9/ 111- 105 105. و بگو، كنيد! پس زودا كه بيند خداى كردار شما را و فرستاده او نيز و گروندگان نيز و زودا كه گردانده شويد به داناى ناپيدا و پيدا پس بياگاهاند شما را به آنچه بوديد كه همىكرديد: 106. و ديگران باز پس داشته شدگان مر فرمان خداى، يا عذاب كند ايشان را و يا توبه دهد بر ايشان و خداى داناست درست گفتار. 107. و آنانى كه ساختند برآوردند مزگتى براى گزندى رسانيدن و رنجانيان اهل مزگت قبا را و ناگروندگى را و پراكندگى افكندن را ميان گروندگان و چشم داشتن را مر آنى را كه جنگ كند با خداى و فرستاده او از پيش، و هراينه سوگند ياد كنند كه نخواستيم مگر نيكويى و رفق كردن با ضعفاء مسلمانان و خداى گواهى مىدهد كه ايشان [252] هراينه دروغ گويانند. 108. مايست در آن مزگت ايشان هميشه هرگز. هراينه مزگتى كه بنياد نهاده شد بر پرهيزكارى يعنى مزگت قبا از نخستين روزى سزاوارتر است كه بايستى در آن مزگت قبا. در آن است مردانى كه دوست همىدارند كه پاكيزگى كنند و خداى دوست مىدارد پاكيزگى كنندگان. 109. ا پس آنى كه بنياد نهاد برآورده خود را بر پرهيزكارى از خداى و خشنودى، بهتر است يا آنى كه بنياد نهاده برآورده خويش بر كناره كالى افتادهنى پس فرو افتاد به او در آتش دوزخ؟ و خداى راه ننمايد گروه را ستمكاران. 110. هميشه باشد بر آورده ايشان آنى كه برآوردند گمانى در دلهاى ايشان مگر كه پاره كرده شود دلهاى ايشان و خداى داناست به سرّ ايشان درستكار در مكافات ايشان. 111. بدرستى كه خداى بخريد از گروندگان تنهاى ايشان را و خواستههاى ايشان را به اين عوض كه مر ايشان راست بهشت، كارزار همىكنند در راه خداى پس همىكشند و كشته مىشوند، نويدى برو درست در كتاب موسى و كتاب عيسى و كتاب محمد. و كيست تمام به جاى آرندهتر به پيمان خويش از خداى؟ پس شاد شويد به فروختن خويش آنى كه خريد و فروخت كرديد به آن و آنت او فيروزى است [253] بزرگ.