در بيان عصمت فاطمه(عليها السلام) و مصونيت او نه تنها از گناه و لغزش بلكه از سهو و خطا، استدلال به آيه تطهير ما را بىنياز مىكند. ما در اين قسمت جهت جلوگيرى از طولانى شدن بحث، تنها اشاره مىنماييم كه عصمت فاطمه(عليها السلام) از لحاظ كيفيت و ادله اثبات همانند عصمت ساير ائمه و پيامبر است.
بيان عظمت فاطمه از زبان پيامبر(ص)
رسول اكرم(ص)، بارها و بارها فاطمه(عليها السلام) را ستود و از او تجليل نمود. در مواقع بسيارى مىفرمود: «پدرش به فدايش باد» و گاه خم مىشد ودست او را مىبوسيد. به هنگام سفر از آخرين كسى كه خداحافظى مىنمود، فاطمه(عليها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولين محلى كه وارد مىشد، خانه او بود.
عامه محدثين و مسلمانان ازهر مذهب و با هر عقيدهاى، اين كلام را نقل نمودهاند كه حضرت رسول مىفرمود: «فاطمه پاره تن من است هر كس او را بيازارد مرا آزرده است.» از طرفى ديگر، قرآن كريم پيامبر(ص) را از هر سخنى كه منشأ آن هواى نفسانى باشد، بدور دانسته و صراحتاً بيان مىدارد كه هر چه پيامبر مىفرمايد، سخن وحى است. پس مىتوان دريافت كه اين همه تجليل و ستايش از فاطمه(عليها السلام)، علتى