responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 874

موضوع: تفسير سوره حجرات (2)

تاريخ پخش: 13/02/80

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

1- تفسير سوره حجرات

در آستانه روز معلم، شهادت علامه شهيد مطهري(ره) و روز كارگر هستيم و اين دو روز براي قشر فرهنگي و كارگر دو روز مهمي است. ما هر سال سفارش مي‌كنيم به خواندن يك دور كتابهاي مرحوم مطهري(ره) اگر هفته‌اي يكي از آنها را بخوانيم يكسال يك دور معارف اسلامي به دست ما مي‌آيد. بحث ما تفسير سوره حجرات و آيه اول را مقداري صحبت كرديم كه باز حرف دارد.
(يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ) (حجرات /1)
اي كساني كه ايمان داريد، ايمان وظيفه مي‌آورد، بايد از پيامبر جلو نيافتد.
سؤال: چرا فرموده: «وَ رَسُولِهِ» و نفرموده «بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ و محمد»
جواب: مي‌خواهد بفرمايد: «رسالت» مهم است و اين مربوط به شخص خاصي نيست هركس رسالت دارد و مسئوليت. مقام رسالت مهم است.
مثل مقام معلم و استاد دانشگاه و مرجع تقليد و رهبر هم رسالت دارد، پس از آنها كه رسالت دارند شما جلو نيافتيد. و همچنين از امامان معصوم(ع) كه همه رسالت الهي دارند.
مثال: يكوقت مي‌گويد: احترامِ قرائتي را بگير، اينجا شخص مهم است و يكوقت مي‌گويد: احترام طلبه را بگير اينجا شخص مهم نيست عنوان طلبه بر هر شخصي كه باشد و يا اينكه مي‌گويد: احترام سيد را بگير، هر شخصي باشد.
مطالبي درباره اين آيه:
1- اگر كسي را دعوت به ادب و كار نيك مي‌كنيم خود هم با ادب برخورد كنيم.
گرچه آنها بي‌ادبي كرده‌اند ولي باز خداوند با جمله «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» به آنها خطاب مي‌كند.
مثال: اگر بچه‌اي را مي‌خواهي دعوت به ادب كني بايد بگويي فرزند عزيزم، پِسرك با ادب باش.
مثال دوم: خداوند به مردم نمي‌گويد: صلوات بفرستيد بلكه مي‌فرمايد:
(إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْليماً) (احزاب /56) بدرستي كه خدا و ملائكه بر پيامبر صلوات مي‌فرستند
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ» ‌اي كساني كه ايمان آورده‌ايد (شماهم) صلوات بفرستيد.
در بخشنامه كردن، خداوند اول خود عمل كرده و بعد ابلاغ مي‌فرمايند.
نمي شود در خانه مرد اسم خانم را بد بگويد و بعد هم بگويد چرا بچه‌هاي من بي ادب هستند، چون خودت ادب نداري.
سؤال: «لا تُقَدِّمُوا» در چه چيز از پيامبر (ص) پيشي نگيريم؟
جواب: نگفته در چه چيز تا شامل همه چيز شود، در صلح و جنگ و جهاد و گفتار و رفتار و در عبادت
مثال: مي‌گويد فردا يك سيلي به تو مي‌زنم تكليف مشخص است. يك وقت مي‌گويد برو فردا به تو خواهم گفت، شامل همه چيز مي‌شود.
خاطره: عده‌اي جلوتر از پيامبر(ص) حركت كردند، عده‌اي به زنهايشان گفتند كه ما ديگر با شما زندگي نمي‌كنيم و عده‌اي ديگر گفتند با شما غذا نمي‌خوريم و عده‌اي گفتند: ماشب تا به صبح عبادت و روز، روزه مي‌گيريم.
حضرت به منبر رفته و فرمود: «أَلَا إِنِّي أَنَامُ اللَّيْلَ وَ أَنْكِحُ وَ أُفْطِرُ بِالنَّهَارِ» (وسائل‌الشيعه/ج‌23/ص‌243)
اين حرفها چيست؟ من شبها مي‌خوابم و زندگي مي‌كنم روزها غذا مي‌خورم شنيدم بعضي تندروي مي‌كنند.
ما سه نوع حركت داريم: اول: جلو افتادن دوم: عقب افتادن سوم: همراه بودن
اول: آيه «لا تُقَدِّمُوا» از پيامبر جلو نيافتيد.
دوم: چرا عقب افتاده‌ايد برو به جبهه (اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ) (توبه /38) بعد هم مي‌گفتند: چه خوب شد نرفتيم (فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ) (توبه /81)
در زيارت جامعه مي‌فرمايد: «فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَكُمْ لَاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ» (من‌ل ايحضره ‌الفقيه/ج‌2/ص‌609) هر كس از شما جلو افتد از گردونه خارج و همچنين هر كس از شما عقب افتد، اصل با هم بودن است.
گاهي مسلمانان مي‌خواستند بجنگند آيه مي‌آمد: (كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ) (نساء /77) بايستيد و نماز بجا آوريد
مي گفتند: بگذار بجنگيم حالا داغ هستيم پس معلوم مي‌شود كه براي خدا نيست و غريزه است و اين ارزش ندارد چون غريزه در حيوانات هم هست.
هنر امام خميني(ره) اين نبود كه بگويد: جنگ، جنگ تا رفع فتنه، بلكه آن بود كه فرمود: من اكنون جام زهر را مي‌نوشم. چون نسبت به اين مسأله احساس وظيفه كرد با اينكه برخلاف تمام وجودش آن را مي‌پذيرد.

2- آينده‌نگري رسول خدا

داستان: حضرت(ص) عده‌اي را به جبهه فرستاده و يكي را بنام «اُسامه» را فرمانده آنها قرار داده و فرمود: «لَعَنَ اللَّهُ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْ جَيْشِ أُسَامَةَ» (بحارالانوار/ج‌30/ص‌432) خداوند لعنت كند كسي را كه از لشگر اسامه تخلّف كند.
گفتند: آقا ما با ريش سفيد يك جوان 18 سال رئيس ما؟ بله قربان گو شويم، عقب افتاده و تخلّف كردند.
داستان: در جنگ احد حضرت(ص) فرمود: اين منطقه را رها نكنيد. تا جنگ تمام شد گفتند اگر بخواهيم منطقه را حفظ كنيم غنائم جنگي را ديگران مي‌برند، رها كرده و آمدند براي غنائم، دشمن از همان منطقه حمله كرد و مسلمانهايي كه پيروز شده بودند، شكست خوردند.
حضرت فرمود: بله اول شما پيروز شديد تا اينكه: (وَ لَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ وَ تَنازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَ عَصَيْتُمْ مِنْ بَعْدِ ما أَراكُمْ ما تُحِبُّونَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الدُّنْيا وَ مِنْكُمْ مَنْ يُريدُ الْآخِرَةَ) (آل‌عمران /152)
1- «حَتَّى إِذا فَشِلْتُمْ»: شل و سست شديد 2- «تَنازَعْتُمْ»: نزاع و درگيري كرديد 3- «عَصَيْتُمْ» نافرماني كرديد.
و اين عوامل سقوط است، سستي، اختلاف، نافرماني از فرماندهي، همراهي لازم است مي‌فرمايد: (وَ الَّذينَ مَعَهُ) (فتح /29) آنان كه با پيامبر(ص) هستند.

3- پيشگويي رسول خدا درباره خوارج

«مَا رَوَى أَبُو سَعِيدٍ الْخُدْرِيُّ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) قَسَمَ يَوْماً قَسْماً فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ تَمِيمٍ اعْدِلْ فَقَالَ وَيْحَكَ وَ مَنْ يَعْدِلُ إِذَا لَمْ أَعْدِلْ قِيلَ نَضْرِبُ عُنُقَهُ قَالَ لَا إِنَّ لَهُ أَصْحَاباً يُحَقِّرُ أَحَدُكُمْ صَلَاتَهُ وَ صِيَامَهُ مَعَ صَلَاتِهِمْ وَ صِيَامِهِمْ يَمْرُقُونَ مِنَ الدِّينِ مُرُوقَ السَّهْمِ مِنَ الرَّمِيَّةِ» (بحارالانوار/ج‌18/ص‌113)
پيامبر(ص) داشت غنيمت تقسيم مي‌فرمود، يكي از مسلمانهاي دوآتشه گفت: يا رسول الله عادل باش! حضرت فرمود: من عادل باشم؟ اگر من عادل نباشم چه كسي عادل است؟ گفت: «اعْدِلْ»: عادل باش فرمود: «وَيْحَكَ وَ مَنْ يَعْدِلُ إِذَا لَمْ أَعْدِلْ» چه كسي عادل خواهد بود اگر من نباشم. عمر خليفه دوم خواست گردن اين آدم را بزند و گفت: يا رسول الله «نَضْرِبُ عُنُقَهُ» حضرت فرمود: خير ولي اين و قومش (كه خوارج نهروان بودند) نمازهايي خواهند خواند كه شما غبطه خواهيد خورد كه پس نمازهاي ما چه مي‌شود و همچنين قرآن خواندن را. يعني چنان پوسته دين را حفظ كرده ولي داخل آن خالي است.
روزهاي اول انقلاب بعضي‌ها خيلي تند مي‌رفتند، رفتم منزل يك آقايي مهماني سوپ آورد ما فكر كرديم اين سوپِ قبل از غذاست آن را خورديم آمدند جمع كردند و رفتند. گفتيم: غذا همين بود، گفتند: بله ما انقلاب كرده تا زهد اسلامي را…
گفتم: «زهد» يعني نخور نه يعني به مهمان نده. اين بخل اسلامي بود.
حديث‌هايي داريم كه حضرت علي(ع) نانِ خالي مي‌خورده، يك روايت پيدا كنيد كه آن حضرت به مهمان هم نانِ خالي مي‌داده.
وقت ما تمام ولي حرفها ماند باشد براي بعد، اسلام دين عدل و قشنگي است، تفريح و خنده و گريه دارد.
قرآن مي‌فرمايد: (وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‌) (نجم /43) خداوند مي‌خنداند و مي‌گرياند نه «هُوَ أَضْحَكَ وَ أَبْكى‌» هميشه مي‌گرياند.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 874
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست