responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن بر اساس الميزان نویسنده : صفوى، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 609


بسم اللّه الرّحمن الرّحيم‌
يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ نُوراً مُبِيناً. [1]
سپاس خداى را كه بر آدميان نعمتى بزرگ ارزانى داشت و قرآن را براى هدايت آنان فروفرستاد و درود بر بنده‌اش محمد مصطفى (ص) كه استعداد دريافت قرآن را يافت و سلام بر خاندانش كه پاك گشتند تا عدل قرآن و ترجمان وحى الهى باشند.
فهم درست قرآن بر هرمسلمانى كه حقيقت آيين خويش را مى‌جويد و معارف بلند آن را مى‌كاود و وظايف الهى خويش را مى‌طلبد و فضايل اخلاقى را از سرچشمه آن مى‌خواهد، فرض است، ازاين‌رو، ترجمه قرآن و شرح حقايق آن به زبانهايى جز زبان عربى ناگزير مى‌نمايد. اين مهم در سده‌هاى نخست كه اسلام مناطق عرب‌نشين را درنورديد و سرزمين‌هاى بسيارى را در پرتو خويش گرفت و نژادهاى مختلف با فرهنگ‌ها و زبان‌هاى گوناگون به آن دل بستند و پيام الهى را جويا گشتند، احساس گرديد.
البته گروهى از سر احتياط آن را روا نشمردند و با آن به مقابله برخاستند؛ ولى نياز به ترجمه قرآن چنان آشكار بود كه اين احتياطها را درنورديد و ضرورت آن را بديهى نمود و پژوهشگرانى دلسوز را به اين مسير كشانيد و ترجمه قرآن آغاز گرديد.
از آن پس، متفكران قرآن‌پژوه، با كمال احتياط و وسواس ترجمه‌هايى را پرداختند و در اختيار تشنگان معرفت قرار دادند. اين پويش در ايران و در دهه‌هاى اخير، به‌ويژه پس از انقلاب شكوهمند اسلامى، شتاب بيشترى گرفت و قرآن‌پژوهان فاضل و توانمند ترجمه‌هايى شيوا و دقيق همراه با احتياطهايى كه بدان ملتزم بودند- نه وسواس‌هايى كه لازم نمى‌شمردند- ارائه كردند و فرزانگان نكته‌سنج لغزش‌ها و غفلت‌ها را يافتند و با نقدهاى عالمانه، ترجمه‌ها را به سوى اتقان و استحكام بيشتر سوق دادند كه همگان پاداش خود را نزد پروردگار قرآن خواهند داشت. «وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» [2]
[بيانات آقاى خراسانى‌]
زيربناى ترجمه‌
بى‌ترديد ترجمه هرآيه، نمود و جلوه تفسير آن است؛ يعنى هرمترجمى نخست به بررسى آيات مى‌پردازد و به معنا و مفهوم آنها پى مى‌برد و اگر چندين احتمال معنايى در ميان باشد، با ابزارى كه در اختيار دارد، بهترين وجه را برمى‌گزيند و حاصل كار خويش را با نام ترجمه مى‌نگارد. اين است كه گفته‌اند- و نيكو گفته‌اند- كه هرترجمه‌اى مسبوق به تفسير است و ترجمه و تفسير، اجمال و تفصيل يك حقيقت‌اند.
پس صحت و اتقان ترجمه قرآن، در گرو تفسير درست آن است. اين اصل منطقى- به‌ويژه با توجه به اينكه در نظر بود ترجمه‌اى معنايى و محتوايى ارائه كنيم- ما را به اين سوى هدايت كرد كه در ترجمه قرآن، تفسير گرانسنگ الميزان را مبنا قرار دهيم؛ تفسيرى كه به حق در عالم اسلام بى‌نظير است و مؤلف آن، حضرت علّامه طباطبايى، در علوم و معارف الهى و فلسفه اسلامى بى‌بديل و در فقه و اصول و حديث و علوم ادبى و اجتماعى دانشمندى توانا و سرآمد بوده است.
تحول در ترجمه قرآن‌
ترجمه قرآن نخست به صورت تحت اللفظى ارائه مى‌شد؛ يعنى در برابر هرلفظى از قرآن، معادل فارسى آن قرار مى‌گرفت. مشكل آشكار اين شيوه آن بود كه دستور زبان فارسى ناديده انگاشته مى‌شد و جمله‌ها تركيبى ناهمگون مى‌يافتند و چه‌بسا جمله‌اى شكل نمى‌گرفت و خواننده خود بايد كلمات را مرتّب مى‌كرد تا معنايى را دريابد. مدتى مديد بدين منوال گذشت تا سرانجام اين شيوه منسوخ شد، زيرا اين اصل وجدانى و طبيعى كه هرنگارشى ناگزير است ادبيات زبان نوشتار را رعايت كند، مترجمان قرآن را برانگيخت تا سدها را شكسته، ترجمه قرآن را به سبك امروزين و با رعايت دستور زبان فارسى ارائه كنند و گامى بزرگ در پيشبرد ترجمه قرآن بردارند، از اين گذشته، هدف از ترجمه قرآن، رساندن معانى و مفاهيم آن بود و اين مهم با ترجمه‌هاى تحت اللفظى تأمين نمى‌شد.
با اين وصف، مترجمان اذعان كرده‌اند- و در عمل نيز چنان‌كه اشاره خواهيم كرد، نشان داده‌اند- كه ترجمه‌هاى متعارف نيز در بسيارى از موارد گويايى زبان مبدأ را ندارند. به عيان مشاهده مى‌شود كه عرب‌زبان با قرائت متن قرآن غالبا در فهم ظاهر آيات درمانده نمى‌شود؛ ولى فارسى‌زبان آنگاه كه به ترجمه‌هاى قرآن مراجعه مى‌كند، در بسيارى از موارد در فهم معنا دچار مشكل مى‌شود. مترجمان با اعتراف به اين كاستى، قلابها و پرانتزها را در ترجمه‌ها افزودند و با اتكا به كلمه‌ها و جمله‌هايى كه در درون آنها آوردند، ترجمه‌ها را گوياتر كردند.
اين شيوه در موارد بسيارى، كارآمد نيست، پيوستگى ترجمه را مخدوش مى‌كند و نگارش را شكلى ناموزون مى‌دهد و مهم‌تر اين‌كه خوانندگان را در رسايى آيات قرآن به ترديد مى‌افكند زيرا خواه‌ناخواه اين توهم رخ مى‌نمايد كه آيات قرآن در رساندن معانى كاستى‌هايى دارد كه مترجمان را بر آن داشته كه جمله‌ها و كلمه‌هايى را از خود بر آن‌ها بيفزايند. پس بايد گامى ديگر برداشت و طرحى نو درانداخت كه اكنون به آن مى‌پردازيم.
حقيقت ترجمه‌
اگر ترجمه را به «برگردان متنى به زبانى ديگر» تعريف كنيم، مهم‌ترين اصل آن است كه همه معانى مندرج در زبان مبدأ بى‌آنكه از آن كاسته يا بر آن افزوده شود، در قالب زبان مقصد ارائه گردد، بنابراين، ترجمه برابر و وفادار آن است كه هرنكته و مطلبى را كه مى‌توان از متن استفاده كرد،

[1]. سوره نساء، آيه 174.
[2]. سوره عنكبوت، آيه 69.

نام کتاب : ترجمه قرآن بر اساس الميزان نویسنده : صفوى، محمدرضا    جلد : 1  صفحه : 609
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست