«صَبُوراً عَلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَيْهِ» اگر كسى به او بدى كند در مقابل، صبر را پيشه مىكند. اينطور نيست كه از محدوده صبر بيرون برود.
«يُبَجِّلُ الْكَبِيرَ وَ يَرْحَمُ الصَّغِيرَ» مؤمن، نسبت به بزرگان احترام مىگذارد. هر كس را كه بزرگتر از خودش بداند احترام مىگذارد پس اگر شخص، سنّش از شما بالاتر بود بايد احترامش كنيد. همچنين، مؤمن نسبت به بچّه صغير هم رحم دارد.
«أَمِيناً عَلَى الْامانَاتِ» شخص مؤمن امين است. در مقابل امانات، ناموس، جان و مال مردم امين مىباشد. اين مطلب شوخى نيست. گاهى مرجعى فتوايى مىدهد و مردم به خاطر آن فتوا به خيابان مىريزند و چه بسا ممكن است كشته هم بشوند. ما امين آنها هستيم. بايد جان مردم را حفظ كنيم. لازم هم نيست كه حتماً مرجع باشد حتّى يك روحانى كه روحانى يك محل است مردم به او عقيده دارند، به او علاقمند هستند. پس اگر امانت مردم دست شما افتاد اگر حرفى بزنيد كه باعث شورش شود مسئوليت هر چيزى به دست شما است. فرقى هم نمىكند كه مرجع كل باشد و يا فردى كوچكتر در منطقه اى باشد. شخص مؤمن در امانتدارى امين است و مواظبت مىكند.
«بَعِيداً مِنَ الْخِيَانَاتِ» مؤمن هيچ وقت نزديك خيانت نمىرود و از آن به دور است. نه اينكه خيانت نمىكند بلكه آقا مىفرمايد از خيانت به دور است و حتّى نزديكش هم نمىرود. مؤمن بسيار مراقب خودش است كه مبادا باعث شود خيانتى به ساحت مقدّس ائمّه(عليهما السلام) كند. مؤمن داراى يك چنين كمالاتى است.
«إِلْفُهُ التُّقَى وَ حِلْفُهُ الْحَيَاءُ» اُلفتش هميشه همراه با تقوا است. همچنين شخص مؤمن وارسته به حيا است. هميشه در حيا و شرم است. خدا ان شاء الله اين صفات را به ما بدهد.
«كَثِيرَ الْحَذَرِ» مؤمن خيلى در حال وحشت و ترس است. از چه مىترسد؟ ترسش اين است كه مبادا كارش خلاف رضاى خدا باشد يا مبادا كارى كند كه خدا از او