9/ 96- 90 90. و آمد پوزش كنندگان عذرخواهندگان از بيابانيان تا دستورى داده شود در نشستن مر ايشان را و بنشست آنانى كه منافقان دروغ گفتند خداى را و پيغامبر او را، زودا كه رسد آنانى را كه نگرويدند از ايشان عذابى دردناك. 91. نيست بر سستان بيچارگان و نه بر بيماران و نه بر آنانى كه نيابند آنچه هزينه كنند در غزو بزه تنگىاى چون نيك خواهى كنند براى .... و فرستاده او. نيست بر نيكوكاران از هيچ راهى به عذاب و خداى آمرزگار است بخشاينده. 92. و نه نيز بر آنانى كه چون كه آيند ترا تا بردارى بر ستور ايشان را گويى تو كه نمىيابم آنچه ستورى بردارم شما را بر آن، برگردند و چشمهاى ايشان فرو مىريزد از اشك به اندوه كه مىيابند آن چه هزينه كنند در غزو. 93. هراينه هراينه راه ملامت بر آنانى كه دستورى همىخواهند از تو و ايشان توانگرانند پسنده كردند به اين كه باشند با سپس ماندگان زنان و كودكان و مهر نهاد خداى بر دلهاى ايشان پس ايشان نمىدانند كه طاعت خداى بهتر است. [249] 94. پوزش همىآرند عذر خواهند منافقان به سوى شما كه مخلصانيد چون كه بازگرديد از غزو به سوى ايشان. بگوى يا محمّد، نياريد پوزش را نخواهيد عذر كه هرگز باور نداريم شما را، بدرستى كه آگاهى داد خداى از خبرهاى شما. و زودا بيند خداى كردار شما و فرستاده او بازپس بازگردانده شويد به سوى داناى نهان شما و آشكار شما پس تا آگاهى دهد شما را به آنچه بوديد كه همىكرديد در دنيا از نيك و بد. 95. زودا كه سوگند ياد كنند به خداى مر شما را چون كه باز آييد از غزو به سوى ايشان تا كه گرديد روى گردانيديد و عفو كنيد [1] ازيشان. پس روى گردانيد از ايشان از آن كه بحقيقت ايشان پليداند به كردار و جاى پناه ايشان دوزخ است، پاداشتى به آنچه بودند كه همىاندوختند مىورزيدند. 96. سوگند ياد كنند شما را تا كه خشنود شويد از ايشان، پس اگر خشنود شويد از ايشان پس بدرستى كه خداى نشود خشنود از گروه بيرون آيندگان از فرمان. [1]. م: «عفو كنند»