و دلنشينترين سخنان قرآن با صوت خوش و آواى انسان ساز آن است
كه عدهاى شيفته الفاظ و آهنگ واژهها و گروهى مجذوب معانى آنها توأم با همانگونه
شنيدهها ميشويد.
زمانى كه آفتاب تابان و ستارگان آسمان تيره شوند كوهها بحركت درآيند
شتران نوزادان رها كنند، وحشيان نابود و درياها به جوشش آيد، نفوس و جانها با
بدنها تركيب شوند و از دختران كشته شده باز پرسند كه آنها را به چه گناهى
كشتهاند. آنگاه كه نامههاى اعمال باز شود، آسمانها از جاى بركنده و آتش دوزخ را
بيفروزند، و بهشت را به اهلش نزديك سازند، در آن هنگامهها هر كسى خواهد دانست كه
در گذشته چه كرده است.
بديهى است اين گونه آيات كه از آينده و دگرگونىهاى طبيعت و انسان و
سرنوشت او با قدرت و قطعيت سخن ميگويد، نميتواند هيچ شنوندهاى را تحت تأثير قرار
ندهد و انديشهاش را به حيرت وا ندارد زيرا.
خود انسان نميتواند از آيندهاش كمترين آگاهى داشته باشد و خبر دهد
چه رسد به آينده تمام كائنات، زيرا بگفته مولوى.