و هرگز خوشنود نشوند از تو يهودان و نه ترسايان تا آنكه پيروى كنى آرزوهاى ايشان را (اى پيامبر) بگو البته راه نمودن خدا (دين اسلام) راه نمودن بحق است و بعزتم سوگند اگر پيروى كنى آرزوهاى ايشان را از پس آن چيزى كه آمد بتو از دانش (كه وحى است) نيست ترا از (عذاب) خدا هيچ دوستى و نه يارى (120) آنان كه داديمشان كتاب (تورات) مىخوانند آن را آنطور كه بايد بخوانندش آن گروه ايمان مىآورند به آن كتاب (به تحريف كنندگان) و هر كه كافر شود به آن پس تنها آن گروه زيانكارند (121) اى فرزندان يعقوب بياد آوريد نعمت مرا كه ارزانى داشتم بر (پيشينيان) شما و البته من برترى دادم (پيشينيان) شما را بر مردم زمانه (122) و بترسيد از (عذاب) روزى كه (از هيبت آن) دفع نكند هيچ كسى از كس ديگر چيزى (از عذاب) را و پذيرفته نشود از هيچ كس فدائى و نه سود مىدهد هيچ كسى را شفاعت كنندهاى و نه ايشان يارى كرده شوند (123) و (بياد آور) زمانى كه آزمود ابراهيم را پروردگارش به امورى چند پس او به انجام رسانيد آنها را خدا گفت البته من گردانندهام ترا براى مردم پيشوا (در دين) ابراهيم گفت و از فرزندان من نيز (چنين فرما) خدا گفت نرسد عهد من (كه امامت است) به ستمكاران (124) و زمانى كه گردانيديم خانه كعبه را بازگشتنگاه (يا محل ثواب) و جاى امن و (گفتيم) برگيرند از مقام ابراهيم نمازگاهى و فرمان فرستاديم بسوى ابراهيم و اسمعيل كه پاك سازيد خانه مرا (از هر چه پليد است) براى طواف كنندگان و مجاوران و ركوع كنندگان و سجود آرندگان (125) و نيز زمانى كه گفت ابراهيم پروردگارا بگردان اين مكان را شهرستانى با امنيت و روزى اهلش را از ميوهها يعنى هر كه را كه ايمان آورده از مردمش بخدا در روز بازپسين خدا گفت (مؤمن را روزى دهم) و نيز هر كه را كه كافر شود و بر خوردارى دهم كافر را برخوردارى اندك (در اين سراى) سپس به بيچارگى بر زنم او را به سوى آتش دوزخ و بد بازگشتن گاهى است دوزخ (126)