responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 140


7/ 144- 137
137. و ميراث داديم ازيشان آن گروه را يعنى بنى اسرائيل آنانى كه بودند كه سست و خوار گرفته مى‌شدند [204] خاورهاى زمين را و مصر و شام و باخترهاى آن، آنى كه بركت داديم در آن، و پديد آورديم در آن از آب و درخت و تمام شد سخن وعده پروردگار تو آن وعده نيكوتر يعنى آنكه وعده كرد به نصرت بر دين خويش بر پسران فرزندان يعقوب به سبب آنچه كه شكيبايى كردند و نيست كرديم گردانيديم آنچه بود كه همى‌كردى فرعون از عمارتها در مصر و گروه او و آنچه بودند بلند مى‌كردند از بناها و كوشكها و چفته كردند ميوه و رزها را و جنبانيدند.
138. و گذرانيديم در روز عاشورا پسران فرزندان يعقوب را بر دريا پس آمدند برگروهى كه پيوستگى مى‌كردند بر پرستيدن بتهاى كه بود مر ايشان را به صورت گاو. گفتند: اى موسى! گردان پديد كن ما را براى ما خدايى بتى تا آن را مى‌پرستيم همچنان كه مر ايشان راست خدايگانى بتانى كه همى‌پرستند گفت موسى: بدرستى كه شما گروهى‌ايد كه نمى‌دانيد عظمت خداى را و نعمت او را بر شما.
139. بدرستى كه اينان نيست كرده شده است آنچه ايشان در آن‌اند و تباه است و ناشايسته و ناچيز آنچه بودند كه همى‌كنند.
140. گفت موسى: ا جز از خداى جويم شما را خدايى ديگر و او افزون كرد شما را بر جمله جهانيان در زمانه شما؟
141. و چون كه برهانيديم شما را از كسان فرعون كه مى‌رسانيد مى‌رسانيدند شما را بدئ عذاب كارهاى دشوار همى‌كشتند پسران شما را و زنده مى‌گذارند مى‌هشتند زنان دختران شما را از بهر خدمت و در اينتان است آزمايشى محنتى از پروردگار شما بزرگ.
142. و نويد داديم هنگام كرديم موسى را سى را از روى شب و روز و تمام كرديم آن را به ده شبانه روز از ذى الحجه پس تمام شد سپرى گشت هنگام وعده پروردگار او چهل [205] شب و روز و گفت موسى مر برادر خويش را هرون:
پس نشين باش خليفه باش از من در گروه من، و بسامان كارى كن ايشان را بر طاعت‌دار و پى‌روى مكن راه تباه‌كاران.
143. و چون كه آمد موسى مر هنگام وعده ما را و سخن كرد با او پروردگار او گفت موسى: اى پروردگار! نماى مرا ذات خويش را بنگرم به سوى تو گفت خداى: هرگز نبينى مرا و لكن بنگر تو به سوى كوه پس اگر آرام گيرد آن كوه بر جاى خويش پس زودا كه ببينى تو مرا پس چون پديد آمد فرمان پروردگار او مر كوه را گردانيد او را كوه را كوفته خرد مرد ريزه ريزه و بر روى افتاد موسى بيهوش، پس چون كه به هوش آمد، گفت: پاكى تو اى بار خداى بازگشتم به سوى تو و من نخستين گروندگانم از بنى اسرائيل به آنكه ترا در دنيا نخواهم ديد.
144. گفت خداى: اى موسى! بدرستى كه من برگزيدم ترا بر مردمان به پيغامهاى خويش و به سخن خويش پس بگير آنچه دادم ترا و باش از جمله سپاس داران.

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 140
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست