سود زيادى است، مگر چه كرديد؟ غلام جريان را براى حضرت شرح داد، حضرت به شدت ناراحت شد و فرمود: «سبحان اللّه! چگونه قسم خورديد كه از مسلمانان سود چند برابر بگيريد؟» آنگاه فقط همان كيسه اصل سرمايه رابرداشت و فرمود: من نيازى به چنين سودى ندارم و سپس فرمود:
«يَا مُصَادِفُ مُجَادَلَةُ السُّيُوفِ أَهْوَنُ مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ؛
اى مصادف! جنگيدن و شمشير زدن از به دست آوردن روزى حلال آسانتر است.»
اين حديث گوياى ناخرسندى امام از چنين معاملههايىاست كه متأسفانه در بازار زياد به چشم مىخورد.
سودجويى و سوء استفاده از كميابى اجناس ميان مسلمانان بسيار رواج دارد و از آنجا كه مشترى به آن جنس نياز دارد، به ناچار آن جنس را مىخرد. بايد توجه داشت كه اگر كسى مىخواست كالايى را از مدينه به مصرببرد با وسائل آن روز (شتر، قاطر يا پياده) چند روز طول مىكشيد (رفت وبرگشت) و اين كار چقدر زحمت داشته است؛ اما با اين حال امام سود برابر سرمايه را جايز ندانستند.
در حالى كه به عقيده تجار امروز، با اين همه زحمت و صرف وقت، دو برابر هم كم است و صرف نمىكند! اگر در داستان فوق، دقت كنيد، درمىيابيد كه چه روزهاى سختى در پيش دارند كسانى كه شب مىخوابند و صبح قيمت را بالا مىبرند بدون اين كه زحمتى كشيده باشند. جالب اين كه بعضىها با همين پولها، براى امام حسين عليه السلام خرج مىكنند و نذرى هم مىدهند!!!
حضرت اميرالمؤمنان عليه السلام در نامه خود به مالك اشتر در مورد تجار و بازاريان مىفرمايد: «فروش بايد عادلانه و با قيمت و نرخى باشد كه به هيچ يك از فروشنده و خريدار اجحاف نشود.»[1]
معتب مىگويد: امام صادق عليه السلام به من فرمود: قيمتها در شهر مدينه دارد بالا