فاطمه زهرا(عليها السلام) در نزد شيعيان اگرچه امام نيست، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بين مسلمانان به خصوص شيعيان، نه تنها كمتر از ساير ائمه نيست، بلكه آن حضرت همتاى اميرالمؤمنين و داراى منزلتى عظيمتر از ساير ائمه طاهرين( مىباشد.
اگر بخواهيم مقام علمى فاطمه(عليها السلام) را درك كنيم و به گوشهاى از آن پى ببريم، شايسته است به گفتار او در خطبه فدكيه بنگريم؛ چه آنجا كه استوارترين جملات را در توحيد ذات اقدس ربوبى بر زبان جارى مىكند، يا آن هنگام كه معرفت و بينش خود را نسبت به رسول اكرم آشكار مىسازد و يا در مجالى كه در آن خطبه، امامت را شرح مختصرى مىدهد. جاى جاى اين خطبه و احتجاجات اين بانوى بزرگوار به قرآن كريم و بيان علت تشريع احكام، خود سندى محكم بر اقيانوس بىكران علم اوست كه متصل به مجراى وحى است (قسمتى از اين خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد). از ديگر شواهدى كه به آن وسيله مىتوان گوشهاى از علو مقام فاطمه(عليها السلام) را درك نمود، مراجعه زنان و يا حتى مردان مدينه در مسائل دينى و اعتقادى به آن بزرگوار مىباشد كه در فرازهاى گوناگون تاريخ نقل شده است. همچنين استدلالهاى عميق فقهى فاطمه(عليها السلام) در جريان فدك، به روشنى بر احاطه فاطمه(عليها السلام) بر سراسر قرآن كريم و شرايع اسلامى دلالت مىنمايد.