9/ 9- 3 3. و آگاهى است آگاهانيدنى است از خداى و از فرستاده او به سوى مردمان روز حج بزرگتر يعنى روز نحر به اين كه: بحقيقت خداى بيزار است از انبازآرندگان مكه و فرستاده او. پس اگر بازگرديد از كفر پس او بهتر است نيك نيك است مر شما را و اگر برگرديد از ايمان پس بدانيد كه بحقيقت شما نه بيچاره يابندگان خداىايد نه بيچاره يابندگانايد خداى را و مژده ده آنانى را كه نگرويدند به عذابى دردناك. 4. مگر لكن آنانى كه پيمان كرديد شما با ايشان از [231] انبازگويان بازپس نكاستند ايشان شما را از عهد هيچ چيزى و هم پشتى نكردند بر حرب شما هيچ كسى را پس سپرى تمام كنيد به سوى ايشان پيمان ايشان را تا هنگام پيمان ايشان. بدرستى كه خداى دوست همىدارد پرهيزكاران را از شكستن عهد. 5. پس چون كه بيرون شود اين ماهها شكوهمندان كه ياد كرده شد پس بكشيد انبازگويان را جايى كه يابيد ايشان را و بگيريد ايشان را و بازداريد ايشان را و بنشينيد براى ايشان هر راه گذرى، گذرگاهى پس اگر بازآيند به توبه و به پاى دارند نماز را و بدهند پاكئ خواسته را پس گذاريد خالى راه ايشان را تا بگردند مكّه و در شهرهاى مسلمانان. از آن كه بحقيقت خدائ آمرزگار است بخشاينده. 6. و اگر كسى يكى از انبازگويان زينهار امان خواهد از تو پس زينهار امان ده او را تا بشنود سخن خداى را و ظاهر گردد برو حجّت بازپس رسان او را به جايگاه بىبيم او يعنى به شهر آنت به سبب اينكه ايشان گروهىاند كه نمىدانند دين خداى را. 7. چگونه باشد يعنى نباشد مر انبازگويان را پيمانى نزد خداى و نزد پيغامبر او، مگر آنانى كه پيمان كرديد شما با ايشان نزديك مزگت شكوهمند يعنى اهل مكّه آن كسانى كه عهد كردند با پيغمبر عليه الصّلوة و السّلام روز حديبيه پس تا راست باشند در عهد براى شما را پس راست باشيد در وفاى آن عهد براى ايشان را از آن كه بحقيقت خداى دوست مىدارد پرهيزكاران از شرك و نقض عهد. 8. چگونه بود ايشان را عهدى و اگر [232] دست يابند بر شما، [نه] نگاه دارند در كار شما هيچ سوگندى حق خويشى و نه هيچ پيمانى. خشنود همىكنند شما را به دهانهاى زبانهاى خويش و سرباز زند نخواهد دلهاى ايشان موافقت شما را، و بيشترين ايشان بيرون آيندگانند از فرمان و عهد. 9. خريدند به آيتهاى حجّتهاى خداى بهاى اندك پس بازداشتند خلق را از راه او بدرستى كه ايشان چه بدا بد بد است آنچه بودند كه همىكردند.