بيشترى نسبت به سايرگزينههاى موجود مىشود. اين مدل ممكن است براى مشتريانى كه ارتباطشان را با سازمان شما قطع كردهاند ارزشهاى بيشترى به همراه داشته باشد يا ممكن است به طور كلى روشها و شيوههاى سنتى انجام كارها را كنار گذارد. از سوى ديگر ممكن است مدل كسب و كار به علت تفكر نامناسب، مؤثر و كارا نباشد زيرا رقيبان مدلهاى كسب و كار بهترى را گزينش كردهاند.
فعاليتهايى كه باعث شكل گيرى زنجيره ارزش مىشوند را مىتوان به سه بخش تقسيم كرد:
1 - فعاليتهاى مرتبط با درست كردن چيزى، طراحى، خريد مواد خام، ساخت و فعاليتهايى از اين دست.
2 - فعاليتهاى مرتبط با فروش چيزى، جستجو و يافتن مشترى، داد و ستدهاى فروش، توزيع محصولات و يا انتقال خدمات
3 - پشتيبانى عمليات نظير منابع انسانى، زيرساختها و توسعه فناورى
با بهره گيرى از نظريه و راه كار زنجيره ارزش، ما مىتوانيم بفهميم كه چگونه بخشهاى يك كسب و كار با هم هماهنگ مىشوند. يك مدل كسب و كار ممكن است با هدف طراحى محصولى جديد براى نيازهاى پيش بينى نشده تهيه شود و يا ممكن است بر روى راههاى بهتر توليد، فروش يا توزيع محصولات و خدمات تمركز كند.