از ديگر ستمهايى كه پس از ارتحال پيامبر در حق فاطمه(عليها السلام) روا داشته شد، مسأله فدك بود. فدك قريهاى است كه تا مدينه حدود 165 كيومتر فاصله دارد و داراى چشمه جوشان و نخلهاى فراوان خرماست و خطهاى حاصلخيز مىباشد. اين قريه متعلق به يهوديان بود و آن را بدون هيچ جنگى به پيامبر(ص) بخشيدند؛ لذا مشمول اصطلاح انفال مىگردد و بر طبق صريح قرآن، تنها اختصاص به خداوند و پيامبر اسلام دارد. پس از اين جريان و با نزول آيه وَ آتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ پيامبر(ص) بر طبق دستور الهى آن را به فاطمه(عليها السلام) بخشيد. فاطمه(عليها السلام) و امير مؤمنان(ع) در فدك عاملانى داشتند كه در آبادانى آن مىكوشيدند و پس از برداشت محصول، درآمد آن را براى فاطمه(عليها السلام) مىفرستادند. فاطمه(عليها السلام) نيز ابتدا حقوق عاملان خويش را مىپرداخت و سپس مابقى را در ميان فقرا تقسيم مىنمود؛ و اين در حالى بود كه وضع معيشت آن حضرت و امام على(ع) در سادهترين وضع به سر مىبرد. گاه آنان قوت روز خويش را هم در راه خدا انفاق مىنمودند و در نتيجه گرسنه سر به بالين مىنهادند. اما در عين حال فقرا را بر خويش مقدم مىداشتند و در اين عمل خويش، تنها خدا را منظور نظر قرار مىدادند. (چنانچه در آيات آغازين سوره دهر آمده است). پس از رحلت رسول خدا(ص)، ابابكر با منتسب نمودن حديثى به