6/ 86- 78 78. پس چون ديد آفتاب را بر آمده، گفت: اين پروردگار من اين بزرگتر، پس چون فرو شد، گفت: اى گروه من! من بيزارم از آنچه انباز مىآريد. 79. من يك رويه كردم روى خويش را مر آن را كه آفريد آسمانها را و زمين را، برگرديده و نيستم من از انباز آرندگان. 80. و پيكار كرد با او گروه او، گفت: ا پيكار مىكنيد در خداى و بدرستى كه راه نمود مرا؟ و نمىترسم از آنچه انباز مىآريد به او مگر كه خواهد پروردگار من چيزى. فرا رسيد پروردگار من هر چيزى دانش. ا پس در نينديشيد؟ 81. و چگونه ترسم از آنچه انباز آورديد و نمىترسيد كه شما انباز آورديد به خداى آنچه را كه فرو نياورد به آن بر شما حجّتى؟ پس كدام دو گروه سزاوارتر به بىترسى اگر هستيد كه مىدانيد؟ 82. آنانى كه گرويدند و نياميختند گروش خويش را به ستمى، اينان، مر ايشان را بىبيمى و ايشان راهيافتگانند. 83. و آنت پوزش ما، داديم آن را ابراهيم را بر گروه او برداريم پايهگاههاى آن را كه خواهيم، بدرستى كه پروردگار تو درستكار دانا. 84. و بخشيديم مر او را اسحق و يعقوب، هر يكى را راه نموديم و نوح را راه نموديم از پيش [167] و از فرزندان او داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون و همچنانت پاداشت دهيم نيكوكاران را. 85. و زكريا و يحيى و عيسى و الياس، هر يكى از شايستگان. 86. و اسماعيل و يسع و يونس و لوط، و هر يكى را افزونى داديم بر جهانيان.