسف و حجرات. (يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ) (حجرات /1)
2- درباره «بسم الله»
بنام خداوند بخشنده مهربان «بسم الله( از مسلمانها نيست، قبل از اسلام هم بوده، زماني كه نوح سوار كشتي شد، خداوند ميفرمايد: بگو: وَ قالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها) (هود /41) توقف و حركت كشتي به اسم خدا باشد. و حضرت سليمان زماني كه نامهاي نوشت به خانمي كه پادشاه كشوري بود: «بسم الله الرّحمن الرّحيم» اول نامهاش نوشت. در قديم و الآن رسم است كه افتتاح كاري را به نام شخصيتي است و اين هم در زمان پيامبر(ص) رسم بوده كه مثلاً: زماني كه در خندق خواستند شروع كنند اولين كلنگ را پيامبر(ص) زَد. «بسم الله» يعني: خدايا كارم را به نام تو آغاز ميكنم و چه كسي از تو بزرگتر و من عاشق تو بوده و فراموش نميكنم تو را. در اين سوره پنج بار «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» ميباشد و هر كجا «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» باشد دليل بر اين است كه در مدينه نازل شده و در قرآن «89» بار اين جمله آمده و 20 بار «يا أَيُّهَا النَّاس» آمده و دوبار «يا أَيُّهَا الْإِنْسان» و «يا أَيُّهَا النَّاس» مربوط به مكه و دهه اول بعثت است و براي كساني است كه يا مسلمان نبودند و يا كمرنگ بودند. مثال: يكبار ميگويم «ي جوان» و يك بار ميگويم «اي جوان پهلوان» اینها فرق دارد. در قرآن يكصد و چهارده سوره داريم كه سه سوره با «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» شروع شده و آن هم مربوط به مسائل حكومتي و آداب اجتماعي است. «لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» تا خداوند و پيامبر دستور نداده جلو نيفتيد.
3- مواردي در تاريخ كه مسلمانان از پيامبر پيشي گرفتند
من 20 خاطره ميخواهم در اين جلسه بگويم كه چطور مسلمانها در مسائل جلو ميافتادند، مثلاً در فارسي ميگوييم كاسه از آش داغتر، ممكن است در جامعه ما باشد. 1_ يك نمونه از صحيح بخاري از مهمترين كتابهاي اهل سنت، بني تميم آمدند خدمت پيامبر اسلام(ص) كه براي قبيله ما رهبري را معين كن، خليفه اول و دوم هر كدام كانديدايي براي اينكار تعيين كرده و باهم گفتگو ميكردند آيه نازل شد كه بني تميم از پيامبر كسي را ميخواهند شما دخالت ميكنيد: (لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ) (حجرات /1) عيد قربان حاجيها براي قرباني جلو افتادند قبل از پيامبر(ص)، فرمود: قرباني مرحله دارد. حاجيها سه كار بايد انجام بدهند روز عيد قربان، اول: بايد بروند به شيطان سنگ بزنند. دوم: قرباني كردن سوم: سر تراشيدن، عدهاي هُل ميشوند، بعضيها هُل شده و يكضرب مذهبي شده شب دعاي كميل، روز دعاي ندبه، حضرت عبدالعظيم، نماز جمعه، زن و بچه هيچ، و بعضي هم به عكس چنان فداي زن و بچه كه پايش به نماز جمعه نرسيده كارها را تقسيم كنيم. 3- براي ماه مبارك رمضان روز آخرِ ماه شعبان كه ميگوييم «يوم الشك» نميشود به نيت ماه رمضان روزه گرفت، عدهاي گفتند: ما به عنوان ماه رمضان يك روز زودتر روزه ميگيريم آيه نازل شده: «لاتقدموا». 4- پيامبر اكرم(ص) عدهاي را براي تبليغ به منطقهاي فرستاد، مبلغين را كشتند و سه نفر از آنها موفق به فرار شدند در راه برخورد كردند به چند نفر كه از آن قبيلهاي بودند كه آن مبلغين را كشتند، اينها هم زدند وچند نفر از اينها را كشتند به تقاص اينكه قبيله اينها آن مبلغين را كشته بودند. گنه كرد در رم آهنگري، به شوشتر زدند گردن مسگري، يعني: چرا قبل از اينكه بينيد مجرم كيست و قصاص چيست؟ چرا اقدام كرديد؟ 5- امام(ع) ميفرمود: «يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ» ، ديگري ميگفت: «يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ» (بحارالانوار/ج12/ص277) حضرت فرمود: «ابصار» را ما نگفته بوديم. 6- امام(ع) ميفرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ» (بحارالانوار/ج78/ص212) ديگری گفت: «وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي»،حضرت(ع) فرمود: اين هم درست است ولي هر چه من گفتم شما هم بگو، «لاتقدموا». در دعاها هم همينطور است، ميخواهيم قرآن به سر بگيريم، گفتهاند «الهي بفاطمه» ما ميگوييم: «بفاطمه الزهرا»، «زهرا» كجا بوده؟ «بالحسن» ميگويد: «بالحسن بن علي»، از خودمان اضافه ميكنيم. مثال: يكي گفت: فلان مطلب را امام خميني(ره) گفته، گفتيم، نگفته، گفت، اگر هم نگفته چون مطلب خوبی است خواهد گفت! 7- امام(ع) دعايي كه يك نفر آموزش داد، او هم اضافه كرد «بيده الخير» حضرت فرمود: درست است كه همه خيرها به دست اوست ولي من اين را نگفتم. قبل از دستور اگر جنسي را تهيه كنند با اينكه نياز هم به آن باشد، گفته ميشود چرا قبل از دستور عمل كرديد. يك نمونه، حاجيها روز عرفه از ظهر تا غروب بايد در صحراي عرفه باشند اگر يك دقيقه زودتر بيرون برود يك شتر بايد جريمه بدهد. مسلمان بايد منضبط باشد، ميگوييم هيئتي، هيئتها هم روي ريتم سينه ميزنند و اگر كسي جوري ديگر عمل كند رئيس هيأت با او برخورد ميكند. و يك نمونه ديگر: يك دقيقه قبل از افطار، روزه خود را افطار كني باطل است. 8- ماه رمضان هم حركت كردند براي فتح مكه حضرت با عدهاي در سفر روزه را افطار كردند ولي عدهاي علي رغم افطار حضرت گفتند: ما روزه ميگيريم، اسم آنها شد «عْصاه» يعني گردنكشها. در فيلم امام علي(ع) هم نشان دادند كه يكي از سران جوری مست بود نماز صبح را سه ركعت خواند و به مردم گفت: من امروز حال دارم ميخواهيد چهار ركعت بخوانم! كساني كه امام سجاد(ع) را كنار زدند گرفتار چنين كساني شدند. خداوند كه از تعريف فرشتگان را ميفرمايد: (لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ) (انبیاء /27) دو مرتبه قرآن بر پيامبر(ص) نازل شد، يك مرتبه بر قلب آن حضرت و يك مرتبه هم به مناسبتهايي كه آن حضرت در جريان بود. و لذا تا جبرئيل يك تكه آيه را ميخواند آن حضرت دنباله آن را ميخواند. مثال: اول يك كتاب شعر را و بعد هم به هر مناسبتي يك شعري را ميخواند. لذا آيه نازل شد: (فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَ لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَ قُلْ رَبِّ زِدْني عِلْماً) (طه /114) نماز جماعت هم تبعيت از امام جماعت لازم و قبل از آن مأموم حق انجام كاري را ندارد. ميتواني در نماز جماعت شركت نكرده ديگري را انتخاب كني ولي بعد از انتخاب پشتِ سرِ او بايد تابع باشي، حتي پيامبر هم قبل از جبرئيل لب تكان ندهد. (لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ) (قیامت /16) چرا زبان را حركت داده و عجله ميكني؟ براي اينكه علي(ع) به اين آيه عمل كند چندسال حكومتش تأخيرافتاد. اول مردم سراغ ابوبكر و بعد عمر، وعمر شوري تشكيل داد كه بعد از او هر چه شوری بگويد، علي(ع) وعثمان هم عضو آن شوري بودند. البته عقيده ما شخص است كه رهبر علي(ع) و تعيين كننده آن هم خداوند است آن هم در غدير خم توسط پيامبر(ص)، خط ما خط غدير است. در شوري به علي(ع) گفتند اگر ما به شما راي بدهيم: 1- طبق قرآن بايد عمل كني، فرمود: قبول است. 2- طبق سنت پيامبر، فرمود: قبول است 3- طبق كارهايي كه خليفه اول و دوم كرده شما هم ادامه همان را انجام دهی، فرمود: من كارهاي خلفا را هم با قرآن اندازه ميگيرم اگر سيره آنها طبق قرآن نبود عمل نميكنم. عثمان گفت: من به سيره خلفا هم عمل ميكنم، گفتند: پس تو خليفه باش. پس چرا حكومت را به علي(ع) ندادند؟ چون علي(ع) ميخواست: (لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ) (حجرات /1). حديث: علي(ع) فرمود: به خدا قسم اگر كره زمين را به من داده كه پوست جوي را از دهان مورچهاي به زور بگيريم چنين كاري نخواهم كرد. حق بگوييد گرچه انسان همه چيز را از دست بدهد. شيوه علي(ع) اين چنين است. قرآن ميفرمايد: از خدا و پيامبر جلو نيفتيد. ما هم در زمان خود سعي كنيم از مجتهد و مرجع تقليد و رهبر جلو نيفتيم، گرچه از اول براي مرجع تقليد انتخاب كردن آزاد هستيم كه هر كس علم و تقوا و زهدش بيشتر است ولي اگر انتخاب کردیم باید از دستورات او پیروی کنیم. مثلاً اين دكتر را انتخاب كردي و او گفت روزي دو تا قرص. نگو من ميخواهم روزي سه تا بخورم و قاشق مربا خوري را نگو غذاخوري.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی جلد : 1 صفحه : 863