كه توفيق در جنگهاى جنوب، آثار عقب نشينى شمال را محو كرد و ستاره اقبال مسلمانان همچنان تابناك و در اوج جلوه خويش بود. بسال نهم، در دل آن تابستان بسيار گرم، سفر تبوك پيش آمد و فتنهگران داخلى كه سالها اميد داشتند مالداران مكى بادها و توطئههاى خويش بنياد اسلام را براندازند از روى نوميدى، بدستيارى عبد اللّه بن ابى و ابى عامر راهب، زمينه آشوبى را براى واژگون كردن وضع موجود، فراهم كردند و مسجد ضرارى براى تفرقه مؤمنان بساختند و سر آن داشتند كه هنگام بازگشت از تبوك، در گردنهاى صعب العبور، رهبر عظيم الشان اسلام را از ميان بردارند، و بهمين دليل بود كه هنگام سفر على پسر ابو طالب را كه بشجاعت و صميميت وى اعتمادى بىنهايت داشت بجاى خويش گماشت. آنگاه بسال نهم، حجة الوداع بود كه ضمن مراسم آن در عرفه در برابر گروههاى عظيم زائران كه تقريبا از همه قبايل عرب بودند، آن خطابه جاويد را القا كرد و بتلويح اعلام داشت كه من وظيفه رسالت خويش بسر بردم و پياپى خدا را بر اين قضيه شاهد گرفت و از پى آن وحى آمد كه «امروز دين شما را كامل كردم و نعمت خويش بشما تمام كردم» و در بازگشت از حجة الوداع، نزديك جحفه در محل غدير خم از روى منبر موفت بازوى آن جوان دلير و مخلص و مؤمن را كه در مواقع مكرر با استقامت و شجاعت خويش اسلام را از خطر رهانيده بود گرفت و صلاى من كنت مولاه فعلى مولاه داد. اين تذكار فهرستوار در مقدمه گفتگو از قرآن شريف لازم بود تا دورنمائى از فعاليت مداوم پيغمبر خاتم را براى فهم شمهاى از تاريخ قرآن، بياد داشته باشيم، فعاليتى كه بيست و سه سال تمام، سيزده سال در مكه و ده سال در مدينه، بىوقفه دنبال شد تا آنجا كه به جرأت ميتوان گفت، در اين مبارزه مستمر بر ضد مكيان قدرت و ثروت طلب و بدويان متعصب و يهودان فتنهجو و منافقان آشوبگر، تنها ايام استراحت و فراغت وى، همان روزها بود كه در خانه عايشه در گرماى توانفرساى تب، در انتظار سرنوشت همه فرزندان آدم بود و با تأثر ميديد كه اختلاف باران وى، بر سر آن ميراث عظيم معنوى كه بجهانيان تعلق داشت و قطعا براى رهبرى آن پسر عم خود را بر ديگران ترجيح ميداد، از همان كنار بستر آغاز شده است و اين كسان كه ببركت وجود وى از ظلمات سرگردانى و گمنامى بهدايت خدا و عزت دنيا و روشنى تاريخ رسيدهاند در آستانه مرگ كه رو سوى خداى خوبش دارد، قلم و دواتى را از او دريغ ميكنند. وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ بقره، 23 در دوران نبوت و دعوت محمدى از بعثت تا وفات، سورههاى قرآن بوسيله روح امين بتفاريق بوى نازل و وحى و القا گرديد. قرآن در موارد بسيار براى اعلام كلمات و آيات الهى صيغه انزال و تنزيل را بكار ميبرد. بما انزل اليك انزل عليك الكتاب و الذى انزل اليك من ربك كتاب انزلناه اليك بالحق انزلناه و بالحق نزل انا انزلنا اليك الكتاب الذى انزل الكتاب انا انزلناه فى ليلة مباركة لو انزلناهد القرآن على جبل كتاب انزلناه مبارك انا انزلناه قرآنا كذلك انزلناه قرآنا عربيا كتاب انزل اليك و اذا ما انزلت سورة سورة انزلناها، و لقد انزلناها اليكم آيات و كذلك انزلناه آيات انزله الذى يعلم السر لقد انزلنا اليكم كتابا نزل عليك الكتاب نزله روح القدس من ربك اللّه نزل احسن الحديث انا نحن نزلنا عليك القرآن و انه لتنزيل رب العالمين تنزيل من الرحمن الرحيم تنزيل ممن خلق الارض تنزيل الكتاب لا ريب فيه تنزيل الكتاب من اللّه العزيز الحكيم