responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : آيتى، عبد المحمد    جلد : 1  صفحه : 565


زودا كه بر بينى‌اش داغ گذاريم. (16)
ما آنها را آزموديم، چنان كه صاحبان آن بستانها را آزموديم. آن گاه كه قسم خوردند كه فردا بامداد ميوه‌ها را خواهند چيد. (17)
و ان شاء اللَّه نگفتند. (18)
پس شب‌هنگام كه به خواب بودند آفتى از آسمان آمد، (19)
و بستانها سياه شد. (20)
و سحرگاهان يكديگر را ندا دادند: (21)
اگر مى‌خواهيد ميوه بچينيد، بامدادان به كشتزار خود برويد. (22)
به راه افتادند و آهسته مى‌گفتند: (23)
كه امروز نبايد بينوايى به بستان شما درآيد. (24)
صبحگاهان بدين آهنگ كه مى‌توانند بينوا را منع كنند بيرون شدند. (25)
چون بستانهاى خود را ديدند گفتند: راه را گم كرده‌ايم. (26)
نه، ما از حاصل محروم شده‌ايم. (27)
نيكمردشان گفت: شما را نگفتم؛ چرا خدا را تسبيح نمى‌گوييد؟ (28)
گفتند: منزه است پروردگار ما، ما ستمكار بوديم. (29)
پس زبان به ملامت يكديگر گشودند. (30)
گفتند: واى بر ما، ما مردمى سركش بوده‌ايم، (31)
باشد كه پروردگار ما در عوض، چيزى بهتر از آن ما را ارزانى دارد. ما به پروردگار خود روى آورده‌ايم. (32)
اينچنين است عذاب. و اگر بدانند، عذاب آخرت بزرگ‌تر است. (33)
براى پرهيزگاران در نزد پروردگارشان بستانهايى است پرنعمت. (34)
آيا با تسليم‌شدگان چون مجرمان رفتار مى‌كنيم؟ (35)
شما را چه مى‌شود؟ چسان داورى مى‌كنيد؟ (36)
آيا شما را كتابى است كه از آن مى‌خوانيد؟ (37)
و هر چه اختيار كنيد در آن هست؟ (38)
يا با ما پيمانى كه به روز قيامت كشد بسته‌ايد؛ كه به هر چه حكم كنيد حق شما باشد؟ (39)
از ايشان بپرس كدام يكشان ضامن چنين پيمانى است؟ (40)
يا آنها را بتانى است؟ اگر راست مى‌گويند بتان خود را بياورند. (41)
روزى كه آن واقعه عظيم پديدار شود و آنها را به سجود فرا خوانند، ولى نتوانند. (42)

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : آيتى، عبد المحمد    جلد : 1  صفحه : 565
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست