6/ 109- 101 101. نو آفريننده آسمانها و زمين، چگونه باشد مرو را فرزندى و نبود مرو را يارى و آفريد هر چيزى را و او به هر چيزى داناست. 102. آنتان خداى پروردگار شما، نه خدايى مگر او، آفريننده هر چيزى، پس پرستيد او را و او بر هر چيزى نگهبان است. 103. در نيابد او را چشمها و او دريابد چشمها را و او باريكبين است آگاه. 104. بدرستى كه آمد شما را بيناييها از پروردگار شما، پس هر كه بيند پس براى خويشتن و هر كه كور شود پس بر آن، و نيستم من بر شما هرگز نگهبان. 105. و همچنينت گردانيم نشانها را و تا گويند خواندى و تا پديد كنيم آن را براى گروهى كه دانند. [171] 106. پىروى كن آنچه پيغام كرده شد به تو از پروردگارت نه خدايى مگر او و روى گردان از انباز آرندگان. 107. و اگر خواستى خداى، انباز نياوردندى و نكرديم ترا بر ايشان نگهبان و نيستى تو بر ايشان هيچگونه نگهبان. 108. و دشنام مدهيد آنانى را كه مىخوانند از فرود خداى، پس دشنام دهند خداى گذشتنى از اندازه به نادانى، همچنانت آراستيم مر هر گروهى كردار ايشان باز پس به پروردگار ايشان بازگشت ايشان، پس آگاهاند ايشان را به آنچه بودند كه همىكردند. 109. و سوگند ياد كردند به خداى كوشش سوگندهاى خويش اگر آيد ايشان را نشانى هراينه گروند بدان. بگوى! بدرستى كه نشانها نزد خداى و چه دانا گرداند شما را كه آن چون آيد نگروند.