تنزيل من رب العالمين و در موارد بسيار ديگر، براى اينحالت صيغه ايحا بكار رفته است و كذلك، اوحينا اليك قرآنا و الذى اوحينا اليك اوحينا اليك روحا اتل ما اوحى اليك بما اوحينا اليك هذا القرآن اوحينا اليك اوحينا الى رجل منهم و الذى اوحينا اليك ثم اوحينا اليك. و در بعضى موارد نيز بصيغه القا ياد شده است و انك لتلقى القرآن و ما كنت ترجو ان يلقى اليك الكتاب و انزال، در قرآن بمعنى فرود آوردن در مكان، رب انزلنى منزلا مباركا و فرود آوردن از بالا بپائين و انزلنا من السماء ماء و مهيا كردن، انزلنا الحديد آمده است. و نيز ايحا بمعنى اعلام نهانى است وفا و اوحى اليهم آن سبحوا و نيز بمعنى الهام فطرى است و اوحى ربك الى النحل و اوحينا الى ام موسى و بى گفتگو مقصود از نزول و تنزيل قرآن و وحى كردن آن همان اعلام كلمات و آيات است كه بكيفيت خاص از جانب خداى رحمان به قلب ختم پيغمبران القا شده است كه قرآن كريم بدين نكته ناطق است نزله على قلبك باذن اللّه نزل به روح الامين على قلبك و در باره كيفيت نزول وحى يك روايت قديمى نسبة موثق منتسبت بفرا گيرنده وحى چنين گويد: «گاهى وحى بمن ميرسد، چون صداى زنگ و اين بسيار سخت است و چون منقطع شود آنچه گفته بخاطر دارم و احيانا فرشته بصورت مردى بمن نمايان ميشود و آنچه ميگويد بخاطر گرفتهام» و آنكسان كه افتخار صحبت ختم پيغمبران داشتهاند از حالات نزول وحى از مشاهدات خود گفتهاند كه گاه در سرماى سخت وحى بر او نازل ميشد و چون انحال قطع ميشد عرق از پيشانى وى هميريخت، و بعض كسان ديگر كه در هنگام نزول وحى حضور داشتهاند نقل كنند كه صدائى خفيف چون صداى زنبور ميشنيدهاند محقق است كه اين روايات بقوت سند و اعتبار انتساب، يكسان نيست اما چون با آنچه در نصوص قرآن هست ناسازگار نيست و بلكه تا حدى موضح آنست، اعتماد بر آن توان كرد. بسيارى محققان از اين مرحله جلوتر رفته و در كيفيت نزول وحى و ظهور فرشته و طريقه وساطت در تلقى و القاى وحى كه آيا كلمات قرآن را با همه خصوصيات از علم خدا دريافت و عينا القا كرده و يا معانى را از علم خدا گرفته و كلمات از انشاى او (يعنى فرشته) است و يا فقط معانى را دريافت كرده و بفرا گيرنده وحى القا كرده است گفتگوها در انداختهاند كه حقا همه رجم به غيب است زيرا در زمينه مسائلى كه منبع آن نقل است، بقياس و تنظير، خوض كردن، تهورى عجيب است و حقا من از آنكسان از فضلاى سلف از اهل سنت چون ماوردى و طيبى كه در حسن نيتشان ترديد نيست بحيرتم كه چسان بدون دليل نقل و هدايت عقل فقط بكمك ليت و لعل در باره جزئيات وحى و كيفيت آن سخن ميكنند و نيز از بعضى متاخران چون صاحب مناهل العرفان با آن همه حميت كه در دفاع از مقام قدس قرآن ابراز ميكند، در عجبم كه بچه جرئت قضيه وحى الهى را كه خارج از حدود نصوص، كيفيت آن مرموز است، با خواب مقناطيسى كه آن نيز حالتى مبهم و غير قابل فهم است قياس ميكنند. آنها محقق است و از متواترات تاريخ است محمد امين، صاحب فضيلت و شرف و عفت و صدق امانت و تقواى بىنظير، پس از سالها عبادت و تزكيه نفس و تكاپو در راه طلب كه بخلوت و تفكر گذشت، بدون تعليم انسانى، ناگهان از غار حرا باز آمده و اعلام كرد كه فرشته خدا بمن نمايان شده و وحى آورده و كلمات وحى را بزبان عربى فصيح اما بسياقى كه تا آنروز سابقه نداشت، در كوى و برزن همى خواند و ميگفت اين كلمات و آيات از جانب خداى يكتاى بىهمتاى قادر روزى رسان كه پيش از همه بوده و پس از همه خواهد بود كه جز ذات او همه چيز فانيست و خدائى جز او نيست و زنده و پاينده است و شاهى آسمانها و زمين و هر چه در آن هست خاص اوست خداى شنواى بيناى والاى بزرگ آمرزگار مودت شعار توبه پذير رحيم