responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 169


9/ 104- 97
97. آن بيابانيان مردمان باديه چون اسد و غطفان و تميم سختراند از جهت ناگروندگى و از جهت دورويگى و سزاوارتراند كه ندانند اندازه‌هاى آنچه فرو آورد خداى بر فرستاده خويش و خداى داناست به تخلّف ايشان درست‌كار حاكم به عقوبت ايشان.
98. و هست از بيابانيان آنى كسى كه فرا مى‌گيرد مى‌شمرد آنچه را كه هزينه مى‌كند در راه خداى تاوانى و زيانى و چشم همى‌دارد به شما گردشهاى بد روزگار را بود بر ايشان گردش بد و خداى [250] شنواست آنچه را كه گويند دانا آنچه انديشند.
99. و هست از بيابانيان چون عفّار و جهينه آنى كسى كه همى‌گرود به خداى و روز بازپسين و فرا مى‌گيرد مى‌شمرد آنچه هزينه مى‌كند نزديكيها نزد خداى و دعاها درودها و آفرينها پيغمبر را فايده گيرد. بدانيد آگاه باشيد! كه آن نزديكى است مر ايشان را، زودا كه در آرد ايشان را خداى در بخشايش خويش بهشت بدرستى كه خداى آمرزگار است بخشاينده.
100. و پيشى گيرندگان نخستينيان از خان و مان گذاشته‌گان يعنى مكّيان و يارى دهندگان پيغمبر را يعنى مدينان بر دشمنان او و آنانى كه پى‌روى كردند ايشان را به نيكوكارى، خشنود شد خداى از ايشان و خشنود شدند ازو و آماده كرد و ساخته و باز نهاد براى ايشان بهشتهايى كه همى‌رود از زير آن جويها، جاويدان در آن هميشه، آنت رستگارى بزرگ.
101. و از آنى آنانى كه هستند در گرد شهر شما از بيابانيان جهينه و اسلم و اشجع و عفّار دورويگان. و هستند از مردمان مدينه نيز قومى كه استاد شدند خوى كردند بر دورويگى كردن چون عبد اللّه بن أبىّ بن سلول ندانى تو ايشان را، ما دانيم ايشان را. زودا كه عذاب كنيم ايشان را دو بار يك بار در گور و يك بار در روز قيامت كه فضيحت شوند باز پس گردانده شوند به سوى عذابى بزرگ در دوزخ.
102. و ديگران غير منافقان اقرار دادند به گناهان خويش، آميختند كارى نيك را يعنى ايمان را و ديگرى بد يعنى تخلّف از پيغمبر، شايد مگر واجب است خداى كه توبه دهد و بپذيرد ازيشان [251] بر ايشان بدرستى كه خداى آمرزگار است بخشاينده بر تائبان.
103. گير از خواسته‌هاى ايشان دادنئ كه پاك گردانى ايشان را و افزون گردانى نيكيهاى ايشان را به آن و درود كن و دعا بر ايشان، بدرستى كه درودهاى تو آرامى است مر ايشان را و خداى شنواست گفتار ترا دانا به حال ايشان.
104. ا هيچ ندانستند كه بحقيقت خداى او پذيرد توبه را از بندگان خويش و گيرد پذيرد صدقه‌ها را و ندانستند كه بحقيقت خداى او توبه دهنده است و توبه‌پذيرنده بخشاينده؟

نام کتاب : ترجمه قرآن نویسنده : دهم هجرى - ترجمه لفظى - متون كهن    جلد : 1  صفحه : 169
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست