6/ 93- 87 87. و از پدران ايشان و فرزندان ايشان و برادران ايشان. و برگزيديم ايشان را و راه نموديم ايشان را به راهى راست. 88. آنت راه خداى، راه نمايد بدان آن را كه خواهد از بندگان خويش و اگر انباز آوردندى، هراينه ناچيز شدى از ايشان آنچه بودند كه مىكردند. 89. اينان آنانىاند كه داديم ايشان را نامه و درستى در گفتار و پيغامبرى را، پس اگر نگروند بدان، اينان، پس هراينه برگماشتيم به آن، گروهى را كه نيستند بدان هرگز ناگروندان [1]. 90. اينان آنانىاند كه راه نمود خداى، پس به راه ايشان پى بر. بگوى! نخواهم از شما بر آن مزدى، نيست او مگر پندى مر جهانيان را. 91. و نشناختند خداى را سزاى شناختن او، چون گفتند: نه فرود آورد خداى بر آدمى از [168] چيزى. بگوى: كه فرو آورد نامه آنى كه آمد به آن موسى روشنايى و رهنمايى مر مردمان را مىكنيد آن را كاغدها پيدا همىكنيد آن را و پنهان مىكنيد بسيارى را؟ و آموخته شديد آنچه ندانستيد شما و نه پدران شما بگوى! خداى، باز پس گذار ايشان را در گفت و گوى خويش بازى همىكنند. 92. و اين نامه است فرو آورديم آن را خجسته باوردارنده آن كه در پيش او و تا بيم كنى مكّه را و آنى كه گرد آن. و آنانى كه گروند به آن جهان، گروند به آن و ايشان بر نماز خويش نگاهبانى مىكنند. 93. و كيست ستمكارتر از آنى كه بربافت بر خداى دروغى را يا گفت پيغام داده شد به من؟ و نه پيغام داده شد به او چيزى و آن كه گفت فرو آرم مانند آنچه فرو آورد خداى؟ و اگر بينى آنگاه كه ستمكاران در سختيهاى مرگ و فرشتگان گسترانندگان دستهاى خويش، بيرون كنيد جانهاى خويش! امروز پاداشت داده شويد عقوبت خوارى به آنچه بوديد كه همىگفتيد بر خداى ناسزا و بوديد از نشانهاى او بزرگ منشى مىكرديد. [1]. ناگروندان- ناگروندگان