6/ 69- 60 60. و او آنى است كه جان ستاند از شما به شب و داند آنچه اندوختيد به روز، باز برانگيزد شما را در آن تا گذارده شود هنگام زدى نام برده، باز پس به سوى او بازگشت شما، باز آگاهاند شما را به آنچه بوديد كه همىكرديد. 61. و او شكننده زبر بندگان او و مىفرستد بر شما نگاهبانانى، تا چون آيد يكى شما مرگ جان ستاند ازو فرستادگان ما و ايشان سستى نمىكنند. 62. باز پس بازگردانيده شدند به خداى، بار خداى ايشان سزاوار است. دانيد! مرو راست فرمان و او زودترين شماركنندگان. 63. بگوى! كه رهاند شما را از تاريكيهاى بيابان و دريا مىخوانيد او را زارى و نهان؟ هراينه اگر رهانى ما را از اين هراينه باشيم از سپاس داران. 64. بگوى! خداى رهاند شما را از آن و از هر سختيى، باز شما انباز مىآريد. 65. بگوى! او توانا بر كه فرستد بر شما عذابى از زبر شما يا از زير پايهاى شما يا آميخته كند شما را گروهانى و چشاند برخئ شما [164] سختيى برخى؟ نگر كه چگونه همىگردانيم نشانها را تا مگر ايشان دريابند. 66. و به دروغ داشت به آن گروه تو و او راست. بگوى! نيستم بر شما هراينه نگهبانى. 67. مر هر آگاهئ را آرامگاهى، و زود دانيد. 68. و چون بينى آنانى را كه درآيند در نشانهاى ما، پس روى گردان ازيشان تا درآيند در سخنى جز آن و اگر فراموش گرداند ترا ديو، پس منشين پس ياد كردن با گروه ستمكاران. 69. و نيست بر آنانى كه پرهيزند از شمار ايشان از چيزى و ليكن پندى تا مگر ايشان پرهيزند.