11/ 15- 8 8. و هراينه اگر باز پس داريم از ايشان عذاب را [276] تا هنگامى روز بدر يا روز مرگ شمرده شده، هراينه گويند بر سبيل استهزاء چه باز همىدارد از ما آن را؟ آگاه باش كه! آن روزى كه آيد ايشان را آن عذاب، نيست بازگردانيده شد از ايشان و گرد درآيد فرود آمد به ايشان آنچه يعنى عذاب بودند كه بدان فسوس مىكردند. 9. و هراينه اگر بچشانيم برسانيم مردم را از ما از فضل خود بخشايشى نعمتى باز ستانيم بيرون كشيم آن را ازو، بدرستى كه او هراينه نوميد است ناسپاس. 10. و هراينه اگر بچشانيم برسانيم او را نيكوداشتى فراخى، پس از گزندى سختى و تنگى كه بسود او را رسيده باشد او را هراينه گويد او كه دور رفت بديها از من و نعمت ما برخود فراموش كند. بدرستى كه او هراينه شادمان است نازان. 11. مگر آنانى كه شكيبايى كردند بر كار ما و كردند شايستهها را بر نعمت شكر و بر بلا صبر. اينان مر ايشان راست آمرزشى و مزدى بزرگ. 12. پس شايد بود كه تو اى محمّد گذارنده دست بدارنده برخى از آنچه پيغام داده شود به سوى تو و تنگ شونده به آن دل تو كه گويند، چرا نه فرو آورده شد برو گنجى يا چرا نه آمد با او فرشته؟ پس خداى گفت: هراينه هراينه تو بيم كننده و خداى بر هر چيزى نگهبان است به مكافات ايشان بر من. 13. يا همىگويند فرابافت آن را ساخت از خود قرآن را بگو يا محمّد، پس بياريد بياييد ده از سورهها را مانند اين قرآن فرابافتهها و بخوانيد يعنى يارى خواهيد آنى را كه توانيد از فصحا و بلغا از معبودان خويش از فرود خداى اگر هستيد راستگويان در آنچه گفتيد. 14. پس اگر پاسخ نكنند در آن مثل قرآن مر شما را، پس بدانيد اى جمله خلق! كه هراينه [277] فرو آورده شد قرآن به دانش كامل خداى و بدانيد كه نيست هيچ خدايى مگر او پس هيچ هستيد و خواهيد گشت شما فرمان برداران. 15. هر كه باشد كه همىخواهد اين زندگانى فروتر و نزديكتر و آرايش آن را، تمام بدهيم به سوى ايشان پاداشت كارهاى ايشان را در آن دنيا و ايشان در آن دنيا كاسته نشوند هيچ چيز از جزا.