مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه تصویری (اصلی)
کتابخانه اهل سنت
کتابخانه تصویری (اهل سنت)
ویکی فقه
ویکی پرسش
العربیة
راهنمای کتابخانه
جستجوی پیشرفته
همه کتابخانه ها
صفحهاصلی
سال 98
سال 99
سال 400
سال 401
سال 402
سال 403
کتابهای مورد نیاز ویکی نگاران
گزارش سالانه
کتابهای تکراری
علوی گرگانی
تست
ترجمه های قرآن کریم
همهگروهها
نویسندگان
مدرسه فقاهت
کتابخانه مدرسه فقاهت
کتابخانه تصویری (اصلی)
کتابخانه اهل سنت
کتابخانه تصویری (اهل سنت)
ویکی فقه
ویکی پرسش
فرمت PDF
شناسنامه
فهرست
««صفحهاول
«صفحهقبلی
جلد :
1
صفحهبعدی»
صفحهآخر»»
««اول
«قبلی
جلد :
1
بعدی»
آخر»»
نام کتاب :
ترجمه قرآن
نویسنده :
امينيان، كرمخدا
جلد :
1
صفحه :
152
12- [خداى] گفت: چو امرت به سجده دادم من ***** چه بازداشت ترا از بجاى آوردن؟
بگفت ز آنكه منم زو باصل نيكوتر ***** ورا وجود ز گِل دادى و مرا ز اذر
13- بگفت: پس برو از اين مكان بسوى فرود ***** ترا نمىرسد [اين جايگاه] كبر نمود
برو [برو كه ازين پس] تو خُرد و خوار شدى ***** [لعين و راندهى درگاه كردگار شدى]
14- بگفت: [شيطان] مهلت بمن كن ارزانى ***** ز حال تا كه شود روز حشر [انسانى]
15- [بر او خطاب شد از سوى كردگار جهان]: ***** تويى ز [جملهى] مهلتگرفتگان [به زمان]
16- بگفت: چونكه به اغواى بردى اينسانم ***** به راست راه تو، اندر كمين ايشانم
17- و سويشان روم از پيش و پس، يمين و يسار ***** و مىنيابى از ايشان فزون سپاسگزار
18- [خطاب آمد: زان جايگاه] شو بيرون ***** حقير گشتى [و ملعون و] سرشكسته [كنون]
جزا دهيم همه پيرو تو [شيطان] را ***** و از شما همه مملوّ كنيم نيران را
19- و آى آدم! همراه همسرت [حوّا] ***** كنيد [حال] بباغ جنان [ما] مأوا
ز هرچه موهبت اندر بهشت [ما] باشد ***** بريد بهره [و در خاطر شما باشد]
[كه هيچگاه] به نزديك اين شجر مرويد ***** [و گر رويد] ز خيل ستمگران بشويد
20- نمود وسوسه آنگاه آن دو را شيطان ***** كه آشكار كندشان مر عورت ايشان
هرآنچه بود نهانى ز ديده آنان ***** [برون فكند به اغواگرى ز ستر نهان]
و گفت: نهى خداوندتان نبود، مگر ***** خوريد چونكه شما هردو زين درخت ثمر،
[ز شكل و هيئت انسان] دو تن فرشته شويد ***** و يا [به مرتبه] جاودانگان برويد
21- براى آندو سپس ياد كرد [بس] سوگند ***** كه من براى شما خيرخواه [و اينم پند]
22- به مكر و كيد درانداخت آندو را در آز ***** از آن درخت بخوردند [و برملا شد راز]
چو شرمگاه عيان گشت [هردو درماندند] ***** ز برگهاى بهشتى به خويش چسباندند
خدايشان [به چنين حالتى] ندا درداد: ***** مگر به نهى من از آن شجر نكردم ياد؟
[نگفته بودم ابليس در كنار شماست؟] ***** نگفته بودم او خصم آشكار شماست؟
نام کتاب :
ترجمه قرآن
نویسنده :
امينيان، كرمخدا
جلد :
1
صفحه :
152
««صفحهاول
«صفحهقبلی
جلد :
1
صفحهبعدی»
صفحهآخر»»
««اول
«قبلی
جلد :
1
بعدی»
آخر»»
فرمت PDF
شناسنامه
فهرست
کتابخانه
مدرسه فقاهت
کتابخانهای رایگان برای مستند کردن مقالهها است
www.eShia.ir