نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 365
مىگوييم من چه كار كنم؟ نمىتوانم انجام ندهم. واقعيت حرف خدا را بگو. چه اشكال دارد بگو من دلم مىخواهد امّا چه كنم كه دستم بسته است. چرا به خاطر ديگران آتش جهنّم را براى خودت مىخرى؟ امّا اگر مجاز هستى و موضوع، بين خود و خدايت درست است و تشخيص مىدهى كه اينجا جاى اين است كه انجام بدهى و خدا راضى است، انجام بده، ايرادى ندارد. رضاى خدا را مقدّم بداريد. عمده اين است كه انسان بفهمد كه خدا از اين عمل و كار راضى است.
آيا اين درست است كه كسى براى اينكه به آب و نانى برسد كار و عملى انجام دهد كه خدا را به غضب بياورد؟ آيا درست است كه انسان كارى كند كه يك كسى را از هستى بياندازد براى اينكه مثلاً با فلانى تعارف دارد؟ رضايت خدا را بر رضاى نفس مقدّم بداريد. رضاى خدا را بر رضاى همكار و دوست مقدّم بداريد. كارى نكنيد كه موجب غضب خداوند متعال شود.
گاهى بنده حركتى انجام مىدهم كه استحقاق عقوبت دارم، مستحقّ چوب خوردن هستم ولى خدا به طرف مقابل مقام مىدهد، عمل را من انجام داده ام امّا عذاب به معناى عاميانه نمىشوم بلكه عملم باعث مىشود مقام آن آقا بالا مىرود؛ خدا مىگويد حالا كه آقاى علوى اين كار را كرد من مقام تو را بالا مىبرم. خدا او را به جايى مىرساند كه دنيا در مقابلش انگشت حيرت به دندان مىگيرد.
گاهى حركتهاى ما اين طورى است. كارهايى در روستاها و شهرها نسبت به آقايان ديگر مىكنيم كه خدا مقام آن آقا را بالا مىبرد؛ همان كه در زيارت امين الله مىخوانيم كه راجع به شهداى عزيز و ائمّه(عليهما السلام) ما است: «وَ قَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ» خدايا، تو امام را قبض روح مىكنى امّا حركت دشمنان باعث مىشود كه خودشان عذاب شوند. امامان(عليهما السلام) را مىكشتند و از آن طرف خداوند تبارك و تعالى مقامشان را بالا مىبرد.
نام کتاب : BOK36845 نویسنده : 0 جلد : 1 صفحه : 365