6/ 147- 142 136. و كردند مر خداى را از آنچه آفريد از كشت و چارپايان بهره، پس گفتند: اين مر خداى را به گفتار ايشان و اين مر انبازان ما را، پس آنچه بود مر انبازان ايشان را پس نرسد به خداى و آنچه بود مر خداى را پس او رسد به انبازان ايشان، بدا آنچه داورى مىكنند. 137. و همچنانت آراسته كرد مر بسيارى را از انباز ...، كشتن فرزندان ايشان انبازان ايشان، تا نيست كنند ايشان را و تا پوشيده گردانند بر ايشان كيش ايشان و اگر خواستى خداى نكردندى آن را پس گذار ايشان را و آنچه همىبافند. 138. و گفتند: اين چهارپايانند و كشتى بازداشته نخورد آن را مگر آن را كه خواهيم به گفتار ايشان، و چهارپايانى بازداشته شد پشتهاى آن و چهارپايانى ياد نكنند نام خداى را بر آن بافتنى برو. زود پاداشت دهد ايشان را به آنچه بودند مىبافتند. 139. و گفتند: آنچه در شكمهاى اين چارپايان ويژه و يكتا مر نران ما، و بسته و بازداشته [177] بر جفتان ما، و اگر باشد مرده پس ايشان در آن انبازانند زود پاداشت دهد ايشان را نشان دادن ايشان، بدرستى كه او درستكار دانا. 140. بدرستى كه زيانكار شد آنانى كه كشتند فرزندان خويش را بىخردى به بىدانشى و بستند و بازداشتند آنچه روزى كرد ايشان را خداى بافتن بر خداى هراينه گمراه شدند و نبودند راهيافتگان. 141. و او آنى كه پديد كرد بوستانهاى چفته بسته و جز چفته بسته و خرمابنان و كشت ناهموار ميوه آن و زيتون و انار ماننده به هم و نه ماننده، خوريد از ميوه آن چون ميوه دهد و دهيد حق او را روز درودن آن و گزافكارى مكنيد، بدرستى كه او دوست ندارد گزافكاران را.