ساعت مانده به صبح براى نماز شب بيدارمىشدم؛ ولى چهل روزموفق نشدم. به مرحوم شيخ حسنعلى اصفهانى (نخودكى) نامه نوشتم. ايشان درجواب، دعاى كوچكى فرستادند كه صبح ناشتا بخوانم و نوشته بودند: «چهل روز قبل فلان روز كه از مجلس شورا با فلان شخص خارج شدى ظهرگذشته بود و رفيقان شما را به ناهار دعوت كرد. درچلوكبابى غذا خورديد؛ اين اثرآن غذا است و همان طور بود كه حاج شيخ نوشته بودند. دعا را خواندم و مجدداً به خواندن نماز شب موفق شدم!
غذاى كاملاً حلال
آوردهاند: ايامى كه امام باقر عليه السلام درحبس منصوردوانيقى (دومين خليفهى عباسى) بود، غذا كم ميل مىكرد. روزى يكى از زنان صالحه كه دوستدار اهل بيت عليهم السلام بود، ازپول حلال دو عدد نان پخت و نزد امام فرستاد تا ميل كند.
زندانبان به امام عرض كرد: فلان زن صالحه كه دوست دار شما است، اين دوعدد نان را به رسم هديه فرستاده و سوگند خورده كه حلال است؛ اما امام باقر عليه السلام آن نان را ميل نفرمود و آن را نزد آن زن فرستاد و فرمود: به آن زن بگوييد ما مىدانيم طعام تو حلال است؛ اما چون آن را برطَبَق حرام گذاشتى و نزد ما فرستادى، خوردنش برما روا نيست!
مال حلال به فرزندان خود بخورانيد
آيه الله العظمى سيد محمد كاظم يزدى رحمه الله مرجع بزرگ عالم تشيع، در اواخر عمر با بركت خويش روزى عدهاى از بزرگان نجف را در جلسهاى گرد هم آورد و چهار نفر را به عنوان وصى براى خود معين نمود تا پس از مرگش مقدارى از وجوهات شرعيه را كه نزد ايشان بود به مجتهد بعد از وى تحويل دهند.
در همين حال يكى از نوادگان ايشان به نام حاج آقا رضا صاحب كتاب «بزم ايران» به سيد عرض كرد: بعضى از نوادگان شما يتيم هستند و تا به حال تحت سرپرستى شما بودهاند، خوب است چيزى از اين اموال را هم براى آنها تعيين كنيد. سيّد با آن حال