نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 266
[لوط] گفت: اگر مىخواهيد [كار درست و معقولى] انجام دهيد، اينان دختران منند [كه براى ازدواج مناسبند.] (71) [اى پيامبر!] به جان تو سوگند، آنان در مستى خود فرو رفته و سرگردان بودند. (72) پس به هنگام طلوع آفتاب، صدايى [مرگبار و وحشتناك و غرّشى سهمگين] آنان را فرا گرفت. (73) در نتيجه آن شهر را زير و رو كرديم و بر آنان سنگهايى از جنس سنگِ گل بارانديم. (74) قطعاً در اين [سرگذشت اسفبار و حادثه عبرتآموز] نشانههايى [از قدرت خدا و خوارى و رسوايى مجرمان] براى هوشمندان [كه جستجوگر علل حوادثاند] وجود دارد. (75) و آن [آثار و بقاياى شهر ويران شده قوم لوط] بر سر راهى است كه پابرجاست. (76) مسلماً در اين [شهر ويران شده] براى مؤمنان نشانهاى [پندآموز] است. (77) و بىترديد اهل ايكه [قوم شعيب] ستمكار بودند. (78) در نتيجه از آنان انتقام گرفتيم، و [آثار] دو شهر نابود شده [قوم لوط و شعيب] بر سر جادهاى آشكار قرار دارد. (79) و به راستى اهل [ديار] حجر [كه سرزمينى ميان مدينه و شام است] پيامبران را تكذيب كردند. (80) و ما آيات و نشانههاى خود را به آنان نشان داديم، ولى از آنان روىگردان شدند. (81) و همواره از كوهها خانهها مىتراشيدند در حالى كه [به خيال خود به سبب استحكام آن خانهها] ايمن [از حوادث] بودند. (82) پس هنگامى كه به صبح درآمدند، صدايى [مرگبار و وحشتناك و غرّشى سهمگين] آنان را فرا گرفت. (83) و آنچه [از بناهاى محكم و استوارى كه] فراهم مىآوردند، عذاب خدا را از آنان دفع نكرد. (84) و آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دوتاست، جز به حق نيافريديم، و بىترديد قيامت آمدنى است؛ پس [در برابر ناهنجارىهاى مردم] گذشتى كريمانه داشته باش. (85) يقيناً پروردگارت همان آفريننده داناست. (86) و به راستى كه هفت آيه از مثانى [يعنى سوره حمد] و قرآن بزرگ را به تو عطا كرديم. (87) بنابراين به امكانات مادى و ثروت و اولادى كه برخى از گروههاى آنان را از آن برخوردار كرديم، چشم مدوز، و بر آنان [به سبب اينكه پذيراى حق نيستند] اندوه مخور، وپر و بال [لطف و مهربانىِ] خود را براى مؤمنان فرو گير. (88) و [به اخلالگران در امر دين] بگو: بىترديد من بيمدهنده آشكارم. (89) [عذابى به سوى شما مىفرستيم] همان گونه كه بر تفرقه افكنان [در دين] فرستاديم. (90)
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : انصاريان، حسين جلد : 1 صفحه : 266