هنوز چيزى از وفات رسول خدا(ص) نگذشته بود كه سفارش رسول خدا(ص) و ابلاغ فرمان الهى توسط ايشان در روز غدير، مبنى بر نصب امام على(ع) به عنوان حاكم و ولى مسلمين پس از پيامبر(ص)، توسط عدهاى ناديده گرفته شد و آنان در محلى به نام سقيفه جمع گشتند و از ميان خود فردى را به عنوان حاكم برگزيدند و شروع به جمعآورى بيعت از سايرين براى او نمودند. به همين منظور بود كه عدهاى از مسلمانان به نشانه اعتراض به غصب حكومت و ناديده گرفتن فرمان الهى در نصب امام على(ع) به عنوان ولى و حاكم اسلامى پس از پيامبر(ص) در خانه فاطمه(عليها السلام) جمع گشتند. هنگامى كه ابوبكر - منتخب سقيفه - كه تنها توسط حاضرين در سقيفه انتخاب شده بود، از اجتماع آنان و عدم بيعت با وى مطلع شد؛ عمر را روانه خانه فاطمه(عليها السلام) نمود تا امام على(ع) و سايرين را به زور براى بيعت در مسجد حاضر نمايد. عمر نيز با عدهاى به همراه پاره آتش، روانه خانه فاطمه(عليها السلام) شد. هنگامى كه بر در خانه حاضر شد، فاطمه(عليها السلام) به پشت در آمد و علت حضور آنان را جويا شد. عمر علت را حاضر نمودن امام على(ع) و ديگران در مسجد براى بيعت با ابوبكر عنوان نمود. فاطمه(عليها السلام) آنان را از اين امر منع نمود و آنان را مورد توبيخ قرار داد. در نتيجه عدهاى از همراهيان او متفرق گشتند. اما در اين هنگام او كه از عدم خروج معترضين آگاهى يافت، تهديد