و خدمترسانى را در پى خواهد داشت.
اخلاق كار، متعهد شدن انرژى ذهنى، روانى و فيزيكى فرد يا گروه به يد جمعى است درجهت اخذ قوا و استعداد درونى گروه و فرد، براى توسعه به هرنحو. اخلاق كار مهمترين عامل فرهنگى در توسعه اقتصادى محسوب مىشود. منابع انسانى پايه اصلى ثروت ملتها را تشكيل مىدهند. سرمايه و منابع طبيعى عوامل تبعى توليد هستند، در حالى كه انسانها عوامل فعالى هستند كه سرمايهها را متراكم مىسازند، از منابع طبيعى بهرهبردارى مىكنند، سازمانهاى اجتماعى - اقتصادى و سياسى را مىسازند و توسعه ملى را به جلو مىبرند.
بسيارى از رفتارها و اقدامات مديران و كاركنان متأثر از ارزشهاى اخلاقى بوده و ريشه در اخلاق دارد. بىتوجهى به اخلاق كار در مديريت سازمانها، در جوامعى مانند ايران كه از يك سو داراى ارزشهاى اخلاقى غنى بوده و از سوى ديگر با كشورهاى پيشرفته فاصله قابل توجهى دارند، مىتواند معضلاتى بزرگ براى سازمانها بهوجود آورد، به علاوه با افزايش انتظارات اجتماعى از سازمانها، جوامع نسبت به مسائلى مانند محيطزيست، حقوق زنان، كودكان، اقليتها، معلولان، برابرى استخدام و كاهش نيروى انسانى حساستر شدهاند. بىتوجهى سازمانها به اين حقوق و عدم رعايت اصول اخلاقى در برخورد با ذىنفعان بيرونى، مىتواند مشكلاتى را براى سازمان ايجاد كند و مشروعيت سازمان و اقدامات آن را مورد پرسش قرار داده، درنتيجه سود و موفقيت سازمان را تحتتأثير قرار دهد. اخلاق كار بر نگرش افراد نسبت به شغل، سازمان و مديران مؤثر بوده، مىتواند بر عملكرد فردى، گروهى و سازمانى اثر بگذارد.
فرهنگ سازمانى
فرهنگ سازمانى موضوعى است كه به تازگى در دانش مديريت و در قلمرو رفتار سازمانى راهيافته است. بهدنبال نظريات و تحقيقات جديد در مديريت، فرهنگ سازمانى داراى اهميت روزافزونى شده و يكى از مباحث اصلى و كانونى مديريت را ـ